ببینید اسلام با خلق فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها و با نشان دادن آن حضرت که در حدّ پیغمبر و علی است یعنی آثار و روایات ما نشان میدهد که فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها، فقط مسؤولیت نبوّت و امامت نداشته، و اِلّا از لحاظ معنوی، تفاوتی با پیغمبر و امیرالمؤمنین علیهماالصّلاةوالسّلام ندارد نشاندهندهی جهانبینی اسلام در مورد زن است.
یک زن میتواند به این حد برسد؛ آن هم در سنین جوانی. این طور نیست که حتماً یک خانم باید شصت سالش بشود تا بتواند به این مقامات برسد؛ نه. یک خانم هجده ساله، در سنین فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها که حدّاکثر سن ایشان بوده است به آن مقامات عالی معنوی و عرفانی و آن حکمت و آن گویندگی و آن تحلیل مسائل سیاسی و اجتماعی و آن آیندهنگری و آن قدرت برخورد با عظیمترین مسائل زمان خود رسیده است و همهی اینها را دارد.
اینکه به اسلام، یا به هر مکتبی نسبت داده شود که زن اساساً به طور طبیعی دارای یک نقص است، غلط است. خودِ وجودِ فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها، این را نشان میدهد. چیزی که تصوّر میشود نقص است، نقص نیست. اینکه جسم زن از لحاظ قوارهی متوسّط، از جسم مرد ظریفتر و کوچکتر است، نقص نیست. بزرگ بودن و هیکلمند بودن هم کمال نیست. این برای فطرتِ مرد، طبیعت مرد و ساختمان مرد لازم است. همچنانی که برای فطرت زن، آن ساختمانِ ظریف لازم است. و از این قبیل مسائل. یا اینکه گفته میشود وجود زن برای کار در خانه لازم است، معنایش این نیست که در میدانهای علمی و عملی و فعّالیتها، توانایی ندارد. یا از لحاظ معنویّت که بالاتر از همهی اینهاست و در مورد فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها، همهی اینها را مشاهده میکنیم. هرچند البته، طبیعیترین و فطریترین و مطلوبترین کار برای زنان، کار در خانه است. یعنی مسألهی اداره کردن همسر و فرزندان، طبیعیترین کار است، و من خیال نمیکنم زنی طبیعی باشد و به این کار عشق و علاقه نداشته باشد. به طور قهری، همهی زنان به این کار عشق و علاقه دارند. این، آن نکتهی اوّل؛ که این میدان بحمدالله باز است.1372/09/08
لینک ثابت