اوایل انقلاب یک حرکتی را بعضی شروع کردند در ضدّیّت با انقلاب در ایجاد شکاف در شقّ عصای مردم انقلابی ایران، به خیال خودشان تبریز را جای مناسبی برای این کار دانستند -که این همیشه جزو سیاستهای قدیمی انگلیس و عناصر ضدّ ایران بوده است- رفتند آنجا شلوغ کردند. ما عضو شورای انقلاب بودیم؛ در تهران بحث میشد، بعضیها نگران بودند، [امّا] امام فرمود هیچکس نگران نباشد، خود مردم تبریز جواب اینها را میدهند؛ و همین شد؛ هیچ احتیاج به کس دیگری نبود؛ مردم آذربایجان اینجور هستند. در دوران جنگ، لشکر عاشورا یکی از لشکرهای خطشکن بود؛ فقط هم آن لشکر نبود، علمای آذربایجان، قشرهای مختلف آذربایجان، دستگاههای پشتیبانی آذربایجان، همه در میدان بودند؛ تاریخ آذربایجان این است. آذربایجان همواره یکتنه ایستاده است در مقابل طمع کسانی که چشم دوختهاند به ایجاد شکاف قومیّتی در کشور؛ و امروز هم این کارها را دارند دنبال میکنند.
خب کشور ما متشکّل است از زبانهای مختلف، از قومیّتهای مختلف؛ ترکی هست، فارسی هست، عربی هست، بلوچی هست، لری هست، کُردی هست؛ این یک تنوّع است و این تنوّع فرصت است، [امّا] دشمن همیشه چشم دوخته است به اینکه این را وسیلهی شکاف قرار بدهد. خود قومیّتهای بزرگ ایرانی و البتّه از همه بهتر مردم آذربایجان سینه سپر کردهاند و در مقابل این سیاست خباثتآلود دشمنان ایستادهاند. این را جوانهای عزیز ما در همهجای کشور توجّه داشته باشند که دشمن چشم دوخته است و از هر گسلی که خیال میکند میتواند یک زلزلهای ایجاد بکند، میخواهد استفاده کند برای منهدم کردن اساس استقلال این کشور و اساس انقلاب؛ از همهی امکانات میخواهد استفاده کند، میگردد به خیال خودش گسلها را پیدا میکند؛ درحالیکه گسلی وجود ندارد؛ مردم یکپارچهاند، مردم متّحدند.
خب، شما که خودتان اهل تبریز و اهل آذربایجانید، احساسات خودتان را میدانید. این شعری که اینجا خواندید: «بیعتده وفاداروخ، بیز آنداولا قرآنا» این را میدانیم، این چیز مسلّمی است. مردم آذربایجان نهفقط در زبان [بلکه] در عمل این را اثبات کردهاند، و نشان دادهاند که در مقابل دشمن وسوسهگر و تفرقهافکن ایستادهاند. عزیزان من! خوشبختانه بقیّهی اقوام ایرانی هم همینجور [هستند]؛ خراسانی هم همینجور -با اختلاف مذهب در شرق خراسان- کُرد هم همینجور، بلوچ هم همینجور. در بین بلوچها علمایی بودند که در مقابل دشمنان انقلاب در اوّل انقلاب سینه سپر کردند. بنده آنجا مدّتها بودهام، میشناختم علمای آنجا را. بگذارید اسم بیاوریم تا مردم بشناسند اینها را: مرحوم مولوی عبدالعزیز ساداتی، اهل سراوان؛ پیرمرد -یک مشت استخوان- در مقابل مخالفین انقلاب و منتقدین انقلاب و بهانهگیران بر انقلاب ایستاد و از انقلاب دفاع کرد؛ بلوچ و سنّی بود. در کردستان، مرحوم شیخالاسلام؛ در سنندج مستحکم و قوی سخنرانی کرد؛ اهلسنّت بودند -کُردها شافعی هستند- امّا از انقلاب دفاع کردند، چون دیدند انقلاب پرچم اسلام را بلند کرده است. [امّا] ضدّانقلاب شیخالاسلام را بهخاطر همان سخنرانی، بهخاطر همان مواضع به شهادت رساند. در خوزستان جوانهای عرب در مقابل تهاجم رژیم صدّام ایستادند. آنها هم عرب بودند، اینها هم عرب بودند امّا این عرب ایستاد. اسم شهید علی هاشمی -سردار جوان عرب خوزستانی، اهل اهواز- و اسم اینها فراموش نخواهد شد؛ اینها ایستادند. او هم عربی حرف میزد، این هم عربی حرف میزد امّا این حقیقت را فهمید، توطئهی دشمن را شناخت و ایستاد؛ بقیّهی اقوام ایرانی همینجور. از همه جلوتر و بهتر مردم آذربایجان هستند. حالا مدام توطئه کنند، مدام بنشینند، مدام حرف بزنند، مدام پول خرج کنند، مدام دلارهای نفتی را از کیسهی قارونها بیرون بکشند و خرج ایجاد تفرقهی در کشور بکنند؛ نمیتوانند.
ملّت متّحد است، ملّت مجتمع است... ملّت ایران ایستادهاند، مجتمع هستند. حالا یک عدّهای یاد گرفتهاند تعبیرات «آشتی ملّی، آشتی ملّی» [را گفتن]؛ این حرفها به نظر من معنی ندارد؛ مردم مجتمعند، با هم متّحدند؛ آنجایی که پای اسلام در میان است، پای ایران در میان است، پای استقلال در میان است، پای ایستادگی در مقابل دشمن در میان است، مردم با همهی وجودشان ایستادهاند. ممکن است در فلان مسئلهی سیاسی دو نفر با هم اختلاف نظر داشته باشند [امّا] تأثیری نمیگذارد. چرا میگویید آشتی؟ مگر قهرند که بیایند با هم آشتی کنند؟ این تعبیرات را روزنامهها پَروبال میدهند، متوجّه نیستند که اشکال ایجاد میکند. وقتی شما میگویید آشتی، مثل این است که یک قهری وجود دارد؛ [درحالیکه] قهری وجود ندارد. بله، مردم ما با آن کسانی که به روز عاشورا اهانت کردند قهرند. ملّت با آنهایی که روز عاشورا، با قساوت، با لودگی، با بیحیایی آمدند جوان بسیجی را در خیابان لخت کردند و کتک زدند، قهر است. با اینها آشتی هم نمیکنیم، و با آن کسانی که با اصل انقلاب بدند، میگویند اصل نظام هدف ما است، میگویند انتخابات بهانهی ما است؛ که البتّه آنها عدّهی معدودیاند، عدّهی کمیاند؛ در مقابل اقیانوس عظیم ملّت ایران آنها یک قطرهاند؛ چیزی نیستند. این اقیانوس با یکدیگر منسجم و متّحد است؛ این اتّحاد وجود دارد و باید وجود داشته باشد و روزبهروز باید تقویت بشود.
بحمدالله نخبگان آذربایجان همیشه متوجّه این نکات بودهاند. جوانان غیور آذربایجان، مردم آذربایجان از قشرهای مختلف، همیشه متوجّه این نکته بودهاند و در مقابل توطئهی دشمن، وسوسهی دشمن، فعّالیّت دشمن ایستادهاند؛ از وحدت ملّی دفاع کردهاند و در راه آن، جانشان را مایه گذاشتهاند. 1395/11/27
لینک ثابت