عزیزان من! شاعر، سرمایهی کشور است؛ جزو فاخرترین و عزیزترین سرمایههای هر کشوری شاعر است؛ البتّه همهی هنرمندها سرمایهاند منتها شاعر یک خصوصیّاتی دارد و شعر در بین انواعواقسام هنرها یک خصوصیّتی دارد و این خصوصیّات موجب میشود که ارزش شاعر در جامعه بالا برود؛ سرمایه است و ذخیره است. خب، این سرمایه باید در بزنگاهها مورد استفادهی کشور قرار بگیرد؛ این یک استنتاج خیلی روشن و طبیعی است دیگر: آنجایی که کشور -چه در زمینهی مسائل فرهنگیاش، چه در زمینهی مسائل سیاسیاش، چه در زمینهی مسائل اجتماعیاش، چه در زمینهی ارتباطات مردمی و پیوندهای اجتماعیاش، چه در زمینهی مواجههی دشمنان خارجیاش- احتیاج به یک کمکی دارد، خب این ذخیره مثل همان ذخیرهی صندوق توسعهی ملّی که ما اینجا ذخیره میکنیم از پول نفت برای اینکه یک جایی، یک وقتی به درد کشور بخورد و در آنجا استفاده بشود [باید به درد بخورد]. بنابراین اگر چنانچه ما شعری داشته باشیم که نسبت به مسائل جاری کشور هیچ موضعی نداشته باشد، این شعر به کار نیاز کشور نمیآید؛ باید موضع داشته باشد.1395/03/31
لینک ثابت