راه جذب جوانها تصرّف دل جوان است. دل جوان یک قیامتی است، اوضاعی است. گرایش جوان به معنویّت یکی از آن رازهای بزرگ الهی است.1395/05/31
لینک ثابت
![]()
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحهی قبلی اینجا کلیک کنید.
راه جذب جوانها تصرّف دل جوان است. دل جوان یک قیامتی است، اوضاعی است. گرایش جوان به معنویّت یکی از آن رازهای بزرگ الهی است.1395/05/31 لینک ثابت دل جوان حقیقتپذیر است، دل جوان به فطرت الهی نزدیک است؛ فِطرَتَ اللهِ الَّتی فَطَرَ النّاسَ عَلَیها. دل جوان با نصایح و مطالب معنوی و سلوکی و عرفانی اُنس پیدا میکند، زود اُنس پیدا میکند، زود دلباخته و دلبسته میشود؛ جاذبهی جوانها اینها است.1395/05/31 لینک ثابت شما سخن را، حرف را، اقدام را با معنویّت، با عرفان واقعی، نه عرفانهای تخیّلی و توهّمی و صوری، یک مقداری آمیخته بکنید، خواهید دید جوان چطور مجذوب میشود و میآید.1395/05/31 لینک ثابت هرکدام از مساجد میتواند یک سرگذشت واقعیِ جذّابِ درسآموزی داشته باشد برای کسانی که امروز در مسجدند و کسانی که فردا به این مسجد خواهند آمد؛ این را در قالبهای گوناگون -قالب کتاب، قالب مقالات مجلّهای، قالب عکس، قالب کلیپ- میشود درآورد؛ اینها را میشود تبیین کرد.1395/05/31 لینک ثابت چقدر از مساجد هستند که شهدای نامآوری در این مساجد تربیت پیدا کردند، بعد خارج شدند و در راه خدا به شهادت رسیدند؛ این تاریخ را ما بایستی حفظ کنیم.1395/05/31 لینک ثابت «روز مسجد» اساساً یک روز انقلابی است... بهمناسبت آتش زدن مسجدالاقصی و مقابلهی با دشمن صهیونیست است؛ با این نگاه به روز مسجد نگاه کنید و حرکت را در این مسیر قرار بدهید.1395/05/31 لینک ثابت علیرغم همهی دشمنیهایی که امروز دارد میشود کلمهی طیّبه نظام جمهوری اسلامی روزبهروز در حال استحکام بیشتر است.1395/05/31 لینک ثابت یک مسئلهی دیگر در مورد مسجد عبارت است از هستهی مقاومت. مقاومت وقتی گفته میشود، فوراً ذهن میرود به مقاومت نظامی و امنیّتی و امثال اینها. خب بله، آن هم قطعاً مقاومت است، امّا بالاتر از آن، مقاومت فرهنگی است. حصار فرهنگی، خاکریز فرهنگی در کشور اگر سست باشد، همهچیز از دست خواهد رفت. من به شما عرض بکنم: امروز بعد از ۳۷ سال، ۳۸ سال از پیروزی انقلاب، انگیزهی دشمنان برای نفوذ در حصار فرهنگی از روز اوّل بیشتر است؛ نه اینکه کم نشده، قطعاً زیاد شده؛ روشها را هم که شما میبینید: این شیوههای فضای مجازی و تبلیغات گوناگون و ماهواره و امثال اینها؛ [یعنی] انگیزهها بیشتر شده. آماج این حرکت هم درست همان چیزی است که مایه و هستهی اصلی ایجاد نظام اسلامی شد؛ یعنی ایمان دینی، آماج این است. با حکومت اسلامی و جمهوری اسلامی و سیاستهای جمهوری اسلامی مخالفند بهخاطر مخالفت با ایمان دینی؛ چون میدانند اگر ایمان دینی نبود، این انقلاب پیروز نمیشد، این نظام به وجود نمیآمد، این زلزله و تکانهی شدید در ارکان نظام سلطه پدید نمیآمد.1395/05/31 لینک ثابت این مجالس روضهخوانی، مجالس وعظ و خطابه، مجالس گوناگون خیلی چیزهای مهمّی است؛ اینها را دستکم نباید گرفت، هم از فضای مجازی مؤثّرتر است، هم از صداوسیما مؤثّرتر است، منتها خب دایرهاش محدود است؛ اگرچنانچه این سلسلهی عظیم، این تشکیلات عظیم خوب کار کند و در همهجا کار کند، تأثیراتش برهمهی اینها فائق خواهد آمد و میتوانید شما این جوان را، این مخاطب را به معنای واقعی کلمه مصونیّت ببخشید و میتوانید او را در مقابل این میکروبها و این ویروسهایی که بهطور دائم دارد سرازیر میشود بهطرف این کشور و طرف این نظام واکسینه کنید.1395/05/31 لینک ثابت اینکه بنده بارها تکرار میکنم که جوان امروز، از جوان اوّل انقلاب و دوران جنگ اگر جلوتر نباشد، بهتر نباشد، عقبتر نیست -و من معتقدم که جلوتر است- بهخاطر این است که امروز با اینهمه ابزارهای تبلیغی، با اینهمه شگردهای گوناگونِ فروریختن پایههای ایمان، جوان انقلابی ایستاده است. ما در عرصهی فرهنگ، در عرصهی سیاست، در عرصههای اجتماعی، در عرصههای هنری الیماشاءالله جوان مؤمن داریم؛ البتّه بله، یکعدّهای هم هستند که معتقد نیستند، پابند نیستند، آن را هم میدانیم، نه اینکه غافل باشیم امّا این خیل عظیم جوانان مؤمن، جزو معجزات انقلاب است. این جوان امروز [است]؛ جوانی که نامه مینویسند به بنده -از این نامهها یکی و دوتا و دهتا هم نیست، زیاد است- و التماس، گریه که اجازه بدهید ما برویم در دفاع از حرم اهلبیت (علیهمالسّلام) بجنگیم؛ از زندگی راحت، از زن و بچّه بگذریم. نامه مینویسند -واقعاً نامه گریهآلود است- که [ما] پدر و مادر را راضی کردیم، شما اجازه بدهید ما برویم بجنگیم؛ این وضع جوان امروز است. خب میخواهند ایمان این [جوان] را از بین ببرند.1395/05/31 لینک ثابت مسجد با معابد مسیحی و یهودی و بودایی و بعضی جاهای دیگر که ما دیدهایم یا شنیدهایم متفاوت است. در مسجد، پیغمبر اکرم نمیرفت فقط نماز بخواند و بیرون بیاید؛ کاری که برای اجتماع پیش میآمد و مهم بود، صدا میزدند: اَلصلوٰةُ جامِعَة؛ بروید به سمت محل صلات؛ برای چه؟ برای اینکه راجع به مسئلهی جنگ مشورت کنیم یا خبر بدهیم یا همکاری کنیم یا بسیج کنیم امکانات را و بقیّهی چیزها؛ و شما در تاریخ اسلام مشاهده میکنید که مساجد، مرکزی برای تعلیم بود؛ میشنویم و در روایات میخوانیم که در مسجدالحرام یا مسجدالنّبی حلقهی درس زید و عمرو و بکر از نحلههای مختلف فکری و مذهبی وجود داشت؛ معنای این خیلی متفاوت است با کلیسیا یا با کنیسهی یهودی که فقط میروند آنجا، یک عبادتی میکنند و بیرون میآیند. مسجدپایگاه است و این پایگاه بر محور ذکر و نماز است.1395/05/31 لینک ثابت یکی از کارهای مهمّ ائمّهی محترم جماعات در مساجد، تبیین مسئلهی نماز برای مردم است.1395/05/31 لینک ثابت باید جامعهی ما اینجور باشد که مثل یک امر محبوب و مطلوب دنبال نماز برویم؛ نه بهعنوان یک تکلیفِ از سر بازکردنی؛ بهعنوان یک چیز شوقانگیز، یک چیز جذّاب. خب مسجد بر محور چنین گوهری شکل میگیرد؛ اجتماعی است بر گِرد یکچنین حقیقت درخشانی. بنابراین مسجد اهمّیّت دارد، پایگاه است؛ همچنانکه معروف شده در زبانها واقعاً پایگاه است. نهفقط پایگاه برای فلان مسئلهی اجتماعی، [بلکه] مسجد میتواند پایگاه همهی کارهای نیک باشد؛ پایگاه خودسازی، انسانسازی، تعمیر دل و تعمیر دنیا و مقابلهی با دشمن و زمینهسازی برای ایجاد تمدّن اسلامی و بصیرتافزاییِ افراد؛ و هَلُمَّ جَرّا. مسجد یک چنین جایگاهی است. بنابراین پیشنمازی مسجد تنهاوظیفهی امام جماعت نیست؛ پیشنمازی هم یکی از کارها است. اقامهی نماز، اقامهی حق و عدل، اقامهی دین، ابلاغ احکام دینی، وظیفهی ما بهعنوان پیشنماز و بهعنوان امام جماعت است. یعنی محور مسجد امام جماعت است، مسجد بر محور امام جماعت [است]. خب اگر این شد، احساس مسئولیّت انسان سنگین خواهد شد. تصوّر بنده این است که یکی از کارهای اساسی عبارت است از امامت مسجد؛ [این] یک کار مهم است؛ بهعنوان یک کار حاشیهای نباید به آن نگاه کرد. اینکه ما به کارهای روزانهمان، به مشاغل گوناگونمان برسیم، بعد سر ظهر یا مغرب با عجلهی تمام در ترافیک و مانند اینها خودمان را برسانیم -نیمساعت، سهربع هم از وقت دیر شده باشد- برویم آنجا بِایستیم به نماز، این کم گذاشتن در حقّ مسجد است. این را باید یک شغل مهم و اساسی بهحساب آورد. عرض نمیکنیم که وقتی امام جماعت شدیم، از همهی کارهای دیگر دست برداریم؛ نه، میتواند انسان بهقدر ظرفیّت خود به کارهای دیگر علمی یا غیرعلمی بپردازد لکن حقّ مسجد باید ادا بشود. از قبل از وقت شروع نماز انسان برود مسجد با طمأنینه، با سکون نفْس آمادهی نماز بشود، نماز را با کیفیّت خوب بخواند. بعد اگر برنامهی حرفزدنی دارد، برگردد طرف مردم و با مردم حرف بزند، برای مردم تبیین بکند؛ برنامههای گوناگونی که در مساجد بحمدالله شماها دارید. زمان ما، آن زمانی که بنده مثلاً در مشهد امامت جماعت میکردم و مسجد میرفتم، خیلی کارها معمول نبود، بلد نبودند یا بلد نبودیم این کارها را. هر کاری میکردیم، نو بهحساب میآمد. امروز بحمدالله این کارها رایج است. اینکه بین دو نماز یا بعد از نماز، امام جماعت بِایستد یا برود روی منبر با مردم حرف بزند یا اینکه مثلاً فرض کنید تختهسیاه در مسجد ببرند، حدیث بنویسند، برای مردم تبیین بکنند، یا بنشینند با جوانهای مسجد حلقهی معرفتی تشکیل بدهند، تبیین کنند، سؤالاتشان را بشنوند، این کارها حالا آنطور که انسان احساس میکند از گزارشها و از حرفها رایج است، آن زمان رایج نبود. آن زمان ائمّهی جماعت عمدتاً به این اکتفا میکردند که بروند نماز را بخوانند و از مسجد بیرون بیایند. حالا یکی دو مسئلهی شرعی هم جواب بدهند، و سؤالی بشود یا نشود؛ بیش از این نبود، [امّا] امروز بحمدالله این چیزها رایج است. و باید روزبهروز این را کیفیّت داد. پس بنابراین یک مسئله، مسئلهی گردهماییِ مردمی بر محور نماز و محور ذکر از نظر اسلام است. این مهم است. بنابراین اگر کار اجتماعی هم در اینجا انجام میگیرد، مثلاً تصمیم میگیرند که یک تعاونیای درست کنند برای فقرا یا در یک امر خیری تعاون کنند، این با توجّه به اقامهی صلات است، با توجّه به ذکر است، برای خدا است، بر محور صلات است. اگر بسیج میشوند ازمسجد برای رفتن در مقابلهی دشمن، این به معنای حرکت جهاد فیسبیلالله هست، بر مبنای خدا است، بر مبنای ذکر است؛ اگر وظیفه پیدا میکنند که امورات شهری را، امورات محلّه را مثلاً از لحاظ امنیّت، از لحاظ کارهای لازم انجام بدهند، باز بر محور ذکر [است].1395/05/31 لینک ثابت مسجد اهمّیّت دارد، پایگاه است؛ همچنانکه معروف شده در زبانها واقعاً پایگاه است. نهفقط پایگاه برای فلان مسئلهی اجتماعی، [بلکه] مسجد میتواند پایگاه همهی کارهای نیک باشد؛ پایگاه خودسازی، انسانسازی، تعمیر دل و تعمیر دنیا و مقابلهی با دشمن و زمینهسازی برای ایجاد تمدّن اسلامی و بصیرتافزاییِ افراد؛ و هَلُمَّ جَرّا. مسجد یک چنین جایگاهی است.1395/05/31 لینک ثابت پیشنمازی مسجد تنهاوظیفهی امام جماعت نیست؛ پیشنمازی هم یکی از کارها است. اقامهی نماز، اقامهی حق و عدل، اقامهی دین، ابلاغ احکام دینی، وظیفهی ما بهعنوان پیشنماز و بهعنوان امام جماعت است. یعنی محور مسجد امام جماعت است، مسجد بر محور امام جماعت [است]. خب اگر این شد، احساس مسئولیّت انسان سنگین خواهد شد.1395/05/31 لینک ثابت تصوّر بنده این است که یکی از کارهای اساسی عبارت است از امامت مسجد؛ [این] یک کار مهم است؛ بهعنوان یک کار حاشیهای نباید به آن نگاه کرد. اینکه ما به کارهای روزانهمان، به مشاغل گوناگونمان برسیم، بعد سر ظهر یا مغرب با عجلهی تمام در ترافیک و مانند اینها خودمان را برسانیم -نیمساعت، سهربع هم از وقت دیر شده باشد- برویم آنجا بِایستیم به نماز، این کم گذاشتن در حقّ مسجد است. این را باید یک شغل مهم و اساسی بهحساب آورد. عرض نمیکنیم که وقتی امام جماعت شدیم، از همهی کارهای دیگر دست برداریم؛ نه، میتواند انسان بهقدر ظرفیّت خود به کارهای دیگر علمی یا غیرعلمی بپردازد لکن حقّ مسجد باید ادا بشود. از قبل از وقت شروع نماز انسان برود مسجد با طمأنینه، با سکون نفْس آمادهی نماز بشود، نماز را با کیفیّت خوب بخواند. بعد اگر برنامهی حرفزدنی دارد، برگردد طرف مردم و با مردم حرف بزند، برای مردم تبیین بکند؛ برنامههای گوناگونی که در مساجد بحمدالله شماها دارید.1395/05/31 لینک ثابت |
