دشمنان، در حال حمله هستند و هم در تدارک حملات آیندهاند... باید ببینیم توجّه حملات دشمن به کجاست؛ به چه چیزی دل و امید بسته است و آماج حملاتش چیست... در نگاه واضحی که انسان به مسائل میکند، میتواند چند نقطه را بهروشنی پیدا کند... [یک] نقطه، مسأله اتّحاد بین نیروهای مؤمن به اسلام و نظام جمهوری اسلامی است. البته ما بارها این را گفتهایم. از اوّلِ انقلاب، این مسأله مهمِّ نظام بوده است و امام رضواناللَّهتعالیعلیه بارها و بارها میفرمودند؛ دلسوزان نظام هم همیشه این را گفتهاند؛ اما در عمل آنچه که باید صورت گیرد، صورت نگرفته است. ما باید حقیقتاً مرز دوستی و دشمنی را مشخّص کنیم. امروز کسانی با هم مقابله و معارضه میکنند که به اصل اسلام، به حاکمیت اسلام، به برخاسته بودن دولت از دین - یعنی اتّحاد دین و سیاست - به اصول مبنایی قانون اساسی - مثل اصل چهارم و پنجم و مسأله ولایت فقیه - و دیگر چیزها حقیقتاً معتقدند. اینها با همدیگر سرِ جزئیات و قضایای کوچک، آنچنان معارضهای میکنند و چنان جنجالی علیه هم راه میاندازند که دشمنیهای اصلی در حاشیه امن و دشمنان اصلی در سایه قرار میگیرند! دشمنان اصلی چه کسانیاند؟ کسانی که با اصلِ نظام اسلامی مخالفند... بزرگترین نعمت خدا وجود این نظام است و بزرگترین معروف، دفاع از این نظام است. این بزرگترین کاری است که باید انجام گیرد. عدّهای برای مقابله با این نظام کمر بستهاند - چه از راه نظریّهپردازی و چه از راه تبلیغات سیاسی و موذیگریهای گوناگون - و در نظام خدشه وارد میکنند. مسأله آنها، انتقاد به نظام یا به مسؤولان نظام نیست؛ از نظر آنها انتقاد وسیلهای برای نابود کردن خودِ نظام است. کسانی که اهل فهم و درک موقعیّت هستند، این را بهروشنی میفهمند و باید بفهمند.1380/06/15
لینک ثابت