newspart/index2
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
عمق راهبردی جمهوری اسلامی

مسلمانان، عمق استراتژیک نظام اسلامی به حساب می‏آیند و ملتهای مسلمان در آسیا و آفریقا و در منطقه ما طرفدار نظام اسلامی هستند و این اظهار ارادتی که آنان به امام و انقلاب کرده و می‏کنند پیش از این سابقه نداشته است و این همه ناشی از اسلام است.1378/03/14
لینک ثابت
دشمن‌شناسی

بعد از رحلت امام، ما اعلام کردیم که راه امام و خطّ امام را ادامه می‌دهیم. اوّلاً این حرکت، از روی تقلید نبود؛ حرکتی براساس تجربه و آگاهی بود. راه امام، راه نجات این کشور، هم در آغاز انقلاب، هم در دوران حیات آن بزرگوار بود و هم امروز هست؛ اما راه امام چیست؟ مقصود ما از راه امام کدام است؟

چند مطلب از نظر امام، در درجه‌ی اوّل بود؛

اوّل، اسلام و دین بود. امام، هیچ ارزشی را بالاتر از ارزش اسلام به حساب نمی‌آورد. انقلاب و نهضت امام، برای حاکمیت اسلام بود. مردم هم که این نظام را قبول کردند، این انقلاب را به پا کردند و امام را پذیرفتند، برای انگیزه‌ی اسلامی بود.

دومین مطلب، تکیه به مردم است هیچ کس در نظام اسلامی نباید مردم، رأی مردم و خواست مردم را انکار کند. حالا بعضی، رأی مردم را پایه‌ی مشروعیت می‌دانند؛ لااقل پایه‌ی اِعمال مشروعیت است. بدون آراءِ مردم، بدون حضور مردم و بدون تحقّق خواست مردم، خیمه‌ی نظام اسلامی، سرِ پا نمی‌شود و نمی‌ماند.

سوم از مشخصه‌های خطّ امام، عدالت اجتماعی و کمک به طبقات مستضعف و محروم است که امام آنها را صاحب انقلاب و صاحب کشور می‌دانست. امام، پابرهنگان را مهمترین عنصر در پیروزیهای این ملت می‌دانست؛ همین‌طور هم هست و همان‌طور که گفتیم، امام به گفتن هم اکتفا نکرد.

یک عنصر دیگر، دشمن‌شناسی و فریب نخوردن از دشمن است. اوّلین کار دشمن این است که تبلیغ می‌کند هیچ دشمنی وجود ندارد! چطور نظام اسلامی دشمن ندارد؟! جهانخواران را از این سفره‌ی به یغما رفته‌ی سالهای متمادی، محروم کرده است؛ معلوم است که دشمنند، می‌بینیم که دشمنی می‌کنند - در تبلیغات، در محاصره‌ی اقتصادی - هرکاری که می‌توانند در تقویت دشمن علیه نظام، می‌کنند؛ صریح هم می‌گویند!

در این مملکت، آنچه که برای امریکا، برای استکبار و برای جهانخواران قابل قبول نیست، استقلال این مملکت و استقلال و بیداری این مردم است؛ آن دست ردّی است که این مردم به سینه‌ی دشمنان این کشور و جهانخواران زده‌اند؛ این را نمی‌خواهند. با اسلام هم که دشمنند، به این علّت است که اسلام این بیداری را به مردم داده است؛ با این دشمنند. امام، دشمن را می‌شناخت؛ روشهای سیاسی و روشهای تبلیغاتی آنها را می‌فهمید، می‌شناخت و در مقابل آنها محکم می‌ایستاد.1378/03/14

لینک ثابت
عدالت اجتماعی

سوم از مشخصه‌های خط امام، عدالت اجتماعی و کمک به طبقات مستضعف و محروم است که امام آنها را صاحب انقلاب و صاحب کشور می‌دانست. امام، پابرهنگان را مهمترین عنصر در پیروزیهای این ملت می‌دانست؛ همین‌طور هم هست و همان‌طور که گفتیم، امام به گفتن هم اکتفا نکرد. امام از همان اول انقلاب، جهاد سازندگی، کمیته‌ی امداد، بنیاد مستضعفان، بنیاد پانزده خرداد و بنیاد مسکن را به وجود آورد و دستورات مؤکد به دولتهای وقت داد. عدالت اجتماعی، جزو شعارهای اصلی است؛ نمی‌شود این را در درجه‌ی دوم قرار داد و به حاشیه راند. مگر می‌شود؟! حالا عده‌ای از آن طرف در می‌آیند که امام فرمود: انقلاب ما انقلاب نان نیست، برای نان نیست! بله؛ انقلاب اکتبر روسیه که در سال 1917 پیدا شد، به‌خاطر قطع شدن نان در شهرهای اصلی آن روز - مثلا مسکو - بود. اگر مردم آن روز نان داشتند - همین نان معمولی - آن انقلاب پیش نمی‌آمد. انقلاب ما این‌گونه نبود، انقلاب ما براساس یک ایمان بود؛ اما معنایش این نیست که انقلاب نباید به زندگی مردم، به اقتصاد، به نان و به رفاه مردم بپردازد. این چه حرفی است!؟ امام به این مسائل می‌پرداخت و دستور می‌داد و آنچه در درجه‌ی اول، مورد نظر امام بود، عبارت بود از طبقات محروم و مستضعف. البته امروز کنار گودنشینها، آنهایی که همیشه بلدند گوشه‌ای بنشینند و دستور و نسخه صادر کنند - بدون این‌که بدانند واقعیتها چگونه است، یا هیچ مسؤولیتی احساس کنند - می‌گویند عدالت اجتماعی تحقق پیدا نکرده است! البته عدالت اجتماعی کامل، بلاشک تحقق پیدا نکرده است - خیلی باید مجاهدت کنیم - اما نظام اسلامی آمد و آن برنامه و نقشه‌ی غلطی را که در این مملکت بود - که هیچ حقی برای روستا و روستانشین و شهرهای دور دست و طبقات محروم قائل نبودند - تغییر داد و بیشترین اهتمام را روی این چیزها گذاشت. امروز بیشترین اهتمام دولت خدمتگزار ما برای نقاط محروم است. در طول دوران انقلاب، همیشه دولتها این‌طور بودند؛ بیشترین اهتمامشان برای مردم محروم و نقاط محروم بود و کارهای فراوان و خدمات عظیمی هم انجام گرفته است. اینها به برکت همین عنصر عدالت اجتماعی در خط امام است.1378/03/14
لینک ثابت
عدالت اجتماعی

ما افتخار می‌کنیم که ملتی جوان و زنده و با نشاط داریم. افتخار می‌کنیم که مسؤولان مؤمن، بی‌طمع، بی‌غرض و مردمی، قوای این کشور را اداره می‌کنند. افتخار می‌کنیم که علی‌رغم دشمنی استکبار و علی‌رغم این همه توطئه، ملت و مسؤولان ما بحمدالله توانسته‌اند راه طولانی و دشوار انقلاب را پیش ببرند و مملکت را بسازند. روزبه‌روز این سازندگی، بیشتر خواهد شد؛ روزبه‌روز ان‌شاءالله به سمت عدالت اجتماعی، پیشتر خواهیم رفت؛ روزبه‌روز پایه‌های اسلام و تعبد به اسلام در این کشور، محکمتر خواهد شد.1378/03/14
لینک ثابت
خط امام

بعد از رحلت امام، ما اعلام کردیم که راه امام و خطّ امام را ادامه می‏دهیم. اوّلاً این حرکت، از روی تقلید نبود؛ حرکتی براساس تجربه و آگاهی بود. راه امام، راه نجات این کشور، هم در آغاز انقلاب، هم در دوران حیات آن بزرگوار بود و هم امروز هست؛ اما راه امام چیست؟ مقصود ما از راه امام کدام است؟

من چند مشخّصه مهم را از مجموعه‏ای که ما آن را راه امام و خطّ امام به حساب می‏آوریم، عرض می‏کنم. چند مطلب از نظر امام، در درجه اوّل بود؛ اوّل، اسلام و دین بود. امام، هیچ ارزشی را بالاتر از ارزش اسلام به حساب نمی‏آورد. انقلاب و نهضت امام، برای حاکمیت اسلام بود. مردم هم که این نظام را قبول کردند، این انقلاب را به پا کردند و امام را پذیرفتند، برای انگیزه اسلامی بود. سرِّ موفقیت امام این بود که صریح و بدون پرده‏پوشی، اسلام را روی دست گرفت و اعلام کرد من می‏خواهم برای اسلام کار کنم و همه چیز در سایه اسلام است. قبل از دوران انقلاب ما کسانی در کشور ما و در بعضی کشورهای دیگر بوده‏اند که حقیقتاً به اسلام اعتقاد داشتند، اما جرأت نمی‏کردند، یا نمی‏خواستند صریحاً اسلام را مطرح کنند؛ تحت نامهای دیگری وارد میدان می‏شدند و عموماً شکست خوردند. علّت این که امام پیروز شد، چون هدف خود را که حاکمیت اسلام است، صریح بیان کرد. البته اسلام که امام فرمود، در دو بخش قابل توجّه است: یکی بخش اسلام در قالب نظام. امام، این‏جا خیلی سختگیر بود و به یک کلمه کم یا زیاد، راضی نمی‏شد؛ به یک مسامحه، چه در مسائل اقتصادی، چه غیره، راضی نمی‏شد. همه جا مُرّ اسلام. نظام اسلامی، مجلس شورای اسلامی، دولت اسلامی، قضاوت اسلامی و دستگاههای گوناگون باید بر طبق مصالح، خطّ اسلام و راه حاکمیت اسلام را دنبال کنند. امام، این را دنبال می‏کرد و تا آن‏جا که توانست، تلاش کرد. چهره دوم در مورد پایبندی به اسلام، عمل فردی اشخاص است. در این‏جا دیگر آن صلابت و قاطعیت و اعمال قدرت، وجود ندارد. این‏جا موعظه، نصیحت، زبان خوش و امر به معروف است. امام، به این عقیده داشت. پس اوّل چیزی که در خطّ امام، مهم است، تعقیب هدف اسلامی و حاکمیت اسلامی در صحنه ایمان و در صحنه عمل است.

دومین مطلب، تکیه به مردم است - همان‏طور که عرض کردم - هیچ کس در نظام اسلامی نباید مردم، رأی مردم و خواست مردم را انکار کند. حالا بعضی، رأی مردم را پایه مشروعیت می‏دانند؛ لااقل پایه اِعمال مشروعیت است. بدون آراءِ مردم، بدون حضور مردم و بدون تحقّق خواست مردم، خیمه نظام اسلامی، سرِ پا نمی‏شود و نمی‏ماند. البته مردم، مسلمانند و این اراده و خواست مردم، در چارچوپ قوانین و احکام اسلامی است. امام، مجمع تشخیص مصلحت را درست کرد؛ یعنی آراءِ مردم که مظهرش مجلس شورای اسلامی است، و حدود اسلامی که مظهرش شورای نگهبان است، اگر بین آنها اختلافی پیدا شد، مجمع تشخیص مصلحت تصمیم می‏گیرد. آن‏جایی که مصلحت کشور اقتضا کند، آن را براین مقدّم می‏دارد. مجمع تشخیص مصلحت را هم امام درست کرد. آنچه که در مورد آزادی گفته می‏شود، همه در شکم این حرکت عظیم و این سرخطّ مهمی است که امام برای این کشور به‏وجود آورد. حالا عدّه‏ای تازه از راه رسیده، می‏خواهند آزادی، آزادی فکر و آزادی رأی را به امام و دستگاه امام و نظام اسلامی، تازه یاد بدهند و تلقین کنند! این خطّی بود که امام، حرکت نظام اسلامی را بر این خط قرار داد. بحمداللَّه مسؤولان کشور - چه امروز، چه در دوره قبل و دولت قبل - که همه شاگردان امام بودند و دست پروردگان امام هستند، این چیزها را از بن دندان دانستند و باور کردند؛ نمی‏خواهد دیگری بیاید و به اینها یاد بدهد.

سوم از مشخصه‏های خطّ امام، عدالت اجتماعی و کمک به طبقات مستضعف و محروم است که امام آنها را صاحب انقلاب و صاحب کشور می‏دانست. امام، پابرهنگان را مهمترین عنصر در پیروزیهای این ملت می‏دانست؛ همین‏طور هم هست و همان‏طور که گفتیم، امام به گفتن هم اکتفا نکرد. امام از همان اوّل انقلاب، جهاد سازندگی، کمیته امداد، بنیاد مستضعفان، بنیاد پانزده خرداد و بنیاد مسکن را به وجود آورد و دستورات مؤکّد به دولتهای وقت داد. عدالت اجتماعی، جزو شعارهای اصلی است؛ نمی‏شود این را در درجه دوم قرار داد و به حاشیه راند. مگر می‏شود؟! حالا عدّه‏ای از آن طرف در می‏آیند که امام فرمود: انقلابِ ما انقلاب نان نیست، برای نان نیست! بله؛ انقلاب اکتبر روسیه که در سال 1917 پیدا شد، به‏خاطر قطع شدن نان در شهرهای اصلی آن روز - مثلاً مسکو - بود. اگر مردم آن روز نان داشتند - همین نان معمولی - آن انقلاب پیش نمی‏آمد. انقلاب ما این‏گونه نبود، انقلاب ما براساس یک ایمان بود؛ اما معنایش این نیست که انقلاب نباید به زندگی مردم، به اقتصاد، به نان و به رفاه مردم بپردازد. این چه حرفی است!؟ امام به این مسائل می‏پرداخت و دستور می‏داد و آنچه در درجه اوّل، مورد نظر امام بود، عبارت بود از طبقات محروم و مستضعف. البته امروز کنارِ گودنشینها، آنهایی که همیشه بلدند گوشه‏ای بنشینند و دستور و نسخه صادر کنند - بدون این‏که بدانند واقعیتها چگونه است، یا هیچ مسؤولیتی احساس کنند - می‏گویند عدالت اجتماعی تحقّق پیدا نکرده است! البته عدالت اجتماعیِ کامل، بلاشک تحقّق پیدا نکرده است - خیلی باید مجاهدت کنیم - اما نظام اسلامی آمد و آن برنامه و نقشه غلطی را که در این مملکت بود - که هیچ حقّی برای روستا و روستانشین و شهرهای دور دست و طبقات محروم قائل نبودند - تغییر داد و بیشترین اهتمام را روی این چیزها گذاشت. امروز بیشترین اهتمام دولت خدمتگزار ما برای نقاط محروم است. در طول دوران انقلاب، همیشه دولتها این‏طور بودند؛ بیشترین اهتمامشان برای مردم محروم و نقاط محروم بود و کارهای فراوان و خدمات عظیمی هم انجام گرفته است. اینها به برکت همین عنصر عدالت اجتماعی در خطّ امام است.

یک عنصر دیگر، دشمن‏شناسی و فریب نخوردن از دشمن است. اوّلین کار دشمن این است که تبلیغ می‏کند هیچ دشمنی وجود ندارد! چطور نظام اسلامی دشمن ندارد؟! جهانخواران را از این سفره به یغما رفته سالهای متمادی، محروم کرده است؛ معلوم است که دشمنند، می‏بینیم که دشمنی می‏کنند - در تبلیغات، در محاصره اقتصادی - هرکاری که می‏توانند در تقویت دشمن علیه نظام، می‏کنند؛ صریح هم می‏گویند!

در این مملکت، آنچه که برای امریکا، برای استکبار و برای جهانخواران قابل قبول نیست، استقلال این مملکت و استقلال و بیداری این مردم است؛ آن دست ردّی است که این مردم به سینه دشمنان این کشور و جهانخواران زده‏اند؛ این را نمی‏خواهند. با اسلام هم که دشمنند، به این علّت است که اسلام این بیداری را به مردم داده است؛ با این دشمنند. امام، دشمن را می‏شناخت؛ روشهای سیاسی و روشهای تبلیغاتی آنها را می‏فهمید، می‏شناخت و در مقابل آنها محکم می‏ایستاد.

محور دیگر، علاقه و حساس بودن به سرنوشت مسلمانان عالم است. مسلمانان عالم، عقل استراتژیک نظام اسلامی به حساب می‏آیند. الان ملتها در آسیا، در افریقا و در همین منطقه خود ما طرفدار نظام اسلامی هستند. این اظهار ارادتی که به امام و به انقلاب می‏کنند، سابقه ندارد؛ نه امروز نسبت به هیچ کشوری در دنیا وجود دارد و معمول است و نه در گذشته چنین چیزی بوده است. این به‏خاطر اسلام است. امام روی سرنوشت برادران مسلمان، حساس بود. و بالاخره تعالی علمی و سازندگی کشور. اینها سرفصلهای عمده خطّ امام است؛ اسلام، مردم، پیشرفت کشور، دشمنی با دشمنان و حسّاسیت نسبت به امّت اسلامی در آن هست. اینها خطّ امام است؛ ما به اینها پایبند بودیم و هستیم و به فضل پروردگار خواهیم بود. در این سالهای بعد از رحلت امام، چه دولتهایی که سر کارِ بودند - چه دولت قبلی، چه دولت امروز ما - چه دستگاه قضایی، چه مجلس شورای اسلامی و دستگاه قانونگذاری، بحمداللَّه کارهای بزرگی کردند و خدمات بزرگی انجام دادند. جزئیّات کارهای اینها آن‏قدر زیاد و صفحه عملیاتی که مسؤولان این کشور در قوای مختلف - بخصوص در قوّه مجریّه که بارهای سنگین بر دوش آنهاست - کردند به‏قدری درخشان و زیاد است که هر منصفی اینها را نگاه کند، تحسین خواهد کرد. من اگر بخواهم الان هم آنچه در ذهنم هست بگویم، یک صفحه طولانی است. اینها را باید خود آقایان بیایند به مردم بگویند و توضیح دهند، تا ببینند که چه زحماتی کشیده‏اند! این به برکت پیروی از همین راه امام است. خدای متعال هم به این کشور تفضّل کرده است. این بنایی که امام ساخت، بحمداللَّه مستحکم مانده است و پایه‏های محکم و ریشه عمیقی دارد. آثاری را هم که خدای متعال و دست قدرت الهی برای این مردم آورد، خیلی عظیم است.1378/03/14

لینک ثابت
امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه), انقلاب اسلامی, راه امام خمینی

راه امام خمینی(ره) ، راه نجات این کشور، هم در آغاز انقلاب، هم در دوران حیات آن بزرگوار بود و هم امروز هست.1378/03/14
لینک ثابت
امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه), پیروزی انقلاب اسلامی 57, حاکمیت اسلام, اهداف امام خمینی

امام خمینی (ره) پیروز شد، چون هدف خود را که حاکمیت اسلام است، صریح بیان کرد.1378/03/14
لینک ثابت
نظام جمهوری اسلامی ایران, مردم ایران, اتکای نظام اسلامی به مردم, مردمسالاری دینی, حکومت‎ اسلامی

هیچ کس در نظام اسلامی نباید مردم، رأی مردم و خواست مردم را انکار کند .1378/03/14
لینک ثابت
مردم ایران, نظام جمهوری اسلامی ایران, اتکای نظام اسلامی به مردم, مردمسالاری دینی, حضور مردم در صحنه, حفظ نظام اسلامی, تحقق نظام اسلامی, حکومت‎ اسلامی

بدون آراءِ مردم، حضور مردم و بدون تحقّق خواست مردم، خیمه‌ی نظام اسلامی، سرِ پا نمی‌شود و نمی‌ماند.1378/03/14
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی