در آن روز{18 بهمن 57} حضور نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران - که در واقع نماد نیروهای مسلح هم محسوب میشد - وحدت ملت را تکمیل کرد و همین وحدت، کارساز شد. امروز نیز همینطور است. امروز هم وحدت و همدلی و یگانگی همهی قشرهای ملت، از نظامی و غیر نظامی و بخشهای مختلف نیروهای مسلح، کارساز خواهد بود. امروز تهدید، آن تهدید نیست. شکلها و انواع تهدیدها و وظایف، در طول زمان تغییر پیدا میکند؛ اما روح مسأله، یکی است. امروز هم وحدت کارساز است و ملت ما به آرمانهای بزرگ خود، با وحدت میتواند دست پیدا کند.1380/11/18
لینک ثابت
نفس آمادگی و هوشیاری و حسّاس بودن یک ملت در قبال شرایط، میتواند او را از بسیاری از آسیبها محفوظ نگهدارد. ملتها چوب غفلتهای خود را میخورند؛ همچنان که چوب اختلافهای خود را میخورند. امروز امّت اسلامی اگر در مقابل تهدید قرار میگیرد و اگر به جنگ صلیبی تهدید میشود، این ناشی از غفلتی است که متأسفانه در بسیاری از بخشهای این امّت بزرگ به چشم میخورد؛ همچنین ناشی از یکپارچه نبودن این حجم عظیم و این پیکرهی بزرگ است. ما به سهم خود به عنوان ملت ایران، به عنوان پرچمداران اسلام، به عنوان منادیان استقلال و عزّت و شرف یک ملت، باید این آسیبها را به درون خود راه ندهیم.1380/11/18
لینک ثابت
مسأله برای ابرقدرتها، سیطره بر عالم است. امروز قدرتهای بزرگ جهان، چه به خاطر انرژی - نفت و گاز - چه به خاطر بازارها، چه به خاطر فروش محصولاتشان و چه به خاطر پشتوانهی سیاسی و اقتدار نظامیشان، ناچارند دامنهی سیطره و نفوذ خود را در دنیا توسعه دهند. اگر ملتها پامال میشوند و منافع ملیشان نابود میگردد، برای آنها هیچ اهمیتی ندارد. آنها فقط به منافع خود - که در بسیاری از موارد، نامشروع هم هست - میاندیشند. البته هر ملتی - از جمله، ملتهای قدرتهای بزرگ - حق دارند به منافع خود بیندیشند؛ آن منافعی که به خاطر پامال کردن منافع ملتهای دیگر، نامشروع نباشد؛ ولی آنها این حدّ و مرز را قائل نیستند. پرچمی که برمیدارند، پرچم حقوق بشر و آزادی و دمکراسی است. بر روی پرچمهای خود، عناوین فریبنده را نقش میکنند؛ اما آنها، هم به مردم دنیا دروغ میگویند، هم به مردم خود دروغ میگویند. هدف آنها سیطره بر دنیاست.1380/11/18
لینک ثابت
آنها در دفاع از آزادی و دمکراسی دروغ میگویند؛ به دلیل اینکه در طول تاریخ سی، چهل سال گذشتهی سیطرهی امریکا بر بسیاری از کشورهای دنیا، همیشه پشتیبان دولتها و قدرتهای مستبد - ولی مطیع آنها - بودهاند. در ایران هم اینگونه بود. حکومت شاه، حکومتی مستبد و غیرانسانی بود که بویی از مفاهیم دمکراسی و امثال اینها نبرده بود؛ اما تسلیم آنها و در اختیارشان بود. نفت ایران متعلّق به آنها بود؛ سیاستهای نفتی صددرصد منطبق با ارادهی آنها بود؛ حضور آنها در سرتاسر مراکز قدرت در ایران، محسوس بود؛ ارتش در پنجهی اقتدار آنها قرار داشت؛ منابع مالی، صددرصد مورد استفادهی آنها و در اختیارشان بود؛ لذا شاه مستبد، فاسد، رشوهبگیر و بیاعتنای به مصالح ملی، از نظر آنها مطلوب و مقبول بود. آنها این را میخواهند. آنها حکومتی را که به خاطر منافع ملی به آنها پاسخ نمیدهد، به خاطر شرف ملی تسلیم آنها نمیشود، به خاطر عزّت ملی و هدفهای ملت خود به آنها اعتنا نمیکند، دوست نمیدارند؛ بنابراین با او کینهورزی میکنند؛ آنگاه خود را پشتِ پرچم دمکراسی و آزادی پنهان میسازند. این منطق در دنیا، شکست خورده است. چنین منطقی، منطقی نیست که امروز دنیا آن را بپذیرد و بپسندد و هواداران آن منطق بتوانند به توفیق خود امیدوار باشند. قدرتهای پوشالیِ تهی از معنویّت و فکرِ درست و جهتگیریهای انسانی، اگر به بیش از اسلحهای که امروز با آن مجهّزند، مجهّز باشند، راه به جایی نخواهند برد.1380/11/18
لینک ثابت
آسیبشناسی انقلاب اسلامی
نفس آمادگی و هوشیاری و حسّاس بودن یک ملت در قبال شرایط، میتواند او را از بسیاری از آسیبها محفوظ نگهدارد. ملتها چوب غفلتهای خود را میخورند؛ همچنان که چوب اختلافهای خود را میخورند. امروز امّت اسلامی اگر در مقابل تهدید قرار میگیرد و اگر به جنگ صلیبی تهدید میشود، این ناشی از غفلتی است که متأسفانه در بسیاری از بخشهای این امّت بزرگ به چشم میخورد؛ همچنین ناشی از یکپارچه نبودن این حجم عظیم و این پیکرهی بزرگ است. ما به سهم خود به عنوان ملت ایران، به عنوان پرچمداران اسلام، به عنوان منادیان استقلال و عزّت و شرف یک ملت، باید این آسیبها را به درون خود راه ندهیم.1380/11/18
لینک ثابت
سردمداران امریکا گله میکنند که چرا ملت ایران از ما متنفّر است. فقط ملت ایران از شما متنفّر نیست. همهی دنیا از شما نفرت دارند؛ ملتها از شما نفرت دارند. شما در امریکای لاتین مورد تنفّر نیستید؟! شما در سرتاسر آسیا میان ملتها مورد تنفّر نیستید؟! شما حتّی در خود اروپا مورد تنفّر ملتهای اروپا هستید! شما برای خودتان چه گذاشتهاید تا ملتهای جهان و انسانها از شما متنفّر نباشند؟ یک رژیم مستکبر، متکبّر، زورگو و مزوّر، چه توقّعاتی دارد که ملتهای دنیا به او محبّت بورزند؟! مگر چنین چیزی ممکن است؟!
بله؛ ملت ایران با کسی ابتدائاً سرِ جنگ ندارد؛ اما از مداخلهگر و سلطهطلب متنفّر است. از مرکز قدرتی که بخواهد منافع این ملت را در مقابل منافع نامشروع خود نادیده بگیرد و لگدمال کند، متنفّر است. از کسانی که پرچم دمکراسی و آزادی و حقوق بشر را بلند میکنند، اما از رژیمی مثل اسرائیل که صددرصد ضدّ حقوق بشر است، اینگونه دفاع میکنند و در افغانستان آن رفتار را میکنند و با اسرای جنگیِ خود آن رفتار را میکنند و با ملتهای دنیا آن رفتار را میکنند، متنفّر است.
ملت ایران بیدار است. دلهای پُر از ایمان این ملت، به یکدیگر متّصل و مرتبط است. ملت ایران دارای آرمانها و هدفهای بلند است. ملت ایران در طول سالهای متمادی، طعم ذلّت و تحقیرشدگی را در دوران رژیم وابستهی پهلوی چشیده است. برای ملت ایران بازگشت به دوران تحقیر به وسیلهی قدرتهای بزرگ، امکانپذیر نیست. این ملت بیدار شده است و طعم عزّت را در سایهی انقلاب اسلامی و نظام اسلامی چشیده است. بله؛ هرکس بخواهد حیثیّت و هویّت ملت ایران را مخدوش کند، مورد تنفّر ملت ایران است.
همه در دنیا بدانند، ملت ایران ابتدائاً متعرّض نمیشود؛ چون ما سلطهطلبی را هم مثل سلطهپذیری زشت میدانیم. نه سلطه میپذیریم و نه خودمان طالب سلطهایم؛ اما هرکس به این ملت تعرّضی کند و منافع او را تهدید نماید، مورد عکسالعمل تند و پشیمانکنندهی این ملت قرار خواهد گرفت.1380/11/18
لینک ثابت
مسئله برای ابرقدرتها، سیطره بر عالم است. امروز قدرتهای بزرگ جهان، چه به خاطر انرژی- نفت و گاز- چه به خاطر بازارها، چه به خاطر فروش محصولاتشان و چه به خاطر پشتوانهی سیاسی و اقتدار نظامیشان، ناچارند دامنهی سیطره و نفوذ خود را در دنیا توسعه دهند. اگر ملتها پامال میشوند و منافع ملیشان نابود میگردد، برای آنها هیچ اهمیتی ندارد. آنها فقط به منافع خود- که در بسیاری از موارد، نامشروع هم هست- میاندیشند. البته هر ملتی- از جمله، ملتهای قدرتهای بزرگ- حق دارند به منافع خود بیندیشند؛ آن منافعی که به خاطر پامال کردن منافع ملتهای دیگر، نامشروع نباشد؛ ولی آنها این حدّ و مرز را قائل نیستند. پرچمی که برمیدارند، پرچم حقوق بشر و آزادی و دمکراسی است. بر روی پرچمهای خود، عناوین فریبنده را نقش میکنند؛ اما آنها، هم به مردم دنیا دروغ میگویند، هم به مردم خود دروغ میگویند. هدف آنها سیطره بر دنیاست.
شما به کشورهای این منطقه نگاه کنید- کشورهایی که به حملهی نظامی تهدید نمیشوند و مورد تهاجم امریکا و امثال آن قرار نمیگیرند- دولتهایی بر این کشورها حکومت میکنند که کشور و ملتشان را یکپارچه و یکسره در اختیار سیاستهای امریکا قرار دادهاند. فقط اینها هستند که خوبند! فقط اینها هستند که باید تهدید نشوند! توقّع آنها از ملت بزرگ و دولت مردمی ایران و نظام سرتاپا شرف جمهوری اسلامی این است که مثل آن کشورها، دست نشانده، مطیع امر، گوش بهفرمان و مجری سیاستهای آنها شوند؛ و این نشدنی است.
آنها در دفاع از آزادی و دمکراسی دروغ میگویند؛ به دلیل اینکه در طول تاریخ سی، چهل سال گذشتهی سیطرهی امریکا بر بسیاری از کشورهای دنیا، همیشه پشتیبان دولتها و قدرتهای مستبد- ولی مطیع آنها- بودهاند. در ایران هم اینگونه بود. حکومت شاه، حکومتی مستبد و غیر انسانی بود که بویی از مفاهیم دمکراسی و امثال اینها نبرده بود؛ اما تسلیم آنها و در اختیارشان بود. نفت ایران متعلّق به آنها بود؛ سیاستهای نفتی صددرصد منطبق با ارادهی آنها بود؛ حضور آنها در سرتاسر مراکز قدرت در ایران، محسوس بود؛ ارتش در پنجهی اقتدار آنها قرار داشت؛ منابع مالی، صددرصد مورد استفادهی آنها و در اختیارشان بود؛ لذا شاه مستبد، فاسد، رشوهبگیر و بیاعتنای به مصالح ملی، از نظر آنها مطلوب و مقبول بود. آنها این را میخواهند. آنها حکومتی را که به خاطر منافع ملی به آنها پاسخ نمیدهد، به خاطر شرف ملی تسلیم آنها نمیشود، به خاطر عزّت ملی و هدفهای ملت خود به آنها اعتنا نمیکند، دوست نمیدارند؛ بنابراین با او کینهورزی میکنند؛ آنگاه خود را پشتِ پرچم دمکراسی و آزادی پنهان میسازند. این منطق در دنیا، شکست خورده است. چنین منطقی، منطقی نیست که امروز دنیا آن را بپذیرد و بپسندد و هواداران آن منطق بتوانند به توفیق خود امیدوار باشند. قدرتهای پوشالیِ تهی از معنویّت و فکرِ درست و جهتگیریهای انسانی، اگر به بیش از اسلحهای که امروز با آن مجهّزند، مجهّز باشند، راه به جایی نخواهند برد.
سردمداران امریکا گله میکنند که چرا ملت ایران از ما متنفّر است. فقط ملت ایران از شما متنفّر نیست. همهی دنیا از شما نفرت دارند؛ ملتها از شما نفرت دارند. شما در امریکای لاتین مورد تنفّر نیستید؟! شما در سرتاسر آسیا میان ملتها مورد تنفّر نیستید؟! شما حتّی در خود اروپا مورد تنفّر ملتهای اروپا هستید! شما برای خودتان چه گذاشتهاید تا ملتهای جهان و انسانها از شما متنفّر نباشند؟ یک رژیم مستکبر، متکبّر، زورگو و مزوّر، چه توقّعاتی دارد که ملتهای دنیا به او محبّت بورزند؟! مگر چنین چیزی ممکن است؟! بله؛ ملت ایران با کسی ابتدائاً سرِ جنگ ندارد؛ اما از مداخلهگر و سلطهطلب متنفّر است. از مرکز قدرتی که بخواهد منافع این ملت را در مقابل منافع نامشروع خود نادیده بگیرد و لگدمال کند، متنفّر است. از کسانی که پرچم دمکراسی و آزادی و حقوق بشر را بلند میکنند، اما از رژیمی مثل اسرائیل که صددرصد ضدّ حقوق بشر است، اینگونه دفاع میکنند و در افغانستان آن رفتار را میکنند و با اسرای جنگیِ خود آن رفتار را میکنند و با ملتهای دنیا آن رفتار را میکنند، متنفّر است.1380/11/18
لینک ثابت
مسئله برای ابرقدرتها، سیطره بر عالم است. امروز قدرتهای بزرگ جهان، چه به خاطر انرژی- نفت و گاز- چه به خاطر بازارها، چه به خاطر فروش محصولاتشان و چه به خاطر پشتوانهی سیاسی و اقتدار نظامیشان، ناچارند دامنهی سیطره و نفوذ خود را در دنیا توسعه دهند. اگر ملتها پامال میشوند و منافع ملیشان نابود میگردد، برای آنها هیچ اهمیتی ندارد. آنها فقط به منافع خود- که در بسیاری از موارد، نامشروع هم هست- میاندیشند. البته هر ملتی- از جمله، ملتهای قدرتهای بزرگ- حق دارند به منافع خود بیندیشند؛ آن منافعی که به خاطر پامال کردن منافع ملتهای دیگر، نامشروع نباشد؛ ولی آنها این حدّ و مرز را قائل نیستند. پرچمی که برمیدارند، پرچم حقوق بشر و آزادی و دمکراسی است. بر روی پرچمهای خود، عناوین فریبنده را نقش میکنند؛ اما آنها، هم به مردم دنیا دروغ میگویند، هم به مردم خود دروغ میگویند. هدف آنها سیطره بر دنیاست.1380/11/18
لینک ثابت
ملت ما امروز در دنیا به عنوان ملتی که استقلال و شرف ملی و آرمانها و خواستهای خود را قربانی خواستهای قدرتهای استکباری نخواهد کرد، شناخته شده است. از اوّلِ انقلاب اسلامی، آن چیزی که بیش از همه، قدرتهای زیادهخواه و سلطهطلب دنیا را نسبت به این انقلاب و این نظام حسّاس کرد و به موضعگیری انداخت، همین روحیه بود. احساس کردند این نظام، این حکومت و این ملت، آن حکومت و ملتی نیست که با اشارهی یک قدرت بزرگ- چه امریکا و چه شورویِ آن روز- حاضر باشد از حرف و راه و منافع و عزّت خود دست بکشد؛ چون این روحیه را اسلام به آنها داده بود؛ چون ایمان آنها پشتوانهی آن بود. آن قدرتها، با اسلام و ایمان این مردم دشمنی کردند؛ و الّا اگر اسلامشان، اعتقاد خشک و بیروحی بود که در عمل و رفتار و انگیزهها و هدفگیریها و رفتار سیاسی و ملی اینها اثر نمیگذاشت، میتوانستند از اسلام هم بهراحتی اغماض کنند.1380/11/18
لینک ثابت
آنها در دفاع از آزادی و دمکراسی دروغ میگویند؛ به دلیل اینکه در طول تاریخ سی، چهل سال گذشتهی سیطرهی امریکا بر بسیاری از کشورهای دنیا، همیشه پشتیبان دولتها و قدرتهای مستبد- ولی مطیع آنها- بودهاند. در ایران هم اینگونه بود. حکومت شاه، حکومتی مستبد و غیر انسانی بود که بویی از مفاهیم دمکراسی و امثال اینها نبرده بود؛ اما تسلیم آنها و در اختیارشان بود. نفت ایران متعلّق به آنها بود؛ سیاستهای نفتی صددرصد منطبق با ارادهی آنها بود؛ حضور آنها در سرتاسر مراکز قدرت در ایران، محسوس بود؛ ارتش در پنجهی اقتدار آنها قرار داشت؛ منابع مالی، صددرصد مورد استفادهی آنها و در اختیارشان بود؛ لذا شاه مستبد، فاسد، رشوهبگیر و بیاعتنای به مصالح ملی، از نظر آنها مطلوب و مقبول بود. آنها این را میخواهند. آنها حکومتی را که به خاطر منافع ملی به آنها پاسخ نمیدهد، به خاطر شرف ملی تسلیم آنها نمیشود، به خاطر عزّت ملی و هدفهای ملت خود به آنها اعتنا نمیکند، دوست نمیدارند؛ بنابراین با او کینهورزی میکنند؛ آنگاه خود را پشتِ پرچم دمکراسی و آزادی پنهان میسازند. این منطق در دنیا، شکست خورده است. چنین منطقی، منطقی نیست که امروز دنیا آن را بپذیرد و بپسندد و هواداران آن منطق بتوانند به توفیق خود امیدوار باشند. قدرتهای پوشالیِ تهی از معنویّت و فکرِ درست و جهتگیریهای انسانی، اگر به بیش از اسلحهای که امروز با آن مجهّزند، مجهّز باشند، راه به جایی نخواهند برد.1380/11/18
لینک ثابت
تهدید، همیشه به معنای اقدام نیست. یکی از فواید تهدید این است که بلکه بتوانند طرف مقابل را مرعوب و از میدان خارج و وادار به تسلیم کنند و یا بتوانند در صف یکپارچه مسئولان، یا در صف مسئولان و مردم، یا در دل مردم ایجاد تردید کنند. به همین خاطر است که فردا- یعنی بیست و دوم بهمن- تظاهرات مردمی در حرکت ملت ایران اهمیت بسیار فوقالعاده و تعیینکنندهای دارد. بنده تردید ندارم و به فضل الهی شاهد خواهیم بود که مردم و در کنارشان مسئولان، در این میدان هم- میدان حضور در راهپیمایی فردا- مثل همه میدانهای دیگر، باصلابت، با اتّحاد و بانشاط و قدرت، حضور پیدا خواهند کرد و یکبار دیگر توی دهن دشمنان ایران خواهند زد.1380/11/18
لینک ثابت
امروز قدرتهای بزرگ جهان، چه به خاطر انرژی - نفت و گاز - چه به خاطر بازارها، چه به خاطر فروش محصولاتشان و چه به خاطر پشتوانهی سیاسی و اقتدار نظامیشان، ناچارند دامنهی سیطره و نفوذ خود را در دنیا توسعه دهند. اگر ملتها پامال میشوند و منافع ملیشان نابود میگردد، برای آنها هیچ اهمیتی ندارد. آنها فقط به منافع خود - که در بسیاری از موارد، نامشروع هم هست - میاندیشند. البته هر ملتی - از جمله، ملتهای قدرتهای بزرگ - حق دارند به منافع خود بیندیشند؛ آن منافعی که به خاطر پامال کردن منافع ملتهای دیگر، نامشروع نباشد؛ ولی آنها این حدّ و مرز را قائل نیستند. پرچمی که برمیدارند، پرچم حقوق بشر و آزادی و دمکراسی است. بر روی پرچمهای خود، عناوین فریبنده را نقش میکنند؛ اما آنها، هم به مردم دنیا دروغ میگویند، هم به مردم خود دروغ میگویند. هدف آنها سیطره بر دنیاست.1380/11/18
لینک ثابت
ملت ایران با کسی ابتدائاً سرِ جنگ ندارد؛ اما از مداخلهگر و سلطهطلب متنفّر است. از مرکز قدرتی که بخواهد منافع این ملت را در مقابل منافع نامشروع خود نادیده بگیرد و لگدمال کند، متنفّر است. از کسانی که پرچم دمکراسی و آزادی و حقوق بشر را بلند میکنند، اما از رژیمی مثل اسرائیل که صد در صد ضدّ حقوق بشر است، این گونه دفاع میکنند و در افغانستان آن رفتار را میکنند و با اسرای جنگیِ خود آن رفتار را میکنند و با ملتهای دنیا آن رفتار را میکنند، متنفّر است.1380/11/18
لینک ثابت
نیروی هوایی باید مأموریت خود را با همهی وجود، گرامی بشمارد و خود را برای ایفای آن مأموریت، همیشه آماده نگهدارد.1380/11/18
لینک ثابت
ابرقدرت, سلطه طلبی, روح سلطهگری
مسأله برای ابرقدرتها، سیطره بر عالم است.1380/11/18
لینک ثابت
کسی که ضربه میخورد، از غفلت و بدکاری و سستی و بیحالیِ خود ضربه میخورد.1380/11/18
لینک ثابت