newspart/index2
روشنفکری
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
روشنفکری

وقتی یک کشوری در سراشیبیِ انحطاط اجتماعی یا سیاسی یا فنی واقع می‏شود، مهم‏ترین ضایعه‏یی که برای کشور پیش می‏آید، این است که سرمایه‏های کشور به‏ کار گرفته نمی‏شود؛ این طبیعیِ دوران انحطاط است. ما در یک دوران تقریباً صدساله، انحطاط بسیار تأسف‏باری را گذراندیم. این دوران از اواسط دوره‏ی قاجار آغاز می‏شود تا پایان دوره‏ی پهلوی؛ یعنی حتی در دوره‏ی پهلوی هم که دوره‏ی مدرنیزاسیون ایران طبق نگاه خود متولیان دولتی و روشن‏فکرهای آن روز است، متأسفانه ما در سراشیب انحطاط حرکت کردیم. چرا می‏گوییم انحطاط؟ شاید اوایل دوره‏ی قاجار هم ما خیلی هنر بزرگی در زمینه‏های مختلف علمی و صنعتی نشان ندادیم؛ اما من آن را دوران انحطاط نمی‏گویم؛ دوران انحطاط، مربوط به اواسط دوره‏ی قاجار و بعد است. چرا؟ چون این دوران، دورانی است که ملت ایران از حرکت طبیعی خود- که گاه سرعت می‏گرفت، گاه دچار بُطء و کندی می‏شد- کنار افتاد؛ یعنی افسون شد. یک ملت، همیشه پیشتاز نیست. یک ملتِ بااستعداد گاهی به‏خاطر عوامل مختلف، پیشروی و سرعت و شتاب دارد؛ گاهی هم کندی دارد؛ اما یک‏وقت یک ملت افسون می‏شود؛ این افسون تحقق پیدا کرد. افسون در مقابل چه چیزی؟ در مقابل یک موجود تازه‏نفسِ زنده‏ی نگاه‏کننده‏ی به مسائل جهان به صورت ریز و کلان؛ و آن، تمدن صنعتی و پیشرفت علمی غرب بود. این موجود، با نگاهِ تصرف جهان به میدان آمد؛ لذا برای خودش مفید شد، ولی برای دنیا مایه‏ی زیان شد. تا یک برهه‏ی طولانی از زمان، مثل بختکی افتاد روی ملتهای غافلی از قبیل ملت ما و ملتهای آسیا و آفریقا و نقاط دیگری از جهان؛ نگذاشت این‏ها حرکت طبیعی خود را- که گاهی شتاب داشت و گاهی کند بود- ادامه دهند؛ این‏ها را افسون کرد.

از اواسط دوره‏ی قاجار نشانه‏های پیشرفت اروپایی در کشور ما بتدریج شروع کرد ظاهر شدن. روشن‏فکران ما کسانی بودند که به اروپا می‏رفتند یا نوشته‏های آن‏ها را می‏خواندند؛ لذا با پیشرفتهای آن‏ها آشنا می‏شدند و خود را در مقابل آن‏ها ناتوان و حقیر می‏دیدند. این حرفِ تکرارشده‏یی است از طرف روشن‏فکرهای صدر مشروطه، که ما فقط و فقط باید دنبال غربی‏ها راه بیفتیم و به هرچه آن‏ها می‏گویند، در همه‏ی شئون زندگیمان عمل کنیم؛ این حرفی که از تقی‏زاده و دیگران نقل شده و واقعیت هم دارد. این‏ها می‏گفتند ما باید صددرصد به نسخه‏ی آن‏ها عمل کنیم تا پیش برویم؛ یعنی مجال ابتکار، ابداع، خلاقیت و نگاه بومی به مسائل علمی و صنعتی مطلقاً در محاسبه‏ی این‏ها نمی‏گنجید. این را از این طرف حساب کنید؛ حالا طرف مقابلی که ما توصیه می‏شدیم به اینکه از او تبعیت کنیم، چیست؟ همان انقلاب صنعتی و انقلاب علمی و پیشرفت علمی‏یی است که نگاهش فقط محدود به چارچوب کشور خود نمی‏شود؛ بلکه به دنیا به چشم یک ذخیره و یک انبار بزرگ که باید از آن استفاده کند و ببلعد تا اینکه بتواند حجم خودش را بیشتر کند و خود را توسعه دهد، نگاه می‏کند. این زمانی که من اشاره می‏کنم، زمانی است که بیش از صد سال از شروع استعمار گذشته بود؛ یعنی پرتغالی‏ها، اسپانیایی‏ها، انگلیسی‏ها، هلندی‏ها و بخش‏های مختلف اروپا به مناطق ثروتمندِ دست‏نخورده‏ی دنیا، از جمله منطقه‏ی ما، منطقه‏ی اقیانوس هند، شبه قارّه‏ی هند، اندونزی، آفریقا و بقیه‏ی مناطق گوناگون دست انداخته بودند و آن ثروتهای عجیب و دست‏نخورده را پیدا کرده بودند. البته خُلقیات اروپایی‏ها هم در این کار تأثیر داشت. بعضی از این خُلقیات مثبت است، بعضی از آن‏ها منفی. من از کسانی نیستم که غربی‏ها را یکسره دارای خُلقیات منفی بدانم؛ نه، خلقیات مثبتی هم دارند؛ خطرپذیرند، شجاعند، دنبال‏گیرند. این‏ها سوار کشتی شدند، راه افتادند، رفتند تا به کشورها و مناطق دست‏نخورده برسند؛ یعنی انبارهای ثروت طبیعی. آسیا را فتح کردند، آفریقا را فتح کردند، طبعاً آمریکا را هم فتح کردند.1383/12/05

لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی