استقلال / نه شرقی نه غربی/وابستگی/وابسته / استقلالطلبی/استقلالخواهی/مستقل
ملت ایران کاری کرده است که قدرتی مثل قدرتِ امروز امریکا و دستگاه استکباری، درمانده است. آن کار این است که ملت و دولت ایران و نظام جمهوری اسلامی اعلان کردهاند که میخواهند مستقل باشند و در راه آرمانهای بلند خود، بدون اجازه خواستن از هیچ قدرتی حرکت کنند و باقی بمانند. همین را اینها نمیخواهند. این که کشور، دولت و ملتی در دنیا هست که برای رأی امریکا، دخالت امریکا و اراده قاهره این استبداد بینالمللی، وزنی قائل نیست، همین برای استکبار بسیار مهمّ و سنگین و از آن طرف، بسیار لاعلاج است. در برابر این، کاری نمیتوانند بکنند؛ چهکار میتوانند بکنند؟ اگر ما با کسی اعلان جنگ کرده بودیم، میگفتند شما جنگطلبید. اگر ما به ملتی ظلم کرده بودیم، میگفتند شما ظالمید. اینها را که نمیتوانند بگویند. ملت ایران با هدفهایی که برای خود تعریف کرده و آنها را آسان هم بهدست نیاورده است، میخواهد بدون اینکه قدرتی دخالت کند، بدون اینکه از کسی اجازه بگیرد، در راه شرف و منافع و آرمانهای خود، با مجاهدتی طولانی حرکت کند. دستگاه استکبار نمیتواند این را ببیند و تحمل کند. مبارزه با استکبار - که امروز هم مظهر استکبار، دولت و رژیم امریکاست - جزو ذاتِ این انقلاب و جزو کارها و خواستههای اصلی و اساسی این ملت است. اگر این ملت مبارزه با استکبار را رها کند، معنایش این است که به دخالت بیگانه، به ذلتپذیری و به وضعیت بسیار تهدید آمیز قبل از انقلاب تن دهد! همهی آحاد ملت، این احساس و این درک را از مسأله مبارزه با استکبار دارند. البته کسانی هم در همان اوّلِ انقلاب و پیش از انقلاب بودند که اصلاً دل در گرو بیگانه داشتند. همان روزی که امام کاپیتولاسیون را در منبر عمومی و در ملأعام تخطئه و رد کردند، کسانی بودند که میگفتند نه، چه اشکالی دارد!؟ اینها نه هویت ملی سرشان میشود، نه غیرت ملی سرشان میشود، نه عزّت ملی میفهمند یعنی چه، نه میدانند که استقلال یک ملت برای پیشرفت او چقدر اثر دارد؛ اصلاً حاضر نیستند فکر کنند! مردمان حقیر و پست و زبونی بودند؛ آن روز هم بودند؛ تو همهی قشرها هم بودند. البته افراد کمی بودند. زیاد نبودند؛ اما بودند. در میان روشنفکران بودند، در میان قلم زنها بودند، در میان ملبّسین به این لباس - روحانی نماها - بودند؛ در میان قشرهای مختلف بودند.1378/08/12
لینک ثابت
[کسانی] در همان اوّلِ انقلاب و پیش از انقلاب بودند که اصلاً دل در گرو بیگانه داشتند. همان روزی که امام کاپیتولاسیون را در منبر عمومی و در ملأعام تخطئه و رد کردند، کسانی بودند که میگفتند نه، چه اشکالی دارد!؟ اینها نه هویت ملی سرشان میشود، نه غیرت ملی سرشان میشود، نه عزّت ملی میفهمند یعنی چه، نه میدانند که استقلال یک ملت برای پیشرفت او چقدر اثر دارد؛ اصلاً حاضر نیستند فکر کنند! مردمان حقیر و پست و زبونی بودند؛ آن روز هم بودند؛ تو همهی قشرها هم بودند. البته افراد کمی بودند. زیاد نبودند؛ اما بودند. در میان روشنفکران بودند، در میان قلم زنها بودند، در میان ملبّسین به این لباس - روحانی نماها - بودند؛ در میان قشرهای مختلف بودند. توده ملت، آگاهان ملت، افراد با ایمان، بخصوص دلهای روشن و مغزهای دارای تحلیل، همه موضع امام را تقویت میکردند. آن روز هنوز کشتار دانش آموزان در میان نبود؛ میفهمیدند که این موضع درست است؛ بسیاری هم وارد میدان میشدند. وقتی که مبارزات با آن وسعت شروع شد و چنگ و دندان خونین عوامل امریکا در ایران آشکار گردید، عدّه بیشتری فهمیدند. وقتی انقلاب پیروز شد، دلهای ناباورتری به راه آمدند و ایمان پیدا کردند؛ اما در عین حال در همان روز هم من یادم است که در شورای انقلاب، بعضی از افراد هیأت دولتِ آن روز که در شورای انقلاب شرکت میجستند، کار دانشجویان را تخطئه میکردند و میگفتند چرا به سفارت امریکا رفتند!؟ اینها دلشان آن طرف بود.
کسانی که دلشان آن طرف است، الان هم هستند. اینها به چیزی به نام استقلال ملی، هویت ملی، شخصیت و عزّت ملی باور ندارند، تربیتهایشان طوری است که به آنها اجازه نمیدهد درست بفهمند که حضور یک قدرت استکباری در یک کشور، چقدر برای یک ملت، زیانبار و سنگین است. 1378/08/12
لینک ثابت
ملت ایران کاری کرده است که قدرتی مثل قدرتِ امروز امریکا و دستگاه استکباری، درمانده است. آن کار این است که ملت و دولت ایران و نظام جمهوری اسلامی اعلان کردهاند که میخواهند مستقل باشند و در راه آرمانهای بلند خود، بدون اجازه خواستن از هیچ قدرتی حرکت کنند و باقی بمانند. همین را اینها نمیخواهند.1378/08/12
لینک ثابت
این که کشور، دولت و ملتی در دنیا هست که برای رأی امریکا، دخالت امریکا و اراده قاهره این استبداد بینالمللی، وزنی قائل نیست، همین برای استکبار بسیار مهمّ و سنگین و از آن طرف، بسیار لاعلاج است.1378/08/12
لینک ثابت