البته من خواهش میکنم که متفکّران و صاحب نظران جامعه، این حرف را درست بشکافند که چرا وقتی دین هست، دشمن نمیتواند بیاید؟ یکی به خاطر خودِ احکام دینی و خودِ آیات قرآنی و خودِ قواره نظام اسلامی است که اصلاً اجازه دخالت به مستکبر و ظالم و توطئهگر و غارتگر را نمیدهد؛ جهت دیگر این است که حالا دولتی که معتقد است نباید به بیگانگان اجازه ورود داد، با چه ابزاری میخواهد هدف خود را محقّق کند؛ جز با ابزار مردم و ارادههای مردم؟ فقط در حاکمیت دینی است که اراده مردم، همراه با عشق، با شور، با ارادت و با اخلاص، همه وجود آنها را در مقابلهی با دشمن بسیج میکند. در غیر نظام دینی، چنین چیزی ممکن نیست. این نکتهی خیلی مهمّی است. راه این که پشتیبانی مردم را از یک نظام جدا کنند، این است که اعتقادات آنها را در دفاعشان دخالت ندهند؛ بین حضور و اراده و اعتقادات آنها - آن هم اعتقادات دینی - انفکاک ایجاد کنند؛ که میدانید فرق اعتقاد دینی با اعتقاد حزبی و سیاسی این است که اعتقاد دینی، ایمان است و در آن، عشق و شور هست. به هرحال، اینها با اصل دین مقابله میکردند.1378/04/07
لینک ثابت