این وضع جدیدی که در کشور بهوجود آمده است و تشکیل دولت و گرایشی که امروز در عموم مردم و در دولتمردان مشاهده میشود، این نوید را میتواند بدهد که اوضاع برای برگرداندن جهتگیری غلط، اوضاع مساعدی است؛ نه به این معنا که همه چیز از پیش قابل حدس قطعی باشد؛ بلکه بسته به این است که ما چهکار بکنیم، لیکن زمینه، زمینهی مساعدی است؛ چون شعارهایی مطرح شده که منطبق با مبانی انقلاب بوده و مردم به این شعارها پاسخ دادهاند؛ و من مکرر این را گفتهام. ما در انتخاباتی که چند ماه پیش گذراندیم، اکثریت قریب به اتفاق مردم، به ارزشهای انقلاب رأی دادند؛ چه آنهایی که به آقای احمدینژاد رأی دادند، چه آنهایی که به آقای هاشمی رفسنجانی رأی دادند؛ چون آقای هاشمی هم یکی از برجستگان انقلاب است؛ ایشان یک شخصیت انقلابی، روحانی و معمم است و بسیاری از کسانیکه به ایشان رأی دادند، درواقع به همین ارزشها رأی دادند. نباید تصور کرد که هفده میلیون به شعارهای آقای احمدینژاد رأی دادند و ده میلیون دیگر رأی ندادند؛ قضیه اینگونه نیست؛ بلکه اکثریت بزرگی از مردم در این انتخابات پایبندی خودشان را به دین، به ارزشهای انقلاب، به دلبستگیهای امام نشان دادند و دولتی هم براین اساس تشکیل شده و همین شعارها را هم این دولت تکرار میکند و ادامه میدهد و حرکت میکند، مردم هم استقبال میکنند و با آغوش باز این حرفها را میپذیرند. این، نشاندهندهی یک زمینهی بسیار خوبی است که ما باید از این زمینه استفاده کنیم. بنابراین، در وضع جدید، به نظر من پویایی، نشاط، انگیزه و نوآوری اعضای این مجموعه بایستی مضاعف بشود؛ نمیشود قبول کرد که ما یک مجموعهی فرهنگی داریم که آن را به عنوان قرارگاه اصلی مسائل فرهنگی و کارزار فرهنگی قرار دادهایم - یکچنین کارزاری در همهی ادوار و در همهی کشورها اجتنابناپذیر است - درعینحال، در این قرارگاه اصلی، بینشاطی یا رکود یا عدم پیشرفت ملاحظه و مشاهده بشود؛ این را من اصلا تصور نمیتوانم بکنم.1384/10/13
لینک ثابت