این تبلیغات فرنگی و این تهاجم فرهنگی چیز جدیدی نیست؛ آنچه که جدید بود - که ما در این چند سال بر روی آن تکیه کردیم - روشهای نویی بود که در داخل کشور شروع شد و هنوز هم ادامه دارد. در دنیا تهاجم فرهنگی علیه انقلاب، از تهاجم سیاسی و اقتصادی سریعتر و همهگیرتر و همهجاییتر بود. انواع و اقسام کارها را کردند؛ چقدر علیه اسلام و انقلاب و مبانی اسلامی و مبانی شیعی، که فکر میکردند در پدید آمدن این انقلاب نقش داشته، فیلم ساختند - که امروز آن را به رایانه و اینترنت هم کشاندهاند - و همهی کارهایی را که میتوانستند، انجام دادند؛ برای اینکه جلو این سخن نو را - یعنی اینکه باید قدرت سیاسی در کشور در دست انسانهای پرهیزگار و عادل باشد و شرط این اقتدار سیاسی، پرهیزگاری و عدالت باشد - بگیرند. این سخن نو چیزی است که هر صاحب قدرتی را در دنیا تکان میدهد و هر دستگاهی را که از قدرت، انتفاع مادی میبرد، دچار وحشت میکند. لذا همه جای دنیا با این فکر مخالفند.1379/11/27
لینک ثابت
امروز دشمن از همهی روشها استفاده میکند. من دیروز در جمع جوانها میگفتم که امروز صدها سایت اصلی و هزاران سایت فرعی در اینترنت وجود دارد که هدف عمدهشان این است که تفکرات اسلامی و بخصوص تفکرات شیعی را مورد تهاجم قرار دهند. تهاجم هم تهاجم استدلالی نیست؛ از روشهای تخریبی و از روشهای روانشناسانه و غیره استفاده میکنند. همهی اینها پاسخ دارد؛ پاسخهایش هم مشکل نیست؛ بایستی از این وسایل استفاده کرد. باید از آنچه که در اختیار داریم، حداکثر استفاده را بکنیم. ما نه از صدا و سیمایمان، نه از مطبوعاتمان و نه از بسیاری از منابر عظیم عمومیمان، چنان که باید و شاید، استفاده نمیکنیم. این ضعفهای ماست؛ این ضعفها را بایستی کم کنیم. باید روزبهروز نقاط ضعف را کم و نقاط قوت را زیاد کرد؛ و این ممکن است.1379/11/27
لینک ثابت
حکومت اسلامی و انقلاب اسلامی این حرف نو را مطرح کرد که حاکم و حکومت و قدرت سیاسی باید مبتنی بر پرهیزگاری، عدالت و حقیقت باشد. قانون اساسی بر این مبنا شکل گرفت. این حادثهی بسیار مهمی در عالم است. این همان چیزی است که سالهای متمادی، از زمان «سید جمال» به این طرف، روشنفکران و نوآوران دینی در بارهی آن حرف میزدند و آن را میخواستند و آرزو میکردند؛ و همین حرف زدن و مطلب نوشتن و شعار دادن، خواب قدرتمندان عالم را برمیآشفت و آنها را عصبانی و وادار به عکسالعمل میکرد. شما ببینید با روشنفکران اسلامی در همهی مناطق اساسی اسلامی اعم از مصر و هند و ایران و عراق و جاهای دیگر در طول این صد سال، صد و پنجاه سال و دویست سال چه کردند.1379/11/27
لینک ثابت
در دنیا تهاجم فرهنگی علیه انقلاب، از تهاجم سیاسی و اقتصادی سریعتر و همهگیرتر و همهجاییتر بود.1379/11/27
لینک ثابت
ما بههرحال در انقلاب و در نظام جمهوری اسلامی نقاط قوّت و ضعفی داریم. باید این نقاط قوّت را تقویت و آن نقاط ضعف را بتدریج کم کنیم. میتوان فهرستی از نقاط قوّت را در مقابل خود گذاشت و در کنارش هم نقاط ضعف را چید. غالباً هم روی این مسائل، کار و فکر شده است؛ یعنی چیزهایی نیست که نشود اینها را شناخت. سازوکار حرکتِ عالَم و حرکتِ جوامع، یک سازوکار کاملًا پیچیده است؛ یعنی صِرف اینکه ما مشکلات را بدانیم، دلیل بر این نیست که این مشکلات رفع شود؛ نه، همهی ما انسان هستیم؛ انسان هم در حالِ یک مجاهدت دائمی است و به آن احتیاج دارد. همیشه باید با شیطان نفس و با شیطان خارجیِ موجود که راه خلاف را ترویج میکند، مبارزه کرد؛ یعنی همیشه یک مبارزه و یک مجاهدت دائمی و آگاهانه و هوشیارانه لازم است. سعی کنیم کمتر اشتباه شود. زمینههای پیشرفت بسیار زیاد است.1379/11/27
لینک ثابت
امروز دشمن از همهی روشها استفاده میکند. من دیروز در جمع جوانها میگفتم که امروز صدها سایت اصلی و هزاران سایت فرعی در اینترنت وجود دارد که هدف عمدهشان این است که تفکّرات اسلامی و بخصوص تفکّرات شیعی را مورد تهاجم قرار دهند. تهاجم هم تهاجم استدلالی نیست؛ از روشهای تخریبی و از روشهای روانشناسانه و غیره استفاده میکنند. همهی اینها پاسخ دارد؛ پاسخهایش هم مشکل نیست؛ بایستی از این وسایل استفاده کرد. باید از آنچه که در اختیار داریم، حد اکثر استفاده را بکنیم. ما نه از صدا و سیمایمان، نه از مطبوعاتمان و نه از بسیاری از منابر عظیم عمومیمان، چنانکه باید و شاید، استفاده نمیکنیم. این ضعفهای ماست؛ این ضعفها را بایستی کم کنیم. باید روز به روز نقاط ضعف را کم و نقاط قوّت را زیاد کرد؛ و این ممکن است.1379/11/27
لینک ثابت
ما بههرحال در انقلاب و در نظام جمهوری اسلامی نقاط قوّت و ضعفی داریم. باید این نقاط قوّت را تقویت و آن نقاط ضعف را بتدریج کم کنیم. میتوان فهرستی از نقاط قوّت را در مقابل خود گذاشت و در کنارش هم نقاط ضعف را چید. غالباً هم روی این مسائل، کار و فکر شده است؛ یعنی چیزهایی نیست که نشود اینها را شناخت. سازوکار حرکتِ عالَم و حرکتِ جوامع، یک سازوکار کاملًا پیچیده است؛ یعنی صِرف اینکه ما مشکلات را بدانیم، دلیل بر این نیست که این مشکلات رفع شود؛ نه، همهی ما انسان هستیم؛ انسان هم در حالِ یک مجاهدت دائمی است و به آن احتیاج دارد. همیشه باید با شیطان نفس و با شیطان خارجیِ موجود که راه خلاف را ترویج میکند، مبارزه کرد؛ یعنی همیشه یک مبارزه و یک مجاهدت دائمی و آگاهانه و هوشیارانه لازم است. سعی کنیم کمتر اشتباه شود. زمینههای پیشرفت بسیار زیاد است.
یکی از نقاط قوّتی که باید بر روی آن زیاد تکیه کرد، گسترش اسلام در همهی زمینههای زندگی است. این مسألهی بسیار مهمی است. همین چیزی که در قانون اساسی ما وجود دارد و امروز مبنا و قرار اصلی حکومت ماست که همه چیز از منبع اسلام سرچشمه میگیرد این را باید تقویت کرد. البته تقویت این نقطهی قوّت، با تبلیغات و گفتن و اصرار ورزیدن و مجاهدت کردن برای اینکه نتوانند آن را از بین ببرند یا مخدوش کنند، تا حدود زیادی حاصل میشود؛ اما مجاهدت فقط این نیست. باید در میدانهای عظیم زندگی، نظرات و فتاوای اسلام از میان آثار اسلامی گرفته شود. ما مجتهدان بزرگی داریم؛ فکرها و مغزهای فعّالی داریم؛ زمینههای خوبی برای اجتهاد داریم؛ لذا در همهی زمینهها، اجتهاد باید هرچه بیشتر فعّال بشود.
ما امروز در بسیاری از زمینهها احتیاج داریم که وارد میدان اجتهاد شویم و حکم آنها را از اسلام بگیریم. باید علمای بزرگ، علمای حوزهها، اعضای مجلس خبرگان و دبیرخانهی خبرگان در زمینههای مربوط به خودش، به صورت دقیق و کاملًا عالمانه و فنّی این کارها را بکنند تا کار دست نااهل نیفتد. اگر شما در همهی زمینهها، آن فکر ناب اسلامی را از منابعِ صحیح استخراج کنید و در معرض افکار مردم، جویندگان، خواهندگان و بخصوص جوانان قرار دهید، فلان آدمی که نه خبرویّتی دارد، نه آگاهیای دارد و نه خودش در باطنِ خودش ادّعایی دارد، دیگر درنمیآید یککلمه حرفی بزند تا افراد مغرض برایش کف بزنند و او هم به ریش بگیرد که بله، ما هم در این زمینه حرفی زدهایم، و از این طریق مسألهیی درست شود!
ما نقاط قوّت فراوانی داریم. یکی دیگر از نقاط قوّت ما همین ایمانِ همراه با عواطف مردم است. ایمان مردم، ایمان عمیقی است. البته این مخصوص ملت ما نیست؛ شما اگر به کشورهای مسلمان شوروی سابق نگاه کنید، میبینید بعد از هشتاد سال که در این کشورها دائماً علیه مذهب کار شد، وقتی اینها از زیر بار حکومت کمونیستی شوروی خارج شدند، به طور طبیعی همه به طرف اسلام گرایش پیدا کردند. البته اینکه بعداً داعیان و مبلّغان اسلام بتوانند کار کنند، نتوانند کار کنند، چگونه کار کنند و یا با چه عمقی کار کنند، مسألهی بعدی است. بنابراین ایمان مردم، ایمانی نیست که با این چیزها از بین برود.
در کشورِ خود ما سالهای متمادی علیه ایمانِ مذهبی با دو شیوهی متنوّع مبارزه کردند. یک شیوه، شیوهی رضاخانی، با قلدری و زور و سر نیزه؛ و یک شیوه، شیوهی مدرنِ فرهنگیِ دورهی محمد رضا شاهی. انواع و اقسام روشها را به کار بردند، برای اینکه مردم را از دین منصرف کنند؛ اما شما ببینید بعد از گذشت پنجاه سال از حکومت ظالمانهی آنها، آن حرکت عظیم اسلامی اتفاق افتاد. ایمان مردم اینگونه عمل میکند. ما باید روی ایمان مردم اینطور حساب کنیم. این یکی از نقاط قوّت ماست. این ایمان هرچه آگاهانهتر شود و هرچه با مشاهدهی رفتار و گفتار و عمل ما پایهاش محکمتر گردد، برای این انقلاب پشتوانهی بهتری خواهد بود.
کمتر کشوری هم وجود دارد که توانسته باشد ایمان را اینطور به صحنه بیاورد. شاید از اختصاصیات کشور ما این باشد که در اینجا ایمان با عواطف و عشق و شور و هیجان همراه است؛ عواطفِ نسبت به اهل بیت و بزرگان دین. نتیجهی ایمانِ همراه با عواطف این است که مردم آنچنان محکم پایههای این انقلاب و این نظام را نگه داشتند که دستگاههای خارجی با همهی ثروت علمیشان نتوانستند کار زیادی بکنند. لذا به این خردهکاریها رو آوردهاند، که شما بعضی از مظاهرش را هم مشاهده میکنید.
البته مقصود من از این حرف این نیست که بخواهم نگرانی کسانی را از مسائل فرهنگی کشور کاهش دهم؛ نخیر، من از همهی شما نگرانترم؛ از زمان حیات مبارک امام هم من همیشه نگران مسائل فرهنگی بودهام. بنابراین لازم است نگرانی باشد؛ اما علاج نگرانی مبارزه است؛ مبارزهی در خور و شایسته، ورود در میدان، فکر کردن این میدان، میدانی است که بیش از همهی میدانها، فکر در آن اهمیت دارد مطالعه کردن، کار خبرهوار انجام دادن، بموقع وارد میدان شدن، دشمن را کاملًا شناختن و روشهای او را سنجیدن.
امروز دشمن از همهی روشها استفاده میکند. من دیروز در جمع جوانها میگفتم که امروز صدها سایت اصلی و هزاران سایت فرعی در اینترنت وجود دارد که هدف عمدهشان این است که تفکّرات اسلامی و بخصوص تفکّرات شیعی را مورد تهاجم قرار دهند. تهاجم هم تهاجم استدلالی نیست؛ از روشهای تخریبی و از روشهای روانشناسانه و غیره استفاده میکنند. همهی اینها پاسخ دارد؛ پاسخهایش هم مشکل نیست؛ بایستی از این وسایل استفاده کرد. باید از آنچه که در اختیار داریم، حد اکثر استفاده را بکنیم. ما نه از صدا و سیمایمان، نه از مطبوعاتمان و نه از بسیاری از منابر عظیم عمومیمان، چنانکه باید و شاید، استفاده نمیکنیم. این ضعفهای ماست؛ این ضعفها را بایستی کم کنیم. باید روز به روز نقاط ضعف را کم و نقاط قوّت را زیاد کرد؛ و این ممکن است.1379/11/27
لینک ثابت
یکی از نقاط قوّتی که باید بر روی آن زیاد تکیه کرد، گسترش اسلام در همهی زمینههای زندگی است. این مسألهی بسیار مهمی است. همین چیزی که در قانون اساسی ما وجود دارد و امروز مبنا و قرار اصلی حکومت ماست که همه چیز از منبع اسلام سرچشمه میگیرد این را باید تقویت کرد. البته تقویت این نقطهی قوّت، با تبلیغات و گفتن و اصرار ورزیدن و مجاهدت کردن برای اینکه نتوانند آن را از بین ببرند یا مخدوش کنند، تا حدود زیادی حاصل میشود؛ اما مجاهدت فقط این نیست. باید در میدانهای عظیم زندگی، نظرات و فتاوای اسلام از میان آثار اسلامی گرفته شود. ما مجتهدان بزرگی داریم؛ فکرها و مغزهای فعّالی داریم؛ زمینههای خوبی برای اجتهاد داریم؛ لذا در همهی زمینهها، اجتهاد باید هرچه بیشتر فعّال بشود.
ما امروز در بسیاری از زمینهها احتیاج داریم که وارد میدان اجتهاد شویم و حکم آنها را از اسلام بگیریم. باید علمای بزرگ، علمای حوزهها، اعضای مجلس خبرگان و دبیرخانهی خبرگان در زمینههای مربوط به خودش، به صورت دقیق و کاملًا عالمانه و فنّی این کارها را بکنند تا کار دست نااهل نیفتد. اگر شما در همهی زمینهها، آن فکر ناب اسلامی را از منابعِ صحیح استخراج کنید و در معرض افکار مردم، جویندگان، خواهندگان و بخصوص جوانان قرار دهید، فلان آدمی که نه خبرویّتی دارد، نه آگاهیای دارد و نه خودش در باطنِ خودش ادّعایی دارد، دیگر درنمیآید یککلمه حرفی بزند تا افراد مغرض برایش کف بزنند و او هم به ریش بگیرد که بله، ما هم در این زمینه حرفی زدهایم، و از این طریق مسألهیی درست شود!1379/11/27
لینک ثابت
ما نقاط قوّت فراوانی داریم. یکی دیگر از نقاط قوّت ما همین ایمانِ همراه با عواطف مردم است. ایمان مردم، ایمان عمیقی است. البته این مخصوص ملت ما نیست؛ شما اگر به کشورهای مسلمان شوروی سابق نگاه کنید، میبینید بعد از هشتاد سال که در این کشورها دائماً علیه مذهب کار شد، وقتی اینها از زیر بار حکومت کمونیستی شوروی خارج شدند، به طور طبیعی همه به طرف اسلام گرایش پیدا کردند. البته اینکه بعداً داعیان و مبلّغان اسلام بتوانند کار کنند، نتوانند کار کنند، چگونه کار کنند و یا با چه عمقی کار کنند، مسألهی بعدی است. بنابراین ایمان مردم، ایمانی نیست که با این چیزها از بین برود.
در کشورِ خود ما سالهای متمادی علیه ایمانِ مذهبی با دو شیوهی متنوّع مبارزه کردند. یک شیوه، شیوهی رضاخانی، با قلدری و زور و سر نیزه؛ و یک شیوه، شیوهی مدرنِ فرهنگیِ دورهی محمد رضا شاهی. انواع و اقسام روشها را به کار بردند، برای اینکه مردم را از دین منصرف کنند؛ اما شما ببینید بعد از گذشت پنجاه سال از حکومت ظالمانهی آنها، آن حرکت عظیم اسلامی اتفاق افتاد. ایمان مردم اینگونه عمل میکند. ما باید روی ایمان مردم اینطور حساب کنیم. این یکی از نقاط قوّت ماست. این ایمان هرچه آگاهانهتر شود و هرچه با مشاهدهی رفتار و گفتار و عمل ما پایهاش محکمتر گردد، برای این انقلاب پشتوانهی بهتری خواهد بود.
کمتر کشوری هم وجود دارد که توانسته باشد ایمان را اینطور به صحنه بیاورد. شاید از اختصاصیات کشور ما این باشد که در اینجا ایمان با عواطف و عشق و شور و هیجان همراه است؛ عواطفِ نسبت به اهل بیت و بزرگان دین. نتیجهی ایمانِ همراه با عواطف این است که مردم آنچنان محکم پایههای این انقلاب و این نظام را نگه داشتند که دستگاههای خارجی با همهی ثروت علمیشان نتوانستند کار زیادی بکنند. لذا به این خردهکاریها رو آوردهاند، که شما بعضی از مظاهرش را هم مشاهده میکنید.
البته مقصود من از این حرف این نیست که بخواهم نگرانی کسانی را از مسائل فرهنگی کشور کاهش دهم؛ نخیر، من از همهی شما نگرانترم؛ از زمان حیات مبارک امام هم من همیشه نگران مسائل فرهنگی بودهام. بنابراین لازم است نگرانی باشد؛ اما علاج نگرانی مبارزه است؛ مبارزهی در خور و شایسته، ورود در میدان، فکر کردن این میدان، میدانی است که بیش از همهی میدانها، فکر در آن اهمیت دارد مطالعه کردن، کار خبرهوار انجام دادن، بموقع وارد میدان شدن، دشمن را کاملًا شناختن و روشهای او را سنجیدن.
امروز دشمن از همهی روشها استفاده میکند. من دیروز در جمع جوانها میگفتم که امروز صدها سایت اصلی و هزاران سایت فرعی در اینترنت وجود دارد که هدف عمدهشان این است که تفکّرات اسلامی و بخصوص تفکّرات شیعی را مورد تهاجم قرار دهند. تهاجم هم تهاجم استدلالی نیست؛ از روشهای تخریبی و از روشهای روانشناسانه و غیره استفاده میکنند. همهی اینها پاسخ دارد؛ پاسخهایش هم مشکل نیست؛ بایستی از این وسایل استفاده کرد. باید از آنچه که در اختیار داریم، حد اکثر استفاده را بکنیم. ما نه از صدا و سیمایمان، نه از مطبوعاتمان و نه از بسیاری از منابر عظیم عمومیمان، چنانکه باید و شاید، استفاده نمیکنیم. این ضعفهای ماست؛ این ضعفها را بایستی کم کنیم. باید روز به روز نقاط ضعف را کم و نقاط قوّت را زیاد کرد؛ و این ممکن است.1379/11/27
لینک ثابت
در مورد این انقلاب عظیم، به نظر من باید یک نکته همواره مورد توجّه باشد و آن این است که این انقلاب حرف نویی را در جهان بشریت مطرح کرد. سعی بر این است که این حرف تازه و نو را که در دنیای امروز کاملاً بدیع و جدید است، از صحنه خارج کنند و ذهنهای مردم، بخصوص جوانان را در همه عالم از این مقوله منصرف نمایند. آن حرف نو این بود که انقلاب، علیه حکومتهای مبتنی بر ناپرهیزگاری و ظلم قیام کرد. قرنهای متمادی در همه جای عالم - چه در ایران و چه در نقاط دیگر - ما شاهد بودیم و امروز هم هستیم که ملتها عادت کردهاند حکومتهای ناپرهیزگار و حکومتهایی را که انواع و اقسام ظلم از آنها سر میزند، مشروع بدانند و قبول کنند و تسلیم آنها شوند؛ چه حکومتهای موروثی که هیچ مبنای اعتقادی و فکری ندارند و هیچ منطقی دنبال آنها نیست؛ چه حکومتهای مبتنی بر کودتا و زورگویی و قدرتنماییهای نامشروع که آن هم هیچ منطقی دنبالش نیست و چه حکومتهای علیالظّاهر مبتنی بر آراء مردم که اوّلاً علیالباطن و فیالحقیقة مبتنی بر آراء و میل و خواست مردم نیست و ثانیاً آنهایی هم که در آغاز ورودشان چنین خصوصیتی را دارند، از انواع و اقسام تجاوزها و ظلمها پرهیز نمیکنند. شما به صحنه عالم در دو قرنِ نوزدهم و بیستم نگاه کنید و ببینید چقدر ظلم و استعمار و نسلکشی و شایع کردن انواع و اقسام فسادها در میان ملتهای گوناگون به چشم میخورد. همیشه دست همین قدرتها پشت چنین کارهایی بوده است؛ همین قدرتهایی که در کشورهای خودشان احیاناً ممکن است یک پوشش ظاهری موسوم به دمکراسی هم داشته باشند؛ اما دمکراسی همه چیز نیست و در آن، عدل - که اساس حکومت صحیح است - وجود ندارد.
حکومت اسلامی و انقلاب اسلامی این حرف نو را مطرح کرد که حاکم و حکومت و قدرت سیاسی باید مبتنی بر پرهیزگاری، عدالت و حقیقت باشد. قانون اساسی بر این مبنا شکل گرفت. این حادثه بسیار مهمی در عالم است. این همان چیزی است که سالهای متمادی، از زمان «سید جمال» به این طرف، روشنفکران و نوآوران دینی درباره آن حرف میزدند و آن را میخواستند و آرزو میکردند؛ و همین حرف زدن و مطلب نوشتن و شعار دادن، خواب قدرتمندان عالم را برمیآشفت و آنها را عصبانی و وادار به عکسالعمل میکرد. شما ببینید با روشنفکران اسلامی در همه مناطق اساسی اسلامی - اعم از مصر و هند و ایران و عراق و جاهای دیگر - در طول این صد سال، صدوپنجاه سال و دویست سال چه کردند.1379/11/27
لینک ثابت
این تبلیغات فرنگی و این تهاجم فرهنگی چیز جدیدی نیست؛ آنچه که جدید بود - که ما در این چند سال بر روی آن تکیه کردیم - روشهای نویی بود که در داخل کشور شروع شد و هنوز هم ادامه دارد. در دنیا تهاجم فرهنگی علیه انقلاب، از تهاجم سیاسی و اقتصادی سریعتر و همهگیرتر و همهجاییتر بود. انواع و اقسام کارها را کردند؛ چقدر علیه اسلام و انقلاب و مبانی اسلامی و مبانی شیعی، که فکر میکردند در پدید آمدن این انقلاب نقش داشته، فیلم ساختند - که امروز آن را به رایانه و اینترنت هم کشاندهاند - و همه کارهایی را که میتوانستند، انجام دادند؛ برای اینکه جلوِ این سخن نو را - یعنی اینکه باید قدرت سیاسی در کشور در دست انسانهای پرهیزگار و عادل باشد و شرط این اقتدار سیاسی، پرهیزگاری و عدالت باشد - بگیرند. این سخن نو چیزی است که هر صاحب قدرتی را در دنیا تکان میدهد و هر دستگاهی را که از قدرت، انتفاع مادّی میبرد، دچار وحشت میکند. لذا همه جای دنیا با این فکر مخالفند.
چه کسانی با این فکر موافقند؟ انسانهای مظلوم و محروم و طبقات مختلف مردم؛ کسانی که از رنج ظلمها و ناپرهیزگاریها، مدت عمرشان را در انواع سختیها میگذرانند. به طور طبیعی پشتوانه و عقبه انقلاب اسلامی و حکومت اسلامی، تودههای عظیم مردمند؛ در درجهی اوّل در کشورهای اسلامی و سپس در همه جای دنیا؛ آنجایی که این حقیقت معلوم شود. در خطّ مقدّمِ دشمنان این انقلاب و این حکومت هم، قدرتمداران سیاسیای هستند که نمیتوانند کارشان را بر اساس پرهیزگاری و عدالت پیش ببرند. این حرفِ نویی است که انقلاب آورده؛ این سخنِ نویی در دنیاست؛ ما نباید این سخن نو را رها کنیم.1379/11/27
لینک ثابت
بنده هم در آغاز عرایضم لازم میدانم، هم این ایام مبارکه دهه فجر را به آقایان محترم تبریک عرض کنم، و هم از مردم عزیزمان به خاطر حرکت عظیمی که در روز بیستودوم بهمن از خود نشان دادند، تشکّر کنم. این راهپیمایی در واقع شادابی انقلاب و حضور حقیقی مردم را - که در طول سالهای متمادی گرهگشای بسیاری از مشکلات بوده است - نشان داد و طمعکنندگان را خاسر و ناکام کرد.1379/11/27
لینک ثابت
از نقاط قوتی كه باید بر روی آن زیاد تكیه كرد، گسترش اسلام در همهی زمینههای زندگی است.1379/11/27
لینک ثابت
نقاط قوت جمهوری اسلامی, ایمان مردم
از نقاط قوت ما همین ایمان همراه با عواطف مردم است.1379/11/27
لینک ثابت
حرف نو جمهوری اسلامی, ظلمستیزی, ایستادگی مقابل ظلم, انقلاب اسلامی
انقلاب حرف نویی را در جهان بشریت مطرح كرد... آن حرف نو این بود كه انقلاب، علیه حكومتهای مبتنی بر ناپرهیزگاری و ظلم قیام كرد.1379/11/27
لینک ثابت
یكی از نقاط قوّتی كه باید بر روی آن زیاد تكیه كرد، گسترش اسلام در همه زمینههای زندگی است. این مسأله بسیار مهمی است. همین چیزی كه در قانون اساسی ما وجود دارد و امروز مبنا و قرار اصلی حكومت ماست - كه همه چیز از منبع اسلام سرچشمه میگیرد - این را باید تقویت كرد. البته تقویت این نقطه قوّت، با تبلیغات و گفتن و اصرار ورزیدن و مجاهدت كردن برای اینكه نتوانند آن را از بین ببرند یا مخدوش كنند، تا حدود زیادی حاصل میشود؛ اما مجاهدت فقط این نیست. باید در میدانهای عظیم زندگی، نظرات و فتاوای اسلام از میان آثار اسلامی گرفته شود. ما مجتهدان بزرگی داریم؛ فكرها و مغزهای فعّالی داریم؛ زمینههای خوبی برای اجتهاد داریم؛ لذا در همه زمینهها، اجتهاد باید هرچه بیشتر فعّال بشود.
ما امروز در بسیاری از زمینهها احتیاج داریم كه وارد میدان اجتهاد شویم و حكم آنها را از اسلام بگیریم. باید علمای بزرگ، علمای حوزهها، اعضای مجلس خبرگان و دبیرخانه خبرگان در زمینههای مربوط به خودش، به صورت دقیق و كاملاً عالمانه و فنّی این كارها را بكنند تا كار دست نااهل نیفتد. اگر شما در همه زمینهها، آن فكر ناب اسلامی را از منابعِ صحیح استخراج كنید و در معرض افكار مردم، جویندگان، خواهندگان و بخصوص جوانان قرار دهید، فلان آدمی كه نه خبرویّتی دارد، نه آگاهیای دارد و نه خودش در باطنِ خودش ادّعایی دارد، دیگر درنمیآید یك كلمه حرفی بزند تا افراد مغرض برایش كف بزنند و او هم به ریش بگیرد كه بله، ما هم در این زمینه حرفی زدهایم، و از این طریق مسألهیی درست شود!1379/11/27
لینک ثابت