نخبگان جوان / نخبگان/نخبگان علمی/بنیاد ملی نخبگان/المپیاد/جشنواره خوارزمی/فرار مغزها / نخبگان علمی جوان
تبعیض, عدالت, نخبگان, نخبگان جوان, تکریم نخبگان, قدردانی از نخبگان, بنیاد نخبگان
گاهی اوقات تبعیض، عین عدالت است.این حساب باز کردن برای نخبگان، عین عدل است1381/07/03
لینک ثابت
امروز در این کشور، نخبهپروری و راه یافتن به المپیادهای جهانی مشاهده میشود.1381/07/03
لینک ثابت
در برنامهریزی برای نخبگان، هدف ما باید چه باشد؟ البته هدف نباید بههیچوجه تحقیرِ غیرنخبگان باشد؛ چون غیرنخبگان ممکن است کارهایی انجام دهند که بسیار برجسته و ممتاز و والا باشد؛ این بدیهی است. اما یک جامعه بدون دارا بودن استخوانبندیهای ذهنىِ قوی، در حرکت جهانی نخواهد توانست از سربالاییهای دشوار و پیچهای سخت عبور کند. بنابراین، جامعه همچنان که به بدنه فکری نیاز دارد، به نقطه ممتاز فکری هم نیاز دارد. بنابراین اگر هوشمندانی در جامعه هستند که از لحاظ ذهنی نخبهاند، اینها میتوانند به پیشرفت علم و فرهنگ و هنر و کار و پیشرفت هر چیزی که جامعه به آن نیاز دارد، کمک کنند. بنابراین، منهای اینکه ما بخواهیم غیرنخبه را مورد تغافل قرار دهیم، باید برای نخبگان، حسابی باز کرد. ممکن است به نظر بیاید این یک تبعیض است؛ اما تبعیض همه جا غیرعادلانه نیست؛ گاهی اوقات تبعیض، عین عدالت است. این حساب باز کردن برای نخبگان، عین عدل است؛ به خاطر اینکه ما باید نخبه و هوشمند را در حدّی که میتواند رشد کند، رشد بدهیم.
هدف دیگری که در خصوص برنامهریزی برای نخبگان وجود دارد، این است که اینها احساس کنند میتوانند از استعداد خود استفاده نمایند؛ احساس بنبست نکنند. صحبت فرار مغزها میشود. فرار مغزها ابعاد گوناگونی دارد. یک بُعد بسیار زشت و بد آن این است که بیگانگانی میخواهند بیایند از ثروت ملىِ انسانىِ یک کشور سوء استفاده کنند. کشوری انسانهایی را پرورش دهد و استعدادهایی را - با همه عوامل به وجود آورنده استعدادهای درخشان - به وجود آورد و به قول دوستمان این را در طبق اخلاص بگذارد و به دیگران بدهد؛ دیگران هم بیایند با صرف پول - که غالباً زحمت دیگری هم نمیکشند - این ثروت را به ثَمَن بَخْس از این ملت بگیرند و او را محروم کنند؛ این، بُعد بسیار بد و دردناک قضیه است.
بُعد دیگری هم وجود دارد که البته به این بدی نیست؛ اما آن هم فینفسه خوب نیست. آن این است که جوان نخبهای احساس کند که در محیط خارج از کشور، زندگی به او راحتتر و خوشتر میگذرد و دغدغهاش کمتر است؛ شغل بهتری پیدا میکند و امکانات تحصیلىِ بهتری دارد. بنابراین، اینجا را رها کند و برود. این هم بُعدی از ابعادِ نامطلوب این کار است.
بُعد دیگری در این کار وجود دارد و آن، عشقِ به علم است. من یکی دو سال پیش از این به جماعتی از جوانان که اینجا بودند، در خصوص رفتنِ نخبگان به خارج از کشور گفتم: میشود اسم این را مهاجرت نخبگان برای تکمیل خود و استفاده از امکانات موجود دنیا گذاشت؛ منتها با این نیّت که این تکمیل، برای کشورشان و مردمی که آنها را پرورش دادند و به آنها خدمت کردند، باشد.1381/07/03
لینک ثابت
هدفی... که در خصوص برنامهریزی برای نخبگان وجود دارد، این است که اینها احساس کنند میتوانند از استعداد خود استفاده نمایند؛ احساس بنبست نکنند. صحبت فرار مغزها میشود. فرار مغزها ابعاد گوناگونی دارد. یک بُعد بسیار زشت و بد آن این است که بیگانگانی میخواهند بیایند از ثروت ملىِ انسانىِ یک کشور سوء استفاده کنند. کشوری انسانهایی را پرورش دهد و استعدادهایی را - با همه عوامل به وجود آورنده استعدادهای درخشان - به وجود آورد و به قول دوستمان این را در طبق اخلاص بگذارد و به دیگران بدهد؛ دیگران هم بیایند با صرف پول - که غالباً زحمت دیگری هم نمیکشند - این ثروت را به ثَمَن بَخْس از این ملت بگیرند و او را محروم کنند؛ این، بُعد بسیار بد و دردناک قضیه است.
بُعد دیگری هم وجود دارد که البته به این بدی نیست؛ اما آن هم فینفسه خوب نیست. آن این است که جوان نخبهای احساس کند که در محیط خارج از کشور، زندگی به او راحتتر و خوشتر میگذرد و دغدغهاش کمتر است؛ شغل بهتری پیدا میکند و امکانات تحصیلىِ بهتری دارد. بنابراین، اینجا را رها کند و برود. این هم بُعدی از ابعادِ نامطلوب این کار است.
بُعد دیگری در این کار وجود دارد و آن، عشقِ به علم است. من... پیش از این به جماعتی از جوانان که اینجا بودند، در خصوص رفتنِ نخبگان به خارج از کشور گفتم: میشود اسم این را مهاجرت نخبگان برای تکمیل خود و استفاده از امکانات موجود دنیا گذاشت؛ منتها با این نیّت که این تکمیل، برای کشورشان و مردمی که آنها را پرورش دادند و به آنها خدمت کردند، باشد.1381/07/03
لینک ثابت
مخاطب من، جمع معدود شما نیست. نخبگانی در ردیف شما در کشور هستند که یا قبل از شما بودهاند و یا بعد از شما خواهند آمد. نخبگان علمی در هر رشتهای که هستند، باید برای تقویت و تولید علم در داخل تلاش کنند. این کشور بحمداللَّه از این امکانات برخوردار است. امروز به برکت انقلاب، راه اندیشیدن باز شده است؛ اما یک روز بود که اصلاً چنین اجازهای داده نمیشد. شما ببینید قبل از انقلاب، در همین محیط دانشگاهی کشور، اصلاً این فکر راه نداشت که یک ایرانی ممکن است بتواند در ساختن علمی کشور خود، با استقلال حرکت کند. بعضی از شما دوستان گفتید و درست هم گفتید که برنامههای علمی و تحصیلی و آموزشی در کشور ما چیزی بود که دیگران برای کشوری که باید همیشه از آن استفاده کنند و آن را استثمار نمایند، طرّاحی کرده بودند و همان عمل میشد. فرهنگی هم در کنارش وجود داشت؛ فرهنگ وابستگی علمی و عملی به غرب و بزرگ انگاشتن غرب؛ به طوری که اصلاً نمیشود به سایه او رسید؛ چه برسد که به خود او رسید و اصلاً او را عقب گذاشت. انقلاب آمد اینها را به هم زد.
امروز در این کشور، نخبهپروری و راه یافتن به المپیادهای جهانی مشاهده میشود. البته اینها ضایعاتی هم دارد ...معرفی کردن چهرهها و آسان کردن کار دستگاههای پولساز و کمپانیهایی که دنبال فکر و ذهن و مغزِ کارآمد هستند تا آنها را بربایند؛ اما این حرکت به خودی خود یک حرکت علمپروری در جامعه ما بود؛ نشاندهنده جرأت و جسارت کشور و طبقه جوان ما بود؛ برای اینکه بتوانند در میدانهای علمی، خود را نشان دهند و اثبات کنند که میتوانند.1381/07/03
لینک ثابت
امروز در این کشور، نخبهپروری و راه یافتن به المپیادهای جهانی مشاهده میشود. البته اینها ضایعاتی هم دارد ...معرفی کردن چهرهها و آسان کردن کار دستگاههای پولساز و کمپانیهایی که دنبال فکر و ذهن و مغزِ کارآمد هستند تا آنها را بربایند؛ اما این حرکت به خودی خود یک حرکت علمپروری در جامعه ما بود؛ نشاندهنده جرأت و جسارت کشور و طبقه جوان ما بود؛ برای اینکه بتوانند در میدانهای علمی، خود را نشان دهند و اثبات کنند که میتوانند.1381/07/03
لینک ثابت
نخبههایی که بناست به سربازی بروند، در بخشهای پژوهشىِ موجود در نیروهای مسلّح مشغول کارهای پژوهشی شوند.1381/07/03
لینک ثابت