فاطمه زهرا(سلاماللَّهعلیها)، معجزه اسلام
این خود یک معجزهی اسلام است؛ یعنی فاطمهی زهرا (سلاماللَّهعلیها) در عمر کوتاه خود به مقامی میرسد که سیدهی نساء عالمین (1) است؛ یعنی از همهی زنان بزرگ و قدّیس طول تاریخ برتر است. این چه عاملی است، این چه نیروئی است، این چه قدرت متحولکنندهی عمیق درونی است که از یک انسان در این مدت کوتاه، میتواند یک چنین اقیانوس معرفت و عبودیت و قداست و عروج معنوی بسازد؟ خود این، معجزهی اسلام است.1386/04/14
1 )
الكافی ،ثقة الاسلام كلینی ج 1 ص 458 ؛
تهذيبالأحكام ، شیخ طوسی ج 6 ص 9 ؛
منلايحضرهالفقيه ، شیخ صدوق ج 2 ص 572 ؛
بحارالأنوار ، علامه مجلسی ج 97 ص 194؛
لَمَّا قُبِضَتْ فَاطِمَةُ ع دَفَنَهَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ سِرّاً وَ عَفَا عَلَى مَوْضِعِ قَبْرِهَا ثُمَّ قَامَ فَحَوَّلَ وَجْهَهُ إِلَى قَبْرِ رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنِّی وَ السَّلَامُ عَلَيْكَ عَنِ ابْنَتِكَ وَ زَائِرَتِكَ وَ الْبَائِتَةِ فِی الثَّرَى بِبُقْعَتِكَ وَ الْمُخْتَارِ اللَّهُ لَهَا سُرْعَةَ اللِّحَاقِ بِكَ قَلَّ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنْ صَفِيَّتِكَ صَبْرِی وَ عَفَا عَنْ سَيِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ تَجَلُّدِی إِلَّا أَنَّ لِی فِی التَّأَسِّی بِسُنَّتِكَ فِی فُرْقَتِكَ مَوْضِعَ تَعَزٍّ فَلَقَدْ وَسَّدْتُكَ فِی مَلْحُودَةِ قَبْرِكَ وَ فَاضَتْ نَفْسُكَ بَيْنَ نَحْرِی وَ صَدْرِی بَلَى وَ فِی كِتَابِ اللَّهِ لِی أَنْعَمُ الْقَبُولِ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ قَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِيعَةُ وَ أُخِذَتِ الرَّهِينَةُ وَ أُخْلِسَتِ الزَّهْرَاءُ فَمَا أَقْبَحَ الْخَضْرَاءَ وَ الْغَبْرَاءَ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَمَّا حُزْنِی فَسَرْمَدٌ وَ أَمَّا لَيْلِی فَمُسَهَّدٌ وَ هَمٌّ لَا يَبْرَحُ مِنْ قَلْبِی أَوْ يَخْتَارَ اللَّهُ لِی دَارَكَ الَّتِی أَنْتَ فِيهَا مُقِيمٌ كَمَدٌ مُقَيِّحٌ وَ هَمٌّ مُهَيِّجٌ سَرْعَانَ مَا فَرَّقَ بَيْنَنَا وَ إِلَى اللَّهِ أَشْكُو وَ سَتُنْبِئُكَ ابْنَتُكَ بِتَظَافُرِ أُمَّتِكَ عَلَى هَضْمِهَا فَأَحْفِهَا السُّؤَالَ وَ اسْتَخْبِرْهَا الْحَالَ فَكَمْ مِنْ غَلِيلٍ مُعْتَلِجٍ بِصَدْرِهَا لَمْ تَجِدْ إِلَى بَثِّهِ سَبِيلًا وَ سَتَقُولُ وَ يَحْكُمُ اللَّهُ وَ هُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ سَلَامَ مُوَدِّعٍ لَا قَالٍ وَ لَا سَئِمٍ فَإِنْ أَنْصَرِفْ فَلَا عَنْ مَلَالَةٍ وَ إِنْ أُقِمْ فَلَا عَنْ سُوءِ ظَنٍّ بِمَا وَعَدَ اللَّهُ الصَّابِرِينَ وَاهَ وَاهاً وَ الصَّبْرُ أَيْمَنُ وَ أَجْمَلُ وَ لَوْ لَا غَلَبَةُ الْمُسْتَوْلِينَ لَجَعَلْتُ الْمُقَامَ وَ اللَّبْثَ لِزَاماً مَعْكُوفاً وَ لَأَعْوَلْتُ إِعْوَالَ الثَّكْلَى عَلَى جَلِيلِ الرَّزِيَّةِ فَبِعَيْنِ اللَّهِ تُدْفَنُ ابْنَتُكَ سِرّاً وَ تُهْضَمُ حَقَّهَا وَ تُمْنَعُ إِرْثَهَا وَ لَمْ يَتَبَاعَدِ الْعَهْدُ وَ لَمْ يَخْلَقْ مِنْكَ الذِّكْرُ وَ إِلَى اللَّهِ يَا رَسُولَ اللَّهِ الْمُشْتَكَى وَ فِيكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَحْسَنُ الْعَزَ
ترجمه:
امام حسین (ع) فرمود: چون فاطمه (ع) وفات كرد، امير المؤمنين (ع) او را مخفیانه به خاك سپرد و جاى قبرش را ناپديد كرد و سپس ايستاد و رو به قبر رسول خدا (ص) كرد و گفت: درود بر تو اى رسول خدا (ص)، از طرف من و از طرف دخترت كه به دیدار تو آمده در كنار تو زیر خاك خفته است، بر تو درود باد و خدا براى او خواست كه هر چه زودتر به تو رسد، ای رسول خدا شكيبائى من در مورد دختر برگزيده ات كم، و بردباری من درباره سرور زنان جهانیان از بین رفته است، اما برای من پیروی از سنت تو [كه همان صبر باشد] در جدایی تو موجب تسلیت است. (ای پیامبر خدا) من تو را در قبرت خوابانيدم و جان تو میان گلو و سینه ام درآمد (جان دادى). آرى در كتاب خدا بهترين پذيرائى برای من است كه «همه ما از خداییم و به سوی او باز می گردیم» امانت پس گرفته شد و گروى، دريافت شد و زهراء از دست رفت. ای رسول خدا، چقدر آسمان و زمين زشت است، ای رسول خدا اندوه من همیشگی است و شبم همه در بىخوابى گذرد و غمى دارم كه از دل نرود مگر اين كه خدا برايم همان خانه بقائى را برگزيند كه تو در آن جاى دارى، غصهاى دلخون كن و اندوهى هيجان خيز و غم انگيز، چه زود ميان ما جدائى انداخت. من به خدا شكايت می برم، [و ای رسول خدا] دخترت به تو می گوید كه امّتت براى بردن خلافت همدست شدند، خوب از او پرسش كن و گزارش وضع را از او بخواه، چه بسا اندوهگینی كه دلش مالامال از غم و اندوه است و راهى براى پراكندن آن (شدت اندوه خود) نمی یابد و خواهی گفت: و خدا [درباره آن] قضاوت مىكند و او بهترين قضاوتكنندهها است. درود وداعكنندهاى كه نه دل باز گرفته و نه خسته شده، اگر بر گردم از ملال و خسته شدن نيست و اگر در اينجا بمانم از بدگمانى به وعدهاى كه خدا به صابران داده نيست. واى، واى شكيبائى مبارك تر و زيباتر است، اگر چيرگى دشمنان زورگو نبود [و بيم سرزنش آنان نمىرفت و ترس از غلبه آنها بر قبرت نداشتم]، اقامت و ماندن بر سر قبرت را چون معتكفان ملازمت مىكردم و چون زن بچه مرده بر مرگ جانگداز تو شيون مىنمودم. [ای رسول خدا] در برابر نظاره خدا، دخترت مخفیانه دفن شود و حق او برده شود و ارث او دریغ شود با اين كه عهد تو با مردم دير نشده و يادت كهنه نگرديده، ای رسول خدا به سوى خدا شِكوه بايد و درباره حضرت تو تسليت نيك شايد، درود و رضوان خدا بر تو و بر فاطمه باد.
لینک ثابت
مسئولبودن جامعه مداحان در برابر پروردگار/صحیفه سجادیه دعای 20
بنده در طول این سالهائی که این جلسه را داشتهایم - که الان بیستوچند سال است که هر سال، ما این جلسه را با مداحهای محترم داشتهایم؛ از زمان ریاستجمهوریِ من؛ سالهای دههی شصت، که هر سال
این جلسه بوده - هر سال ما یک کلمه راجع به مسئلهی مدح و مداح و ذاکر و اینها عرض کردهایم؛ نمیخواهم اینها را تکرار کنم، میخواهم عرض بکنم برادران مداح اهمیت این کار را درک کنند. وقتی اهمیت معلوم شد - به موازات اهمیت، مسئولیت است - مسئولیت این کار را درک کنند. مسئولیت یعنی چه؟ یعنی از ما سئوال خواهند کرد. در دعای مکارمالاخلاق میخوانید: «و استعملنی بما تسألنی غداً عنه»(1) فردا؛ در روز قیامت، از من سئوال خواهی کرد؛ پروردگارا! حالا کمک کن که آن چیزی را که بناست فردا از من سئوال کنی، من جوابش را امروز در عمل خودم آماده کنم؛ معنای این فقرهی دعا این است. پس شما مسئولیت دارید. این مسئولیت، یعنی سئوال میکنند. کاری کنیم که عمل ما بتواند پاسخگوی آن سئوال باشد.1386/04/14
1 )
الصحیفة السجادیة ، دعای 20 ؛
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ بَلِّغْ بِإِيمَانِی أَكْمَلَ الْإِيمَانِ، وَ اجْعَلْ يَقِينِی أَفْضَلَ الْيَقِينِ، وَ انْتَهِ بِنِيَّتِی إِلَى أَحْسَنِ النِّيَّاتِ، وَ بِعَمَلِی إِلَى أَحْسَنِ الْأَعْمَالِ. اللَّهُمَّ وَفِّرْ بِلُطْفِكَ نِيَّتِی، وَ صَحِّحْ بِمَا عِنْدَكَ يَقِينِی، وَ اسْتَصْلِحْ بِقُدْرَتِكَ مَا فَسَدَ مِنِّی. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اكْفِنِی مَا يَشْغَلُنِی الِاهْتِمَامُ بِهِ، وَ اسْتَعْمِلْنِی بِمَا تَسْأَلُنِی غَداً عَنْهُ، وَ اسْتَفْرِغْ أَيَّامِی فِيمَا خَلَقْتَنِی لَهُ، وَ أَغْنِنِی وَ أَوْسِعْ عَلَيَّ فِی رِزْقِكَ، وَ لَا تَفْتِنِّی بِالنَّظَرِ، وَ أَعِزَّنِی وَ لَا تَبْتَلِيَنِّی بِالْكِبْرِ، وَ عَبِّدْنِی لَكَ وَ لَا تُفْسِدْ عِبَادَتِی بِالْعُجْبِ، وَ أَجْرِ لِلنَّاسِ عَلَى يَدِيَ الْخَيْرَ وَ لَا تَمْحَقْهُ بِالْمَنِّ، وَ هَبْ لِی مَعَالِيَ الْأَخْلَاقِ، وَ اعْصِمْنِی مِنَ الْفَخْرِ. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ لَا تَرْفَعْنِی فِی النَّاسِ دَرَجَةً إِلَّا حَطَطْتَنِی عِنْدَ نَفْسِی مِثْلَهَا، وَ لَا تُحْدِثْ لِی عِزّاً ظَاهِراً إِلَّا أَحْدَثْتَ لِی ذِلَّةً بَاطِنَةً عِنْدَ نَفْسِی بِقَدَرِهَا
ترجمه:
بار خدايا بر محمد و خاندانش درود بفرست و ايمان مرا به كاملترين درجات ايمان و يقين مرا به برترين مراتب يقين و نيّت مرا به نيكوترين نيتها و عمل مرا به بهترين اعمال برسان. خداوندا، به لطف خود نيّت مرا كامل گردان و يقين مرا به آنچه در نزد تو است از اشتباه بدور و تصحیح نما، و به قدرت خود فساد مرا به صلاح بدل نماى. بار خدايا بر محمد و خاندانش درود بفرست و از كاری كه اهمیت به آن مرا مشغول كرده است، بىنياز گردان و به كارى بر گمار كه در روز باز پسين از من خواهى و روزهاى عمر مرا در كارى كه مرا براى آن آفريدهاى مصروف دار و مرا بىنياز فرماى و روزیت بر من وسیع و فراوان گردان و به نگريستن به حسرت در مال و جاه كسان گرفتار مساز و عزيزم دار و به تكبر دچارم مكن. مرا به بندگى خود گير و عبادتم را به خودپسندی تباه مكن. و كارهاى خير در حق مردم را به دست من جارى كن و كارهاى خير من به شائبه منت نهادن بر خلق خداى نابود نكن و از اخلاق متعالى بهرهورم دار و از فخرفروشی در امانم دار. بار خدايا بر محمد و خاندانش درود بفرست. و مرتبه و مقام مرا نزد مردم بالا نبر جز آنكه به همان اندازه در نفس خود خوارم گردانی و عزّتى آشكار برایم ایجاد نكن جز آنكه به همان اندازه در نفس خود ذليل گردانی.
لینک ثابت
ما در قدیم از زبان موسیقیدانهای معروف شنیده بودیم که میگفتند موسیقی اصیل ایرانی را نوحهخوان و شبیهخوانها حفظ کردهاند؛ موافقخوان، مخالفخوان، علیاکبرخوان، قاسمخوان. هر کدام یک دستگاهی را به اینها میدادند که باید در آن دستگاه بخوانند. این موجب شد که موسیقی نانوشتهی ایرانی - که نه نُت داشت، نه نوشته داشت و نه چیز دیگری داشت - بتواند برسد به دست کسانی که اینها را با نُت و شیوههای جدید بتوانند ثبت و ضبط کنند. حالا جوان امروز، چه خوانندهی رادیو و تلویزیون - که متأسفانه آنجا از این جهت وضع خوبی هم ندارد - چه خوانندهی جلسهی مداحی، ناگهان بیاید آهنگهای اروپائی را - آن هم به شکل غلط و نابلد بنا کند خواندن؛ سبکهائی که فرض کنید حالا فلان خوانندهی غربی یا مقلد عربِ آن غربی یکوقتی خوانده، ما این را از او یاد بگیریم و بنا کنیم خواندن! که قبل از انقلاب هم متأسفانه همین کارها را کردند. موسیقی اصیل ایرانی را که میتوانست نوع حلال هم داشته باشد - البته همان موسیقی اصیل، یک نوعش هم حرام است؛ فرقی بین ایرانی و غیر ایرانی نیست - همان را هم ضایع کردند. البته بعد از انقلاب بهتر شد؛ اما حالا مثلاً مداح یا خوانندهی ما بیاید در رادیو و تلویزیون به تقلید - آن هم غلط - آهنگ غربی یا آهنگ مجالس لهو را در مجلس ایمان و در مجلس معنویت تکرار کند، این درست نیست؛ این غلط است. نوآوری، درست؛ اما نه اینجور. این مربوط به آهنگ است. البته صدای خوب را میتوان با آهنگ بد خراب کرد؛ صدای متوسط را میتوان با آهنگ خوب آرایش داد. خود آهنگ یک مسئله است.
برویم سراغ شعر، کلام. داستان مفصلی اینجاست. اولاً لفظ شعر، لفظِ خوب باشد؛ همه شعر خوب را نمیشناسند. هر شعری که یک آدم ناوارد تصور کرد این خوب است، دلیل بر این نیست که آن خوب است. شعر را بایستی آدم شعرشناس تصدیق کند که خوب است. فایدهی شعر خوب چیست؟ فایدهاش این است که بدون اینکه من و شما ملتفت شویم، تأثیرگذاریاش در مخاطب بیشتر است؛ هنر، این است دیگر. یک هنر عالی، ولو مخاطب آن هنر تشخیص ندهد که این عالی است، اما تأثیر او در نفس آن مخاطب، تأثیر عمیقتری خواهد بود از یک هنر سطحیِ مبتذل بازاری؛ فایدهاش این است. لفظ، باید لفظ قوی، خوب، زیبا؛ مضامین، مضامین جذاب، جالب، تازه، غیرتکراری و مطلب - که عمده این است - آموزنده باشد.
غیر از لفظ و غیر از مضمونسازی لفظی، مقولهای هست به نام مقولهی مطلب. یعنی آنچه شما دارید بیان میکنید، باید آموزنده باشد. فرض کنید یک واعظی برود بالای منبر و از اول تا آخر منبر حرفهائی بزند که یک ذره بر معرفت مردم، بر بصیرت مردم دربارهی آن موضوع اضافه نشود. خوب، این وقت خودش و دیگران را تلف کرده. مداح هم همینجور است. شعری شما بخوانید؛ ولو لفظ هم لفظ خوبی باشد، راجع به حضرت زهرا (سلاماللَّهعلیها) هم باشد، اما چیزهائی باشد که مستمع هیچ استفادهی از او نمیتواند بکند؛ نه معرفتش نسبت به آن بزرگوار بیشتر میشود، نه از مقامات توحیدی او چیزی میفهمد، نه از مجاهدت او چیزی میفهمد، نه از رفتار و سجیهی آن بزرگوار که درس است - چون معصوم است و هر حرکت او برای بشر درس است؛ سرمشق است - چیزی میفهمد، اشکال خواهد داشت.
پس کارتان سخت است عزیزان! کار شما بر خلاف اینکه بعضیها خیال میکنند چهار کلمه حفظ کنیم و یک صدای بازی هم داشته باشیم، بس است؛ نه، کار، خیلی سخت است. کار، هنرمندانه، مؤثر، هدایتگر و جهتبخش باشد.1386/04/14
لینک ثابت
وحدت را حفظ كنید.اگر دیدید در جامعه بین شما كسانی هستند كه عكس این رفتار میكنند، آنها را طردشان كنید؛ مخالفت خودتان را به آنها ابراز و اعلام كنید؛ اینها ضرر میزنند؛ ضربه میزنند. ضربهای به اسلام میزنند، ضربهای به تشیع میزنند، ضربهای به جامعهی اسلامی میزنند. این از جمله مسائل بسیار مهم است.1386/04/14
لینک ثابت
کنگرهى امریکا گفته فلان قدر میلیون مثلاً براى اشاعهى دمکراسى در ایران خرج میکنیم! البته اسمش را هم دمکراسى میگذارند! خوب، آزادند هر اسمى که میخواهند بگذارند، بگذارند؛ حقیقت معلوم است چیست. آن چیزى که آنها میخواهند، بر هم زدن پایهى مستحکم فکرى است که بر این مردم، بر این دلها، بر این روحها کاملاً تسلط دارد و این جهت صراط مستقیم، آن را هدایت میکند. هدفشان این است، غرضشان این است.
این پولهائى که میگویند، میخواهند صرف این کار بشود. این پولها صرف بمب و گلوله و اینها خیلى نمیشود؛ عمده صرف همین کارهاى تبلیغاتى، همین کارهاى فرهنگى با شکلهاى مختلف میشود. البته از این طرف هم مقاومت و بلکه هجوم میشود. بنابراین یک جنگ است. در این جنگ طبقهاى که با ایمان مردم، با دل مردم، با معارف مردم، با نام مبارک ائمه (علیهمالسّلام) و اهل بیت سر و کار دارد، وظیفهى سنگینى دارد. برادران عزیز! این وظیفه را درست بشناسند؛ درست از آن استفاده کنند.1386/04/14
لینک ثابت
دنبال اینند که فکر توحیدی را، فکر ولایت را، محبت اهل بیت را، محبت به قرآن را، تعصب و غیرت نسبت به مبانی دینی و اعتقاد به مبارزهی با ظالم را، اعتقاد به قبح و زشتی ظلمپذیری را از دل این مردم با انواع حیلهها بیرون بکشند. انواع و اقسامش را دارند انجام میدهند و آن را بیان هم میکنند.1386/04/14
لینک ثابت
انسجام اسلامی یعنی عصبیتهای بینالمذاهبی مسلمانها نباید تحریک شود. شما نباید کاری کنید که عصبیت آن مسلمانِ غیرشیعه علیه شما تحریک شود؛ او هم متقابلاً نباید کاری کند که غیرت و عصبیت شما را علیه خودش تحریک کند. آنها همین را میخواهند. الان شما ببینید دو تا گروه فلسطینی در فلسطین دارند با هم میجنگند! برای اسرائیل چه از این بهتر! به جای اینکه تفنگها به طرف آنها متوجه شود، علیه همدیگر دارند میجنگند! خوب، این خیلی چیز خوبی برای اسرائیل است. چقدر خرج کند، میارزد که یک چنین وضعی پیش بیاید. فرض بفرمائید در لبنان هم یک گروهی پیدا میشوند و بنا میکنند با یک گروه دیگری مبارزه کردن و جنگیدن. چه نعمتی بزرگتر از این برای اسرائیل و امریکا! این بهتر است یا اینکه یک گروهی مثل حزباللَّه بیاید جلو، همه هم دنبالش - بعضی از روی دل و ایمان، بعضی هم از روی ترس از افکار عمومی - و اسرائیل را شکست بدهند؟ معلوم است که وضعیت اختلاف برای آنها بهتر است. در دنیای اسلام، قضیه همین است. آیا مسلمانهای مصر و اردن و عراق و پاکستان و هند و ترکیه و جاهای دیگر، اگر به خیابانها بیایند و به نفع جمهوری اسلامی شعار بدهند، برای امریکا بهتر است یا کاری کند که اگر در یک مسئلهای، ایران اسلامی صدائی بلند کرد، همهی این ملتها خاموش بشوند؛ بعضیها اظهار مخالفت هم بکنند؟ پیداست دنبال دومیاند. چه جوری میشود؟ چطور ممکن است این کار؟ خیلی آسان است. کاری کنند که عصبیتهای شیعه و سنی را زنده کنند. به آنها تفهیم کنند اینها شیعهاند؛ اینها صحابه را سب میکنند؛ اینها مقدسین شما را چنین و چنان میکنند. جدائی بیندازند؛ آنها این را میخواهند. منادی وحدت شیعه و سنی، از اوّلی که این فکرها پیدا شده، این چیزها مورد نظرش بوده است. یک عدهای چرا نمیفهمند؟ امام بزرگوار ما که منادی اتحاد بین مسلمین بود، از همهی اینهائی که مدعیاند، ولایتش و اعتقادش و ارادتش و عشقش به ائمه (علیهمالسّلام) بیشتر بود. او بهتر میفهمید ولایت را یا فلان آدم عامی که حالا به اسم ولایت کارهای خلاف میکند، حرفهای بیربط میزند در مجالس عام و خاص؟ وحدت را حفظ کنید.
اگر دیدید در جامعه بین شما کسانی هستند که عکس این رفتار میکنند، آنها را طردشان کنید؛ مخالفت خودتان را به آنها ابراز و اعلام کنید؛ اینها ضرر میزنند؛ ضربه میزنند. ضربهای به اسلام میزنند، ضربهای به تشیع میزنند، ضربهای به جامعهی اسلامی میزنند. این از جمله مسائل بسیار مهم است.
امروز وحدت اسلامی به نفع نظام اسلامی است؛ به نفع جمهوری اسلامی است. علیه این جهتگیری حرکت کردن، به نفع امریکاست؛ به نفع صهیونیستهاست؛ به نفع همان گردنکلفتهائی است که در دنیای اسلام جیبهایشان را از دلارهای نفتی پُر کردند و دلشان نمیخواهد که عنصری مثل جمهوری اسلامی، مثل ملت ایران اصلاً وجود داشته باشد.1386/04/14
لینک ثابت
حضرت امام سجاد (علیهالسلام)
فاطمهی زهرا (سلاماللَّهعلیها) در عمر کوتاه خود به مقامی میرسد که سیدهی نساء عالمین است؛ یعنی از همهی زنان بزرگ و قدّیس طول تاریخ برتر است. این چه عاملی است، این چه نیروئی است، این چه قدرت متحولکنندهی عمیق درونی است که از یک انسان در این مدت کوتاه، میتواند یک چنین اقیانوس معرفت و عبودیت و قداست و عروج معنوی بسازد؟ خود این، معجزهی اسلام است.یک جنبهی دیگر، نسل مبارک این بزرگوار است که تطبیق سورهی کوثر با فاطمهی زهرا (سلاماللَّهعلیها) - اگر در آثار حدیثی ما هم نیامده باشد - یک تطبیق مصداقی درست است؛ این همه برکات بر خاندان پیغمبر، بر یکایک ائمهی هدی (علیهمالسّلام)! عالم پُر است از نغمههای دلنواز فردی و اجتماعی و دنیائی و اخروی که از این حنجرههای پاک برخاسته؛ حسینبن علی، زینب کبری، امام حسن مجتبی، امام صادق، امام سجاد؛ هر کدام از ائمه. ببینید چه غوغائی است در عالم معرفت، در عالم معنویت، در بزرگراه هدایت از کلمات این بزرگواران و درسهای آنها و معارف آنها! این نسل فاطمهی زهراست.1386/04/14
لینک ثابت
به یکایک برادران عزیز این عید بزرگ و میلاد مسعود را تبریک عرض میکنیم. خیلی هم از همهی حضار محترم؛ بخصوص برادران عزیزی که برنامه اجرا کردند؛ مجری محترم برنامه، یکایک مداحان عزیز، شعرائی که این شعرها را سروده بودند و شاعر عزیزمان، تشکر میکنم؛ از همهتان یکایک متشکرم. محفل و دل ما را با مناقب دختر پیامبر اعظم و بزرگترین زن تاریخ بشر نورانی کردید.
این خود یک معجزهی اسلام است؛ یعنی فاطمهی زهرا (سلاماللَّهعلیها) در عمر کوتاه خود به مقامی میرسد که سیدهی نساء عالمین است؛ یعنی از همهی زنان بزرگ و قدّیس طول تاریخ برتر است. این چه عاملی است، این چه نیروئی است، این چه قدرت متحولکنندهی عمیق درونی است که از یک انسان در این مدت کوتاه، میتواند یک چنین اقیانوس معرفت و عبودیت و قداست و عروج معنوی بسازد؟ خود این، معجزهی اسلام است.
یک جنبهی دیگر، نسل مبارک این بزرگوار است که تطبیق سورهی کوثر با فاطمهی زهرا (سلاماللَّهعلیها) - اگر در آثار حدیثی ما هم نیامده باشد - یک تطبیق مصداقی درست است؛ این همه برکات بر خاندان پیغمبر، بر یکایک ائمهی هدی (علیهمالسّلام)! عالم پُر است از نغمههای دلنواز فردی و اجتماعی و دنیائی و اخروی که از این حنجرههای پاک برخاسته؛ حسینبن علی، زینب کبری، امام حسن مجتبی، امام صادق، امام سجاد؛ هر کدام از ائمه. ببینید چه غوغائی است در عالم معرفت، در عالم معنویت، در بزرگراه هدایت از کلمات این بزرگواران و درسهای آنها و معارف آنها! این نسل فاطمهی زهراست.1386/04/14
لینک ثابت
آنچه شما [مداحان]دارید بیان میکنید، باید آموزنده باشد. فرض کنید یک واعظی برود بالای منبر و از اول تا آخر منبر حرفهائی بزند که یک ذره بر معرفت مردم، بر بصیرت مردم دربارهی آن موضوع اضافه نشود. خوب، این وقت خودش و دیگران را تلف کرده [است].1386/04/14
لینک ثابت
امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه)
امام بزرگوار ما که منادی اتحاد بین مسلمین بود، از همهی کسانی که مدعیاند، ولایت و اعتقاد و ارادت و عشقش به ائمه (علیهمالسّلام) بیشتر بود.1386/04/14
لینک ثابت
امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه)
امام بهتر ولایت را میفهمید یا فلان آدم عامی که حالا به اسم ولایت کارهای خلاف میکند، حرفهای بیربط میزند در مجالس عام و خاص؟ وحدت را حفظ کنید.1386/04/14
لینک ثابت
ذاکرین اهل بیت (علیهم السلام)
نقش هنر، نقش شعر، نقش ادبیات، نقش حضور در میدانهای عملی در پرورش این روح ایمانی، نقشی است که بسیار بسیار کارساز و مؤثر است. شما جای مداح و ذاکر اهل بیت را اینجا ببینید؛ نقش ایمانآفرین، نقش فرهنگساز، نقش مستحکمکنندهی پیوند قلبی بین پیروان و بین آن محبوبان؛ یک چنین نقشی است. این نقش، بسیار نقش مهمی است...
میخواهم عرض بکنم برادران مداح اهمیت این کار را درک کنند. وقتی اهمیت معلوم شد - به موازات اهمیت، مسئولیت است - مسئولیت این کار را درک کنند1386/04/14
لینک ثابت
ذاکرین اهل بیت (علیهم السلام)
در جامعهی مداحان... وقتی شعر را میخوانیم، به فکر باشیم که از این شعر ما ایمان مخاطبان ما زیاد شود. پس، هر شعری را نمیخوانیم؛ هرجور خواندنی را انتخاب نمیکنیم؛ جوری میخوانیم که لفظ و معنا و آهنگ، مجموعاً اثرگذار باشد. در چه؟ در افزایش ایمان مخاطب. این البته گفتنش آسان است؛ آدم بالای گود بنشیند و یک دستوری به آن پهلوان وسط گود بدهد. عمل کردنش سخت است. اما شماها میتوایند عمل کنید. شماها صدایتان خوب است، حافظهتان خوب است، نیرو و نشاطتان خوب است؛ میتوانید همهی این کارهائی را که گفتم، انجام بدهید1386/04/14
لینک ثابت
ذاکرین اهل بیت (علیهم السلام)
به جوانها[ی مداح] توصیه میکنم شیوههای پیشکسوتها را بکلی کنار نگذارند؛ دست نکشند. من با نوآوری موافقم؛ نوآوری هیچ اشکالی ندارد؛ اما اگر بخواهید در این نوآوری کمال پیدا کنید، بایستی این نوآوری در امتداد شیوهی گذشتگان باشد.
«العلی محظورة الّا علی من بنی فوق بناء السّلفی». یک طبقه ساختهاند، شما روی آن طبقه یک طبقه بسازید؛ دیگری بیاید روی آن طبقهی شما یک طبقه بسازد؛ آن وقت بناء میشود مرتفع. و الّا یکی ساخت، شما بیائی خراب کنی، یک طبقه بسازی؛ یکی دیگر بیاید آن را که شما ساختی، خراب کند، باز یک طبقه بسازد، همیشه همان یک طبقه خواهید ماند. محسّنات اساتید، پیشکسوتها و کسانی را که در این کار از شما یک پیراهن بیشتر پاره کردهاند، یاد بگیرید و چیزی بر آن اضافه کنید. شیوههای جدید، اینجوری درست بشود، خوب است.
ما در قدیم از زبان موسیقیدانهای معروف شنیده بودیم که میگفتند موسیقی اصیل ایرانی را نوحهخوان و شبیهخوانها حفظ کردهاند؛ موافقخوان، مخالفخوان، علی اکبرخوان، قاسمخوان. هر کدام یک دستگاهی را به اینها میدادند که باید در آن دستگاه بخوانند. این موجب شد که موسیقی نانوشتهی ایرانی - که نه نُت داشت، نه نوشته داشت و نه چیز دیگری داشت - بتواند برسد به دست کسانی که اینها را با نُت و شیوههای جدید بتوانند ثبت و ضبط کنند. حالا جوان امروز، چه خوانندهی رادیو و تلویزیون - که متأسفانه آنجا از این جهت وضع خوبی هم ندارد - چه خوانندهی جلسهی مداحی، ناگهان بیاید آهنگهای اروپائی را - آن هم به شکل غلط و نابلد بنا کند خواندن؛ سبکهائی که فرض کنید حالا فلان خوانندهی غربی یا مقلد عربِ آن غربی یکوقتی خوانده، ما این را از او یاد بگیریم و بنا کنیم خواندن! که قبل از انقلاب هم متأسفانه همین کارها را کردند. موسیقی اصیل ایرانی را که میتوانست نوع حلال هم داشته باشد - البته همان موسیقی اصیل، یک نوعش هم حرام است؛ فرقی بین ایرانی و غیر ایرانی نیست - همان را هم ضایع کردند. البته بعد از انقلاب بهتر شد؛ اما حالا مثلاً مداح یا خوانندهی ما بیاید در رادیو و تلویزیون به تقلید - آن هم غلط - آهنگ غربی یا آهنگ مجالس لهو را در مجلس ایمان و در مجلس معنویت تکرار کند، این درست نیست؛ این غلط است. نوآوری، درست؛ اما نه اینجور. این مربوط به آهنگ است. البته صدای خوب را میتوان با آهنگ بد خراب کرد؛ صدای متوسط را میتوان با آهنگ خوب آرایش داد. خود آهنگ یک مسئله است.1386/04/14
لینک ثابت
ذاکرین اهل بیت (علیهم السلام)
شعر، کلام... اولاً لفظ شعر، لفظِ خوب باشد؛ همه شعر خوب را نمیشناسند. هر شعری که یک آدم ناوارد تصور کرد این خوب است، دلیل بر این نیست که آن خوب است. شعر را بایستی آدم شعرشناس تصدیق کند که خوب است. فایدهی شعر خوب چیست؟ فایدهاش این است که بدون اینکه من و شما ملتفت شویم، تأثیرگذاری اش در مخاطب بیشتر است؛ هنر، این است دیگر. یک هنر عالی، ولو مخاطب آن هنر تشخیص ندهد که این عالی است، اما تأثیر او در نفس آن مخاطب، تأثیر عمیقتری خواهد بود از یک هنر سطحىِ مبتذل بازاری؛ فایدهاش این است. لفظ، باید لفظ قوی، خوب، زیبا؛ مضامین، مضامین جذاب، جالب، تازه، غیرتکراری و مطلب - که عمده این است - آموزنده باشد. غیر از لفظ و غیر از مضمونسازی لفظی، مقولهای هست به نام مقولهی مطلب. یعنی آنچه شما دارید بیان میکنید، باید آموزنده باشد. فرض کنید یک واعظی برود بالای منبر و از اول تا آخر منبر حرفهائی بزند که یک ذره بر معرفت مردم، بر بصیرت مردم دربارهی آن موضوع اضافه نشود. خوب، این وقت خودش و دیگران را تلف کرده. مداح هم همینجور است. شعری شما بخوانید؛ ولو لفظ هم لفظ خوبی باشد، راجع به حضرت زهرا (سلاماللَّهعلیها) هم باشد، اما چیزهائی باشد که مستمع هیچ استفادهی از او نمیتواند بکند؛ نه معرفتش نسبت به آن بزرگوار بیشتر میشود، نه از مقامات توحیدی او چیزی میفهمد، نه از مجاهدت او چیزی میفهمد، نه از رفتار و سجیهی آن بزرگوار که درس است - چون معصوم است و هر حرکت او برای بشر درس است؛ سرمشق است - چیزی میفهمد، اشکال خواهد داشت1386/04/14
لینک ثابت