یک سفارش دیگرى که در این زمینه میکنم، مربوط به اقتصاد مقاومتى است. خب شما میدانید اقتصاد مقاومتى که بحمدالله مطرح شد، سیاستهایش اعلام شد، مورد استقبال صاحبنظران اقتصادى و سیاسى و غیره قرار گرفت. اسم اقتصاد مقاومتى هم زیاد تکرار میشود؛ حالا چقدر اقتصاد مقاومتى در کشور پیشرفت کرده، بحث الان من نیست؛ من البتّه خیلى خشنود نیستم از مقدار پیشرفت این فکر و این بنیان مهم در کشور لکن بههرحال یک حرکتى وجود دارد؛ [امّا] یکى از پایههاى محکم اقتصاد مقاومتى، اقتصاد دانشبنیان است؛ اساس کار در اقتصاد مقاومتى، اقتصاد دانشبنیان است؛ [زیرا] اقتصاد مقاومتى اقتصاد درونزا است، اقتصادى است که در داخل پایههاى مستحکمى دارد که تکانههاى بینالمللى و جهانى و اقتصادى آن را از جا در نمیبرد؛ این اقتصاد مقاومتى [است]، اقتصاد مقاوم. یکى از اساسىترین پایههاى این اقتصاد عبارت است از اقتصاد دانشبنیان؛ اقتصادى که متّکى باشد به علم، این خیلى مهم است. خب، به نظر ما نخبههاى جوان میتوانند در اقتصاد دانشبنیان که در واقع ستون اصلى اقتصاد مقاومتى است، نقش ایفا کنند. چطور نقش ایفا کنند؟ خب، این طرّاحى لازم دارد. چهجور جوانهاى ما نقش ایفا کنند در اقتصاد مقاومتى؟ من جواب این سؤال را از شما میخواهم، بنشینید طرّاحى کنید، منتظر نمانید که دیگران طرّاحى کنند. شما جوانهاى نخبه در یکى از اجتماعات خودتان موضوع را همین قرار بدهید: چگونگى نقشآفرینى نخبگان جوان در اقتصاد مقاومتى یا اقتصاد دانشبنیان. گروههایى بهوجود بیایند، گروههایى تقسیم بشوند، کار کنند، فکر کنند، مطالعه کنند، با دست پُر در این اجتماع شرکت کنند، راه بدهند، آنوقت بنیاد نخبگان از این طرحى که از درون خود نخبگان بیرون آمده، حمایت کند، پشتیبانى کند. به نظر من یک تحول بهوجود مىآید؛ هم در زمینهى فکر کردن و اندیشیدن و کار کردن، هم در زمینهى واقعیّت، روى زمین؛ در زمینهى اقتصاد [هم] قطعاً تحول بهوجود مىآید.1394/07/22
لینک ثابت