حرف ما در باب مسألهی فلسطین یك حرف منطقی و مقبول است. دهها سال پیش، جمال عبدالناصر - كه محبوبترین چهرهی عرب محسوب میشد - در شعارهای خود میگفت ما یهودیهای غاصب فلسطین را به دریا میریزیم. سالها بعد از آن، صدام حسین - كه منفورترین چهرهی عرب محسوب میشد و میشود - اعلام میكرد كه ما نصف سرزمین فلسطین را آتش میزنیم. ما هیچكدام از این دو حرف را قبول نداریم. با اصول اسلامیِ ما، نه به دریا ریختن یهودیها، نه آتش زدن سرزمین فلسطین، معقول و منطقی نیست. حرف ما این است كه ملت فلسطین باید به حق خود برسد. این كشور متعلق به مردم فلسطین است؛ فلسطین متعلق به فلسطینیهاست و سرنوشت فلسطین را هم باید فلسطینیها معین كنند. این یك میدان آزمایشی برای صدق ادعای مدعیان دمكراسی و حقوق بشر است. آن كسانی كه ادعا میكنند كه طرفدار مردمسالاری ملتها و كشورها هستند، فلسطین برای آنها میدان آزمایش است. ملت فلسطین؛ مردمانی كه فلسطین متعلق به آنهاست - از مسلمان، یا مسیحی، یا یهودی - و سرزمین تاریخی آنهاست و تاریخ و جغرافیا به این گواهی میدهد، بایستی رأی و نظر بدهند؛ آنها در یك نظرخواهیِ مقابل چشم مردم جهان، در یك رفراندوم، تكلیف دولت فلسطین را معین كنند؛ و آن دولت، دولت مشروعی خواهد بود. در آن دولت، جنایتكارانی كه در فلسطین جنایت كردند، باید مجازات شوند؛ امثال این شارون و بقیهی جنایتكارهای فلسطینی. دربارهی آن كسانی هم كه به این سرزمین از نقاط مختلف دنیا مهاجرت كردند، آن دولت تصمیمگیری خواهد كرد كه چه باید بكند. این، حرفی است منطقی.1384/08/13
بیانات در خطبههای نماز عید سعید فطر
تاریخ آسیا و آفریقا, راه حل مسئله فلسطین, صدام حسین
روایت تاریخی
لینک ثابت
تاریخ آسیا و آفریقا, راه حل مسئله فلسطین, صدام حسین
روایت تاریخی