فرصت این روز و روزگاری که شما بر سر کار هستید، بسیار فرصت استثنایی و مغتنمی است؛ حقیقتاً از دورههایی است که ما نظیر آن را در گذشتهی دوران انقلاب تا امروز کم داشتهایم. اولاً، شعارهای دولت و مسئولان و اهداف تعیینشدهی آنان کاملاً با مبانی انقلاب و با مبانی اعلامشدهی امام عزیز ما منطبق است. ثانیاً، این گفتمان در بین مردم به طور محسوسی زنده است و وجود دارد؛ که وجود این گفتمان میان مردم هم، عامل عمده و اصلیِ گرایش آنها به این دولت و این رئیسجمهور محترم بود. مردم، تشنهی عدالت، تشنهی مبارزه با فساد و تشنهی تمسک به اصول انقلاب بودند، که وقتی دیدند یک نفر صادقانه این شعارها را سر دست گرفته و مطرح میکند، حول محور او جمع شدند؛ خود این نعمت بزرگی است که این تفکر به صورت یک گفتمان مسلط در جامعه درآمد و همچنان ادامه دارد.
این دولت به عنوان یک دولت «اصولگرا» شناخته شده و رفتار و تلاشی هم که تا امروز نشان داده و آنچه در عمل و قولش منعکس شده، همین اصولگرایی را نشان میدهد؛
شاخصههای اصولگرایی، شاخصههای مهمی است؛ این شاخصهها باید مورد توجه قرار بگیرد، که من به بعضی از اینها اشاره میکنم.
«فسادستیزی» شاخصهی دیگری است. «سلامت اعتقادی و اخلاقیِ مسئولان کشور» - بخصوص مسئولان عالیرتبه، در سطوح دولت و معاونین و از این قبیل - بسیار مهم است و شاخصهی دیگری است که از لحاظ اعتقادی و اخلاقی اشخاص سالمی باشند.
مسئلهی دیگر، مبارزهی با فساد همراه با قاطعیت است. الان خوشبختانه رویکرد دولت و آقای رئیسجمهور طوری بوده که کسانی که تمایل به فساد دارند، مرعوبند؛ اما اگر کار صحیح و واقعی انجام نگیرد، کمکم این رعب شکسته میشود و این ابهت از بین میرود؛ میل به فساد در یک جاهایی وجود دارد. با فساد و تخلفات مالی بیمحابا برخورد کنید. البته عرض کردیم بیمحابا و با شجاعت و قاطعیت برخورد کردن، معنایش بیدرایتی در نوع برخورد نیست! اینها را باید با هم جمع کنید. هر دو طرفِ این کفهی متوازن بایستی دیده بشود.1385/06/06
لینک ثابت