قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران / قانون/قانونگرایی / قانون اساسی
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
تبیین مبانی ارزشی و تقویت قانون اساسی هم مهمّ است. قانون اساسی مثل ستونها و پِیهای یك بناست. اگر ما بخواهیم عمارت بزرگ و رفیعی بسازیم، پِی و ستون لازم دارد تا بتواند به ساختمان شكل كلّی دهد. این پِیها و ستونها، همان قانون اساسی است. قوانین عادّی عبارت است از كاری كه در داخلِ بنا انجام میگیرد؛ تقسیمبندیها، دیواركشیها و آرایشها. ارزشها به مثابه مصالح ساختمانیاند. همه ستونهایی كه ایجاد میشود و همه كارهایی كه در این عمارت انجام میگیرد - چه در بخش قانون اساسی، چه در بخش قانون عادّی - مصالحش همان ارزشهای ماست؛ از ارزشهای ما تشكیل و تركیب میشود. ما این قانون اساسی و این چارچوب مستحكم را داریم. در این بیستوچهار پنج سال، برای آراستن داخل این بنای رفیع و فخیم سعی زیادی هم شده است. ما میتوانیم یك بنای مستحكم و زیبا به دنیا ارائه دهیم. همه تلاش دشمن این است كه این نمونه ارائه نشود؛ لذا به ستونها و پِیها حمله میكند، برای اینكه آنها را فرو ریزد. البته قوانین عادّی منعطف است. برای تغییر و بروز كردن قوانین عادّی، عاقلانه و مدبّرانه نیست كه پِیها را به هم بریزیم. برای تغییر یك دكور، هیچوقت ستونها را خراب نمیكنند. برای عوض كردن تقسیمبندیها، پِی را خراب نمیكنند. پِی را باید محكم نگه داریم؛ این پِی، خوب ریخته شده است.
ببینید در دنیا دولتهایی كه گاهی اعتراضهایی هم به جمهوری اسلامی میكنند، قانون اساسیِ دویست سیصد ساله خود را محكم نگه داشتهاند. ارزشهای كهنه دویست سیصد ساله، بلكه بیشتر را محكم و دو دستی نگه میدارند و نمیگذارند به آن خدشه وارد شود. شما دیدید در نامهای كه سال گذشته عدّهای از بهاصطلاح روشنفكران امریكا برای توجیه جنگطلبی رئیسجمهور امریكا و دار و دستهاش صادر كردند، روی ارزشهای امریكایی تكیه كردند. این ارزشها، ارزشهای «جورج واشنگتن» است كه دویست سال از عمر آن میگذرد. ارزشهای امریكایی برای آنها اصل شد، كه بر اساس آن ارزشها حتّی جنگطلبی و استعمال بمب اتم نیز مطرح گردید. همان روزها«بوش» تهدید كرد كه من چند كشور را با بمب اتم میزنم! این كار توجیه میگردد و جایز شمرده میشود. روی ارزشهای خودشان اینطور تكیه میكنند؛ اما وقتی نوبت به ما و قانون اساسی و ارزشهای ما میرسد، ما میشویم اصولگرا به معنای متحجّر! اصولگرایی امریكایی میشود مثبت؛ اما اصولگرایی اسلامیِ متّكی به منطق و عقل و استدلال و تجربه و شوقِ آزادیخواهی و استقلالطلبیِ یك ملت میشود یك چیزِ محكوم، میشود فحش: اصولگراها! البته مدتّی است تعبیر «اصولگراها» را عوض كردهاند و میگویند «محافظهكارها»؛ غافل از اینكه در كشور ما جناحهای مختلف همهشان اصولگرایند. البته ممكن است تعدادی تندرو در هر گوشهای وجود داشته باشند، اما جُلِّ عناصر كشور ما كه در دستگاهها هستند، اصولگرایند و همهشان به این اصل معتقدند. این اصول باید در این چشماندازها كاملاً دیده و رعایت شود. ما به مرحلهای رسیدهایم كه میتوانیم و باید این بنا را بر اساس این اصول حفظ كنیم و پیش برویم.1382/05/15
لینک ثابت
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
قانون اساسی مثل ستونها و پِیهای یک بناست. اگر ما بخواهیم عمارت بزرگ و رفیعی بسازیم، پِی و ستون لازم دارد تا بتواند به ساختمان شکل کلّی دهد. این پِیها و ستونها، همان قانون اساسی است. قوانین عادّی عبارت است از کاری که در داخلِ بنا انجام میگیرد؛ تقسیمبندیها، دیوارکشیها و آرایشها. ارزشها به مثابه مصالح ساختمانیاند. همه ستونهایی که ایجاد میشود و همه کارهایی که در این عمارت انجام میگیرد - چه در بخش قانون اساسی، چه در بخش قانون عادّی - مصالحش همان ارزشهای ماست؛ از ارزشهای ما تشکیل و ترکیب میشود. ما این قانون اساسی و این چارچوب مستحکم را داریم. در این بیستوچهار پنج سال، برای آراستن داخل این بنای رفیع و فخیم سعی زیادی هم شده است. ما میتوانیم یک بنای مستحکم و زیبا به دنیا ارائه دهیم. همه تلاش دشمن این است که این نمونه ارائه نشود؛ لذا به ستونها و پِیها حمله میکند، برای اینکه آنها را فرو ریزد. البته قوانین عادّی منعطف است. برای تغییر و بروز کردن قوانین عادّی، عاقلانه و مدبّرانه نیست که پِیها را به هم بریزیم. برای تغییر یک دکور، هیچوقت ستونها را خراب نمیکنند. برای عوض کردن تقسیمبندیها، پِی را خراب نمیکنند. پِی را باید محکم نگه داریم؛ این پِی، خوب ریخته شده است.
ببینید در دنیا دولتهایی که گاهی اعتراضهایی هم به جمهوری اسلامی میکنند، قانون اساسىِ دویست سیصد ساله خود را محکم نگه داشتهاند. ارزشهای کهنه دویست سیصد ساله، بلکه بیشتر را محکم و دو دستی نگه میدارند و نمیگذارند به آن خدشه وارد شود. شما دیدید در نامهای که سال گذشته عدّهای از بهاصطلاح روشنفکران امریکا برای توجیه جنگطلبی رئیسجمهور امریکا و دار و دستهاش صادر کردند، روی ارزشهای امریکایی تکیه کردند. این ارزشها، ارزشهای «جورج واشنگتن» است که دویست سال از عمر آن میگذرد. ارزشهای امریکایی برای آنها اصل شد، که بر اساس آن ارزشها حتّی جنگطلبی و استعمال بمب اتم نیز مطرح گردید. همان روزها«بوش» تهدید کرد که من چند کشور را با بمب اتم میزنم! این کار توجیه میگردد و جایز شمرده میشود. روی ارزشهای خودشان اینطور تکیه میکنند؛ اما وقتی نوبت به ما و قانون اساسی و ارزشهای ما میرسد، ما میشویم اصولگرا به معنای متحجّر! اصولگرایی امریکایی میشود مثبت؛ اما اصولگرایی اسلامىِ متّکی به منطق و عقل و استدلال و تجربه و شوقِ آزادیخواهی و استقلالطلبىِ یک ملت میشود یک چیزِ محکوم، میشود فحش: اصولگراها! البته مدتّی است تعبیر «اصولگراها» را عوض کردهاند و میگویند «محافظهکارها»؛ غافل از اینکه در کشور ما جناحهای مختلف همهشان اصولگرایند. البته ممکن است تعدادی تندرو در هر گوشهای وجود داشته باشند، اما جُلِّ عناصر کشور ما که در دستگاهها هستند، اصولگرایند و همهشان به این اصل معتقدند. این اصول باید در این چشماندازها کاملاً دیده و رعایت شود. ما به مرحلهای رسیدهایم که میتوانیم و باید این بنا را بر اساس این اصول حفظ کنیم و پیش برویم.1382/05/15
لینک ثابت
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
قانون اساسی مثل ستونها و پِیهای یک بناست.1382/05/15
لینک ثابت