خب، حالا برسیم به پاسداری از انقلاب: «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی». اوّلین سؤالی که پیش میآید این است که در انقلاب اسلامی، چه خصوصیّتی هست که آن را آماج حملهی دشمن قرار میدهد که احتیاج پیدا میشود به اینکه یک پاسداری وجود داشته باشد تا از آن پاسداری کنید؟ کجای انقلاب اسلامی است که موجب این است که دشمنان، پیدا و پنهان صفآرایی کنند و ما ناچار بشویم برایش پاسدار فراهم کنیم که از انقلاب حفاظت کند و حراست کند؟ جواب این سؤال جواب روشنی است؛ جواب این است: حاکمیّت سیاسی انقلاب. اسلام خیلی جاها در دنیا هست؛ اسلامی که به گاو و گوسفند استعمارگر و استثمارگر و مستکبر و کمپانیهای آنچنانی هم کاری ندارد، اینها هم کاری با آن ندارند؛ اگرچه حالا با همانها خیلی دلشان صاف نیست امّا خب به آنها هم خیلی اهمّیّت نمیدهند. آن چیزی که دشمن را بسیج میکند در مقابل اسلام بِایستد، حاکمیّت سیاسی اسلام است؛ این چیزی است که به همّت ملّت ایران، با رهبری آن مرد بینظیر ــ امام بزرگوار به معنای واقعی کلمه بینظیر بود ــ در اینجا تحقّق پیدا کرد، و دشمنها را در مقابلش به صفآرایی وادار کرد: حاکمیّت سیاسی اسلام.
خب، سؤال بعدی این است که حاکمیّت سیاسی اسلام مگر چه خصوصیّتی دارد که آنها را حسّاس میکند، آنها را وادار به عکسالعمل و واکنش میکند؛ این چیست؟ این مهم است؛ باید روی این تعمّق کنیم؛ اینجا است که هر چه فهم ما از انقلاب اسلامی عمیقتر باشد، دقیقتر باشد، روشنتر باشد، همّتمان برای پاسداری بیشتر خواهد شد. البتّه در این زمینه دیگر اگر آدم بخواهد بحث کند، بحث یک ساعت و دو ساعت نیست؛ خصوصیّتی که در نظام اسلامی و جامعهی اسلامی و سیاست اسلامی هست، اینها خب بحثهای طولانی است. من چند نقطه را فقط اشاره میکنم.
نظام سیاسی اسلام با ظلم مخالف است، با ظالم مخالف است؛ خیلی ساده. دستور دارد «کونا لِلظّالِمِ خَصماً»؛ به ما گفتهاند «کونا لِلظّالِمِ خَصماً». امیرالمؤمنین، مظهر اسلام واقعی، وصیّتش به عزیزترین عناصر عالم یعنی دو فرزندش این است که با ظالم دشمن باشید؛ با ظالم خصومت کنید؛ وَ لِلمَظلومِ عَوناً؛ این اوّل. خب اگر یک سیاستی در دنیا، یک دستگاهی در دنیا، یک قدرتی در دنیا بر اساس ظلم بنا شده، خب معلوم است با این نظام مخالف است؛ چون میداند این [نظام] خصمش است. بنای رژیم صهیونیستی بر ظلم است، اصلاً مبتنی بر ظلم است؛ یک ملّت را از خانه و زندگیشان بیرون کردهاند، [آن هم] نه با پول و درخواست، [بلکه] با تفنگ و با شکنجه و با باتوم، و جای آنها نشستهاند. مبنایش ظلم است. خب این رژیم قهراً با نظامی که «کونا لِلظّالِمِ خَصماً» را تابلو کرده و بالای سرش نگه داشته مخالف است؛ طبیعی است.
نظام اسلامی با دستدرازی کردن به منافع ملّتها مخالف است. حتّی اگر در عقیده و رفتار همسان هم نباشند. وَ لَا یَجرِمَنَّکُم شَنَآنُ قَومٍ عَلَىٰ اَلّا تَعدِلُوا؛ در مواجههی با ملّتها، با دادگری و عدالت رفتار بکنید، حتّی اگر چنانچه با شما همعقیده نیستند. شَنَآنُ قَومٍ، یعنی با شما حتّی مخالفت هم دارند، امّا در برخورد با آنها بیعدالتی نباید بکنید. خب، رژیمهایی که مبنای کارشان بیعدالتی است، اینها طبعاً مخالفند. انگلیس یک روزی ثروتمندترین کشور اروپا بود. از کجا آورده بود؟ از هندوستان، از منطقهی شرقیِ بعد از شبهقارّهی هند، از سرزمینهای آمریکا آن وقتی که در اشغال انگلیسها بود. ثروت با غارت منافع دیگران به دست آمده. فرانسه کشور ثروتمندی شد، توانست کارهای علمی بکند؛ [ثروتش را] از کجا به دست آورده بود؟ از الجزائر، از مراکش، از تونس، از مناطق فرانسوینشین آفریقا یا آمریکای لاتین؛ بقیّه هم همینجور. بنای کار اینها بر استثمار بوده؛ چون کشتیرانی بلد بودند، کنار دریا بودند، میتوانستند به اینجا و آنجا بروند، اوّل با حیله و فریب، بعد هم که تفنگ به دست آوردند، با تفنگ توانستند منافع ملّتها را بزور از حلقشان بیرون بکشند. خب پیداست که این دولتها، این قدرتها، این رژیمها با یک نظامی که اساسش بر عدم ظلم به ملّتها و عدم دخالت در کار ملّتها است، با این مخالفند؛ این[جور] است دیگر. حالا فلان بهاصطلاح تحلیلگر سیاسی مینشیند تحلیل میکند که انقلاب اسلامی، نظام اسلامی، جمهوری اسلامی چهکار کرده که فلان کشور و فلان کشور و فلان کشور با آن مخالفند؛ تحلیل میخواهد؟ خب معلوم است. مسئله این است: دستگاه اهریمنی استعمار نمیتواند با نظامی مثل نظام اسلامی خوب باشد.
نقطهی بعدی؛ نظام اسلامی معتقد به کرامت انسان است؛ انسان بماهو انسان، نه انسان فلان منطقه، انسان فلان نژاد، انسان فلان رنگ. وَ لَقَد کَرَّمنا بَنی آدَم؛ ما بنی آدم را تکریم کردیم؛ این قرآن است؛ سیاهِ منطقهی سیاهپوست هم «بَنی آدَم» است؛ هیچ فرقی ندارد. این منطقِ تبعیضی که غربیها این منطق را به شکل فضاحتباری گسترش دادند و عمل کردند و تا امروز هم دارند ادامه میدهند، صد درصد ضدّ قرآن و ضدّ اسلام است؛ نظام اسلامی با این مخالف است. خب شما میخواهید آمریکا، که هنوز که هنوز است بعد از گذشت دویست سیصد سال، سیصد چهارصد سال از آغاز ورود غربیها به آمریکا، [که] هنوز مسئلهی تبعیض نژادی در آنجا وجود دارد، شما میخواهید این رژیم، این نظام با نظام اسلامی مهربان باشد؟ خب نظام اسلامی مخالف با این چیزها است. این هم یک خصوصیّت.
یکی دیگر از خصوصیّات نظام اسلامی، [این است که] نظام اسلامی معتقد است که اگر یک کشوری، یک دولتی بنای بر مخاصمهی با او ندارد، بنای بر دشمنی با او ندارد و میگوید بیایید با هم جنگ نکنیم، نظام اسلامی باید قبول کند؛ وَ اِن جَنَحوا لِلسَّلمِ فَاجنَح لَها وَ تَوَکَّل عَلَى اللَه. طرف، یک دولتی است که همفکر و همعقیده با شما هم نیست امّا بنای مخاصمه ندارد، میگوید بیایید با هم باشیم، با هم با مسالمت رفت و آمد کنیم؛ اشکال ندارد. لا یَنهاکُمُ اللَهُ عَنِ الَّذِینَ لَم یُقاتِلوکُم فِی الدّینِ وَ لَم یُخرِجوکُم مِن دِیارِکُم اَن تَبَرّوهُم وَ تُقسِطوا اِلَیهِم»؛ [اگر] با شما نجنگیدند، شما را از خانه و دیارتان بیرون نکردند، معارضهای با شما ندارند، قبول کنید؛ امّا اگر دیدید که طرف، مورد اطمینان نیست، دروغ میگوید، حیله میکند، نه؛ لا تَهِنوا وَ تَدعوا اِلَى السَّلم؛ اگر اینجوری است حق ندارید؛ اگر احساس کردید، فهمیدید، قرینهها نشان دادند که طرف [مقابل] صادق نیست، دروغ میگوید، در ظاهر این دست را جلو آورده که با شما دست بدهد امّا با آن دست دیگرش، پشت سر یک خنجر زهرآلود را قبضه کرده و گرفته، فَلا تَهِنوا وَ تَدعوا اِلَى السَّلم؛ هرگز قبول نکنید. یا اگر چنانچه پیمانی بستید، وَ اِن نَکَثوا اَیمانَهُم مِن بَعدِ عَهدِهِم، شما هم با آنها مقابلهبهمثل کنید؛ پیمان شکستند، پیمانشان را بشکنید. ببینید! اینها درسهای نظام اسلامی است. خب این درسها در مقابلهی با اهریمنان، دشمنساز است. بله! آدمهایی که اهریمن نیستند، خباثت ندارند، رذالت ندارند برایشان قابل قبول است، امّا آن دشمنی که خباثت دارد، رذالت دارد، کینهورز است، عهدشکن است، دروغگو است، قهراً دشمن میشود دیگر. پس چیزهایی که در نظام اسلامی هست و دشمنساز است اینها است؛ و از این قبیل.1402/05/26
لینک ثابت