آنچه من میخواهم عرض كنم این است كه دولت در واقع فعّالِ اصلی در صحنه كشور است و هر گونه موفّقیتی كه برای دولت بهوجود آید، موفّقیت نظام اسلامی است. اگر خدای نكرده برای دولت در فعّالیتهای گوناگونش، ركود یا توقّف یا ناكامی پیش آید، این ناكامی و عدم موفّقیت هم برای اصل نظام تلقّی خواهد شد. این حقیقت چند بُعد پیدا میكند. نمیشود بین نظام و دستهای اجراییِ نظام تفكیك كنیم؛ نمیشود بگوییم ما دولتی بیتوفیق و بیبرنامه داریم؛ اما نظاممان كارآمد و موفّق است. توفیقات نظام، در توفیقات دولت - به عنوان بخش اصلی ادارهكننده كشور - تجسّم پیدا میكند. یك بُعد این مسأله این است كه هیچ كس نباید از این حقیقت غفلت كند كه آرزوی موفّقیت دولت، یك آرزوی انقلابی و ملی است. همه كسانی كه دلسوزند و به سرنوشت كشور و نظام علاقهمندند، باید آرزو و دعا و تلاششان این باشد كه دولت در بخشهای مختلف، توفیقاتی را كه شایسته زمان و شایسته نیاز كشور است، به دست آورد. اگر فرض كنیم كسی به خاطر اختلاف سلیقه یا اختلاف فكر یا برخی تحلیلها و استنتاجهای سیاسیِ طبعاً غلط، آرزو كند دولت در كار خود موفّق نشود، یا در عمل برای عدم موفّقیت دولت كاری بكند و حركتی انجام دهد، این بههیچوجه پذیرفته نیست.1381/06/04
لینک ثابت