اگر دانشگاه بخواهد... -نقش ایجاد و پرورش قوّهی عاقلهی کشور را- درست ایفا کند، یک الزاماتی دارد که باید به این الزامات حتماً توجّه کند... یکی عبارت است از درگیر شدن با مسائل کشور... دوّم، تربیت فرهنگی و اخلاقی و هویّتی دانشجویان است... سوّم، یک صیرورت دائمی در محیط دانشگاه، یک تحوّل مستمر و دائمی در محیط دانشگاه؛ علّت هم این است که اوّلاً همهی نهادهای عالم احتیاج به تحوّل دارند، چون بشر در حال تحوّل و در حال پیشرفت و در حال حرکت است، بنابراین نهادهای بشری همه بایستی در خودشان قدرت تحوّل دائمی را ایجاد کنند و این یک دغدغهای باشد برای آنها؛ ثانیاً دانشگاه ما بیرودربایستی غلط بنیانگذاری شده، از اوّل غلط بنیانگذاری شده؛ این معنایش این نیست که محیط دانشگاه محیط غلطی است یا محیط بدی است؛ نخیر، خوشبختانه دانشگاه ما فراوردههای بسیار خوب داشته لکن بنای دانشگاه بهوسیلهی آدمهای نامطمئن و با سیاستهای نامطمئن در زمان حکومت طاغوت گذاشته شده و این بنا همچنان وجود دارد: دانشگاه را مبنیّ بر دینزدایی بنیانگذاری کردند؛ دانشگاه را مبنیّ بر تقلید علمی و نه ابتکار علمی و تولید علم، بنیانگذاری کردند؛ دانشگاه اینجوری بنیانگذاری شده و خب بعضی از آثارش هم تا امروز هنوز امتداد دارد. بنابراین یک اصلاح و یک تحوّل و یک صیرورت درونی برای دانشگاه بهطور مستمر لازم است... این سه مورد از الزامات است؛ و البتّه الزامات دیگری هم هست.1397/03/20
لینک ثابت