مردمسالاری دینی یکی از چیزهایی که از اول انقلاب از طرف دشمنان شروع شد، همین بود که رواج سکهی انقلاب را در دنیا انکار کنند؛ بگویند انقلاب منزوی است و کسی آن را قبول ندارد. الان هم همان حرفهایی را میزنند که بیست سال پیش میگفتند. آن روز دروغ بود، امروز هم دروغ است. مفاهیم انقلاب در دنیا زنده است. آنچه را که ما به آن معتقدیم - مردمسالاری دینی، خضوع در مقابل دین حق و ارزشهای دینی و اخلاقی، نفرت و معارضه با قدرتهای زورگو، قائل بودن حق برای همهی انسانها و انسانیت - مفاهیمی است که همهی ملتها آنها را قبول دارند؛ میپسندند و میپذیرند. البته تبلیغات دشمنان، قوی است. من بارها گفتهام: امروز زر و زور و تزویر با هم در اختیار استکبار است و تزویرشان به وسیلهی همین بوقهای تبلیغاتی است. 1381/06/24
زلزله سیاسی آنچه انقلاب به عنوان معرفت سیاسی در دنیا مطرح کرد، در شرایطی بود که همهی این حرفها در دنیا وجود داشت و پیام انقلاب در دنیا زلزله ایجاد کرد. آنچه آنها را وادار کرده است علیه این انقلاب موضع بگیرند، آن زلزله است. همهی ملتها و روشنفکران، در آن مفاهیمِ پوشالی تشکیک کردند. امروز هم همهی حرفهایی که به اصطلاح روشنفکران غربیِ وابسته به دستگاه وزارت خارجه و سیا و دستگاههای گوناگون امریکا بر زبان جاری میکنند یا در مطبوعاتی که نام آزاد دارند و به هیچ وجه آزادِ به آن معنا نیستند، مینویسند و منتشر میکنند، در نظر نسل جوان و روشنفکران و تیزبینان سراسر دنیا - چه در دنیای اسلام، چه حتّی بیرون دنیای اسلام - کاملاً زیر سؤال رفته و مورد تردید قرار گرفته و بسیاری از آنها به طور قاطع رد شده است. البته سیاستمداران به رو نمیآورند و همین حرفها را از موضع سیاسی و با روش قدرتمدارانه تکرار میکنند؛ اما اسلام و انقلاب اسلامی کار خود را کرد. انقلاب اسلامی در معرفت سیاسیای که ارائه داد، با استبداد مخالفت کرد. استبدادِ به رأی، با هر نامی و از سوی هر کس، از نظر اسلام ممنوع است. انقلاب اسلامی با استکبار و دستاندازی و دخالت و تجاوز به ملتهای مظلوم و جنگطلبیهای خشن و قهرآمیز و قبضهکردن منافع ملتها زیر نامهای خوشظاهر هم مخالفت کرد. اینها مفاهیمی است که از دل اسلام جوشید؛ به عنوان مکتب سیاسیِ نظام اسلامی و جمهوری اسلامی در دنیا تابلو و عرضه شد و همه در مقابل آن سر تعظیم فرود آوردند. 1381/06/24
تجملگرایی انقلاب، زنده و پویاست. پاسدار انقلاب، پاسدار چنین موجود زنده و پویا و متحرک و پیشروندهای است. اگر این نبود، تا کنون انقلاب اسلامی و نظام اسلامی باید ده کفن پوسانده باشد. اما موجود زنده را نمیشود دفن کرد و از تحرک باز داشت؛ زنده است و زنده خواهد ماند. ملت ما هم این مفاهیم را قبول دارد؛ زبدگان بینظر و منصف هم این مفاهیم را قبول دارند. با این خصوصیات، این انقلاب و این نظام، قدرت ایستادگی دارد؛ این را دشمنان ما هم فهمیدهاند. تنها امیدی که آنها دارند، این است که این مفاهیم و این مبانی در دل مردم و پیش از آنها در دل مسؤولان دچار تردید و وسوسه شود. سعی میکنند در دل کسانی که دستی در گوشهای از گوشههای این نظام دارند، این وسوسهها و تردیدها را ایجاد کنند. تردید، صفت بسیار بد و عنصر خطرناکی است. این تردید را با استدلال القاء نمیکنند؛ استدلالی وجود ندارد. امروز نظامی که مدعی رهبری دنیاست - که در رأسش هم امریکاست - جز ظلم، خونریزی، خشونتهای بینظیر، تضییع حقوق و تبعیض، چیز دیگری از خود نشان نمیدهد و نمیتواند اطمینانی در دل کسی به وجود آورد؛ بنابراین استدلالی ندارند. با تبلیغات، با خریدن اشخاص و با شیرین کردن دهن این و آن، سعی میکنند در درون کالبد نظام اسلامی اختلال ایجاد کنند. باید مراقب این بود. نه تنها شما، بلکه همهی ما باید مراقب این خطر باشیم. هر کس در درجهی اول باید مراقب دل خود و سپس مراقب دل مجموعه و مرتبطان به خود باشد. دلهای سرشار از ایمان و معرفت و روشنبینی، هرگز مغلوب و مرعوب نمیشوند. برای مرعوب شدن، مغلوب شدن، تسلیمشدن و وادادگی، اول باید در دلها تردید ایجاد کرد. این تردیدها همیشه از راه مغز وارد نمیشود؛ گاهی از راه جسم هم وارد میشود.خواستهها و هوسهای جسمانی، میل به پول - که در بخشی از دعای صحیفهی سجادیه؛ همان دعایی که در ایام جبهه، خیلی از جوانان ما آن را میخواندند: «و حصن ثغور المسلمین»، آمده است که فکر مال فتون (مال فتنهانگیز) را از دل آنها ببر - مال فتنهانگیز، جاهطلبی، مقامطلبی، راحتطلبی، عیشطلبی و تجملطلبی چیزهایی است که تردید را از طریق جسم و شهوات، وارد دل و مغز انسان میکند. مراقب اینها باشید. بنده نمیخواهم کسی را به زهد علوی دعوت کنم؛ زهد علوی بزرگتر از دهن و ذهن ماست (ضمناً من فراموش نکنم؛ اوّلِ صحبت میخواستم بگویم. تشبیهایی که خواهران عزیزم آوردند، حقیقتاً بنده را منکسر میکند؛ این کارها را نکنند. امثال بنده را به آن بزرگانِ در مُلک و ملکوت - نبیّمکرّم اسلام و امیرالمؤمنین - تشبیه نکنید. بحمداللَّه ما باورمان نمیآید، اما اصلاً ذکرش هم خوب نیست) اما به قناعت و به این که نگذارید زیادهطلبی و افزونطلبی به سمت شما هجوم آورد، دعوت میکنم. اینها مراقبت میخواهد. راحتطلبی، رفاهطلبی و عیشطلبی، چیزهایی است که بتدریج در انسان اثر بد میگذارد و خود انسان هم اوّل نمیفهمد. یک وقت میخواهد حرکت کند، میبیند نمیتواند؛ میخواهد پرواز کند، میبیند نمیتواند. مراقب باشید مجموعه را حفظ کنید؛ ذهنها و دلها و فکرها و ایمانها را مورد پاسداریِ دقیق قرار دهید؛ این سفارش همیشگی من است. بدانید در این صورت، هیچ عامل و نیرویی زیر این آسمان وجود ندارد که بتواند بر شما غلبه کند. حرفهایی که میزنند، لشکرکشیها و تهدیدهایی که میکنند، چیزهایی نیست که بتواند یک ملت مؤمن را - که در میان خود، چنین مجموعههایی پولادینِ دارد - به عقبنشینی وادار کند و آن را شکست دهد. تأثیر سلاح مخرّب، معلوم است؛ اما هیچ شکستی برای یک ملت از این طریق به وجود نمیآید. شکستها اوّل در دلها به وجود میآید و آن است که انسانها را منهزم میکند1381/06/24
جنگسالاری آنچه انقلاب به عنوان معرفت سیاسی در دنیا مطرح کرد، در شرایطی بود که همهی این حرفها در دنیا وجود داشت و پیام انقلاب در دنیا زلزله ایجاد کرد. آنچه آنها را وادار کرده است علیه این انقلاب موضع بگیرند، آن زلزله است. همهی ملتها و روشنفکران، در آن مفاهیمِ پوشالی تشکیک کردند. امروز هم همهی حرفهایی که به اصطلاح روشنفکران غربیِ وابسته به دستگاه وزارت خارجه و سیا و دستگاههای گوناگون امریکا بر زبان جاری میکنند یا در مطبوعاتی که نام آزاد دارند و بههیچوجه آزادِ به آن معنا نیستند، مینویسند و منتشر میکنند، در نظر نسل جوان و روشنفکران و تیزبینان سراسر دنیا- چه در دنیای اسلام، چه حتّی بیرون دنیای اسلام- کاملًا زیر سؤال رفته و مورد تردید قرار گرفته و بسیاری از آنها به طور قاطع رد شده است. البته سیاستمداران به رو نمیآورند و همین حرفها را از موضع سیاسی و با روش قدرتمدارانه تکرار میکنند؛ اما اسلام و انقلاب اسلامی کار خود را کرد. انقلاب اسلامی در معرفت سیاسیای که ارائه داد، با استبداد مخالفت کرد. استبدادِ به رأی، با هر نامی و از سوی هرکس، از نظر اسلام ممنوع است. انقلاب اسلامی با استکبار و دستاندازی و دخالت و تجاوز به ملتهای مظلوم و جنگطلبیهای خشن و قهرآمیز و قبضه کردن منافع ملتها زیر نامهای خوشظاهر هم مخالفت کرد. اینها مفاهیمی است که از دل اسلام جوشید؛ به عنوان مکتب سیاسیِ نظام اسلامی و جمهوری اسلامی در دنیا تابلو و عرضه شد و همه در مقابل آن سر تعظیم فرود آوردند.1381/06/24
لیبرال دموکراسی وقتی انقلاب را مثل یک کتاب باز کنید، در درون آن، فصول و سطور معرفت وجود دارد: معرفت دینی، معرفت سیاسی و معرفت اخلاقی. همهی اینها در ذیل کلمهی انقلاب وجود دارد. در عرصهی سیاسی، انقلاب تازهترین و جذّابترین سخن را نه فقط برای ملت ایران که برای بشریّت دارد. بعضی کسان خیال میکنند اصطلاحات و تعبیرات معرفتیِ فراهمآمده در اردوگاهِ به اصطلاح لیبرال دمکراسی غرب که وارد کشور میشود، سوغاتهای جدید و حرفهای تازهای است که انقلاب آنها را نشنیده است و حالا باید انقلاب و انقلابیّون این حرفها را بشنوند؛ این خطاست. انقلاب در خلأ متولّد نشد. انقلاب اسلامی و این کتاب قطور معرفتی وقتی تدوین شد که همهی این حرفها در دنیا بود؛ هم حرف و هم تجسّم و عینیّتش وجود داشت. علاوهی بر اردوگاه غرب و اردوگاهی که رأس آن امریکاست و مردم امروز از روش و سیاست امریکا به باطنِ آنچه در آن اردوگاه است- تعابیر معرفتی و مکتب معرفتی- پیمیبرند، آن روز دستگاه وسیع دیگری به اسم مارکسیزم و کمونیزم و سوسیالیزم وجود داشت که داعیهی آن خیلی بیشتر از لیبرالهای غربی بود. هرچه هم از مبانیِ بایدهای اسلامی و بایدهای سیاسی یا معرفتی اسلام میگفتیم، اینها میگفتند: «باید چیست؟ ما باید نداریم. مارکسیزم علم است؛ شما میگویید باید بشود؟! ما میگوییم چه بخواهید، چه نخواهید، میشود.» تعبیر آنها از مسائل مارکسیستی، این بود؛ اینقدر آن را مسلّم میدانستند. در طول صد سال و یا بیشتر، نشسته بودند کلمه کلمهی چیزهایی را که باید پشت سر هم بیاید تا نظام سوسیالیستی و بعد نظام کمونیستی در دنیا به وجود آید، تدوین کرده بودند و میگفتند: «بروبرگرد ندارد؛ همین است که هست. چه شما بخواهید، چه نخواهید؛ چه بگویید باید، چه بگویید نباید؛ روال مارکسیزم بهخودیخود پیش میآید و همهی دنیا را میگیرد!» امروز از آن قضاءِ لا یردّ و لایبدّلی که مارکسیستها تصویر میکردند، در دنیا هیچچیز باقی نیست. خودش که رفت، اسم و اعتبار و آبرویش هم رفت. امروز همان بایدها و همان قضاءِ لا یردّ و لا یبدّل را غربیها نسبت به مفاهیمِ خودشان تکرار میکنند: «چارهای نیست؛ جهانی شدن، سرنوشت ناگزیر بشری است. چه بخواهید، چه نخواهید، خواهد شد!» البته آنها واقعیّتهای زندگی خود را در وسط یک پردهی آهنین حبس کرده بودند تا کسی آن را نبیند و از باطنِ کارشان سر درنیاورد؛ لذا جوانان بسیاری به همین الفاظ فریب میخوردند؛ اما اینها باطن کارشان هم آشکار است؛ درعینحال خجالت نمیکشند و گستاخانه ادّعا میکنند که آنچه ما میگوییم، شدنی است و بروبرگرد هم ندارد! یک عدّه بیچارههای سادهلوح- که به نظر من خوشبینانهترین تعبیر هم همین است که آدم بگوید سادهلوح- این الفاظ را میگیرند، به خیال اینکه اینها اصلًا قابل خدشه و مناقشه نیست. این مفاهیم را در محیط فکری و معرفتی جوان و غیر جوان میآورند و ترویج میکنند؛ برایش سینه میزنند و خودشان را میکُشند، برای اینکه این مفاهیم را در ذهن افراد وارد کنند. انقلاب روزی متولّد شد که همهی این حرفها بود و انقلاب همهی این حرفها را باطل کرد. دنیای جذّابی را که غربیها تصویر میکنند- که در آن، حقوق بشر و آزادی و رأی وجود دارد- ما در طول دوران پهلوی در زندگی خود دیدیم. معنای دمکراسی و حقوق بشرِ آن روز را فهمیدیم. خود آمریکاییها، برای ایجاد وحشتگاههای ساواک و شکنجهگاهها و ابزارهای شکنجه و روشهای شکار جوانان مردم و سرکوب ملت، با رژیم پهلوی همکاری کردند! این آن لیبرال دمکراسیای است که امروز به مردم دنیا وعده میدهند و رادیوهایشان تبلیغ میکند که بشتابید به سوی این؛ ای ملتهای جهان سوم! از جمله این را به ما میگویند. ما این را در زندگیِ خود آزمایش و تجربه کردهایم؛ برای ما ندیده نیست. ما حکومت سیاه دیکتاتوری پهلوی را که از پنجههایش خون میریخت و از سر و پایش فساد میتراوید و در زیر سایهی امریکا و با کمک امریکا و با تکیه به آن کشور، همهی این جنایتها را میکرد، از نزدیک لمس کردهایم؛ این قضایا برای ما ندیده نیست. حقوق بشر امریکایی را اینجا دیدهایم- گوشهی زندانها و در شکنجهگاهها- و با گوشت و پوستمان آن را لمس کردهایم. مگر ملت ایران این چیزها را فراموش میکند؟
آنچه انقلاب به عنوان معرفت سیاسی در دنیا مطرح کرد، در شرایطی بود که همهی این حرفها در دنیا وجود داشت و پیام انقلاب در دنیا زلزله ایجاد کرد. آنچه آنها را وادار کرده است علیه این انقلاب موضع بگیرند، آن زلزله است. همهی ملتها و روشنفکران، در آن مفاهیمِ پوشالی تشکیک کردند. امروز هم همهی حرفهایی که به اصطلاح روشنفکران غربیِ وابسته به دستگاه وزارت خارجه و سیا و دستگاههای گوناگون امریکا بر زبان جاری میکنند یا در مطبوعاتی که نام آزاد دارند و بههیچوجه آزادِ به آن معنا نیستند، مینویسند و منتشر میکنند، در نظر نسل جوان و روشنفکران و تیزبینان سراسر دنیا- چه در دنیای اسلام، چه حتّی بیرون دنیای اسلام- کاملًا زیر سؤال رفته و مورد تردید قرار گرفته و بسیاری از آنها به طور قاطع رد شده است. البته سیاستمداران به رو نمیآورند و همین حرفها را از موضع سیاسی و با روش قدرتمدارانه تکرار میکنند؛ اما اسلام و انقلاب اسلامی کار خود را کرد. انقلاب اسلامی در معرفت سیاسیای که ارائه داد، با استبداد مخالفت کرد. استبدادِ به رأی، با هر نامی و از سوی هرکس، از نظر اسلام ممنوع است. انقلاب اسلامی با استکبار و دستاندازی و دخالت و تجاوز به ملتهای مظلوم و جنگطلبیهای خشن و قهرآمیز و قبضه کردن منافع ملتها زیر نامهای خوشظاهر هم مخالفت کرد. اینها مفاهیمی است که از دل اسلام جوشید؛ به عنوان مکتب سیاسیِ نظام اسلامی و جمهوری اسلامی در دنیا تابلو و عرضه شد و همه در مقابل آن سر تعظیم فرود آوردند.1381/06/24
خواستهها و هوسهای جسمانی عامل تردیدافکنی در دل انسان/صحیفه سجادیه دعای 27 [انقلاب، زنده و پویاست ، تنها امیدی دشمن این است که مفاهیم و مبانی انقلاب را در دل مردم و پیش از آنها در دل مسؤولان دچار تردید کنند] تردید، صفت بسیار بد و عنصر خطرناکی است. این تردید را با استدلال القاء نمیکنند؛ استدلالی وجود ندارد. امروز نظامی که مدّعیِ رهبری دنیاست - که در رأسش هم امریکاست - جز ظلم، خونریزی، خشونتهای بینظیر، تضییع حقوق و تبعیض، چیز دیگری از خود نشان نمیدهد و نمیتواند اطمینانی در دل کسی به وجود آورد؛ بنابراین استدلالی ندارند. با تبلیغات، با خریدن اشخاص و با شیرین کردن دهن این و آن، سعی میکنند در درون کالبد نظام اسلامی اختلال ایجاد کنند. باید مراقب این بود. نه تنها شما، بلکه همهی ما باید مراقب این خطر باشیم. هر کس در درجهی اوّل باید مراقب دل خود و سپس مراقب دل مجموعه و مرتبطانِ به خود باشد. دلهای سرشار از ایمان و معرفت و روشنبینی، هرگز مغلوب و مرعوب نمیشوند. برای مرعوب شدن، مغلوب شدن، تسلیمشدن و وادادگی، اوّل باید در دلها تردید ایجاد کرد. این تردیدها همیشه از راه مغز وارد نمیشود؛ گاهی از راه جسم هم وارد میشود.خواستهها و هوسهای جسمانی، میل به پول - که در بخشی از دعای صحیفهی سجادیه؛ همان دعایی که در ایّام جبهه، خیلی از جوانان ما آن را میخواندند: «و حصّن ثغور المسلمین» آمده است که فکر مالِ فتون (مال فتنهانگیز) را از دل آنها ببر (1)، مالِ فتنهانگیز، جاهطلبی، مقامطلبی، راحتطلبی، عیشطلبی و تجمّلطلبی چیزهایی است که تردید را از طریق جسم و شهوات، وارد دل و مغز انسان میکند. مراقب اینها باشید.1381/06/24
وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ لِأَهْلِ الثُّغُورِ
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ حَصِّنْ ثُغُورَ الْمُسْلِمِينَ بِعِزَّتِكَ، وَ أَيِّدْ حُمَاتَهَا بِقُوَّتِكَ، وَ أَسْبِغْ عَطَايَاهُمْ مِنْ جِدَتِكَ. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ كَثِّرْ عِدَّتَهُمْ، وَ اشْحَذْ أَسْلِحَتَهُمْ، وَ احْرُسْ حَوْزَتَهُمْ، وَ امْنَعْ حَوْمَتَهُمْ، وَ أَلِّفْ جَمْعَهُمْ، وَ دَبِّرْ أَمْرَهُمْ، وَ وَاتِرْ بَيْنَ مِيَرِهِمْ، وَ تَوَحَّدْ بِكِفَايَةِ مُؤَنِهِمْ، وَ اعْضُدْهُمْ بِالنَّصْرِ، وَ أَعِنْهُمْ بِالصَّبْرِ، وَ الْطُفْ لَهُمْ فِی الْمَكْرِ. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ عَرِّفْهُمْ مَا يَجْهَلُونَ، وَ عَلِّمْهُمْ مَا لَا يَعْلَمُونَ، وَ بَصِّرْهُمْ مَا لَا يُبْصِرُونَ. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَنْسِهِمْ عِنْدَ لِقَائِهِمُ الْعَدُوَّ ذِكْرَ دُنْيَاهُمُ الْخَدَّاعَةِ الْغَرُورِ، وَ امْحُ عَنْ قُلُوبِهِمْ خَطَرَاتِ الْمَالِ الْفَتُونِ، وَ اجْعَلِ الْجَنَّةَ نُصْبَ أَعْيُنِهِمْ، وَ لَوِّحْ مِنْهَا لِأَبْصَارِهِمْ مَا أَعْدَدْتَ فِيهَا مِنْ مَسَاكِنِ الْخُلْدِ وَ مَنَازِلِ الْكَرَامَةِ وَ الْحُورِ الْحِسَانِ وَ الْأَنْهَارِالْمُطَّرِدَةِ بِأَنْوَاعِ الْأَشْرِبَةِ وَ الْأَشْجَارِ الْمُتَدَلِّيَةِ بِصُنُوفِ الثَّمَرِ حَتَّى لَا يَهُمَّ أَحَدٌ مِنْهُمْ بِالْإِدْبَارِ، وَ لَا يُحَدِّثَ نَفْسَهُ عَنْ قِرْنِهِ بِفِرَارٍ. اللَّهُمَّ افْلُلْ بِذَلِكَ عَدُوَّهُمْ، وَ اقْلِمْ عَنْهُمْ أَظْفَارَهُمْ، وَ فَرِّقْ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ أَسْلِحَتِهِمْ، وَ اخْلَعْ وَثَائِقَ أَفْئِدَتِهِمْ، وَ بَاعِدْ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ أَزْوِدَتِهِمْ، وَ حَيِّرْهُمْ فِی سُبُلِهِمْ... ترجمه: دعاى آن حضرت است درباره مرزبانان
بار خدايا، درود بفرست بر محمد و خاندان او و مرزهاى مسلمانان رابه پيروزمندى خويش استوار گردان و مرزبانان را به نيروى خود يارى ده و از خزانه افضال خويش عطايشان به فراوانى ارزانى دار. بار خدايا، درود بفرست بر محمد و خاندان او و شمارشان افزون كن و سلاحشان برنده. حوزههاشان حراست فرماى و پيرامونشان را نفوذ ناپذير گردان. جمعشان متحد كن و خود به تدبير كارهاشان پرداز. سر رشته آذوقهشان گسسته مگردان و دشواريها از پيش پايشان بردار. آنان را به نصرت خويش قوت بخش و به شكيبايى مدد نماى و دفع مكر دشمن را به ايشان بياموز. بار خدايا، درود بفرست بر محمد و خاندان او و به مدافعان مرزها هر چه نمىشناسند بشناسان و ايشان را هر چه نمىدانند بياموز و چشمانشان را بر هر چه نمىبينند بگشاى. بار خدايا، درود بفرست بر محمد و خاندان او و چون با دشمنان روياروى شوند، ياد دنياى مكار فريبنده از خاطرشان بزداى و هوس حطام فتنهانگيز اين جهانى از دلشان محو كن و بهشت را پيش چشم ايشان دار و آن مساكن جاويد و آن منازل كريم و آن حوران خوبروى و آن جويباران سرشار از آشاميدنىهاى نغز و گوارا و آن درختان سر فرو داشته و بارور از ميوههاى گونهگون بهشتى را به آنان بنماى، تا هواى پشت كردن به دشمن در دل هيچ يك از ايشان نجنبد و خيال گريختن از هماورد از خاطر كس نگذرد. اى خداوند، به اين نيايش، خصمشان درهم شكن و چنگال دشمن از تنشان كوتاه كن و ميان دشمنان و سلاحهايشان جدايى افكن و بند دلشان بگسل و چنان كن كه ميان ايشان و زاد و توشه ايشان فاصلهاى بزرگ پديد آيد و در راه سرگشته و حيرانشان گردان و آن سان كن كه راه خويش گم كنند...
دموکراسی غربی وقتی انقلاب را مثل یک کتاب باز کنید، در درون آن، فصول و سطور معرفت وجود دارد: معرفت دینی، معرفت سیاسی و معرفت اخلاقی. همهی اینها در ذیل کلمهی انقلاب وجود دارد. در عرصهی سیاسی، انقلاب تازهترین و جذّابترین سخن را نه فقط برای ملت ایران که برای بشریّت دارد. بعضی کسان خیال میکنند اصطلاحات و تعبیرات معرفتیِ فراهمآمده در اردوگاهِ به اصطلاح لیبرال دمکراسی غرب که وارد کشور میشود، سوغاتهای جدید و حرفهای تازهای است که انقلاب آنها را نشنیده است و حالا باید انقلاب و انقلابیّون این حرفها را بشنوند؛ این خطاست. انقلاب در خلأ متولّد نشد. انقلاب اسلامی و این کتاب قطور معرفتی وقتی تدوین شد که همهی این حرفها در دنیا بود؛ هم حرف و هم تجسّم و عینیّتش وجود داشت.1381/06/24
انقلاب اسلامی, سیاست, حرف نو جمهوری اسلامی, دستاوردهای انقلاب اسلامی در عرصهی سیاسی، انقلاب تازهترین و جذّابترین سخن را نه فقط برای ملت ایران که برای بشریّت دارد.1381/06/24
دشمن, تبلیغات دشمن, توطئه تبلیغاتی, قدرت امنیتی و جاسوسی و تبلیغاتی دشمن, بلندگوهای صهیونیستی و استکباری تبلیغات دشمنان، قوی است. امروز زر و زور و تزویر با هم در اختیار استکبار است و تزویرشان به وسیلهی همین بوقهای تبلیغاتی است.1381/06/24