عده یی سعی می كنند ولایت فقیه را به معنای حكومت مطلقه ی فردی معرفی كنند؛ این دروغ است. ولایت فقیه - طبق قانون اساسی ما - نافی مسؤولیت های اركان مسؤول كشور نیست. مسؤولیت دستگاه های مختلف و اركان كشور غیرقابل سلب است. ولایت فقیه، جایگاه مهندسی نظام و حفظ خط و جهت نظام و جلوگیری از انحراف به چپ و راست است؛ این اساسی ترین و محوری ترین مفهوم و معنای ولایت فقیه است. بنابراین ولایت فقیه نه یك امر نمادین و تشریفاتی محض و احیاناً نصیحت كننده است - آن طوری كه بعضی از اول انقلاب این را می خواستند و ترویج می كردند - نه نقش حاكمیت اجرایی در اركان حكومت دارد؛ چون كشور مسؤولان اجرایی، قضایی و تقنینی دارد و همه باید بر اساس مسؤولیتِ خود كارهایشان را انجام دهند و پاسخگوی مسؤولیتهای خود باشند. نقش ولایت فقیه این است كه در این مجموعه ی پیچیده و در هم تنیده ی تلاشهای گوناگون نباید حركت نظام، انحراف از هدفها و ارزشها باشد؛ نباید به چپ و راست انحراف پیدا شود. پاسداری و دیده بانی حركت كلی نظام به سمت هدفهای آرمانی و عالی اش، مهمترین و اساسی ترین نقش ولایت فقیه است. امام بزرگوار این نقش را از متن فقه سیاسی اسلام و از متن دین فهمید و استنباط كرد؛ همچنان كه در طول تاریخ شیعه و تاریخ فقه شیعی در تمام ادوار، فقهای ما این را از دین فهمیدند و شناختند و به آن اذعان كردند. البته فقها برای تحقق آن فرصت پیدا نكردند، اما این را جزو مسلّمات فقه اسلام شناختند و دانستند؛ و همین طور هم هست.1383/03/14
لینک ثابت