newspart/index2
سینما / سینماگران/تلویزیون / فیلم/ فیلم‌سازی
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
لزوم وحدت در آهنگ کلی برنامه های صدا و سیما

دادن پیامهاى گوناگون باید جریانى انجام بگیرد و به شکل یک روند در بیاید؛ مقطعى و موردى فایده‌یى ندارد. همه‌ى برنامه‌هاى ما باید یکدیگر را کمک کنند تا این فکر و این اندیشه در جامعه مطرح شود. ممکن است گاهى ما پیامهاى متناقض بدهیم. مثلًا از یک طرف در باره‌ى عدالت اجتماعى برنامه‌ى خیلى خوبى‌ تولید مى‌کنید؛ اما از آن طرف در خلال یک برنامه‌ى دیگر، عملًا عدالت اجتماعى را نقض مى‌کنید! این درست نیست؛ باید آهنگ کلى برنامه‌ها یکى باشد و در بین آن‌ها تناقض دیده نشود. در مقوله‌ى عدالت اجتماعى فیلمها و سریالهایى ساخته مى‌شود که غالباً خانه‌هاى مورد استفاده‌ى شخصیت‌هاى این فیلمها اعیانى و اشرافى است! واقعاً وضع زندگى مردم ما این‌طورى است؟ آیا یک زوج جوان یا یک زن و شوهر در چنین خانه‌هایى زندگى مى‌کنند؟! این کار چه لزومى دارد؟ سالها قبل بعضى از سریالهایى که از سیما پخش مى‌شد، هرچند کیفیت آن‌ها مثل سریالهاى الآن نبود- عقب‌تر بود- لیکن فضاى زندگى در آن‌ها، متواضعانه و در یک خانه‌ى معمولى بود؛ آن‌طورى خوب است. زندگى را لزوماً نباید اعیانى و اشرافى و متجملانه معرفى کرد. فضاى تبلیغى صدا و سیما این‌طورى باشد. البته گاهى در این خصوص هم به ما تذکر مى‌دهند و مطالبى مى‌گویند. تبلیغات رسانه‌اى و گاهى تبلیغ‌هاى خیلى پُررنگ که مردم را به طرف مصرف‌گرایى سوق مى‌دهد، با برنامه‌اى که فرضاً شما ساخته‌اید تا مصرف‌گرایى را تقبیح کنید، عملًا در تناقض است؛ باهم هماهنگ نیست.1383/09/11
لینک ثابت
پرهیز از نمایش فیلم بد به بهانه جذب مخاطب

مرحوم سید قطب جریانى را در یکى از کتابهایش مى‌نویسد، که من پیش از انقلاب آن کتاب را ترجمه کردم. مى‌گوید به یکى از شهرهاى امریکا رفتم و دیدم دم درِ یک کلیسا اطلاعیه‌اى نصب کرده‌اند: «امشب یک برنامه‌ى رقص و شادى و شام سبک و موسیقى اجرا مى‌شود.»! تعجب کردم که کلیسا به چه مناسبت این‌ها را اعلام کرده! مى‌نویسد: کنجکاو شدم در آن ساعتِ معین بروم ببینم چه خبر است. دیدم بله، یک سالن رقص در کنار سالن کلیساست؛ زوج‌هاى جوان مى‌آیند و مى‌رقصند؛ موسیقى‌هاى محرک و شهوانى هم پخش مى‌شود! افرادِ یک‌خرده مسن‌تر هم کنار نشسته‌اند و تماشا مى‌کنند و از نگاه کردن لذت مى‌برند! کشیش هم اواخر شب روى سن ظاهر شد و با رفتار خیلى آرام و ملایم رفت نور چراغها را تنظیم کرد! مى‌گوید فردا رفتم سراغ کشیش؛ گفتم شما کشیش هستید یا کاباره‌دار؟! اینجا کلیساست یا سالن رقص؟! کشیش گفت من به این وسیله مى‌خواهم جوانها را به کلیسا جذب کنم! این‌طورى مى‌شود جوانها را به کلیسا جذب کرد؟! جوانها به کلیسا جذب نشدند، بلکه به سالن رقصِ متعلق به کلیسا جذب شدند! سالن رقصِ متعلق به کلیسا مگر امتیازى دارد؟
اگر بناست فیلم یا برنامه‌اى پخش شود و تأثیر سوئى بگذارد، چه فرقى مى‌کند که من پخش کنم یا رقیب من؛ در هر دو صورت بد است؛ پس چرا من پخش کنم؟ به نظر من این منطق مهمى است و باید به آن توجه داشت.1383/09/11

لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی