اینجا یك نكتهی اساسی مطرح میشود كه من همیشه در مواجههی با دانشجویان، روی آن تكیه میكنم؛ و آن، «پیدا كردن قدرت تحلیل مسائل و جریانهای مهم كشور» است. سیاست در دانشگاهها - كه بنده همیشه روی آن تأكید كردهام - به این معناست. ما دو كار سیاسی داریم: سیاستزدگی و سیاستبازی؛ این یكجور كار است. این را من به هیچوجه تأیید نمیكنم؛ نه در دانشگاه و نه در بیرون دانشگاه؛ بخصوص در دانشگاه. یكی هم سیاستگری است؛ یعنی حقیقتاً فهم و قدرت تحلیل سیاسی پیدا كردن؛ كه یكی از وظایف تشكلهای دانشجویی این است. من تأكید میكنم، تشكلهای دانشجویی - كه عمده نمایندگان آنها، در اینجا تشریف دارید - نوع برنامهریزی و كار را به كیفیتی قرار دهید كه دانشجو قدرت تحلیل سیاسی پیدا كند؛ هر حرفی را به آسانی نپذیرد و هر احتمالی را بهآسانی در ذهن خودش راه ندهد یا رد نكند؛ این قدرتِ تحلیل سیاسی، خیلی مهم است. ما غالباً چوب این را خوردهایم؛ نه ما، بلكه ملتهای دیگر هم بر اثر خطاها و خبطهایی در فهم سیاسیشان، گاهی مشكلات بزرگی را از سر گذراندهاند. این، یك مسئلهی مهم است.1385/07/25
لینک ثابت