یکی از افتخارات نظام مقدّس اسلامی این بوده است که در همهی زمینههایی که به خیر و صلاح ملت و کشور مربوط میشود، طرحهای نو و سازنده و ابتکاری داشته است. مظهر این قدرتِ تصمیمگیری هم امام بزرگوار (رضواناللَّهتعالیعلیه) بود که با یک دید الهی و تدبیری خردمندانه آن خطوط اصلی را که برای ادارهی کشور در زیر سایهی اسلام و کشاندن مسیر عمومی این ملت به سمت صلاح، لازم بود، در همان اوایل انقلاب تمهید کرد و مقدّمات آن را فراهم نمود. یکی از این تدبیرهای برجسته و ماندگار، همین «جهاد سازندگی» است.
جهاد سازندگی، یادگار ارزندهی امام بزرگوار ماست. حقیقتاً شجرهی طیّبهای است که به دست با برکت امام بزرگوار، غرس شد و رشد کرد و میوه داد و کشور و ملت را در مراحل مختلف بهرهمند نمودند. قبل از آنکه مسألهی جنگ مطرح گردد و ایران اسلامی در یک معرکهی مسلّحانه وارد میدان شود، مسألهی سازندگی کشور مطرح شد. کشوری که انقلاب و امام و این ملت، از دست رژیم وابسته و فاسد پهلوی تحویل گرفته بودند، یک ویرانهی به تمام معنا بود. آبادانی و ثروت و ظواهر و رنگ و روغنها مربوط به شهرهای بزرگ بود؛ آن هم تا حدّی که به منافع عناصر اصلی آن رژیم ارتباط پیدا میکرد. روستاها خراب، بدون جاده و راه، بدون آب، بدون برق، بدون امکانات و بدون کار تولیدیِ به درد بخور؛ شهرها دچار انواع و اقسام اشکالات و اوضاع کشور، کلاً نابسامان!
در چنین شرایطی امام بزرگوار، جهاد سازندگی را به وجود آورد و اعلام کرد و خیل عظیم جوانان مؤمن و پُرشور، به این حرکتِ انقلابی پیوستند. معلوم بود که در این تشکیلات، آنچه لازم است، کار و ابتکار است؛ کار خستگیناپذیر و ابتکار و نوآوری برای نجات کشور. چه جوانهای باارزشی، چه انسانهای پاکیزه و نورانیای و چه صاحبان استعداد و فکری در این مجموعه، در سلک خدمتگزاران درآمدند و در راههای دور، در شهرها و روستاهای دوردست، در جاهای گرم، در جاهای سرد و شرایط زیستی نامناسب، با مشکلات زیادی فعّالیت کردند.
هنوز جنگ تحمیلی شروع نشده بود که جهاد سازندگی شهید داد. این خیلی مهمّ است. جهاد سازندگی در میدان سازندگی شهید داد؛ چون کسانی دشمنِ این بودند که انقلاب توفیق پیدا کند. میدیدند که این جوان تحصیلکرده و آگاه، یا این انسان ماهر و خدوم و زحمتکش، با سازندگی و کار خود، پایههای این نظام را مستحکم میکند؛ لذا تعدادی از این عزیزان، قبل از شروع جنگ تحمیلی، به وسیلهی عناصر منافق و مخالف با نظام مقدّس جمهوری اسلامی، جان خود را از دست دادند و به شهادت رسیدند. بعد هم جنگ تحمیلی شروع شد و باز جهاد سازندگی در خطوط مقدّم بود. این لقبِ پرافتخارِ «سنگرسازِ بیسنگر»، نشاندهندهی خیلی از معانی است. در طول دوران جنگ، در خطوط مقدّم، در پشت جبههها و در اواسط جبههها، همه جا حضور جهاد سازندگی مشخّص بود. سنگر را شما ساختید. جادهی مواصلاتی نیروها و انبارهای مهمّات را شما ساختید. تعمیرات را شما انجام دادید. کارهای بزرگ و ابتکاری را که به ذهن کسی خطور نمیکرد که کسانی بتوانند انجام دهند، شما پیشرو و مبتکر بودید. در دورهی سازندگی نیز همینطور است.
بحمداللَّه در این بیست سالی که از انقلاب گذشته است، این مجموعهی عظیم و این سازمان بزرگ - یعنی جهاد سازندگی - یکی از بهترین امتحانها را داده است. امروز هم بحمداللَّه وجود شما ذیقیمت و مغتنم است. باید این کارها را ادامه دهید. هم باید به سازندگی شهرها و روستاها بپردازید و هم به سازندگی انسانها مشغول شوید. در درون خودتان، مدیران لایق، اشخاص برجسته، دستهای کارآمد و مغزهای فعّال تربیت کنید. این کشور، هنوز سالهای متمادی به خدمات شما و به کار و تلاش مخلصانهتان احتیاج دارد. در این دورانی که دشمنان انقلاب، کمین گرفتهاند تا شاید بتوانند از برخی از مشکلات اقتصادی یا تعطیل بعضی از کارها، احیاناً نقطهی ضعفی برای نظام، یا برای دولت و مسؤولینِ دلسوزِ خدمتگزار درست کنند، وظیفهی همه و بخصوص شماست که تلاش خودتان را مضاعف کنید تا بتوانید با کار سازنده، مشکلات مردم را کم و به پیشرفت کشور کمک نمایید.
رسالت جهاد سازندگی، همچنان باقی است. نباید تصوّر کرد که جهاد سازندگی، رسالت انقلابی خود و آن مسؤولیتی را که در میان بسیاری از ارگانهای دیگر به او تشخّص میداد، از دست داده است؛ بههیچوجه اینگونه نیست. نکتهی اساسی این است که دستگاههای گوناگون در کشور، همه مشغول خدمتند. امروز بحمداللَّه دستگاههای دولتی بر اثر زحماتِ دولتمردانِ خدمتگزار و دلسوز، هر کدام در هر بخش، به خدمات باارزشی سرگرمند؛ لیکن نهادهایی مثل جهاد سازندگی که از انقلاب جوشیدهاند، چه خصوصیتی دارند؟ چگونه است که در درون این تشکیلات، ضمن اینکه ارزشهای اسلامی محفوظ است، تلاش فراوان و خدمتهای بزرگ در آن با دلسوزی انجام میگیرد و از لحاظ کاری هم توفیقاتِ نوآوری این مجموعهها از بقیهی بخشها جلوتر و بالاتر است؟ البته بحمداللَّه امروز نوآوری در کشور، همه جا هست؛ اما شروعِ نوآوری و جرأت و جسارتِ ورود در میدان ابتکار، نکتهای است که در اوّل، در امثال جهاد و نهادهای انقلابی پدید آمد و بر محور آن حرکت شد. راز این همه چیست؟ راز همهی این موفقیتها در بخشهای مختلف، تمسّک به ایمان انقلابی است؛ ایمان به حقیقت والا و درخشانی که توانست این کشور را نجات دهد. از چه چیزی نجات دهد؟ از دوران جاهلیتِ تاریکِ ذلّتبار برای ملت ایران!1377/07/15
لینک ثابت