عزمِ انسان، تعیینکننده است. بعضی ممکن است بگویند منظور از عزم انسان چیست؟ ارادهی چه کسی؟ ارادهی منِ یک نفر، توی یک نفر، ارادهی چه کسانی مؤثر است؟ این البته جزو بحثهای دامنهدار است، لکن من میخواهم فیالجمله عرض بکنم که عزم یکایک انسانها در حد خودش تأثیر دارد؛ نه فقط در مسائل شخصی- که تأثیر تام دارد- بلکه در مسائل اجتماعی. ما اگر چنانچه آرزوهامان، هوسهامان، هواهای نفسانیمان در فعالیتهامان حاکم شوند و در رفتار ما، عقل کنار بیاید و محاسبهی درست کنار زده شود، این کار در ایجاد یک سلسله تحولات منفی در جامعه تأثیر میگذارد. حالا یک مثال کوچکش را عرض بکنم: شما میروید یک جنسی را از بازار تهیه کنید- یک لباس، یا فرض بفرمایید یک وسیلهی خانه؛ یک ظرف- نوع داخلیاش هست، نوع خارجیاش هم هست؛ یک مقداری به خاطر تبلیغات خارجی، یک مقدار به خاطر پُز دادن به اینکه این جنس خارجی است، یک مقدار به خاطر رسوبات فرهنگی قبلی که جنس داخلی فایدهای ندارد و یک مقدار هم شاید به خاطر مرغوبتر بودن جنس خارجی- این مرغوبتر بودن هم ممکن است یکی از عوامل باشد، لیکن به هر حال تعیینکننده نیست- شما آن را انتخاب میکنید. یعنی چه کار میکنید: یک کارگر ایرانی را بیکار میکنید و یک کارگر غیر ایرانی را به کار وادار میکنید. خوب، مگر بیکاری امروز، مشکل عمدهی جامعهی ما نیست. وقتی شما اینطور کردید، بنده اینطور کردم، آن برادر دیگر، آن خواهر دیگر، و یکییکی از این روش پیروی کردیم، نتیجه چه میشود؟ نتیجه، ورشکستگی کارخانهی داخلی، بیکاری کارگر داخلی و در نهایت باعث ناامیدی سرمایهگذار داخلی میشود. بیکاری هم که به دنبال خودش اعتیاد، فساد و اختلافات خانوادگی میآورد و به دنبال آن، حوادث سیاسی و اجتماعی فراوان به وجود میآید. بنابراین، از یک چیز کوچکی شروع میشود؛ از یک ارادهی شخصی من و شما. پس ارادهی شخصی افراد هم حتّی در تحولات اجتماعی، میتواند اثرگذار باشد. و از این دست مسائل، فراوان است.1385/08/18
لینک ثابت