حمایت مردم از همافران نیروی هوایی
حرکت روز نوزدهم بهمن سال ۵۷ از سوی نیروی هوایی، بلافاصله از سوی مردم پاسخ داده شد. این هم یک درس است؛ یعنی شب بیستویکم و بیستودوّم بهمن، وقتیکه مقرّ نیروی هوایی از طرف لشکر گارد مورد تهدید قرار گرفت -حمله کردند؛ قصدشان هم این بود که نیروی هواییِ به تعبیر آنها متمرّد را تنبیه کنند- اینجا مردم به کمک نیروی هوایی شتافتند. ببینید، فوراً عکسالعمل نشان داده میشود؛ یعنی با مردم بودن، در خدمت مردم بودن، پیوسته به مردم بودن یک مجموعهی نظامی، فوراً جواب میدهد؛ یعنی مردم پشتیبان میشوند. خیلی فرق میکند که یک مجموعهی نظامی متّکی به مردم باشد یا نباشد؛ این خیلی تفاوت دارد. آنجا نتیجهی آن حرکت را بلافاصله دریافت کردند.
من یادم نمیرود نیمههای آن شب -که شب بیستویکم یا شب بیستودوّم بود و ماها در خیابان ایران در یک منزلی شبها میرفتیم و متفرّقاً بیتوته میکردیم- شنیدم صدای افرادی از داخل خیابان ایران میآید که مردم را به کمک میطلبیدند برای خیابان پیروزی که بیایید آنجا، لشکر گارد حمله کرده؛ این را من به چشم خودم دیدم. یعنی یک عدّهای همانجا رفته بودند برای کمک به نیروی هوایی؛ یک عدّهای هم راه افتاده بودند در سطح شهر -آن بخشی که من بودم خیابان ایران بود، بقیّهی جاها هم حتماً رفته بودند- و مردم را صدا میکردند و طلب میکردند که بیایید به نیروی هوایی کمک کنید؛ مردم هم میشتافتند و میرفتند و کمک میکردند. این هم یک نکته است؛ یعنی وقتی شما با مردمید، مردم پشت سر شما هستند و ارتشی که مردم پشت سرش باشند، هیچ دغدغهای در مواجههی با دشمن ندارد.1394/11/19
لینک ثابت
استحکام درونی؛ وجه تمایز نیروی هوایی قبل و بعد از انقلاب
بحمدالله تفاوت نیروی هوایی [فعلی] با نیروی هوایی آن روز و نیروی هوایی قبل از انقلاب، از زمین تا آسمان است. نگویند که قبل از انقلاب، هواپیماهای نو و ساختِ کجا در اختیار نیروی هوایی بود، امروز آنجور هواپیماهایی را نداریم. بله، درست است که آن روز نیروی هوایی زرقوبرق داشت امّا پوک بود؛ امروز آن زرقوبرق را ممکن است آنچنان نداشته باشد امّا مستحکم است، استوار است، از درون جوشیده؛ امروز شما متّکی به خودتان هستید. در گزارش فرمانده محترم نیرو شنفتید که قطعه را شما میسازید، ابزار را شما میسازید، امکانات را شما میسازید، حرکت را شما با تدبیر خودتان انجام میدهید؛ آنروز اینجور نبود. بله، آن روز پولها را بیحسابوکتاب میگرفتند -که حالا امروز مسئولین دولتی برخورد کردهاند به بیحسابوکتابیِ آن پولهایی که آن روز میگرفتند- در مقابلش به هر قیمتی که میخواستند، ابزار در اختیار نیروی هوایی میگذاشتند. البتّه بعد از انقلاب هم یک عدّهای میخواستند افچهاردهها را که تازه خریده بودند، برگردانند که به حولوقوّهی الهی نگذاشتیم؛ میخواستند برگردانند تا همین ابزار هم نباشد. امروز نیروی هوایی دارای ابتکار است، دارای اقتدار است، تواناییاش قابل مقایسهی با آن روز نیست؛ و روزبهروز هم باید قویتر بشود.1394/11/19
لینک ثابت
حضور مردم در انتخابات از مصادیق نصرت خداوند است
یکی از هدفهای دائمی جبههی دشمن -که در رأسش هم آمریکا است- از اوّل انقلاب تا امروز این بوده است که یک دوقطبیِ خطرناک بین مردم و نظام بهوجود بیاورد؛ درست عکس آن چیزی که جمهوری اسلامی بر اساس آن بنا شده است؛ یعنی آمیختگی کامل نظام با مردم. آنها خواستهاند این شکاف را بهوجود بیاورند؛ البتّه موفّق نشدهاند. انتخابات از جملهی مواردی است که دشمن را در این عرصه مأیوس میکند؛ یعنی نشاندهندهی ارتباط مستحکم نظام با مردم است و این دوقطبی مورد علاقهی دشمن را بکلّی از بین میبرد. به این اعتبار، انتخابات مصداق «اِن تَنصُرُوا الله» است.
قرآن میگوید: اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم؛(۴) اگر شما خدا را نصرت کردید، خدای متعال هم شما را نصرت خواهد کرد. نصرت کردن خدا چیست؟ چهجوری است؟ نصرت کردن خدا یعنی سعی در تحقّقِ ارادهی تشریعیِ الهی در روی زمین. جمهوری اسلامی بزرگترین مصداقش است؛ هرکسی که جمهوری اسلامی را به هر شکلی نصرت کند، «اِن تَنصُرُوا الله» است؛ خدا را نصرت کرده است. آنوقت جوابش چیست؟ یَنصُرکُم؛ خدا هم شما را نصرت میکند. مگر نشده اینجوری؟ مگر همین از اوّل انقلاب جواب نداده؟ مگر امتحان نشده؟ از اوّل انقلاب تا امروز چه کسانی با ما مواجه بودند؟ واقعاً یک نگاه دقیقی همه بکنند؛ البتّه اهل فکر و نظر این نگاه را میکنند. از اوّل انقلاب، قدرتهای مادّیِ درجهی یک دنیا روبهروی نظام جمهوری اسلامی بودند و نتوانستند کاری بکنند. انقلاب وقتی در یک کشوری وارد بشود، طبیعت انقلاب این است که یک مقدار آشفتگی و نابسامانی بهوجود میآورد. اینها در آن روزهای نابسامانی اوّل، سعی کردند کشور را تجزیه کنند؛ سعی کردند کودتا کنند، نشد؛ جنگ تحمیلی را راه انداختند و هشت سال جنگ بر این مملکت تحمیل کردند؛ از همان روزهای اوّل تحریم کردند؛ این تحریمهایی که شما میبینید، دنبالهی تحریمهای اوّلی است و البتّه روزبهروز هم تشدید کردند. خب، کدام کشور میتواند ایستادگی کند؟ کدام کشور میتواند در مقابل اینهمه تهدید مقاومت کند؟ امّا نظام جمهوری اسلامی و ایران اسلامی مقاومت کرد؛ نه فقط خود را نگه داشت، خود را تقویت کرد. امروز قدرت جمهوری اسلامی با روزهای اوّل قابل مقایسه نیست؛ بهعنوان یک قدرت منطقهای، در یک مواردی یک قدرت جهانی؛ در یک مسائلی کشور شما یک قدرت جهانی است؛ در عِداد قدرتهای جهانی است؛ نظر و رأیش در برخی از مسائل عالم از نظر و رأی قدرتهای درجهی یک دنیا مؤثّرتر است؛ امروز اینجوری است؛ تبدیل شده به یک چنین چیزی. یعنی نصرت الهی آمد، «اِن تَنصُرُوا الله»ای که شما کردید، دنبالش «یَنصُرکُم» را آورد، خدا یاری کرد شما را؛ اگر خدا یاری نمیکرد نمیشد. این «اِن تَنصُرُوا الله» را ادامه باید داد. حضور مردم در انتخابات، یکی از همین چیزها است.1394/11/19
لینک ثابت
روز نوزدهم بهمن وقتی نیروی هوایی آن ارتش، خود را عرضهی بر انقلاب کرد و در حضور امام حاضر شد -آنجا هم یک نمونهای بودند؛ یک مشتی از خروار، یک دستهگلی از یک مجموعه- در واقع معادلات در کشور تغییر پیدا کرد و معادلات حاکم بر اذهان همه دگرگون شد؛ معلوم شد که تهدید ارتش علیه مردم که نظامیان ارشد وابستهی به دربار آن روز و خود دربار و پشتیبانان آمریکاییشان بر آن اصرار میکردند، یک توهّم است و واقعیّت ندارد. بنده آن روز حاضر بودم و از نزدیک دیدم انگیزهها را، شوقها را، آدمها را؛ پدیدهای بود و پدیدهی عجیبی بود. این پدیده را باید گرامی داشت؛ این حرکت پرمعنا و اثرگذار را نباید گذاشت که از تاریخ ما و از اذهان ما زدوده بشود. حوادث مهمّ تاریخ، حوادث اثرگذار تاریخ صرفاً یک خاطره نیست؛ در واقع یک درس است، یک ستارهی راهنما است. این حرکت نیروی هوایی آن روز، یک ستارهی راهنما است برای کلّ کسانی که در این مجموعه هستند و در آینده خواهند بود. الحمدلله نیروی هوایی بعد از آن حادثه هم نشان داد که در خطّ مستقیم و خوبی حرکت میکند؛ حقّاً و انصافاً اینجور است. بنده در طول سالهای متمادیای که با ارتش، با نیروهای مسلّح و با حوادث گوناگون آنها از نزدیک سروکار داشتم، این گواهی را قاطعاً میتوانم بدهم که نیروی هوایی در جمهوری اسلامی ایران بهمعنای حقیقی کلمه خوب عمل کرد، هم در عملیّات، هم در پشتیبانیها، هم در ساخت درونی، هم در تدارک وسایل و ابزارها. سالهای متمادی است که به ما چیزی نفروختهاند یا بهقدر قابل توجّهی نفروختهاند [امّا] نیروی هوایی توانسته خود را سرپا نگه دارد؛ انشاءالله بعد از این هم سرپا نگه خواهد داشت و روزبهروز هم قویتر خواهد شد.
یک نکتهی دیگر این است که این حرکت روز نوزدهم بهمن سال ۵۷ از سوی نیروی هوایی، بلافاصله از سوی مردم پاسخ داده شد. این هم یک درس است؛ یعنی شب بیستویکم و بیستودوّم بهمن، وقتیکه مقرّ نیروی هوایی از طرف لشکر گارد مورد تهدید قرار گرفت -حمله کردند؛ قصدشان هم این بود که نیروی هواییِ به تعبیر آنها متمرّد را تنبیه کنند- اینجا مردم به کمک نیروی هوایی شتافتند. ببینید، فوراً عکسالعمل نشان داده میشود؛ یعنی با مردم بودن، در خدمت مردم بودن، پیوسته به مردم بودن یک مجموعهی نظامی، فوراً جواب میدهد؛ یعنی مردم پشتیبان میشوند. خیلی فرق میکند که یک مجموعهی نظامی متّکی به مردم باشد یا نباشد؛ این خیلی تفاوت دارد. آنجا نتیجهی آن حرکت را بلافاصله دریافت کردند.1394/11/19
لینک ثابت
بحمدالله تفاوت نیروی هوایی [فعلی] با نیروی هوایی آن روز و نیروی هوایی قبل از انقلاب، از زمین تا آسمان است. نگویند که قبل از انقلاب، هواپیماهای نو و ساختِ کجا در اختیار نیروی هوایی بود، امروز آنجور هواپیماهایی را نداریم. بله، درست است که آن روز نیروی هوایی زرقوبرق داشت امّا پوک بود؛ امروز آن زرقوبرق را ممکن است آنچنان نداشته باشد امّا مستحکم است، استوار است، از درون جوشیده؛ امروز شما متّکی به خودتان هستید. در گزارش فرمانده محترم نیرو شنفتید که قطعه را شما میسازید، ابزار را شما میسازید، امکانات را شما میسازید، حرکت را شما با تدبیر خودتان انجام میدهید؛ آنروز اینجور نبود. بله، آن روز پولها را بیحسابوکتاب میگرفتند -که حالا امروز مسئولین دولتی برخورد کردهاند به بیحسابوکتابیِ آن پولهایی که آن روز میگرفتند- در مقابلش به هر قیمتی که میخواستند، ابزار در اختیار نیروی هوایی میگذاشتند. البتّه بعد از انقلاب هم یک عدّهای میخواستند افچهاردهها را که تازه خریده بودند، برگردانند که به حولوقوّهی الهی نگذاشتیم؛ میخواستند برگردانند تا همین ابزار هم نباشد. امروز نیروی هوایی دارای ابتکار است، دارای اقتدار است، تواناییاش قابل مقایسهی با آن روز نیست؛ و روزبهروز هم باید قویتر بشود.1394/11/19
لینک ثابت
وقتیکه یک ملّتی مورد تهدید دشمن قرار دارد، وظیفهی حاکمیّت در درجهی اوّل حفظ امنیّت آن ملّت است. اوّلین وظیفهی حاکمیّت این است که امنیّت کشور را، امنیّت ملّت را حفظ بکند. این امنیّت به انواع مختلفی حفظ میشود؛ یکیاش از طریق نظامی و تقویت نظامی است. امروز شما هر ابزاری را که بتواند امنیّت را پایدار کند و تضمینشده کند، بایست در اختیار داشته باشید؛ بعضیاش را میسازیم، بعضیاش را میخریم، بعضیاش را نگهداری میکنید. روزبهروز باید نیروی هوایی پیش برود؛ یعنی به هیچ حدّی قانع نباشد.1394/11/19
لینک ثابت
حضور مردم در انقلاب اسلامی, حضور مردم در صحنه
ما دو عید در پیش داریم؛ یک عید انقلاب که روز بیستودوّم بهمن است و سه روز دیگر است؛ یک عید انتخاب؛ انتخابات هم در واقع عید است. این دو عید را باید گرامی بداریم. این دو عید دو عید پرمعنا و پرمضمون است برای ما. در مورد عید اوّل که عید انقلاب است -روز بیستودوّم بهمن- حقیقتاً ملّت ما در طول این ۳۷ سال، این روز را بهمعنای یک عید واقعی گرامی داشته است. عید یعنی آن مناسبتی که هر سال تکرار میشود؛ ریشهی «عید» از «عود» است؛ یعنی هر سال یک روزی را به یک مناسبتی تکرار میکنیم، تکرار شادمانه؛ این تکرار شادمانه نسبت به روز بیستودوّم بهمن که روز پیروزی انقلاب تعیین شده، هر سال با قوّت و قدرت ادامه داشته. این در ایران و در همهی جهان بینظیر است؛ یعنی کشورهایی داشتهایم که انقلاب کردهاند [امّا] سالگرد انقلاب با حضور مردم و با این حجم عظیم در سرتاسر کشور در هیچ جای دنیا نیست. این چیزی که عرض میکنم، یک واقعیّتی است، این یک اطّلاع است؛ حدس و تحلیل نیست؛ واقعیّت این است. در کشورهای انقلابی، سالگرد انقلاب را گرامی میدارند؛ یک عدّهای آنجا روی آن ایوان میایستند، یک عدّه هم میآیند جلویشان رژه میروند؛ این میشود سالگرد انقلاب؛ مردم هم مشغول کار خودشان هستند. در اینجا سالگرد انقلاب بهوسیلهی مردم اساساً بزرگداشت میشود و نگاهداشت میشود، گرامی داشته میشود. مردم هستند که میآیند در هوای سرد، مشکلات، یخبندان، باران، برف، همهجور وارد این میدان میشوند و خودشان را نشان میدهند؛ حضور مردمی. این سلسله تمامنشدنی است. شاید نیمی از کسانی که امسال در بیستودوّم بهمن شرکت میکنند، کسانی هستند که بیستودوّم بهمن [۵۷] را اصلاً ندیدهاند و سنّ آنها اقتضا نمیکند؛ مال بعد از بیستودوّم بهمن [۵۷] هستند امّا شرکت میکنند. در واقع این بازآفرینی انقلاب است؛ چون انقلاب ما با تیر و تفنگ و این چیزها نبود، با حضور تنِ مردم در خیابانها بود؛ مردم نه فقط با میلشان، نه [فقط] با ارادهشان، نه [فقط] با احساس و عاطفهشان، بلکه با جسمشان در عرصه و در صحنه آمدند. سخت هم بود؛ در مقابلش تیراندازی بود، در مقابلش کشتن بود، در مقابلش خطرهای گوناگون بود؛ این خطرها را تحمّل کردند و به خیابان آمدند. استمرار این ارادهی مستحکم و پولادین، نظام بیپایه و رژیم پوسیده و وابستهی پهلوی را ریشهکن کرد؛ یعنی حضور جسمی مردم، همراه با اراده و عزم و محبّت و پشتیبانی، در خیابانها و در صحنه؛ [اینها] نشانهی حضور است. این حضور را مردم در این ۳۷ سال حفظ کردهاند، امسال هم خواهید دید که به توفیق و فضل الهی حضور مردم در خیابانها حضور چشمگیر و دشمنشکنی خواهد بود.1394/11/19
لینک ثابت
ما دو عید در پیش داریم؛ یک عید انقلاب که روز بیستودوّم بهمن است و سه روز دیگر است؛ یک عید انتخاب؛ انتخابات هم در واقع عید است. این دو عید را باید گرامی بداریم. این دو عید دو عید پرمعنا و پرمضمون است برای ما. در مورد عید اوّل که عید انقلاب است -روز بیستودوّم بهمن- حقیقتاً ملّت ما در طول این ۳۷ سال، این روز را بهمعنای یک عید واقعی گرامی داشته است. عید یعنی آن مناسبتی که هر سال تکرار میشود؛ ریشهی «عید» از «عود» است؛ یعنی هر سال یک روزی را به یک مناسبتی تکرار میکنیم، تکرار شادمانه؛ این تکرار شادمانه نسبت به روز بیستودوّم بهمن که روز پیروزی انقلاب تعیین شده، هر سال با قوّت و قدرت ادامه داشته. این در ایران و در همهی جهان بینظیر است؛ یعنی کشورهایی داشتهایم که انقلاب کردهاند [امّا] سالگرد انقلاب با حضور مردم و با این حجم عظیم در سرتاسر کشور در هیچ جای دنیا نیست. این چیزی که عرض میکنم، یک واقعیّتی است، این یک اطّلاع است؛ حدس و تحلیل نیست؛ واقعیّت این است. در کشورهای انقلابی، سالگرد انقلاب را گرامی میدارند؛ یک عدّهای آنجا روی آن ایوان میایستند، یک عدّه هم میآیند جلویشان رژه میروند؛ این میشود سالگرد انقلاب؛ مردم هم مشغول کار خودشان هستند. در اینجا سالگرد انقلاب بهوسیلهی مردم اساساً بزرگداشت میشود و نگاهداشت میشود، گرامی داشته میشود. مردم هستند که میآیند در هوای سرد، مشکلات، یخبندان، باران، برف، همهجور وارد این میدان میشوند و خودشان را نشان میدهند؛ حضور مردمی. این سلسله تمامنشدنی است. شاید نیمی از کسانی که امسال در بیستودوّم بهمن شرکت میکنند، کسانی هستند که بیستودوّم بهمن [۵۷] را اصلاً ندیدهاند و سنّ آنها اقتضا نمیکند؛ مال بعد از بیستودوّم بهمن [۵۷] هستند امّا شرکت میکنند. در واقع این بازآفرینی انقلاب است؛ چون انقلاب ما با تیر و تفنگ و این چیزها نبود، با حضور تنِ مردم در خیابانها بود؛ مردم نه فقط با میلشان، نه [فقط] با ارادهشان، نه [فقط] با احساس و عاطفهشان، بلکه با جسمشان در عرصه و در صحنه آمدند. سخت هم بود؛ در مقابلش تیراندازی بود، در مقابلش کشتن بود، در مقابلش خطرهای گوناگون بود؛ این خطرها را تحمّل کردند و به خیابان آمدند. استمرار این ارادهی مستحکم و پولادین، نظام بیپایه و رژیم پوسیده و وابستهی پهلوی را ریشهکن کرد؛ یعنی حضور جسمی مردم، همراه با اراده و عزم و محبّت و پشتیبانی، در خیابانها و در صحنه؛ [اینها] نشانهی حضور است. این حضور را مردم در این ۳۷ سال حفظ کردهاند، امسال هم خواهید دید که به توفیق و فضل الهی حضور مردم در خیابانها حضور چشمگیر و دشمنشکنی خواهد بود.1394/11/19
لینک ثابت
ما دو عید در پیش داریم؛ یک عید انقلاب که روز بیستودوّم بهمن است و سه روز دیگر است؛ یک عید انتخاب؛ انتخابات هم در واقع عید است. این دو عید را باید گرامی بداریم. این دو عید دو عید پرمعنا و پرمضمون است برای ما. در مورد عید اوّل که عید انقلاب است -روز بیستودوّم بهمن- حقیقتاً ملّت ما در طول این ۳۷ سال، این روز را بهمعنای یک عید واقعی گرامی داشته است. عید یعنی آن مناسبتی که هر سال تکرار میشود؛ ریشهی «عید» از «عود» است؛ یعنی هر سال یک روزی را به یک مناسبتی تکرار میکنیم، تکرار شادمانه؛ این تکرار شادمانه نسبت به روز بیستودوّم بهمن که روز پیروزی انقلاب تعیین شده، هر سال با قوّت و قدرت ادامه داشته. این در ایران و در همهی جهان بینظیر است؛ یعنی کشورهایی داشتهایم که انقلاب کردهاند [امّا] سالگرد انقلاب با حضور مردم و با این حجم عظیم در سرتاسر کشور در هیچ جای دنیا نیست. این چیزی که عرض میکنم، یک واقعیّتی است، این یک اطّلاع است؛ حدس و تحلیل نیست؛ واقعیّت این است. در کشورهای انقلابی، سالگرد انقلاب را گرامی میدارند؛ یک عدّهای آنجا روی آن ایوان میایستند، یک عدّه هم میآیند جلویشان رژه میروند؛ این میشود سالگرد انقلاب؛ مردم هم مشغول کار خودشان هستند. در اینجا سالگرد انقلاب بهوسیلهی مردم اساساً بزرگداشت میشود و نگاهداشت میشود، گرامی داشته میشود. مردم هستند که میآیند در هوای سرد، مشکلات، یخبندان، باران، برف، همهجور وارد این میدان میشوند و خودشان را نشان میدهند؛ حضور مردمی. این سلسله تمامنشدنی است. شاید نیمی از کسانی که امسال در بیستودوّم بهمن شرکت میکنند، کسانی هستند که بیستودوّم بهمن [۵۷] را اصلاً ندیدهاند و سنّ آنها اقتضا نمیکند؛ مال بعد از بیستودوّم بهمن [۵۷] هستند امّا شرکت میکنند. در واقع این بازآفرینی انقلاب است؛ چون انقلاب ما با تیر و تفنگ و این چیزها نبود، با حضور تنِ مردم در خیابانها بود؛ مردم نه فقط با میلشان، نه [فقط] با ارادهشان، نه [فقط] با احساس و عاطفهشان، بلکه با جسمشان در عرصه و در صحنه آمدند. سخت هم بود؛ در مقابلش تیراندازی بود، در مقابلش کشتن بود، در مقابلش خطرهای گوناگون بود؛ این خطرها را تحمّل کردند و به خیابان آمدند. استمرار این ارادهی مستحکم و پولادین، نظام بیپایه و رژیم پوسیده و وابستهی پهلوی را ریشهکن کرد؛ یعنی حضور جسمی مردم، همراه با اراده و عزم و محبّت و پشتیبانی، در خیابانها و در صحنه؛ [اینها] نشانهی حضور است. این حضور را مردم در این ۳۷ سال حفظ کردهاند، امسال هم خواهید دید که به توفیق و فضل الهی حضور مردم در خیابانها حضور چشمگیر و دشمنشکنی خواهد بود.1394/11/19
لینک ثابت
ما دو عید در پیش داریم؛ یک عید انقلاب که روز بیستودوّم بهمن است و سه روز دیگر است؛ یک عید انتخاب؛ انتخابات هم در واقع عید است. این دو عید را باید گرامی بداریم. این دو عید دو عید پرمعنا و پرمضمون است برای ما. در مورد عید اوّل که عید انقلاب است -روز بیستودوّم بهمن- حقیقتاً ملّت ما در طول این ۳۷ سال، این روز را بهمعنای یک عید واقعی گرامی داشته است. عید یعنی آن مناسبتی که هر سال تکرار میشود؛ ریشهی «عید» از «عود» است؛ یعنی هر سال یک روزی را به یک مناسبتی تکرار میکنیم، تکرار شادمانه؛ این تکرار شادمانه نسبت به روز بیستودوّم بهمن که روز پیروزی انقلاب تعیین شده، هر سال با قوّت و قدرت ادامه داشته. این در ایران و در همهی جهان بینظیر است؛ یعنی کشورهایی داشتهایم که انقلاب کردهاند [امّا] سالگرد انقلاب با حضور مردم و با این حجم عظیم در سرتاسر کشور در هیچ جای دنیا نیست. این چیزی که عرض میکنم، یک واقعیّتی است، این یک اطّلاع است؛ حدس و تحلیل نیست؛ واقعیّت این است. در کشورهای انقلابی، سالگرد انقلاب را گرامی میدارند؛ یک عدّهای آنجا روی آن ایوان میایستند، یک عدّه هم میآیند جلویشان رژه میروند؛ این میشود سالگرد انقلاب؛ مردم هم مشغول کار خودشان هستند. در اینجا سالگرد انقلاب بهوسیلهی مردم اساساً بزرگداشت میشود و نگاهداشت میشود، گرامی داشته میشود. مردم هستند که میآیند در هوای سرد، مشکلات، یخبندان، باران، برف، همهجور وارد این میدان میشوند و خودشان را نشان میدهند؛ حضور مردمی. این سلسله تمامنشدنی است. شاید نیمی از کسانی که امسال در بیستودوّم بهمن شرکت میکنند، کسانی هستند که بیستودوّم بهمن [۵۷] را اصلاً ندیدهاند و سنّ آنها اقتضا نمیکند؛ مال بعد از بیستودوّم بهمن [۵۷] هستند امّا شرکت میکنند. در واقع این بازآفرینی انقلاب است؛ چون انقلاب ما با تیر و تفنگ و این چیزها نبود، با حضور تنِ مردم در خیابانها بود؛ مردم نه فقط با میلشان، نه [فقط] با ارادهشان، نه [فقط] با احساس و عاطفهشان، بلکه با جسمشان در عرصه و در صحنه آمدند. سخت هم بود؛ در مقابلش تیراندازی بود، در مقابلش کشتن بود، در مقابلش خطرهای گوناگون بود؛ این خطرها را تحمّل کردند و به خیابان آمدند. استمرار این ارادهی مستحکم و پولادین، نظام بیپایه و رژیم پوسیده و وابستهی پهلوی را ریشهکن کرد؛ یعنی حضور جسمی مردم، همراه با اراده و عزم و محبّت و پشتیبانی، در خیابانها و در صحنه؛ [اینها] نشانهی حضور است. این حضور را مردم در این ۳۷ سال حفظ کردهاند، امسال هم خواهید دید که به توفیق و فضل الهی حضور مردم در خیابانها حضور چشمگیر و دشمنشکنی خواهد بود.1394/11/19
لینک ثابت
شکیل نظام انقلابی لازم است امّا تا وقتیکه این انقلاب بتواند پایههای خود را محکم کند و اهداف خود را تحقّق ببخشد، تدریج وجود دارد، مرور زمان لازم دارد. اگرچنانچه آن هدفها از یاد رفت، آن حادثه فراموش شد، آنوقت آنجوری میشود که در خیلی از کشورهای بظاهر انقلابی دیده شد؛ بعضی انقلابها در نطفه خفه شد -مثل همینهایی که در زمان ما، همین چند سال اخیر، اتّفاق افتاد و واقعاً در نطفه خفه شد- بعضی هم بعد از به دنیا آمدن جوانمرگ شدند. علّتش همین بود؛ علّتش انحراف بود از هدفهایی که اعلام شده بود. آن هدفها بایستی باقی بمانند؛ هدفِ عدالت اجتماعی، هدفِ تحقّق زندگی اسلامی بهمعنای واقعی -که عزّت دنیا و آخرت در زندگی اسلامی است- هدفِ تشکیل یک جامعهی اسلامی که در آن جامعه، هم علم هست، هم عدل هست، هم اخلاق هست، هم عزّت هست، هم پیشرفت هست. هدف اینها است؛ ما به این هدفها هنوز نرسیدهایم و در نیمهراه این هدفها هستیم.1394/11/19
لینک ثابت
شکیل نظام انقلابی لازم است امّا تا وقتیکه این انقلاب بتواند پایههای خود را محکم کند و اهداف خود را تحقّق ببخشد، تدریج وجود دارد، مرور زمان لازم دارد. اگرچنانچه آن هدفها از یاد رفت، آن حادثه فراموش شد، آنوقت آنجوری میشود که در خیلی از کشورهای بظاهر انقلابی دیده شد؛ بعضی انقلابها در نطفه خفه شد -مثل همینهایی که در زمان ما، همین چند سال اخیر، اتّفاق افتاد و واقعاً در نطفه خفه شد- بعضی هم بعد از به دنیا آمدن جوانمرگ شدند. علّتش همین بود؛ علّتش انحراف بود از هدفهایی که اعلام شده بود. آن هدفها بایستی باقی بمانند؛ هدفِ عدالت اجتماعی، هدفِ تحقّق زندگی اسلامی بهمعنای واقعی -که عزّت دنیا و آخرت در زندگی اسلامی است- هدفِ تشکیل یک جامعهی اسلامی که در آن جامعه، هم علم هست، هم عدل هست، هم اخلاق هست، هم عزّت هست، هم پیشرفت هست. هدف اینها است؛ ما به این هدفها هنوز نرسیدهایم و در نیمهراه این هدفها هستیم.1394/11/19
لینک ثابت
ما دو عید در پیش داریم؛ یک عید انقلاب که روز بیستودوّم بهمن است و سه روز دیگر است؛ یک عید انتخاب؛ انتخابات هم در واقع عید است. این دو عید را باید گرامی بداریم. این دو عید دو عید پرمعنا و پرمضمون است برای ما. در مورد عید اوّل که عید انقلاب است -روز بیستودوّم بهمن- حقیقتاً ملّت ما در طول این ۳۷ سال، این روز را بهمعنای یک عید واقعی گرامی داشته است. عید یعنی آن مناسبتی که هر سال تکرار میشود؛ ریشهی «عید» از «عود» است؛ یعنی هر سال یک روزی را به یک مناسبتی تکرار میکنیم، تکرار شادمانه؛ این تکرار شادمانه نسبت به روز بیستودوّم بهمن که روز پیروزی انقلاب تعیین شده، هر سال با قوّت و قدرت ادامه داشته. این در ایران و در همهی جهان بینظیر است؛ یعنی کشورهایی داشتهایم که انقلاب کردهاند [امّا] سالگرد انقلاب با حضور مردم و با این حجم عظیم در سرتاسر کشور در هیچ جای دنیا نیست. این چیزی که عرض میکنم، یک واقعیّتی است، این یک اطّلاع است؛ حدس و تحلیل نیست؛ واقعیّت این است. در کشورهای انقلابی، سالگرد انقلاب را گرامی میدارند؛ یک عدّهای آنجا روی آن ایوان میایستند، یک عدّه هم میآیند جلویشان رژه میروند؛ این میشود سالگرد انقلاب؛ مردم هم مشغول کار خودشان هستند. در اینجا سالگرد انقلاب بهوسیلهی مردم اساساً بزرگداشت میشود و نگاهداشت میشود، گرامی داشته میشود. مردم هستند که میآیند در هوای سرد، مشکلات، یخبندان، باران، برف، همهجور وارد این میدان میشوند و خودشان را نشان میدهند؛ حضور مردمی. این سلسله تمامنشدنی است. شاید نیمی از کسانی که امسال در بیستودوّم بهمن شرکت میکنند، کسانی هستند که بیستودوّم بهمن [۵۷] را اصلاً ندیدهاند و سنّ آنها اقتضا نمیکند؛ مال بعد از بیستودوّم بهمن [۵۷] هستند امّا شرکت میکنند. در واقع این بازآفرینی انقلاب است؛ چون انقلاب ما با تیر و تفنگ و این چیزها نبود، با حضور تنِ مردم در خیابانها بود؛ مردم نه فقط با میلشان، نه [فقط] با ارادهشان، نه [فقط] با احساس و عاطفهشان، بلکه با جسمشان در عرصه و در صحنه آمدند. سخت هم بود؛ در مقابلش تیراندازی بود، در مقابلش کشتن بود، در مقابلش خطرهای گوناگون بود؛ این خطرها را تحمّل کردند و به خیابان آمدند. استمرار این ارادهی مستحکم و پولادین، نظام بیپایه و رژیم پوسیده و وابستهی پهلوی را ریشهکن کرد؛ یعنی حضور جسمی مردم، همراه با اراده و عزم و محبّت و پشتیبانی، در خیابانها و در صحنه؛ [اینها] نشانهی حضور است. این حضور را مردم در این ۳۷ سال حفظ کردهاند، امسال هم خواهید دید که به توفیق و فضل الهی حضور مردم در خیابانها حضور چشمگیر و دشمنشکنی خواهد بود.
نباید گذاشت این خاطره کهنه بشود؛ نباید گذاشت این حادثهی عظیم به دست غفلت و فراموشی سپرده بشود؛ انقلاب زنده است و ما در نیمهراه انقلابیم. عزیزان من! توجّه دارید که انقلاب یک حادثهی دفعی نیست؛ انقلاب یک دگرگونی است؛ این دگرگونی بتدریج انجام میگیرد. بله، حرکت انقلابی در اوّل لازم است، تشکیل نظام انقلابی لازم است امّا تا وقتیکه این انقلاب بتواند پایههای خود را محکم کند و اهداف خود را تحقّق ببخشد، تدریج وجود دارد، مرور زمان لازم دارد. اگرچنانچه آن هدفها از یاد رفت، آن حادثه فراموش شد، آنوقت آنجوری میشود که در خیلی از کشورهای بظاهر انقلابی دیده شد؛ بعضی انقلابها در نطفه خفه شد -مثل همینهایی که در زمان ما، همین چند سال اخیر، اتّفاق افتاد و واقعاً در نطفه خفه شد- بعضی هم بعد از به دنیا آمدن جوانمرگ شدند. علّتش همین بود؛ علّتش انحراف بود از هدفهایی که اعلام شده بود. آن هدفها بایستی باقی بمانند؛ هدفِ عدالت اجتماعی، هدفِ تحقّق زندگی اسلامی بهمعنای واقعی -که عزّت دنیا و آخرت در زندگی اسلامی است- هدفِ تشکیل یک جامعهی اسلامی که در آن جامعه، هم علم هست، هم عدل هست، هم اخلاق هست، هم عزّت هست، هم پیشرفت هست. هدف اینها است؛ ما به این هدفها هنوز نرسیدهایم و در نیمهراه این هدفها هستیم.
بایستی حادثهی انقلاب و حقیقت انقلاب، دائم در ذهن و دل ما زنده باشد؛ باقی باشد. جبههی دشمن اتّفاقاً، روی همین نقطه تکیه دارد. اینکه در خبرهای خارجی میبینید که فلان سیاستمدار آمریکایی گفته است که ما نظام جمهوری اسلامی را تغییر رژیم نمیخواهیم بدهیم [بلکه] تغییر رفتار میخواهیم بدهیم -میگویند دیگر؛ شنفتهاید- تغییر رفتار یعنی همین؛ یعنی تا حالا رفتار نظام جمهوری اسلامی رفتار انقلاب بود، رفتار انقلابی بود، در خدمت انقلاب بود، میخواهیم این را تغییر بدهیم. من به دیپلماتهای خودمان هم که چند ماه قبل از این، اینجا جمع بودند گفتم(۲) که اینها از اسم جمهوری اسلامی خیلی باکی ندارند؛ حتّی از اینکه یک عمامهبهسری در رأس جمهوری اسلامی باشد هم [باکی ندارند]؛ اگرچنانچه جمهوری اسلامی محتوای خود را از دست بدهد، اسلامی بودن را و انقلابی بودن را از دست بدهد، اینها با آن کنار میآیند. آنچه با آن دشمنی دارند عبارت است از محتوای جمهوری اسلامی؛ جبههی دشمن اینجور است. همهی تلاش آنها این است که حرکت جمهوری اسلامی را به سمت هدفهای الهی و اسلامی، هدفهای عزّتآفرین و قدرتآفرین از بین ببرند؛ دنبال این است که سلطهی خود را بر این کشور دوباره تجدید کند.1394/11/19
لینک ثابت
ما سالهای متمادی تحت سلطهی دشمن بودیم؛ در هر دورهای یک جور؛ در دورهی قاجار یک جور، در دورهی پهلوی یک جور. در دورهی قاجار تحت سلطهی دو رقیب بودیم: انگلیس و روس آنروز؛ آن روز هنوز شوروی هم نبود. این یک امتیاز میگرفت، او میآمد میگفت شما به این امتیاز دادهاید به من هم بدهید؛ او هم یک امتیاز [میگرفت]. بین دو قدرت، یک مسابقهی امتیازگیری در کشور راه افتاده بود؛ این بیعرضههای حاکم بر کشور هم ملّت را و اهداف ملّت را قربانی اینها کرده بودند. آن روز کشور ایران پانزده بیست میلیون هم بیشتر جمعیّت نداشت؛ همه چیز این ملّت را آنها قربانی کردند. در زمان آنها اینجور، در زمان پهلوی یک شکل دیگر که البتّه شکل بدتری بود؛ یعنی در خدمت هدفهای آنها قرار گرفتند و کشور را برای آنها باز کردند. [چون] فرهنگ ایرانی و اسلامی میتوانست ملّت را وادار به مقاومت کند، این فرهنگ را تغییر دادند. آن روحیّهای که در قضیّهی تنباکو توانست تو دهن کمپانی خارجی بزند، آن انگیزهای که در قضیّهی مشروطه توانست مردم را وارد صحنه بکند، در دوران پهلوی سعی کردند آن روحیّه و آن انگیزه را از بین ببرند؛ تلاششان این بود. رضاخان و محمّدرضا هم در خدمت آنها، هرکاری خواستند اینها کردند. البتّه خودشان هم اعتقادی نداشتند و بیاعتقاد بودند امّا هرچه آنها دستور دادند اینها انجام دادند. در طول سالهای متمادی، این وضع کشور بوده است.1394/11/19
لینک ثابت
ما سالهای متمادی تحت سلطهی دشمن بودیم؛ در هر دورهای یک جور؛ در دورهی قاجار یک جور، در دورهی پهلوی یک جور. در دورهی قاجار تحت سلطهی دو رقیب بودیم: انگلیس و روس آنروز؛ آن روز هنوز شوروی هم نبود. این یک امتیاز میگرفت، او میآمد میگفت شما به این امتیاز دادهاید به من هم بدهید؛ او هم یک امتیاز [میگرفت]. بین دو قدرت، یک مسابقهی امتیازگیری در کشور راه افتاده بود؛ این بیعرضههای حاکم بر کشور هم ملّت را و اهداف ملّت را قربانی اینها کرده بودند. آن روز کشور ایران پانزده بیست میلیون هم بیشتر جمعیّت نداشت؛ همه چیز این ملّت را آنها قربانی کردند. در زمان آنها اینجور، در زمان پهلوی یک شکل دیگر که البتّه شکل بدتری بود؛ یعنی در خدمت هدفهای آنها قرار گرفتند و کشور را برای آنها باز کردند. [چون] فرهنگ ایرانی و اسلامی میتوانست ملّت را وادار به مقاومت کند، این فرهنگ را تغییر دادند. آن روحیّهای که در قضیّهی تنباکو توانست تو دهن کمپانی خارجی بزند، آن انگیزهای که در قضیّهی مشروطه توانست مردم را وارد صحنه بکند، در دوران پهلوی سعی کردند آن روحیّه و آن انگیزه را از بین ببرند؛ تلاششان این بود. رضاخان و محمّدرضا هم در خدمت آنها، هرکاری خواستند اینها کردند. البتّه خودشان هم اعتقادی نداشتند و بیاعتقاد بودند امّا هرچه آنها دستور دادند اینها انجام دادند. در طول سالهای متمادی، این وضع کشور بوده است.1394/11/19
لینک ثابت
ما سالهای متمادی تحت سلطهی دشمن بودیم؛ در هر دورهای یک جور؛ در دورهی قاجار یک جور، در دورهی پهلوی یک جور. در دورهی قاجار تحت سلطهی دو رقیب بودیم: انگلیس و روس آنروز؛ آن روز هنوز شوروی هم نبود. این یک امتیاز میگرفت، او میآمد میگفت شما به این امتیاز دادهاید به من هم بدهید؛ او هم یک امتیاز [میگرفت]. بین دو قدرت، یک مسابقهی امتیازگیری در کشور راه افتاده بود؛ این بیعرضههای حاکم بر کشور هم ملّت را و اهداف ملّت را قربانی اینها کرده بودند. آن روز کشور ایران پانزده بیست میلیون هم بیشتر جمعیّت نداشت؛ همه چیز این ملّت را آنها قربانی کردند. در زمان آنها اینجور، در زمان پهلوی یک شکل دیگر که البتّه شکل بدتری بود؛ یعنی در خدمت هدفهای آنها قرار گرفتند و کشور را برای آنها باز کردند. [چون] فرهنگ ایرانی و اسلامی میتوانست ملّت را وادار به مقاومت کند، این فرهنگ را تغییر دادند. آن روحیّهای که در قضیّهی تنباکو توانست تو دهن کمپانی خارجی بزند، آن انگیزهای که در قضیّهی مشروطه توانست مردم را وارد صحنه بکند، در دوران پهلوی سعی کردند آن روحیّه و آن انگیزه را از بین ببرند؛ تلاششان این بود. رضاخان و محمّدرضا هم در خدمت آنها، هرکاری خواستند اینها کردند. البتّه خودشان هم اعتقادی نداشتند و بیاعتقاد بودند امّا هرچه آنها دستور دادند اینها انجام دادند. در طول سالهای متمادی، این وضع کشور بوده است.1394/11/19
لینک ثابت