تشکلهای دانشجویی نوع برنامهریزی و کار را به کیفیتی قرار دهید که دانشجو قدرت تحلیل سیاسی پیدا کند1385/07/25
لینک ثابت
![]()
دانشجو / عدالتخواهی/دانشگاه/آرمانخواهی / دانشجویان/دانشجویی
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحهی قبلی اینجا کلیک کنید.
تشکلهای دانشجویی نوع برنامهریزی و کار را به کیفیتی قرار دهید که دانشجو قدرت تحلیل سیاسی پیدا کند1385/07/25 لینک ثابت دانشجو قدرت تحلیل سیاسی پیدا کند؛ هر حرفی را به آسانی نپذیرد و هر احتمالی را بهآسانی در ذهن خودش راه ندهد یا رد نکند1385/07/25 لینک ثابت مطالبی که ... در این جلسات جوان و دانشجویی بیان میشود، چند خصوصیت دارد که ما با همین خصوصیاتش، این جلسه و بیانات را دوست میداریم و میپسندیم. یکی این است که در اظهارات و تراوشهای ذهنىِ شما، عناصر نو وجود دارد و طراوت نوپردازی فکری در اظهارات مجموعهی جوانهایی که در این جلسه صحبت میکنند، هست و این مغتنم است.... این خصوصیات جزو مشخصههای بارز و جذاب محیط دانشجویی است و اینها باید حفظ بشود. پس اولین مشخصه، همین نگاه نو به مسائل و احیاناً تراوشهای فکری جدید و تازهای است که هست و این را ما دوست میداریم و لازم داریم. خصوصیت دوم، نگاه و توقعات آرمانی است... خصوصیت سوم، زبان انتقادی و طلبگارانه است؛ نبادا کسی تصور کند که اگر این زبان انتقادی حتّی یک کمی تلخ هم باشد، حالا بنده که اینجا نشستهام، ناراحت خواهم شد، نه؛ اتفاقاً خودِ این زبان انتقادی هم برخاستهی از همان نگاه و توقعات آرمانی است؛ راضی نبودن به آنچه که داریم، معنایش میل و گرایشِ رسیدن به آن چیزی است که نداریم و این درست همان چیزی است که ما میخواهیم.بنابراین هم «فکر نو»، هم «نگاه و توقعات آرمانی» و هم «زبان ویژهی برخاستهی از آن نگاه» را داشته باشید؛ اینها چیزهای خوبی است. و اگر این خصوصیات محفوظ بماند، آن وقت جوانِ دانشجو نقش موتور را در یک قطار ایفا خواهد کرد؛ به حرکت درآورنده، پیشبرنده و جهتدهنده خواهد بود. و الّا اگر جوانها هم به وضع موجود - یعنی آنچه که هست - قانع و راضی باشند، دیگر پیشرفتی متصور نخواهد بود؛ باید دائم بخواهند به نقاطی که دست نیافتهاند، دست پیدا کنند.1385/07/25 لینک ثابت یک نکتهی اساسی ... که من همیشه در مواجههی با دانشجویان، روی آن تکیه میکنم؛ ... «پیدا کردن قدرت تحلیل مسائل و جریانهای مهم کشور» است. سیاست در دانشگاهها - که بنده همیشه روی آن تأکید کردهام - به این معناست. ما دو کار سیاسی داریم: سیاستزدگی و سیاستبازی؛ این یکجور کار است. این را من به هیچوجه تأیید نمیکنم؛ نه در دانشگاه و نه در بیرون دانشگاه؛ بخصوص در دانشگاه. یکی هم سیاستگری است؛ یعنی حقیقتاً فهم و قدرت تحلیل سیاسی پیدا کردن؛ که یکی از وظایف تشکلهای دانشجویی این است. من تأکید میکنم، تشکلهای دانشجویی ... نوع برنامهریزی و کار را به کیفیتی قرار دهید که دانشجو قدرت تحلیل سیاسی پیدا کند؛ هر حرفی را به آسانی نپذیرد و هر احتمالی را بهآسانی در ذهن خودش راه ندهد یا رد نکند؛ این قدرتِ تحلیل سیاسی، خیلی مهم است. ما غالباً چوب این را خوردهایم؛ نه ما، بلکه ملتهای دیگر هم بر اثر خطاها و خبطهایی در فهم سیاسیشان، گاهی مشکلات بزرگی را از سر گذراندهاند. این، یک مسئلهی مهم است.1385/07/25 لینک ثابت |