اعتقاد من این است که در زمینه تبلیغ دین، مؤثّرترین وسیلهای که میتواند دانشجو را دینی و علاقهمند به مبانی دینی بار بیاورد، همین نکتهها و اشارهها و کلمههایی است که یک استاد میتواند در کلاس با شاگردانِ خود درمیان بگذارد. اشارهای از یک استاد، گاهی اوقات تأثیرات عمیقی در دل میگذارد؛ اما گاهی عکس آن دیده میشود. البته بعضی از اساتید به این نکات توجّه دارند، لیکن باید به عنوان یک کار اساسی و اصلی در نظر گرفته شود. جوانی که شما میخواهید او را عالِم کنید و روح علم و تحقیق در او بدمید و او را یک برگزیده فرزانه نخبه علمی بار بیاورید - که هر استادی نسبت به شاگردانش چنین آرزوهایی دارد - باید روح دین و ایمان به او تزریق کنید؛ هم ایمان به خدا و دین و مقدّسات که برای دنیا و آخرتش مفید است، هم ایمان به هویت ملی و تاریخی خودش.
باید تعصّب ملی را در دانشجو برانگیزانید. بر خلاف آنچه در دهنها میافتد، تعصّب یک معنای همیشه منفی و بد نیست. برخی تعصّبها لازم است؛ یعنی بدون آن تعصّبها انسان ول است و مثل غبارهای سبک و بیوزن در هوا حرکت میکند. پایبندیهایی برای شخصیت و هویّت انسان لازم است؛ حال این انسان هر که میخواهد باشد - عالم باشد، صنعتگر باشد، هر فعّالیتی داشته باشد - بالاخره پایبندیای لازم دارد.
ایمان به خدا، ایمان به دین، ایمان به مقدّسات و ایمان به غیب، ارزشهای کمی نیست؛ اینها را نباید دست کم گرفت؛ اینها بسیار اهمیت دارد و تضمینکننده سعادت و صلاح و فلاح است. ممکن است یکی ایمان به غیب داشته باشد، اما ده اشکال هم داشته باشد؛ چنین کسی پیشرفت نمیکند. بحث بر سر تأثیر ایمان به غیب است. اگر ایمان به غیب نباشد، خیلی از مشکلات بهوجود میآید. همانطور که میدانید، بدون شک علم پایه تمدّن است؛ اما شرط کافی برای یک مدنیّتِ درست نیست. نتیجه علمِ منهای ایمان به غیب، همین میشود که امروز در دنیا میبینید. ببینید امروز علم با همه شرافت و ارزشش، در دست جهانخواران و دیوانههای زنجیریِ بینالمللی به چه تبدیل شده است! نه حقّی برای انسان، نه حقّی برای ملتها، نه حقّی برای حقیقت و نه ارزشی برای راستگویی و صدق قائل نیستند. ایمان در دل جوان میتواند دمیده شود؛ هم ایمان به دین و عالم غیب و معرفت و معنویت، و هم ایمان به هویت ملی خودش؛ شخصیت تاریخی و بستگیها و دلبستگیهای گذشته و حال خودش.1382/02/22
لینک ثابت