روز بعد از شهادتِ امیرالمؤمنین، یا روز بعد از ضربت خوردن آن حضرت، از قول امام حسن نقل شده است كه فرمود من چند روز قبل به مناسبت سالروز حادثهی بدر با پدرم صحبت میكردم و امیرالمؤمنین به من فرمود: «ملكتنی عینی»؛ من صبح بعد از عبادت، لحظهای چشمم گرم شد و خوابم برد. «فسنح لی رسولاللَّه»؛ پیامبر در مقابل من مجسّم شد؛ یعنی به خواب من آمد. «فقلت یا رسولاللَّه ماذا لقیت من امتك من الأود و اللدد»؛ یعنی یا رسولاللَّه! از امّت تو، من چه كشیدم؛ از اعوجاجها و از دشمنیهایشان. پیامبر در جواب من فرمود - حالا به تعبیر ما - علی جان! نفرینشان كن؛ «فقال لی ادع علیهم». نفرین امیرالمؤمنین این است: «فقلت ابدلنی اللَّه بهم خیراً منهم»؛ یعنی گفتم پروردگارا! برای من كسانی را برسان كه بهتر از اینها باشند و برای اینها كسی را برسان كه بدتر از من باشد! به فاصلهی یك روز، این دعایی كه امیرالمؤمنین در خواب از خدای متعال درخواست كرده بود، مستجاب شد و در صبح نوزدهم، فرق مبارك آن بزرگوار ضربت خورد و دنیای اسلام به عزای بزرگمرد خود نشست و فریاد «تهدّمت واللَّه اركان الهدی» - یعنی پایهها و بنیانهای هدایت ویران شد - دنیا را گرفت و علی از دست مردم رفت و بعد از امیرالمؤمنین دنیای اسلام آن را كشید كه تاریخ میداند. همین كوفه چه سختیهایی كشید! بر همین كوفه بود كه حجّاج مسلّط شد. بر همین كوفه بود كه یوسفبنعمر ثقفی مسلّط شد. بر همین كوفه بود كه به جای امیرالمؤمنین، حكّام اموی یكی پس از دیگری میآمدند و مسلّط میشدند. آن مردم بودند كه این فشارها را بر سر این كوفه آوردند. لاحول و لاقوّة الّا باللَّه العلّی العظیم.1377/10/18
بیانات در خطبههای نمازجمعه
شهادت امیرالمؤمنین(علیه السلام), تاریخ دوران حکومت حضرت علی بن ابیطالب (علیهالسلام
روایت تاریخی
لینک ثابت
شهادت امیرالمؤمنین(علیه السلام), تاریخ دوران حکومت حضرت علی بن ابیطالب (علیهالسلام
روایت تاریخی