من امروز مىخواهم نکتهاى را در باب امر به معروف و نهى از منکر عرض کنم؛ براى اینکه هر وقت روایات مربوط به امر به معروف و نهىازمنکر و آیات کریمهى قرآن در مورد فسادِ امّتها را مىبینم، حقیقتاً تنم مىلرزد. امروز مىخواهم با شما مردم قم که بحمدالله همیشه پیشرو بودهاید، در اینباره صحبت کنم. شما مردم قم، امروز هم یکى از بهترین جمعیتهاى این کشورید. مؤمن، خوشروحیّه، حزبالّلهى و بااخلاص. بنده هرچه در خاطرم قم و مردمش را مرور مىکنم، مىبینم که بحمدالله همیشه پیشرو بودهاند. در قضیهى امر به معروف هم که ما یکى دو سال پیش طرح کردیم، باز شما جزو پیشروها بودید. امروز هم همینطور است. ولى من لازم مىدانم باز هم قضیه را تکرار کنم. امام یک وقت فرمودند: به ما مىگویند چرا مطلبى را تکرار مىکنید؟ خب؛ خیلى از آیات قرآن هم تکرار شده است. باید مطالب را تکرار کرد تا در ذهنها بماند و در دلها نقش بندد. فراموش نکنیم که وقتى قضیهى امر به معروف پیش آمد، حقیقتى جوشید و این انقلاب را بهوجود آورد. احساس مسؤولیت ملّت در مقابل ارادهى الهى، دین و آیندهى کشور و نیز احساس توکّل به خدا در مقابل قدرتى که برابرشان ایستاده بود، توانست نوزدهم دى، روزهایى مانند نوزدهم دى و بالاخره انقلاب را بهوجود آورد. آیا با پیروزى انقلاب، قضایا تمام شد؟ آیا عوامل تخریب نسبت به این انقلاب از سوى صدها گونه دشمن داخلى و خارجى وجود ندارد؟ آیا در امم گذشته که قرآن از آنها اسم مىآورد، کسانى را نداریم که به خاطر خطاها و کجرویها، دچار فساد شده باشند و نعمت از آنها گرفته شده باشد؟ آیا ما امروز در مقابل خود دشمنى نداریم که منتظر باشد این مردم، مقدارى از حقایق فراموششان شود و آنگاه هجوم خود را آغاز کند؟ آیا جواب این سؤالها مبهم و مخفى است؟ یک عدّه از کسان هستند که تا فرصتى پیدا کنند ضربهاى -ولو به غیرعمد- مىزنند. البتّه بعضى دیگر متعمّد و معاندند که حسابشان جداست. آن عدّهاى که معاند نیستند و بدون تعمّد ضربه مىزنند، با تخلّفات خود، با رفتار خود، با گناه خود، با هتک حرمت احکام الهى از سوى خود، با زیر سؤال بردن و تردید ایجاد کردن نسبت به مبانى انقلاب و با آراء باطلهى خود، پایهاى از پایههاى نظام را مورد تهاجم قرار مىدهند. خب؛ اگر در مقابل این عدّه، توصیه و نصیحتِ مردمى نباشد، چه پیش خواهد آمد؟ قرآن کریم و اسلام، تضمینکنندهى خطِّ صحیح و صراط مستقیم را این قرار داده است که: «و لتکن منکم امّة یدعون الى الخیر»(1) یعنى دعوت به خیر کردن؛ امر به نیکیها کردن؛ نهى از فساد و بدیها کردن؛ در مقابل تخلّفات، بىتفاوت نماندن و وظایف را بر دوش خود احساس کردن.1373/10/19
1 )
سوره مبارکه آل عمران آیه 104
وَلتَكُن مِنكُم أُمَّةٌ يَدعونَ إِلَى الخَيرِ وَيَأمُرونَ بِالمَعروفِ وَيَنهَونَ عَنِ المُنكَرِ ۚ وَأُولٰئِكَ هُمُ المُفلِحونَ
ترجمه:
باید از میان شما، جمعی دعوت به نیکی، و امر به معروف و نهی از منکر کنند! و آنها همان رستگارانند.
لینک ثابت
وَلتَكُن مِنكُم أُمَّةٌ يَدعونَ إِلَى الخَيرِ وَيَأمُرونَ بِالمَعروفِ وَيَنهَونَ عَنِ المُنكَرِ ۚ وَأُولٰئِكَ هُمُ المُفلِحونَ
ترجمه:
باید از میان شما، جمعی دعوت به نیکی، و امر به معروف و نهی از منکر کنند! و آنها همان رستگارانند.