بخش خصوصی / سرمایهگذاری/خصوصیسازی
آن حقیقتی که انسان به طور روشن مشاهده میکند، این است که بنگاههای تولیدی بزرگ کشور ما، در طول سالهای متعدّد، رشد چشمگیری داشتهاند. این رشد چشمگیر از سوی بخش خصوصی ــ این بنگاههایی که گفتم، منظورم بنگاههای بخش خصوصی است ــ خیلی پُرمعنا است؛ این نشاندهندهی وجود یک بخش خصوصی توانا و قدرتمند در کشور است و این خبر مهمّی است؛ چرا؟ چون این رشد و پیشرفت و کارهایی که انجام گرفته، همه در شرایط تحریم انجام گرفته و علاوه بر اینکه در این میان، بعضی از دورهها هم دورههای کمکاریِ دولتها بوده ــ دههی ۹۰ دههی پیشرفت خیلی خوبی برای ما نبود ــ امّا درعینحال این کارها انجام گرفته. این نشاندهندهی این است که در شرایط کنونی کشور، بخش خصوصی ما قادر است کشور را به آن چیزی که مطلوب برنامهی پنجسالهی هفتم است، یعنی رشد [اقتصادی] هشت درصد برساند؛ یعنی مشاهدهی این کاری که دارد انجام میگیرد و حرکتی که دارد انجام میگیرد، انسان را واقعاً امیدوار میکند به اینکه ما بتوانیم به رشد مورد نظر برسیم.1402/11/10
لینک ثابت
[بخش خصوصی] بایستی واقعاً مسئولیّتهای خودش را بشناسد. انضباط، مراعات ضوابط لازم، مراعات قانون و سلامت کار، جزو وظایف اصلی است؛ بخش خصوصی حتماً بایستی اینها را رعایت کند، دولت هم باید نظارت کند.1402/11/10
لینک ثابت
یکی از کمکهایی که دولت میتواند بکند، در زمینهی صادرات و بازارهای خارجی است. کارهایی که شرکتهای مهمّ دنیا و بنگاههای بزرگ دنیا میکنند، به پشتوانهی دولتهایشان میکنند؛ دولتها به آنها کمک میکنند، راه را باز میکنند؛ [اگر] مشکلی برایشان پیدا بشود ــ چه مشکل حقوقی، چه مشکل مالی ــ به آنها کمک میکنند. یکی از کارهایی که دولت باید بکند همین است؛ یعنی دیپلماسی اقتصادی کار مشترکی است که یک بخشش مربوط به بخش خصوصی اقتصادی است، یک بخشش مربوط به دستگاه رسمی دیپلماسی کشور است که بایستی این قضیّه را دنبال کند.1402/11/10
لینک ثابت
مسائل گوناگونی هست که مسائل کلان کشور است و ناترازی در این مسائل، کشور را رنج میدهد و مانع کارهای بزرگ متعدّدی میشود. بخش خصوصی ما میتواند در این زمینهها به معنای واقعی کلمه کمک کند... اینکه حالا بخش خصوصی بیاید مثلاً فرض کنید که با یک مجموعهی برق خورشیدی ۱۸۰۰ مگاوات برق تولید کند، خب چیز خیلی خوبی است. یک بخش خصوصی میآید خودش سرمایهگذاری میکند، ۱۸۰۰ مگاوات برق تولید میکند؛ این برای کشور خیلی باارزش است. اگر ما اینها را تشویق کنیم، اگر ما به اینها کمک کنیم، اگر برنامهریزیِ درست انجام بگیرد، مطمئنّاً بخش خصوصی میتواند در این برنامههای کلان، هم فکر ارائه بدهد، هم عمل ارائه بدهد. این عرضِ ما به مسئولین محترم و به خود شما فعّالان اقتصادی بخش خصوصی است. زمینهی مشارکت هم البتّه خیلی گسترده است... شما از صنایع بزرگی مثل نفت، مثل گاز، مثل فولاد بگیرید، تا مثلاً صنایع دستی؛ در همهی این زمینهی گستردهی وسیع، امکان مشارکت مردم وجود دارد؛ سرمایههای مردم، ذهن مردم، دستهای توانای مردم، سرانگشتان فعّال و مبتکر مردم میتواند فعّال بشود و کار کند [که در نتیجه] اشتغال زیاد خواهد شد، فقر کمتر خواهد شد. بنابراین، این زمینههای گسترده وجود دارد؛ منتها، هم دستگاههای دولتی باید احساس مسئولیّت کنند، هم خود فعّالان اقتصادی باید احساس مسئولیّت کنند؛ یعنی از دو طرف احساس مسئولیّت لازم است. آنچه بنده به عنوان مسئولیّت دولت یادداشت کردهام که امروز عرض بکنم... مسئلهی بهبود فضای کسبوکار است. عمده این است که دولت باید موانع را برطرف کند... البتّه حمایت دولت لازم است، نظارت دولت هم لازم است. ضوابطی وجود دارد که باید این ضوابط رعایت بشود؛ چه کسی باید مراقبت کند؟ دولت. بنابراین، نظارت دولت مطلقا قابل اغماض نیست؛ امّا نظارت غیر از دخالت کردن است. من دیروز شنیدم که در بعضی از شرکتهایی که دولت و بخش خصوصی شریک هستند، با اینکه سهم دولت سهم زیادی نیست، مدیریّت در اختیار دولت است؛ به نظر من این منطق ندارد. از همان شیوههای قانونی استفاده کنند، مدیریّت را به خود مردم و به خود سهامداران شرکتها بسپارند، منتها نظارت بشود. در این سالهای گذشته، بعد از آنکه سیاستهای اصل ۴۴ را بنده ابلاغ کردم و اصرار کردم و دنبال کردم، کارهای بیقاعدهای را دیدیم انجام گرفت که بر اثر عدم نظارت بود. کارهای بدی انجام گرفت، کارهای غلطی انجام گرفت؛ هم به منابع ارزی و ریالی ضربه خورد، هم به خود آن بنگاهها ضربه خورد و نتیجتاً به مردم ضربه خورد؛ یک عدّهای سوء استفاده کردند. نظارت دولت حتمی است، لازم است، بایستی حتماً انجام بگیرد. بنابراین، آنچه ما نفی میکنیم دخالت دولت است؛ وَالّا نظارت دولت را ما لازم میدانیم..1402/11/10
لینک ثابت