اسلام به ما وعده داده است که پیروزی متعلّق است به مؤمنِ مجاهد؛ اگر ایمان نباشد، نصرت بهطور کامل به دست نمیآید؛ اگر ایمان باشد امّا مجاهدت و تلاش نباشد، نتیجه به دست نمیآید. وظیفهی مان این است که از اسلام و از حرکت اسلامی حمایت کنیم و دفاع کنیم؛ یکی از مقدّماتش این است که این اختلافات فرقهای و طائفی را بگذاریم کنار. خب اگر بخواهیم این اختلافات را کنار بگذاریم، کسانی هستند که مخالف با این هستند و نمیخواهند بگذارند؛ یک کسانی را از ما تحریک میکنند، یک کسانی را از برادران ما تحریک میکنند، و اینها وادار میشوند به اینکه برخلافِ حرکتِ وحدت حرف بزنند، اقدام کنند و کار کنند. اینهایی که این نقش را ایفا میکنند اگر وابستهی به سیاستهای جهانی و استکباری نباشند، یعنی اگر برخاستهی از این سیاسات نباشند، باید بهشان بیاعتنائی کرد، باید اعتنائی نکنیم به اینها؛ امّا اگر چنانچه مثل سعودیها و مثل بعضیهای دیگر، این اختلافافکنی ناشی باشد از سیاستهای استکباری، باید با اینها مقابله کرد، باید محکم با اینها مواجه شد. آن شیعهای که لندن از او حمایت بکند، آن شیعه را ما قبول نداریم. آن سنّیای که آمریکا و اسرائیل از او حمایت بکنند، آن سنّی را ما مسلمان نمیدانیم؛ یعنی او را اصلاً مسلمان نمیدانیم. اسلام آن است که با کفر و با ظلم و با استکبار مخالف است؛ ما مشترکاتمان اینها است؛ مشترکات ما توحید است، مشترکات ما کعبه است، مشترکات ما وجود مقدّس پیغمبر است، مشترکات ما محبّت به اهلبیت است و خیلی از مشترکات دیگر. واجباتمان همه از مشترکات است؛ اینکه در نماز بنده قنوت بخوانم، شما نخوانی، این چیزی نیست که اختلاف ایجاد بکند. اصل قضیّه این است که به خدای واحدِ اَحَد معتقد باشیم و به نبوّت معتقد باشیم و به نصرت الهی معتقد باشیم و به قیامت واقعاً معتقد باشیم؛ اینها اصل قضیّه است.1396/12/10
لینک ثابت