newspart/index2
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
نوآوری و شکوفایی

یک دسته‌ی دیگر هم که به اینها ندانسته کمک می‌کنند، کسانی هستند که تا مفهوم آزادی مطرح می‌شود، فورا مرعوب می‌شوند، احساس وحشت می‌کنند و فریاد می‌کشند که آقا! دین از دست رفت! نه؛ دین بزرگترین پیام‌آور آزادی است. چرا دین از دست برود؟! آزادی درست و آزادی معقول، مهمترین هدیه‌ی دین به یک ملت و به یک جامعه است. به برکت آزادی است که اندیشه‌ها رشد پیدا می‌کند و استعدادها شکوفا می‌شود. استبداد، ضد استعداد است. هر جا استبداد باشد، شکوفایی استعداد نیست. اسلام، شکوفایی انسانها را می‌خواهد. منابع عظیم انسانی بایستی مثل منابع طبیعی استخراج شوند، تا بتوانند دنیا را آباد کنند. بدون آزادی مگر ممکن است؟ با امر و نهی مگر ممکن است؟ بنابراین، این فکر هم غلط است که کسانی این‌گونه فکر کنند. این دو دسته‌ی غربگرایان و احتیاطکنان - این‌طوری اسمشان را بگذاریم - در واقع بدون این‌که خودشان بدانند، با هم همدستی می‌کنند تا مفهوم «آزادی» را کاملا از حوزه‌ی اسلامی خارج کنند؛ در حالی که چنین چیزی نیست و مفهوم «آزادی» یک مفهوم اسلامی است.
1377/06/12

لینک ثابت
نوآوری و شکوفایی

امیدوارم که ان‌شاءالله خدای متعال توفیقی دهد، تا بتوانیم آنچه را که موجب شکوفایی این نظام و ان‌شاءالله توفیقات هرچه بیشتر این ملت بزرگ و خوب و عزیز است، در کشورمان شاهد باشیم. شما عزیزان دانشگاهی، بخصوص جوانانتان - که آینده و امیدها متعلق به شماست - در این شکوفایی و توفیقات، نقش فراوانی خواهید داشت.1377/06/12
لینک ثابت
تهاجم فرهنگی

بنده یک وقت، شش، هفت سال قبل از این، بحث «تهاجم فرهنگی» را مطرح کردم که بحث‌برانگیز شد و بعضیها درباره‌اش حرف زدند؛ شاید بعضی از شما یادتان باشد. همان وقت در تلویزیون جمهوری اسلامی میز گردی دراین‌باره تشکیل دادند که سه، چهار نفر آن‌جا بودند. یک نفر با آن نظری که بنده ابراز کرده بودم، موافق بود و حمایت می‌کرد؛ چند نفر دیگر هم به‌کلی آن را رد می‌کردند که «نه آقا! اینها خیالات است، اینها باطل است!» بنابراین می‌بینید که کسی متعرض کسی نمی‌شود.1377/06/12
لینک ثابت
روشنفکری

برادران و خواهران عزیز! من فقط یک جمله در این زمینه به شما عرض کنم و آن این است که امروز نسل روشن‏فکر دانشگاهی، یک مسئولیت ویژه دارد. امروز کشور شما و انقلاب شما و نظام اسلامی و پُرافتخار شما دورانی را می‏گذراند که همه‏ی کسانی که صاحب‏فکر و اندیشه هستند، باید برای پُربار کردن این نظام و فکرها و دستهای گرداننده‏ی آن تلاش و همکاری کنند. ما دوره‏های سختی را پشت سر گذاشته‏ایم؛ دوران جنگ را، دوران بعد از جنگ را که آن هم مشکلات و دشواریهای زیادی داشت.1377/06/12
لینک ثابت
روشنفکری

بایستی کشور را به آن پایه‏ای که لازم است، برسانید. این، مسئولیتِ عظیمِ نسلِ جوانِ روشن‏فکرِ تحصیل‏کرده‏ی این کشور است و شما برادران و خواهرانی که در این دانشگاه تحصیل کرده‏اید، تصوّر من این است که در این زمینه بار سنگین‏تری بر دوش دارید و إن شاء اللّه توفیقات بیشتری هم خواهید داشت.1377/06/12
لینک ثابت
انحصار علمی

در غرب، حدّ آزادی را منافع مادّی تشکیل می‏دهد. ابتدا برای آزادیهای اجتماعی و فردی، محدودیتهایی را معیّن کردند؛ این یکی از آن‏هاست. آن وقتی‏که منافع مادّی به خطر بیفتد، آزادی را محدود می‏کنند. منافع مادّی، مثل عظمت این کشورها و سلطه‏ی علمی این کشورها. تعلیم و تربیت، یکی از مقولاتی است که آزادی در آن، جزو مسلّمترین حقوق انسان‏هاست. انسانها حق دارند یاد بگیرند؛ اما همین «آزادی» در دانشگاههای بزرگ دنیای غربی محدود می‏شود! دانش و فناوری والا به قول خودشان CET HGIH قابل انتقال نیست! انتقال فناوری به کشورهای معیّنی ممنوع است! چرا؟ چون اگر این دانش و این علم انتقال داده شد، از انحصار این قدرت خارج شده است و این قدرت مادّی و این سلطه، به حال خود باقی نخواهد ماند. آزادی مرز پیدا می‏کند؛ یعنی استاد حق ندارد که فرضاً به شاگرد کشور جهان سومی شاگرد ایرانی، یا دانش‏پژوه چینی فلان راز علمی را بیاموزد!1377/06/12
لینک ثابت
استوارت میل، جان

«آزادی اجتماعی» به همین معنایی که امروز در فرهنگ سیاسی دنیا ترجمه می‏شود، یک چنین ریشه قرآنی دارد. هیچ لزومی ندارد که ما به لیبرالیسم قرن هجدهم اروپا مراجعه کنیم و دنبال این باشیم که «کانت» و «جان استوارت میل» و دیگران چه گفته‏اند! ما خودمان حرف و منطق داریم....کسانی هستند که در کلماتشان، مرتّب از گفته‌های فلاسفه‌ی دو، سه قرن اخیر غربی برای مسأله‌ی «آزادی» شاهد می‌آورند: فلان‌کس این‌طور گفته است، فلان کس آن‌طور گفته است. البته اینها نجیبها هستند که اسم این فلاسفه را می‌آورند؛ اما بعضی فیلسوف‌نماهای مطبوعاتی هم هستند که حرف «جان استوارت میل» و حرف فلان فیلسوف فرانسوی یا آلمانی یا امریکایی را می‌آورند، ولی اسمش را نمی‌آورند؛ به نام خودشان می‌گویند! اینها هم تقلّب می‌کنند، لیکن باز هم به این‌که این فکر به وجود آید که تفکّر آزادی و مفهوم آزادی اجتماعی، یک فکر غربی و یک هدیه از سوی غرب برای ماست، کمک می‌کنند!1377/06/12
لینک ثابت
جورج جرداق

آقای "جورج جرداق" نویسنده‌ی کتاب نامدار "صوت‌العدالة" که درباره‌ی امیرالمؤمنین علیه‌الصلاةوالسلام است، بین دو جمله که یکی از امیرالمؤمنین صادر شده است و یکی هم از جناب عمر- خلیفه‌ی دوم- مقایسه‌ای می‌کند. یک‌وقت چند نفر از استانداران یا ولات زمان جناب عمر پیش ایشان آمده بودند؛ و چون گزارشی علیه آن‌ها آمده بود، خلیفه را خشمگین کرده بود. خلیفه خطاب به آن‌ها جمله‌ی ماندگاری را گفته است: "إستعبدتم‌الناس و قد خلقهم‌الله أحراراً؟" مردم را به بردگی گرفته‌اید؛ در حالی که خدا مردم را آزاد آفریده است؟ جمله‌ی دیگری امیرالمؤمنین علیه‌الصلاة والسلام فرموده است که در نهج‌البلاغه آمده و آن این است: "لاتکن عبد غیرک و قد خلقک‌الله حراً" بنده‌ی غیرخودت مباش؛ خدا تو را آزاد آفریده است. جورج جرداق بین این دو جمله مقایسه می‌کند و می‌گوید جمله‌ی امیرالمؤمنین به مراتب برتر از جمله‌ی عمر است؛ زیرا عمر به کسانی این خطاب را می‌کرد که آزادی و حریت، در دست آن‌ها هیچ تضمینی نداشت؛ چون خود آن‌ها کسانی بودند که عمر می‌گفت: "إستعبدتم‌الناس"؛ مردم را به بردگی گرفته‌اید. مردم را به بردگی گرفته‌اید؛ حالا به آن‌ها آزادی بدهید. این یک‌طور حرف زدن است؛ یک‌طور دیگر آن است که امیرالمؤمنین به خود آن مردم خطاب می‌کند و در حقیقت ضمانت اجرا را در خود کلام می‌آورد: "لاتکن عبد غیرک و قد خلقک‌الله حرا"؛ بنده‌ی غیر خودت مباش، خدا تو را آزاد آفریده است.1377/06/12
لینک ثابت
امانوئل کانت

«آزادی اجتماعی» به همین معنایی که امروز در فرهنگ سیاسی دنیا ترجمه می‏شود، یک چنین ریشه قرآنی دارد. هیچ لزومی ندارد که ما به لیبرالیسم قرن هجدهم اروپا مراجعه کنیم و دنبال این باشیم که «کانت» و «جان استوارت میل» و دیگران چه گفته‏اند! ما خودمان حرف و منطق داریم.1377/06/12
لینک ثابت
نقاط ضعف جمهوری اسلامی

عدّه‏ای بودند که پرونده‏هایشان ناپاک بود، دست‏هایشان آلوده بود و می‏ترسیدند وارد میدان شوند و چیزی بگویند. اگر آن‏ها هم چیزی می‏گفتند، کسی کارشان نداشت. همان حرفی که امروز می‏زنند، اگر آن روز هم می‏گفتند، کسی کارشان نداشت؛ اما خودشان می‏ترسیدند؛ چون پرونده‏های بدی داشتند. کینه‏ی آن‏ها با انقلاب، با امام و با تفکّر اسلامی امامی، از قدیم معلوم شده بود. این‏ها خودشان جرأت نمی‏کردند وارد میدان شوند. بعد از انتخابات اخیر ریاست جمهوری، بر اساس تحلیل غلطی که از انتخابات کردند، جرأت پیدا کردند! تحلیل غلط آن‏ها این بود که خیال کردند مردم سی میلیون رأی علیه نظام دادند! این‏ها خوشحال شدند؛ در حالی که مردم سی میلیون رأی برای تثبیت نظام داده بودند. یکی از افتخارات نظام اسلامی این است که بعد از گذشت هجده سال از پیروزی انقلاب، در یک انتخابات، سی میلیون از جمعیتِ سی‏ودومیلیونیِ حق‏رأی‏دار حدود نوددرصد وارد میدان انتخابات می‏شوند. این‏ها نقطه‏ی قوّت نظام را نقطه‏ی ضعف تلقّی کرده بودند! البته ابتدا رادیوهای بیگانه، همان روزهای اوّلِ انتخابات، مرتّب داد و فریاد می‏کردند برای اینکه به کسانی که آماده و مستعد به این انحراف و اشتباه هستند، خطّ و جهت بدهند که بله؛ سی میلیون نفر اظهار نارضایی از نظام کردند! خواستند نقطه‏ی قوّت نظام را نقطه‏ی ضعف نظام وانمود و قلمداد کنند. این بیچاره‏ها هم یا باور کردند، یا خودشان را فریب دادند؛ خیال کردند که حالا در کشوری که نظام سی میلیون نفر مخالف دارد، پس ما هم بیاییم حرف بزنیم! حالا جرأت پیدا کرده‏اند، حرف می‏زنند؛ در حالی که فرقی نکرده، آن وقت هم اگر تخلّفی می‏کردند، حدود و مرزهای منطقی را می‏زدند و تحت تعقیب قانونی بودند، امروز هم همان‏طور است؛ هیچ فرقی نکرده است. امروز هم اگر کسانی اضلال کنند، افساد کنند، ارجاف کنند، باز همان‏گونه است؛ فرقی نکرده است.1377/06/12
لینک ثابت
نقاط قوت جمهوری اسلامی

عدّه‏ای بودند که پرونده‏هایشان ناپاک بود، دست‏هایشان آلوده بود و می‏ترسیدند وارد میدان شوند و چیزی بگویند. اگر آن‏ها هم چیزی می‏گفتند، کسی کارشان نداشت. همان حرفی که امروز می‏زنند، اگر آن روز هم می‏گفتند، کسی کارشان نداشت؛ اما خودشان می‏ترسیدند؛ چون پرونده‏های بدی داشتند. کینه‏ی آن‏ها با انقلاب، با امام و با تفکّر اسلامی امامی، از قدیم معلوم شده بود. این‏ها خودشان جرأت نمی‏کردند وارد میدان شوند. بعد از انتخابات اخیر ریاست جمهوری، بر اساس تحلیل غلطی که از انتخابات کردند، جرأت پیدا کردند! تحلیل غلط آن‏ها این بود که خیال کردند مردم سی میلیون رأی علیه نظام دادند! این‏ها خوشحال شدند؛ در حالی که مردم سی میلیون رأی برای تثبیت نظام داده بودند. یکی از افتخارات نظام اسلامی این است که بعد از گذشت هجده سال از پیروزی انقلاب، در یک انتخابات، سی میلیون از جمعیتِ سی‏ودومیلیونیِ حق‏رأی‏دار حدود نوددرصد وارد میدان انتخابات می‏شوند. این‏ها نقطه‏ی قوّت نظام را نقطه‏ی ضعف تلقّی کرده بودند! البته ابتدا رادیوهای بیگانه، همان روزهای اوّلِ انتخابات، مرتّب داد و فریاد می‏کردند برای اینکه به کسانی که آماده و مستعد به این انحراف و اشتباه هستند، خطّ و جهت بدهند که بله؛ سی میلیون نفر اظهار نارضایی از نظام کردند! خواستند نقطه‏ی قوّت نظام را نقطه‏ی ضعف نظام وانمود و قلمداد کنند. این بیچاره‏ها هم یا باور کردند، یا خودشان را فریب دادند؛ خیال کردند که حالا در کشوری که نظام سی میلیون نفر مخالف دارد، پس ما هم بیاییم حرف بزنیم! حالا جرأت پیدا کرده‏اند، حرف می‏زنند؛ در حالی که فرقی نکرده، آن وقت هم اگر تخلّفی می‏کردند، حدود و مرزهای منطقی را می‏زدند و تحت تعقیب قانونی بودند، امروز هم همان‏طور است؛ هیچ فرقی نکرده است. امروز هم اگر کسانی اضلال کنند، افساد کنند، ارجاف کنند، باز همان‏گونه است؛ فرقی نکرده است.1377/06/12
لینک ثابت
پیشرفت علمی ایران

این دانشگاه، با امیدهای زیادی بنیان‏گذاری شد. البته دانشگاههای کشور، همه حقّ عظیمی بر انقلاب و نظام و پیشرفت‏ جریان علم‏ و فرهنگ در کشور دارند؛ ولی این دانشگاه، دانشگاهی بود که انقلاب آن را تأسیس کرده بود؛ با این هدف که بتواند برای دانشگاههای سراسر کشور، نیروهای علمی و اساتید پرداخته‏ی دست انقلاب فراهم کند. شاید امروز که بحمد اللّه در دانشگاههای کشور، جوانان مؤمن و متخرّجان انقلابی فراوانند، این حرف برای بعضیها چندان مفهوم نباشد؛ لیکن در سالهای اوّل دهه‏ی شصت، این حرف خیلی معنا داشت. آن زمان که برخی از اساتید ترجیح می‏دادند به دانشگاهها نیایند و با انقلاب همکاری نکنند، بعضی به خارج از کشور می‏رفتند، بعضی مورد شکایت دانشجویان بودند که مکرّر به ما مراجعه می‏کردند و می‏گفتند از آن‏ها دلسوزی دیده نمی‏شود البته بعضی هم مؤمنانه و مخلصانه در خدمت دانشگاهها بودند توسعه‏ی دانشگاههای کشور، احتیاج به یک فکر اساسی داشت. آن فکر اساسی، تشکیل این دانشگاه بود. امروز بنده نگاه می‏کنم، می‏بینم که چند هزار نفر فارغ‏التّحصیلان و متخرّجان این دانشگاه از بانوان و آقایان بحمد اللّه حضور دارند. این برای ما خیلی شیرین و خاطره و تجربه‏ی ماندگاری است.1377/06/12
لینک ثابت
جوان, جوان امروز انقلاب اسلامی, آبادانی کشور, سازندگی کشور, جوانِ تحصیلکرده‌ی پرانرژیِ پرانگیزه

مسؤولیتِ عظیمِ شما نسلِ جوانِ روشنفکرِ تحصیلکرده‌ی این کشوراین است که کشور را به آن پایه‌ای که لازم است، برسانید.1377/06/12
لینک ثابت
قدرت تحلیل سیاسی

این حرف را نباید مرتّب تكرار كرد كه «آزادیِ تازه‌به‌دست‌آمده!» می‌بینم كه بعضی از مسؤولان خطاب به مطبوعات مكرّر می‌گویند كه از آزادیها زیاد استفاده نكنید، تا مبادا اصل آزادی به خطر بیفتد! این چه حرفی است؟! از آزادی هرچه بیشتر استفاده كنند، بهتر است؛ منتها خارج از مرز نباشد. هرچه افراد بیشتر از حقِ‌ّ خدا داده استفاده كنند، نظام اسلامی به هدفهای خودش بیشتر رسیده است. ما همیشه گله‌مان از نویسنده‌ها این بوده كه چرا نمی‌نویسند، چرا تحقیق نمی‌كنند، چرا تحلیل نمی‌كنند.1377/06/12
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی