اختلافافکنی اگر بخواهید در کارتان موفق باشید، باید بعد از توکل به خدای متعال و مستقیمتر کردن و مستحکمتر کردن رابطهی قلبی خودتان به طور دائم با ذات مقدس ربوبی، از ورود در مناقشات جناحی و حزبی - که عدهای میخواهند در کشور ما اینها را روزبهروز بیشتر کنند - پرهیز کنید. راز موفقیت شما این است. دستهایی در کار است تا سر مسائل هیچ و پوچ، عدهای را به جان هم بیندازد و سر موضعگیریهای گوناگون حزبی و جناحی و گروهی و گاهی گروهکی، افراد را با همدیگر مسألهدار کند؛ درست نقطهی مقابل «انما المؤمنون اخوة فاصلحوا بین اخویکم». قرآن بعد از آنکه بحث «و إن طائفتان من المؤمنین اقتتلوا فاصلحوا بینهما» را میکند، میفرماید: «انما المؤمنون اخوة»؛ مؤمنین به خدا، مؤمنین به دین، مؤمنین به راه انبیا با هم برادرند. دو برادر ممکن است با هم دعوا کنند، اما تکلیف ما چیست؟ «فاصلحوا بین اخویکم»؛ بین دو برادرتان اصلاح ایجاد کنید. درست نقطهی مقابل این، عدهای دائم میخواهند با جناحبندی و اظهارات حزبی و ایجاد ولایت حزبی(!) به تنور اختلاف افکنی و آتشافروزی بدمند. در مفهوم و معنای ولایت که جزو تعالیم اصلی دین و قرآن و جزو مصرحات قانون اساسی است، شبهه میاندازند و خدشه ایجاد میکنند؛ ولی به جای آن، ولایت حزبی به وجود میآورند و این تناقض وحشتناک را ایجاد مینمایند. خودتان را از این مسائل برکنار بدارید. البته هر کسی در مسائل گوناگون سیاسی، مجاری سیاست کشور و موضعگیریها و گفتارهای اشخاص دیدی دارد و نظر پیدا میکند. این هیچ اشکالی ندارد؛ باید هم انسان صاحبنظر باشد؛ بنده هم همیشه روی این مسأله تأکید میکنم که باید سیاستدان بود و قدرت تحلیل سیاسی داشت. این یک ملت را مصونیت میبخشد که بفهمد جریان سیاسی در دنیا چیست؛ یعنی میخواهند چه بر سر او بیاورند و او را به کجا بکشانند و او باید به کجا برود و چه باید اراده کند. اینها جزو چیزهای لازم برای ملت است و خوشبختانه ملت ما از جهت آگاهی سیاسی جزو ملتهای پیشرفته است؛ اما این غیر از جناحبندی و موضعگیری و جنجال و مناقشهی سیاسی است. از این پرهیز کنید و به کار اصلی که آیندهی کشور در گرو آن است و در اختیار شماست، بپردازید. شما باید کاملا بتوانید این را تدارک کنید.1381/04/26
اختلافافکنی همیشه سعی کردهاند بین عناصر اصلی در کشور ما اختلاف ایجاد کنند. گویا راههای امنیتی و جاسوس مآبانه و ترفندهای دیگر، کارگر نشده و توی دهنشان خورده است. لذا رئیس جمهورشان را وارد ماجرا کردهاند که او بیاید بین عناصر اداره کنندهی کشور تفکیک قائل شود و بگوید ما این بخش را قبول داریم، آن بخش را قبول نداریم. کأنّه ملت ایران منتظر نشسته ببیند آنها چه کسی را قبول دارند، چه کسی را قبول ندارند! البته دروغ میگویند؛ آنهایی را که میگویند قبول داریم، قبول ندارند، والّا اگر ملت ایران واقعاً بداند که آنها بهجد دنبال این هستند که اشخاص و جناحی را در کشور سرِ کار بیاورند، از لجِ آنها با آن جناح اگر مخالف هم نباشد، مخالفت خواهد کرد. البته این حیله هم کارگر نشده و نخواهد شد. رئیس جمهور محترممان در موضعگیری خود توی دهن رئیس جمهور امریکا زد. جناحهای مختلف کشور هم با اینکه در مسائل گوناگونی با هم اختلاف دارند، در این مسأله همه یک حرف زدند؛ همه به امریکاییها گفتند: فضولی موقوف! دخالت ممنوع! در امور داخلی کشور ما دخالت نکنید!1381/04/26
اصلاحطلبی رئیس جمهور امریکا ادعا میکند طرفدار جناحی به نام اصلاحطلب در ایران است. دروغ میگویید! اولا شما طرفدار هیچ جناحی از جناحهای معتقد به انقلاب نیستید. ثانیا طرفدار اصلاح هم نیستید. هر اصلاحی بخواهد در این کشور انجام گیرد، یقینا برخلاف نظر رژیم دیکتاتور و مستبد و سلطهجوی بینالمللی امریکاست. ثالثا اگر بر فرض چیزی به نام اصلاحات باشد که نسخهی آن را شما برای مردم ایران بنویسید، آنها این اصلاحات را اصلاحات امریکایی خواهند دانست و آن را در زبالهدان میاندازند. بزرگترین حرکت اصلاحی را در این کشور، انقلاب اسلامی و امام بزرگوار این ملت انجام دادند. امروز هم هر حرکتی که در جهت تحکیم پایههای انقلاب و اعمال قانون اساسی مترقی و مدرن ما انجام گیرد، بلاشک یک حرکت اصلاحی است و مردم از آن حمایت میکنند. هر کاری که از لحاظ علمی، دینی، عملی، اخلاقی، اجتماعی و سیاسی در جهت پیشرفت مردم ایران باشد، یک حرکت اصلاحی است و مردم از آن حمایت میکنند.
اساس اصلاحات این است که ما با فقر و فساد و تبعیض مبارزه کنیم. هر اصلاحاتی - اگر واقعا اصلاحات باشد - بر محور این میچرخد. بدترین فسادها در جامعه، رواج فقر و افزایش شکاف بین فقیر و غنی است. بدترین فسادها در جامعه این است که کسانی دچار فساد مالی و اقتصادی شوند و از بیتالمال مردم برای منافع شخصی و پرکردن جیب خود تغذیه کنند. بزرگترین فسادها این است که در اجرا و اعمال قانون در جامعه تبعیض باشد و به شایستگیها و صلاحیتها و قابلیتهای افراد توجه نشود. همان فقر و فساد و تبعیضی که بارها عرض کردهایم، مردم تأیید کردند که مبارزهی با اینها، همان اصلاحات واقعی است. این را مردم میخواهند؛ اما امریکاییها این را نمیخواهند؛ رئیس جمهور امریکا به هیچ وجه چنین چیزی را در داخل کشور نمیخواهد.1381/04/26
مفاسد اقتصادی اساس اصلاحات این است که ما با فقر و فساد و تبعیض مبارزه کنیم. هر اصلاحاتی - اگر واقعاً اصلاحات باشد - بر محور این میچرخد. بدترین فسادها در جامعه، رواج فقر و افزایش شکاف بین فقیر و غنی است. بدترین فسادها در جامعه این است که کسانی دچار فساد مالی و اقتصادی شوند و از بیتالمالِ مردم برای منافع شخصی و پُرکردن جیب خود تغذیه کنند. بزرگترین فسادها این است که در اجرا و اعمال قانون در جامعه تبعیض باشد و به شایستگیها و صلاحیتها و قابلیتهای افراد توجّه نشود. همان فقر و فساد و تبعیضی که بارها عرض کردهایم، مردم تأیید کردند که مبارزهی با اینها، همان اصلاحات واقعی است. این را مردم میخواهند؛ اما امریکاییها این را نمیخواهند؛ رئیس جمهور امریکا به هیچ وجه چنین چیزی را در داخل کشور نمیخواهد.1381/04/26
شایستهسالاری اساس اصلاحات این است که ما با فقر و فساد و تبعیض مبارزه کنیم. هر اصلاحاتی - اگر واقعا اصلاحات باشد - بر محور این میچرخد. بدترین فسادها در جامعه، رواج فقر و افزایش شکاف بین فقیر و غنی است. بدترین فسادها در جامعه این است که کسانی دچار فساد مالی و اقتصادی شوند و از بیتالمال مردم برای منافع شخصی و پرکردن جیب خود تغذیه کنند. بزرگترین فسادها این است که در اجرا و اعمال قانون در جامعه تبعیض باشد و به شایستگیها و صلاحیتها و قابلیتهای افراد توجه نشود. همان فقر و فساد و تبعیضی که بارها عرض کردهایم، مردم تأیید کردند که مبارزهی با اینها، همان اصلاحات واقعی است. این را مردم میخواهند؛ اما امریکاییها این را نمیخواهند؛ رئیس جمهور امریکا به هیچ وجه چنین چیزی را در داخل کشور نمیخواهد 1381/04/26
ضرورت تربیت در کنار تعلیم تعلیم کاری بسیار ظریف و دقیق است. تعلیم فقط این نیست که ما مجموعهای از معلومات را در کاغذ بگذاریم و به دانشآموز بدهیم و بگوییم بخوان؛ بعد هم برههای از سال را معیّن کنیم تا بیایند اوّل، شوق به دانستن را در دل متعلّم ایجاد نماید. کسانی که بدون شوق، رشتهای را میخوانند، هر چه در آن رشته معلوماتشان زیاد شود، کارایی آن کسی را پیدا نخواهند کرد که با شوق و ذوق به سمت آن رشته رفته است. در همهی رشتههای علمی همینطور است؛ باید این شوق و ذوق، چه در اساس معلومات، چه در رشتههای خاص معلومات - که بناست شما پایهی آن را از دورهی راهنمایی بریزید و آماده کنید - در دل متعلّم ایجاد شود تا در درون او، این فعّالیت فکری و مغزی و این شوق قلبی و نیز تلاشی که معلّم شما پیش دست دانشآموز میگذارد، او را به یک عالمِ واقعی تبدیل کند. فقط «علم»نیست؛ «تربیت» کنار علم حتماً هست، لذا شما آموزش و پرورشید. امور تربیتیها که از اوّل انقلاب مطرح بود و بنده هم به وزیر محترم سفارش کردم و حالا هم عرض میکنم، باید جدّی گرفته شود. خدا رحمت کند شهید «رجایی» و شهید «باهنر» را که عالمانه این بخش را فعّال کردند. نمیشود در همهی سطوح این بخش را از آموزش و پرورش حذف کرد؛ باید به آن توجّه نمود. حدّاقل نیمی از کار آموزش و پرورش، پرورش و تربیت است. لذا شما میبینید در قرآن وظیفهی انبیا، تزکیه و تعلیم است. بعضیها از جلو قرار گرفتن «یزکّیهم» در دو آیهی قرآن بر «یعلّمهم»، استفاده کردهاند که تزکیه از تعلیم هم بالاتر است. میتواند این طور باشد. حدّاقل این است که تزکیه در کنار تعلیم است؛ «یزکّیهم و یعلّمهم الکتاب و الحکمة»؛(1) آن هم تعلیم کتاب و حکمت، نه تعلیم چیزهای پیش پا افتاده. این در کنار تزکیه است؛ بنابراین تزکیه خیلی والاست. تزکیه، یعنی تربیت. گنجینههای ملت - یعنی کودکان و نوجوانان و جوانان - در دست شماست؛ هیچ گنجی از این بالاتر نیست. اگر از استعداد اینها در راه پرورش فکری و رشد علمی استفاده نشود؛ یا رشد علمی پیدا کنند، اما از لحاظ انسانی و اخلاقی و تربیتی انسانهای منحرف و معوجی بار بیایند؛ انسانی بیاعتقاد و بیاعتنای به همهی موازین اخلاقی باشند؛ نه به ملت، نه به کشور، نه به مردم، نه به اسلام و انقلاب، نه به خدمتگزاران و مسؤولان کشور و نه به سرنوشت و تاریخشان هیچ اعتنایی نداشته باشند؛ اینها هر چه هم عالم باشند، این علم ارزش منفی دارد؛ یعنی میزان علم هر چه بیشتر شد، ضربه و ضررش هم بیشتر خواهد بود؛ مصداق همان شعر معروف خواهند بود: چو دزدی با چراغ آید گُزیدهتر برد کالا بنابراین باید برای تربیت دانشآموزان هم خیلی اهمیت قائل شد.1381/04/26
1 )
سوره مبارکه آل عمران آیه 164 لَقَد مَنَّ اللَّهُ عَلَى المُؤمِنينَ إِذ بَعَثَ فيهِم رَسولًا مِن أَنفُسِهِم يَتلو عَلَيهِم آياتِهِ وَيُزَكّيهِم وَيُعَلِّمُهُمُ الكِتابَ وَالحِكمَةَ وَإِن كانوا مِن قَبلُ لَفي ضَلالٍ مُبينٍ ترجمه: خداوند بر مؤمنان منت نهاد [= نعمت بزرگی بخشید] هنگامی که در میان آنها، پیامبری از خودشان برانگیخت؛ که آیات او را بر آنها بخواند، و آنها را پاک کند و کتاب و حکمت بیاموزد؛ هر چند پیش از آن، در گمراهی آشکاری بودند.
1 )
سوره مبارکه الجمعة آیه 2 هُوَ الَّذي بَعَثَ فِي الأُمِّيّينَ رَسولًا مِنهُم يَتلو عَلَيهِم آياتِهِ وَيُزَكّيهِم وَيُعَلِّمُهُمُ الكِتابَ وَالحِكمَةَ وَإِن كانوا مِن قَبلُ لَفي ضَلالٍ مُبينٍ ترجمه: و کسی است که در میان جمعیت درس نخوانده رسولی از خودشان برانگیخت که آیاتش را بر آنها میخواند و آنها را تزکیه میکند و به آنان کتاب (قرآن) و حکمت میآموزد هر چند پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند!
پرهیز از ورود به مناقشات جناحی و حزبی اگر بخواهید در کارتان موفّق باشید، باید بعد از توکّل به خدای متعال و مستقیمتر کردن و مستحکمتر کردن رابطهی قلبی خودتان به طور دائم با ذات مقدّس ربوبی، از ورود در مناقشات جناحی و حزبی - که عدّهای میخواهند در کشور ما اینها را روزبهروز بیشتر کنند - پرهیز کنید. راز موفقیّت شما این است. دستهایی در کار است تا سرِ مسائل هیچ و پوچ، عدّهای را به جان هم بیندازد و سر موضعگیریهای گوناگونِ حزبی و جناحی و گروهی و گاهی گروهکی، افراد را با همدیگر مسألهدار کند؛ درست نقطهی مقابل «انّما المؤمنون اخوةٌ فاصلحوا بین اخویکم (1)». قرآن بعد از آنکه بحث «و إن طائفتان من المؤمنین اقتتلوا فاصلحوا بینهما»(2) را میکند، میفرماید: «انّما المؤمنون اخوة»؛ مؤمنین به خدا، مؤمنین به دین، مؤمنین به راه انبیا با هم برادرند. دو برادر ممکن است با هم دعوا کنند، اما تکلیف ما چیست؟ «فاصلحوا بین اخویکم»؛ بین دو برادرتان اصلاح ایجاد کنید. درست نقطهی مقابل این، عدّهای دائم میخواهند با جناحبندی و اظهارات حزبی و ایجاد ولایت حزبی(!) به تنور اختلاف افکنی و آتشافروزی بدمند. در مفهوم و معنای ولایت که جزو تعالیم اصلی دین و قرآن و جزو مصرّحات قانون اساسی است، شبهه میاندازند و خدشه ایجاد میکنند؛ ولی به جای آن، ولایت حزبی به وجود میآورند و این تناقض وحشتناک را ایجاد مینمایند. خودتان را از این مسائل برکنار بدارید.1381/04/26
1 )
سوره مبارکه الحجرات آیه 10 إِنَّمَا المُؤمِنونَ إِخوَةٌ فَأَصلِحوا بَينَ أَخَوَيكُم ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُم تُرحَمونَ ترجمه: مؤمنان برادر یکدیگرند؛ پس دو برادر خود را صلح و آشتی دهید و تقوای الهی پیشه کنید، باشد که مشمول رحمت او شوید!
2 )
سوره مبارکه الحجرات آیه 9 وَإِن طائِفَتانِ مِنَ المُؤمِنينَ اقتَتَلوا فَأَصلِحوا بَينَهُما ۖ فَإِن بَغَت إِحداهُما عَلَى الأُخرىٰ فَقاتِلُوا الَّتي تَبغي حَتّىٰ تَفيءَ إِلىٰ أَمرِ اللَّهِ ۚ فَإِن فاءَت فَأَصلِحوا بَينَهُما بِالعَدلِ وَأَقسِطوا ۖ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ المُقسِطينَ ترجمه: و هرگاه دو گروه از مؤمنان با هم به نزاع و جنگ پردازند، آنها را آشتی دهید؛ و اگر یکی از آن دو بر دیگری تجاوز کند، با گروه متجاوز پیکار کنید تا به فرمان خدا بازگردد؛ و هرگاه بازگشت (و زمینه صلح فراهم شد)، در میان آن دو به عدالت صلح برقرار سازید؛ و عدالت پیشه کنید که خداوند عدالت پیشگان را دوست میدارد.
ایمان به خدا عامل خصومت دشمنان با ایران چند جملهای هم دربارهی خصومتهایی که با جمهوری اسلامی میشود، عرض کنم. این خصومتها به خاطر این است که ملت ایران به برکت اسلام و انقلاب خواسته است روی پای خود بایستد، به دیگران تکیه نکند و تسلیم چشم و گوشبستهی قدرتهای جهانی نباشد. بیانیهی اخیر رئیس جمهور امریکا برای ملت ما و ملتهای جهان و بخصوص آگاهان و صاحبان مدّاقهی سیاسی در پدیدههایی از این قبیل، بسیار هشیار کننده است. ببینند، عبرت بگیرند و بفهمند که دشمنان، بیگانگان و طمعورزان دربارهی این ملت چه فکر میکنند. جرم این ملت فقط همین است که عرض کردیم؛ چون میخواهد مستقل و خارج از کمند سلطهی این و آن، روی پای خود بایستد و زندگی کند - که این هم به برکت ایمان به خداست - «و ما نقموا منهم الاّ أن یؤمنوا باللَّه العزیز الحمید»؛(1) میخواهند از این ملت انتقام بکشند. این بیانیه نشاندهندهی سر در گمی مسؤولان و سیاستمداران و طرّاحان سیاسی امریکا در مقابل این ملت و این انقلاب است. آنها حقیقتاً سردرگمند و نمیدانند چه کار کنند. به آب و آتش میزنند، این طرف و آن طرف میچرخند، لحن خود را عوض میکنند و به خیال خود برای اغوای فکر جمعی ملت ایران، ترفندهای سیاسی به کار میزنند؛ اما همهاش بینتیجه است.1381/04/26
1 )
سوره مبارکه البروج آیه 8 وَما نَقَموا مِنهُم إِلّا أَن يُؤمِنوا بِاللَّهِ العَزيزِ الحَميدِ ترجمه: آنها هیچ ایرادی بر مؤمنان نداشتند جز اینکه به خداوند عزیز و حمید ایمان آورده بودند؛
دموکراسی غربی رژیم امریکا- ما با مردم امریکا کاری نداریم؛ بحث رژیم و قدرت امریکاست- هنوز اشتهای سیریناپذیر خود را برای تسلّط بر این کشور از دست نداده است. هنوز به فکرند که تسلّط بیست و پنجسالهی شوم و ننگین خود را که از 28 مرداد سال 32 با شدّت شروع شد و تا انقلاب اسلامی در سال 57 ادامه داشت، داشته باشند. هنوز دستبردار نیستند و خواب خوشِ روزهایی را میبینند که رئیس این مملکت- یعنی محمّد رضای خائن و فاسد- اگر میخواست تصمیمی بگیرد، تا با آمریکاییها مشورت نمیکرد، آن تصمیم را نمیگرفت! حتّی در بارهی یک وزیر، یک نخستوزیر و یک اقدام بینالمللی، باید با سفیر امریکا مشورت میشد و او میگفت چه کار کنید. علیرغم ادّعای طرفداری از دمکراسی و آزادیخواهی ملتها که مرتّب از لب و زبان مسئولان امریکایی صادر میشود و میگویند ما طرفدار دمکراسی و حکومت مردمی و انتخاب هستیم، همین الآن امید آنها بیشتر از همه به تفالههای رژیم فاسد پادشاهی است. هنوز که هنوز است، از خاندان فاسد و وابستهی پهلوی قطع امید نکردهاند و دنبال همان فرمولها هستند. انتخاب و دمکراسی و مردمسالاری و امثال اینها که بر زبان آنها جاری میشود، جزو حرفهایی است که هیچ به آن باور ندارند. البته از آنها توقّعی نیست؛ آنها به ملت خودشان هم دروغ میگویند، چه توقّعی هست که به ملت ایران راست بگویند و دروغ نگویند؟1381/04/26