قیام بیست و نه بهمن مردم تبریز / 29 بهمن/سالروز قیام مردم آذربایجان، تبریز/بیست و نهم بهمن
قیام بیست و نه بهمن مردم تبریز
یومالله [ بیستونهم بهمن] را مردم تبریز آفریدند. «ایّامالله» روزهای جلوهی ویژهی خدای متعال است؛ گاهی نیّت مردم، همّت مردم، ارادهی مردم، یک چنین روزی را میآفریند. مردم تبریز در سال ۵۶ این روز را در بیستونهم بهمن با همّتشان، با بصیرتشان آفریدند.1397/11/29
لینک ثابت
قیام بیست و نه بهمن مردم تبریز
یومالله بیستونهم بهمن، حقیقتاً یومالله و جزو روزهای خدایی است.1397/11/29
لینک ثابت
قیام بیست و نه بهمن مردم تبریز
مردم تبریز به یومالله بیستونهم بهمن افتخار میکنند. ...این نکته است، این خیلی مهم است. یک عدّهای ضعیفند، بیچارهاند، منفعلند؛ یک روز هم ممکن است یک حرکت انقلابی کرده باشند [امّا] حالا زیر فشار توطئهی دشمن و البتّه تمایلات دنیایی، از گذشتهی خودشان شرمسارند. مردم تبریز مثل اکثر ملّت ایران به گذشتهی انقلابیِ خودشان مفتخرند، افتخار میکنند؛ سرشان را بالا میگیرند، میگویند ما بودیم که این حرکت انقلابیِ چهلم را، اربعینها را راه انداختیم؛ راست میگویند. و... این اجتماع عظیم و پُرشور شما [مردم تبریز] بخصوص جوانان عزیز، یکی از محورها و از نشانههای این افتخار بزرگ و پُرمعنا است.1397/11/29
لینک ثابت
قیام بیست و نه بهمن مردم تبریز
قیام بیستونهم بهمن تبریز... واقعاً یک قیام بود؛ یک قیام به معنای واقعی کلمه؛ البتّه در یک شهر بود امّا اثر گذاشت بر روی تمامی کشور؛ همه را کشاند وارد میدان کرد و منتهی شد به آن انقلاب عظیم و مردمی.1397/11/29
لینک ثابت
قیام بیست و نه بهمن مردم تبریز
نکتهی مهم در باب قیام بیستونهم بهمن تبریز -که واقعاً یک قیام بود؛ یک قیام به معنای واقعی کلمه؛ البتّه در یک شهر بود امّا اثر گذاشت بر روی تمامی کشور؛ همه را کشاند وارد میدان کرد و منتهی شد به آن انقلاب عظیم و مردمی- که خدا به آن برکت داد، این است که مردم تبریز توانستند وقتشناسی کنند، این یک، و اقدام بهنگام کنند، این دو. این دو عنصر خیلی مهم است. در همهی حوادث شخصی و اجتماعی، این دو عنصر خیلی مهم است که [اگر] وقت را، موقع را بشناسیم، و بعد هم که شناختیم و فهمیدیم که وقت عمل است، آن عمل را بموقع و بهنگام انجام بدهیم، این موفّقیّت پیش خواهد آمد. اگر چنانچه این وقتشناسی نباشد، از اقتضای وقت غفلت بشود یا حرکت مقتضی بهنگام انجام نگیرد، آنوقت هر حرکتی که انجام بگیرد، بیفایده خواهد بود... مردم تبریز -که خدا به کار شماها که برکت داد، بهخاطر این وقتشناسی بود- فهمیدند الان وقتی است که ضربه را وارد کنند. نظام حاکم با خطایی که کرد، مردم را به جوش و خروش انداخت، قضیّهی قم اتّفاق افتاد، آنجا یک خطای دیگری کرد، عدّهای از مردم قم را به شهادت رساند، زمینه آماده بود؛ این زمینهی آماده چه جوری باید بُروز پیدا کند؟ بهترین مناسبت، چهلم بود. مردم تبریز این را فهمیدند؛ «چهلم»، شد مظهر حرکت و قیام و انقلاب. وقت را شناختند، از وقت هم به بهترین وجهی استفاده کردند؛ لذا خدا برکت داد. این درس است.1397/11/29
لینک ثابت
قیام بیست و نه بهمن مردم تبریز
نکتهی مهم در باب قیام بیستونهم بهمن تبریز -که واقعاً یک قیام بود؛ یک قیام به معنای واقعی کلمه؛ البتّه در یک شهر بود امّا اثر گذاشت بر روی تمامی کشور؛ همه را کشاند وارد میدان کرد و منتهی شد به آن انقلاب عظیم و مردمی- که خدا به آن برکت داد، این است که مردم تبریز توانستند وقتشناسی کنند، این یک، و اقدام بهنگام کنند، این دو. این دو عنصر خیلی مهم است. در همهی حوادث شخصی و اجتماعی، این دو عنصر خیلی مهم است که [اگر] وقت را، موقع را بشناسیم، و بعد هم که شناختیم و فهمیدیم که وقت عمل است، آن عمل را بموقع و بهنگام انجام بدهیم، این موفّقیّت پیش خواهد آمد. اگر چنانچه این وقتشناسی نباشد، از اقتضای وقت غفلت بشود یا حرکت مقتضی بهنگام انجام نگیرد، آنوقت هر حرکتی که انجام بگیرد، بیفایده خواهد بود. نمونهاش در تاریخ توّابینند؛ توّابین آن جماعتی بودند که بعد از آنکه حادثهی کربلا اتّفاق افتاد و امام حسینِ عزیزِ دل پیغمبر با آن وضع به شهادت رسید و آنهمه حادثه اتّفاق افتاد، اینها به جوشش آمدند که عجب، ما نشستهایم؟ بلند شدند قیام کردند -عدّهی زیادی هم بودند- رفتند، حکومت هم با اینها مقابل شد، همهی آنها هم کشته شدند، شهید شدند، امّا آیا اثر کار صد نفر از آنها به قدر اثر کار آن غلامِ سیاهی است که در کربلا شهید شد؟ اثر صد نفر از آنها به قدر اثر یک نفر حبیببنمظاهری است که در کربلا شهید شد؟ نه، [چون] کار را به وقت خودش انجام ندادند. اگر شماها میخواستید دفاع کنید از امام حسین، از پیغمبر، از حریم ولایت، از حرکت حق در مقابل باطلِ یزیدی، روز عاشورا باید [کاری] میکردید؛ وقت را از دست دادید! این تاریخ است؛ در تاریخ نمونههای اینجوری فراوان داریم.
من فراموش نمیکنم، اوّل انقلاب، امام روز دوازدهم بهمن که وارد تهران شدند، در بهشت زهرا فرمودند که من دولت تشکیل میدهم، وعده دادند که من دولت تشکیل میدهم؛ زمینه هم کاملاً آماده بود. به نظرم روز چهاردهم، پانزدهم بود، امام فرستادند دنبال ماها -چون مسئول فراهم کردن مقدّمات تشکیل دولت، شورای انقلاب بود که ماها بودیم، بنده عضو شورای انقلاب بودم و چند نفر دیگر- رفتیم خدمت ایشان در مدرسهی علوی. ایشان گفتند «آقا! چه شد پس؟ تشکیل دولت چه شد؟» یعنی مقدّمات را چرا فراهم نکردید؟ ببینید، این درست است؛ این وقتشناسی و استفادهی از فرصت است. بعد هم همان فردایش یا پسفردایش دولت موقّت را معیّن کردند، حکم دادند و آن قضایا به آن شکل ادامه پیدا کرد. این وقتشناسی است. مردم تبریز -که خدا به کار شماها که برکت داد، بهخاطر این وقتشناسی بود- فهمیدند الان وقتی است که ضربه را وارد کنند. نظام حاکم با خطایی که کرد، مردم را به جوش و خروش انداخت، قضیّهی قم اتّفاق افتاد، آنجا یک خطای دیگری کرد، عدّهای از مردم قم را به شهادت رساند، زمینه آماده بود؛ این زمینهی آماده چه جوری باید بُروز پیدا کند؟ بهترین مناسبت، چهلم بود. مردم تبریز این را فهمیدند؛ «چهلم»، شد مظهر حرکت و قیام و انقلاب. وقت را شناختند، از وقت هم به بهترین وجهی استفاده کردند؛ لذا خدا برکت داد. این درس است.1397/11/29
لینک ثابت