انقلاب آمد و به دنیا نشان داد که ملت ایران، آن ملتی است که در مقابل خواستِ قدرتهای استکباری میایستد و حرف خود را میزند و اگر همهی قدرتهای استکباری نیز همدست شوند، در هیچ زمینهای نمیتوانند ارادهی خود را بر او تحمیل کنند! امروز، چه امریکاییها بخواهند، چه نخواهند؛ چه صهیونیستها بخواهند، چه نخواهند؛ چه دشمنان این ملت بخواهند، یا نخواهند، ملت ایران در دنیا این طور شناخته شده است: ملتی قوی، مصمّم، با اراده، نترس و شجاع که خودش میاندیشد، تصمیم میگیرد و انتخاب میکند! هیچ کس نمیتواند بگوید: ای دولت ایران، ای ملت ایران، رابطهات را با فلان کشور قطع کن، یا با فلان کشور، رابطه برقرار کن و یا فلان جا تجارت کن، فلان جا نکن! هیچ کس نمیتواند به ما دستور بدهد. این امروز آبروی ملت ایران است.
خوب؛ این عزّت ملت ایران است. تحلیلگران سیاسی که کور نیستند! در اطراف دنیا میبینند که در ایران چه اتّفاق میافتد؛ همه هم میدانند که این به خاطر انقلاب و به خاطر اسلام است. سعی میکنند انواع و اقسام تبلیغات را هم علیه این مواضع ملت ایران داشته باشند؛ از اطراف حمله میکنند - البته حملهی دیپلماسی و سیاسی - که ملت ایران چارهای ندارد و مجبور است با امریکا رابطه برقرار کند، و الّا نمیشود! از صد طریق این را به گوش ما میرسانند؛ مربوط به امروز هم نیست!
آن سالی که بنده برای اجلاس سازمان ملل به نیویورک رفتم، یکی از مسؤولین بلندپایهی یکی از کشورهای اروپایی پیش من آمد و گفت : «شما بالاخره باید مسألهی خود را با آمریکا حل کنید!» فکر میکردند ما که به نیویورک رفتهایم و در کشور آمریکا هستیم، شاید بتوانند نان را به تنور گرم بزنند! گفتم نمیشود. قضیهی سازمان ملل، قضیهی دیگری است. من به سازمان ملل آمدهام تا با مردم دنیا حرف بزنم و این ربطی به آمریکا ندارد! مسألهی آمریکا، مسألهی دیگری است.
یکی از وزرای خارجهی کشورهای معروف و بزرگ اروپایی - که حالا نمیخواهم اسم ببرم - در زمان ریاست جمهوری بنده، به ایران آمد و حرفهایی زد. من این حرف را به او گفتم؛ حالا هم به شما عزیزان میگویم - این حرفهایی که ما با این دیپلماتها، در طول سالهای متمادی زدیم، در کاغذها ثبت است و هیچ وقت فرصتی پیش نیامده است که به گوش مردم برسد. اگر یک روز این حرفها پخش و فهمیده شود - که ما در طول هشت سال ریاست جمهوری و بعد از آن، چه گفتیم، من گمان میکنم که ملت ایران، بیشتر احساس عزّت خواهد کرد. الحمدللَّه - من به آن وزیر خارجهای که از طرف دولتش - شاید هم از طرف جامعهی اروپا - به ایران آمده بود - در زمان حیات مبارک امام بود - گفتم ما بهعنوان جمهوری اسلامی، نمیخواهیم با غرب، قطع رابطه باشیم. ما میخواهیم رابطهمان برقرار باشد؛ اما منظور از غرب که فقط امریکا نیست. آمریکاییها میخواهند وانمود کنند که غرب یعنی آمریکا! اگر شما با آمریکا رابطه برقرار کردید، با غرب رابطه دارید، والّا منزوی هستید! گفتم ما این را قبول نداریم. البته آن اروپایی هم از این حرف، خوشحال شد.
اروپاییها جزو مجموعهی غربند، اما با امریکاییها خیلی اختلاف دارند. کسانی خیال نکنند که اگر فلان مسؤول اروپایی در مقابل انقلاب، در مقابل ایران و ملتهای مسلمان، در مقابل ملتهای شرق یا خاور میانه، از کلّیتِ غرب، یا از امریکا پشتیبانی میکند، قضیه همین است؛ نه. اختلافات بین آنها خیلی زیاد است! اختلاف بین آمریکا و اروپا - از لحاظ عمق - در مواردی، اصلاً کمتر از اختلاف اروپا با دنیای غیرغرب نیست! با هم خیلی اختلافات دارند که حالا جای بحث آن نیست.
ما بارها تکرار کردهایم، ما ملتی هستیم که خودمان تصمیم میگیریم. ما نمیتوانیم منتظر بمانیم تا فلان کشور، فلان دولت، فلان وزیر خارجه یا رئیس جمهور، به ما توصیه کند که شما چارهای ندارید جز اینکه با آمریکا رابطه برقرار کنید! نه آقا، چاره داریم؛ چاره این است که بر روی مواضع سرشار از عزّت، که ناشی از اسلام، ناشی از ملت ایران و از قدرت اسلامی و ملی ماست، محکم بایستیم تا همهی کسانی که بیگانه از ما هستند، احساس کنند در مقابل این ملت، نمیشود با قلدری حرف زد!
من در پیام عید نوروز، خواستم به ملتمان این را عرض کنم که ای ملت عزیز! آن عزّتی که دارید، ناشی از مواضع ایمانی و انقلابی شماست. عزیزان من! در داخل مرزهای ملت ما کسانی هستند که متأسفانه همان حرفی را میزنند که سازمان سیای آمریکا به وسیلهی قلم بهمزدان خود در مجلّات و مطبوعات دنیا پخش میکند! یعنی میخواهند بگویند «ارتباط با آمریکا، کلیدِ حلّ است؛ تا ارتباط با آمریکا پیدا نکنید، نمیشود هیچ کار کرد!» عدّهای هم در داخل کشور، این پیام دشمن را در روزنامههای خودِ ما با استفاده از فضای آزادی که خوشبختانه نظام جمهوری اسلامی بهوجود آورده است و همه میتوانند نظرات خودشان را بگویند، پخش میکنند!
آنچه که من بر آن تأکید میکنم، این است که عزّت ملت از استقرار او بر روی مواضع انقلابی و استحکام مواضع دینی و ملی اوست؛ نه از گرایش به این و آن. نه از اتّکا به این و آن. نه از التماس کردن و ایجاد رابطه پیش این، یا آن دولت. متأسّفانه عدّهای در داخل، این طور حرف میزنند، این طور حرکت میکنند و این گونه میاندیشند. البته من بعید میدانم که این، فکر آنها باشد. نمیتواند یک نفر در این فضای سالم و معنوی و انقلابی، این قدر غلط و کج فکر کند! حالا مینویسند، بنویسند؛ البته آن کسانی که با پول بیتالمال قلم میزنند، باید بفهمند که چه مینویسند. بعضی کسان حق ندارند پول این ملت را بگیرند و با بودجهی بیتالمال - با پول بیتالمال که مال مردم است - علیه مصالح مردم حرف بزنند و خائنانه نظر بدهند!
بحمداللَّه امروز عزّت مردم در کشور ما، بر اثر همین روح استکبار ستیزی است. و استکبارستیزی موجب انزوای هیچ ملتی نمیشود. آمریکاییها خودشان میخواهند این طور وانمود کنند که اگر ملت ایران با ما رابطه برقرار نکند، منزوی میشود! ما با امریکا، رابطه هم برقرار نکردیم، رابطه را هم رد کردیم؛ نه که منزوی نشدیم، بلکه در قضیهی اجلاس سازمان کنفرانس اسلامی در تهران و یک قضیهی دیگر قبل از آن، همهی دنیا گفتند که آمریکا در مقابل ملت ایران منزوی شد! ایستادگی یک ملت، موجب انزوای او نمیشود، بلکه بیشتر موجب عزّت او میگردد. همچنان که رابطه با دولت آمریکا یا هر دولت دیگر هم هیچ گرهای را از کار ملتی که خودش نتواند دردهای خود را علاج کند، باز نمیکند.
شما به ملتهای شرق آسیا نگاه کنید! یکی از رؤسای معروف همین چند کشور آسیایی که در قضایای بحران اقتصادی، چند ماه قبل دچار ضرر شدند، در قضیهی کنفرانس اسلامی که به تهران آمده بود، به من گفت : «ملت ما یک شَبِه تبدیل به یک ملت فقیر شد»! میگفت عامل آن هم همین سرمایهداران صهیونیست و آمریکایی هستند! آن کشور، با آمریکا هم روابط صمیمانه، یا رابطهی دوستانه دارد. مگر رابطه میتواند مشکلی را از کار یک ملت حل کند؟! مگر استکبار و ایادی دولت آمریکا و دیگران، آن وقتی که منافعشان ایجاب کند، به ملتی رحم میکنند؟! نه به اقتصاد رحم میکنند، نه به فرهنگ، نه به مردم، نه به پول و نه به اقتصاد بینالمللی. به کسی رحم نمیکنند!
حال فلان آقای نویسنده، از فضای بازی که بحمداللَّه در کشور ما هست، سوء استفاده کند و ایستادگی ملت ایران را بگوید «انزوا»! آیا این انزوا است؟! آیا ملتی که همهی دنیا از عزّت و عظمتش خبر میدهند، منزوی است؟! اگر معنای منزوی این است که یک ملت مستقل باشد و تسلیم این و آن نشود، این انزوا از هر چیز دیگری بهتر است! این انزوا نیست. خیال کردهاید که اگر ملت ایران از اصول خود صرف نظر کند، از راه پرافتخار دوران حیات مبارک امام برگردد و دست دوستیِ التماس آمیز و حقارت آمیز به سوی قدرتها دراز کند، همهی مشکلات اقتصادی این کشور، یک شَبِه حل خواهد شد! ابداً!
آن کشورهایی که دوستیشان با آمریکا خیلی شدیدتر بود، آن ضربه را از ناحیهی سرمایهداران خودِ آمریکا خوردند! مگر امریکاییها به صغیر و کبیر رحم میکنند!؟ در فضای فرهنگی و مطبوعاتیای که در این چند ماه آخر، بهشدّت ناسالم شده و ناسالم میشود، متأسّفانه بعضی سمپاشی و زهرافشانی میکنند! البته سیاست ما این نیست که کسی را به خاطر نوشتن چیزی و پخش مطلبی، تا خلاف قانون نباشد، مورد ملامت قرار دهیم؛ اما به افشاگری میپردازیم و آنها را به مردم معرفی میکنیم. اگر هم دست برندارند، مردم خودشان میدانند که با آنها چه کنند!1377/01/01
لینک ثابت
عزیزان من! در کشور ما، اسراف زیاد میشود! ما از چند طرف ضربهی اقتصادی میخوریم؛ از جهت نفت هم ضربهی اقتصادی میخوریم! نفت، ثروت ملت ایران و ثروت دولت است - که نمایندهی ملت است - اما درآمد دولت تولید کنندهی نفت، کمتر از درآمد دولتی است که کمپانیهای نفتی آن، نفت ما را میخرند و آن دولت از آنها مالیات میگیرد! شما ببینید چه ظلم بزرگی در دنیا انجام میگیرد و اتفاق میافتد! یعنی تجار و کارخانهداران فلان کشور صنعتی که نفت را از خلیج فارس میخرند و به آنجا میبرند، دولت از آنها مالیات میگیرد - به خاطر نفتی که آنها میخرند و وارد میکنند - آن مالیاتی که او بهخاطر این نفت میگیرد، بیشتر از آن قیمتی است که دولت تولید کننده و صادر کنندهی نفت، به خاطر فروش نفت خودش میگیرد! آیا این ظلم نیست؟! این ظلمی است که کشورهای صنعتی میکنند؛ اعمال نفوذی است که میکنند. این یک ضرر1377/01/01
لینک ثابت
ببینید اسراف چه کار میکند! اسراف در نان، اسراف در آب، اسراف در برق، اسراف در مصالح ساختمانی، اسراف در انواع و اقسام کالاهای گوناگون، اسراف در اسباب بازی بچه و در وسایل تجملاتی! عزیزان من! این اسراف همان کاری را با کشور میکند که دشمن میخواهد! او از آن طرف به وسیلهی نفت، بهوسیلهی تحریم اقتصادی و انواع و اقسام ضربهها بر ملت ایران ضربه وارد میکند؛ از این طرف هم خود ما با اسراف و صرفهجویی نکردن، ضربهی او را تکمیل میکنیم! حرف من این است
من در پیام گفتم که مردم را به ریاضت اقتصادی دعوت نمیکنم؛ ابدا! چه ریاضتی؟ بحمدالله ملت ما احتیاج به ریاضت ندارد. من آنها را به قناعت، به صرفهجویی و به اسراف نکردن دعوت میکنم. اسراف، حرام است. این هم نمیشود که من و شما، مرتب دیگران را نصیحت کنیم. همه باید سعی کنند که اسراف را از زندگی شخصی و از زندگی کاری خودشان دور کنند.1377/01/01
لینک ثابت
یکی از وزرای خارجهی کشورهای معروف و بزرگ اروپایی - که حالا نمیخواهم اسم ببرم - در زمان ریاست جمهوری بنده، به ایران آمد و حرفهایی زد. من این حرف را به او گفتم؛ حالا هم به شما عزیزان میگویم - این حرفهایی که ما با این دیپلماتها، در طول سالهای متمادی زدیم، در کاغذها ثبت است و هیچ وقت فرصتی پیش نیامده است که به گوش مردم برسد. اگر یک روز این حرفها پخش و فهمیده شود - که ما در طول هشت سال ریاست جمهوری و بعد از آن، چه گفتیم، من گمان میکنم که ملت ایران، بیشتر احساس عزّت خواهد کرد. الحمدللَّه - من به آن وزیر خارجهای که از طرف دولتش - شاید هم از طرف جامعهی اروپا - به ایران آمده بود - در زمان حیات مبارک امام بود - گفتم ما بهعنوان جمهوری اسلامی، نمیخواهیم با غرب، قطع رابطه باشیم. ما میخواهیم رابطهمان برقرار باشد؛ اما منظور از غرب که فقط امریکا نیست. آمریکاییها میخواهند وانمود کنند که غرب یعنی آمریکا! اگر شما با آمریکا رابطه برقرار کردید، با غرب رابطه دارید، والّا منزوی هستید! گفتم ما این را قبول نداریم. البته آن اروپایی هم از این حرف، خوشحال شد.
اروپاییها جزو مجموعهی غربند، اما با امریکاییها خیلی اختلاف دارند. کسانی خیال نکنند که اگر فلان مسؤول اروپایی در مقابل انقلاب، در مقابل ایران و ملتهای مسلمان، در مقابل ملتهای شرق یا خاور میانه، از کلّیتِ غرب، یا از امریکا پشتیبانی میکند، قضیه همین است؛ نه. اختلافات بین آنها خیلی زیاد است! اختلاف بین آمریکا و اروپا - از لحاظ عمق - در مواردی، اصلاً کمتر از اختلاف اروپا با دنیای غیرغرب نیست! با هم خیلی اختلافات دارند که حالا جای بحث آن نیست.
ما بارها تکرار کردهایم، ما ملتی هستیم که خودمان تصمیم میگیریم. ما نمیتوانیم منتظر بمانیم تا فلان کشور، فلان دولت، فلان وزیر خارجه یا رئیس جمهور، به ما توصیه کند که شما چارهای ندارید جز اینکه با آمریکا رابطه برقرار کنید! نه آقا، چاره داریم؛ چاره این است که بر روی مواضع سرشار از عزّت، که ناشی از اسلام، ناشی از ملت ایران و از قدرت اسلامی و ملی ماست، محکم بایستیم تا همهی کسانی که بیگانه از ما هستند، احساس کنند در مقابل این ملت، نمیشود با قلدری حرف زد!1377/01/01
لینک ثابت
بحمداللَّه امروز عزّت مردم در کشور ما، بر اثر همین روح استکبار ستیزی است. و استکبارستیزی موجب انزوای هیچ ملتی نمیشود. آمریکاییها خودشان میخواهند این طور وانمود کنند که اگر ملت ایران با ما رابطه برقرار نکند، منزوی میشود! ما با امریکا، رابطه هم برقرار نکردیم، رابطه را هم رد کردیم؛ نه که منزوی نشدیم، بلکه در قضیهی اجلاس سازمان کنفرانس اسلامی در تهران و یک قضیهی دیگر قبل از آن، همهی دنیا گفتند که آمریکا در مقابل ملت ایران منزوی شد! ایستادگی یک ملت، موجب انزوای او نمیشود، بلکه بیشتر موجب عزّت او میگردد. همچنان که رابطه با دولت آمریکا یا هر دولت دیگر هم هیچ گرهای را از کار ملتی که خودش نتواند دردهای خود را علاج کند، باز نمیکند.
شما به ملتهای شرق آسیا نگاه کنید! یکی از رؤسای معروف همین چند کشور آسیایی که در قضایای بحران اقتصادی، چند ماه قبل دچار ضرر شدند، در قضیهی کنفرانس اسلامی که به تهران آمده بود، به من گفت : «ملت ما یک شَبِه تبدیل به یک ملت فقیر شد»! میگفت عامل آن هم همین سرمایهداران صهیونیست و آمریکایی هستند! آن کشور، با آمریکا هم روابط صمیمانه، یا رابطهی دوستانه دارد. مگر رابطه میتواند مشکلی را از کار یک ملت حل کند؟! مگر استکبار و ایادی دولت آمریکا و دیگران، آن وقتی که منافعشان ایجاب کند، به ملتی رحم میکنند؟! نه به اقتصاد رحم میکنند، نه به فرهنگ، نه به مردم، نه به پول و نه به اقتصاد بینالمللی. به کسی رحم نمیکنند!
حال فلان آقای نویسنده، از فضای بازی که بحمداللَّه در کشور ما هست، سوء استفاده کند و ایستادگی ملت ایران را بگوید «انزوا»! آیا این انزوا است؟! آیا ملتی که همهی دنیا از عزّت و عظمتش خبر میدهند، منزوی است؟! اگر معنای منزوی این است که یک ملت مستقل باشد و تسلیم این و آن نشود، این انزوا از هر چیز دیگری بهتر است! این انزوا نیست. خیال کردهاید که اگر ملت ایران از اصول خود صرف نظر کند، از راه پرافتخار دوران حیات مبارک امام برگردد و دست دوستیِ التماس آمیز و حقارت آمیز به سوی قدرتها دراز کند، همهی مشکلات اقتصادی این کشور، یک شَبِه حل خواهد شد! ابداً!
آن کشورهایی که دوستیشان با آمریکا خیلی شدیدتر بود، آن ضربه را از ناحیهی سرمایهداران خودِ آمریکا خوردند! مگر امریکاییها به صغیر و کبیر رحم میکنند!؟ در فضای فرهنگی و مطبوعاتیای که در این چند ماه آخر، بهشدّت ناسالم شده و ناسالم میشود، متأسّفانه بعضی سمپاشی و زهرافشانی میکنند! البته سیاست ما این نیست که کسی را به خاطر نوشتن چیزی و پخش مطلبی، تا خلاف قانون نباشد، مورد ملامت قرار دهیم؛ اما به افشاگری میپردازیم و آنها را به مردم معرفی میکنیم. اگر هم دست برندارند، مردم خودشان میدانند که با آنها چه کنند!1377/01/01
لینک ثابت
نفت، ذخیره همیشگی این ملت است و میماند. اوّلاً از آن برای ساخت زیربناهای ماندگار و دیگر سرمایههای اساسی کشور استفاده میشود. ثانیاً به وسیله قدرت نفت، ملت ایران میتواند در صحنه سیاست بینالمللی، ابراز قدرت کند. یک وقت اعلان کند که من میخواهم نفتم را شش ماه نفروشم! همه دنیا را تحت تأثیر قرار میدهد؛ همه سیاستها را تحت تأثیر قرار میدهد. یا بگوید میخواهم این قدر کم کنم، یا این قدر زیاد کنم! این در طول زمان انجام میگیرد. پس از این طرف، ملت ایران ضرر میکند، از آن طرف هم مسؤولین کشور، همین پول نفت را به خاطر نیاز کشور میدهند و گندم وارد میکنند! بعد وقتی که این گندم وارد میشود، وقتی که آرد میشود، نان میشود و پا به سفره من و شما میگذارد، آن جا ضایع میشود! امروز ما آن مقداری که از ضایعات نان ضرر میبینیم از هیچ ضایعه مادّیای ضرر نمیبینیم! یعنی همین نان خشکی که از خانه من و شما خارج میشود - که به نظر ما هم هیچ نمیآید - معادل بخش عظیمی از قیمت گندم وارداتی ماست! این مطلب را دولتیها - مسؤولین - میگویند؛ امنای من و شما میگویند!
ببینید اسراف چه کار میکند! اسراف در نان، اسراف در آب، اسراف در برق، اسراف در مصالح ساختمانی، اسراف در انواع و اقسام کالاهای گوناگون، اسراف در اسباب بازی بچه و در وسایل تجملاتی! عزیزان من! این اسراف همان کاری را با کشور میکند که دشمن میخواهد! او از آن طرف به وسیلهی نفت، بهوسیلهی تحریم اقتصادی و انواع و اقسام ضربهها بر ملت ایران ضربه وارد میکند؛ از این طرف هم خود ما با اسراف و صرفهجویی نکردن، ضربهی او را تکمیل میکنیم! حرف من این است.
من در پیام گفتم که مردم را به ریاضت اقتصادی دعوت نمیکنم؛ ابداً! چه ریاضتی؟ بحمداللَّه ملت ما احتیاج به ریاضت ندارد. من آنها را به قناعت، به صرفهجویی و به اسراف نکردن دعوت میکنم. اسراف، حرام است. این هم نمیشود که من و شما، مرتّب دیگران را نصیحت کنیم. همه باید سعی کنند که اسراف را از زندگی شخصی و از زندگی کاری خودشان دور کنند.1377/01/01
لینک ثابت
نوروز برای ملت ایران یعنی توجه به خداوند
نوروز برای ملت ما، امروز عبارت است از اوّلاً : توجّه مردم به خدا. اوّلِ تحویلِ سال که میشود، مردم دعا میخوانند، «یا محوّل الحول والاحوال»(1) میگویند، آغاز سال را با یاد خدا شروع میکنند، توجّه خود را به خدا زیاد میکنند. این، ارزش است. ثانیاً نوروز را بهانهای برای دید و بازدید و رفع کدورتها و کینهها و محبّت به یکدیگر قرار میدهند. این همان برادری و عطوفت اسلامی و همان صلهی رحم اسلام است؛ بسیار خوب است. ضمناً نوروز را بهانهای برای زیارت اعتاب مقدّسه قرار میدهند؛ به مشهد مسافرت میکنند - که همیشه یکی از پرجمعیتترین اوقات سال در مشهد مقدّس، اوقات عید نوروز بوده است - این بسیار خوب است.
۱) زاد المعاد - مفتاح الجنان، علامه مجلسی، ص ۳۲۸؛
وَ رَوَوْا فِی غَیْرِ الْکُتُبِ الْمَشْهُورَةِ قِرَاءَةَ الدُّعَاءِ التَّالِی عِنْدَ تَحْوِیلِ السَّنَةِ کَثِیراً، وَ قَالَ بَعْضُهُمْ بِقِرَاءَتِهِ ۳۶۰ مَرَّةً: یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَالِ. وَ بِرِوَایَةٍ أُخْرَی: یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ یَا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَالِ.
ای دگرگون کننده قلبها و دیدهها، ای تدبیر کننده شب و روز، ای تغییردهنده سال و حالها، حال ما را به بهترین حال تغییر ده.
مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، ص ۲۹۹ (اعمال عید نوروز).1377/01/01
لینک ثابت
نوروز یعنی روز به وقوع پیوستن اتفاقی بزرگ
نوروز، یعنی روز نو. در روایات ما - بخصوص همان روایت معروفِ «معلّیبنخنیس» - به این نکته توجّه شده است. معلّیبنخنیس که یکی از رُوات برجستهی اصحاب است و به نظر ما «ثقه» است، جزو شخصیتهای برجسته و صاحب راز خاندان پیغمبر محسوب میشود. او در کنار امام صادق علیه الصّلاة والسّلام زندگی خود را گذرانده و بعد هم به شهادت رسیده است. معلّیبنخنیس - با این خصوصیات - خدمت حضرت میرود؛ اتفاقاً روز «نوروز» بوده است - در تعبیرات عربی، «نوروز» را تعریب میکنند و «نیروز» میگویند حضرت به او میفرمایند : «أتدری ما النیروز؟»(1) آیا میدانی نوروز چیست؟
بعضی خیال میکنند که حضرت در این روایت، تاریخ بیان کرده است! که در این روز، هبوط آدم اتّفاق افتاد، قضیهی نوح اتّفاق افتاد، ولایت امیرالمؤمنین علیه السّلام اتّفاق افتاد و چه و چه. برداشت من از این روایت، این نیست. من این طور میفهمم که حضرت، «روز نو» را معنا میکنند. منظور این است: امروز را که مردم، «نوروز» گذاشتهاند، یعنی روزِ نو! روزِ نو یعنی چه؟ همهی روزهای خدا مثل هم است؛ کدام روز میتواند «نو» باشد؟
شرط دارد. روزی که در آن اتّفاق بزرگی افتاده باشد، نوروز است. روزی که شما در آن بتوانید اتّفاق بزرگی را محقَّق کنید، نوروز است. بعد، خود حضرت مثال میزنند و میفرمایند: آن روزی که جناب آدم و حوّا، پا بر روی زمین گذاشتند، نوروز بود؛ برای بنی آدم و نوع بشر، روز نویی بود. روزی که حضرت نوح - بعد از توفان عالمگیر - کشتی خود را به ساحل نجات رساند، «نوروز» است؛ روز نویی است و داستان تازهای در زندگی بشر آغاز شده است. روزی که قرآن بر پیغمبر نازل شد، روز نویی برای بشریت است - حقیقت قضیه همین است؛ روزی که قرآن برای بشر نازل میشود، مقطعی در تاریخ است که برای انسانها روز نو است - روزی هم که امیرالمؤمنین علیهالسّلام به ولایت انتخاب شد، روز نو است.
اینها همه، «نوروز» است؛ چه از لحاظ تاریخ شمسی، با اوّلِ ماه «حَمَل» مطابق باشد یا نباشد. این نیست که حضرت بخواهند بفرمایند که این قضایا، روز اوّلِ «حَمَل» - روز اوّلِ فروردین - اتّفاق افتاده است؛ نخیر. بحث این است که هر روزی که این طور خصوصیاتی در آن اتّفاق بیفتد، روز نو و «نوروز» است؛ چه اوّل فروردین، چه هر روز دیگری از اوقات سال باشد.1377/01/01
1 )
عوالياللآلی، ابن ابی جمهور احسائی ج 3ص 41
مستدرك الوسائل، محدث نوری، ج 6، ص 352
بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج 56 ، ص91
« قال دخلت على أبی عبد الله ع فی صبيحة يوم النيروز فقال يا معلى أ تعرف هذا اليوم قلت لا و لكنه يوم يعظمه العجم و تتبارك فيه قال كلا و البيت العتيق الذی ببطن مكة ما هذا اليوم إلا لأمر قديم أفسره لك حتى تعلمه فقلت لعلمی هذا من عندك أحب إلی من أن أعيش أبدا و يهلك الله أعداءكم قال يا معلى يوم النيروز و هو اليوم الذی أخذ الله فيه ميثاق العباد أن يعبدوه و لا يشركوا به شيئا و أن يدينوا فيه برسله و حججه و أوليائه و هو أول يوم طلعت فيه الشمس و هبت فيه الرياح اللواقح و خلقت فيه زهرة الأرض و هو اليوم الذی استوت فيه سفينة نوح على الجودی و هو اليوم الذی أحيا الله فيه القوم الذين خرجوا من ديارهم و هم ألوف حذر الموت فقال لهم الله موتوا ثم أحياهم و هو اليوم الذی هبط فيه جبرئيل على النبی ص و هو اليوم الذی كسر فيه إبراهيم أصنام قومه و هو اليوم الذی حمل فيه رسول الله ص أمير المؤمنين ع على منكبيه حتى رمى أصنام قريش من فوق بيت الحرام فهشمها »
ترجمه:
و همچنین از معلی روایت شده است كه در صبح روز نوروز بر امام صادق (ع) وارد شدم و گفت: ای معلی آیا این روز را می شناسی؟ گفتم نه اما روزی است كه ایرانیان آن را بزرگ می دارند و در آن به همدیگر تبریك می گویند گفت نه و قسم به كعبه در شهر مكه این روز جز برای كاریقدیم و دیرینه نیست كه برای تو بیان و آشكار می كنم پس گفتم دانشی اینگونه از جانب شما نزد من، از اینكه جاودانه باشم دوست داشتنی تر است و خداوند دشمنان شما را نابود گرداند. گفت ای معلی روز نوروز روزی است كه خداوند از بندگان پیمان گرفت كه او را بپرستند و چیزیرا برایاو شریك قرار ندهند و پیرو آیین فرستادگان و حجت ها و دوستانش باشند و آن روز اولین روزی است كه خورشید طلوع كرد و بادهای باروركننده وزیدند و شكوفه و گل های زمین آفریده شد و آن روزی است كه كشتی نوح بر كوه جودی قرار گرفت و آن روزی است كه خداوند در آن مردمانی كه تعدادشان به هزاران نفر می رسید و از ترس مرگ از خانه هایشان خارج شده بودند زنده گردانید پس خداوند به آنان فرمود بمیرید سپس آنان را زنده كرد و آن روزی است كه جبرئیل بر پیامبر (ص) فرود آمد و آن روزی است كه حضرت ابراهیم (ع) بت های قوم خود را شكست و آن روزی است كه رسول خدا (ص) امام علی (ع) را بر شانه های خود نشاند تا اینكه بت های قریش را از بالای خانه خدا پرت كرد و آنان را شكست.
لینک ثابت
ایجاد تحول در خود، شرط نوروز بودن اول فروردین برای انسان
حال اگر شما میخواهید روز اوّلِ فروردین را هم برای خودتان روز «نو» و نوروز قرار دهید، شرط دارد. شرطش این است که کاری کنید و حرکتی انجام دهید؛ حادثهای بیافرینید. آن حادثه در کجاست؟ در درون خود شما! «یا مقلّب القلوب و الابصار. یا مدبّر اللیل و النّهار. یا محوّل الحول و الاحوال. حوّل حالنا الی احسن الحال».(1) اگر حال خود را عوض کردید، اگر توانستید گوهر انسانی خود را درخشانتر کنید، حقیقتاً برای شما «نوروز» است! اگر توانستید پیام انقلاب، پیام پیامبران، پیام امام بزرگوار و پیام خونهای مطهّرِ بهترین جوانان این ملت را - که در این راه ریخته شده است - به دل خودتان منتقل کنید، برای شما «نوروز» است.
۱) زاد المعاد - مفتاح الجنان، علامه مجلسی، ص ۳۲۸؛
وَ رَوَوْا فِی غَیْرِ الْکُتُبِ الْمَشْهُورَةِ قِرَاءَةَ الدُّعَاءِ التَّالِی عِنْدَ تَحْوِیلِ السَّنَةِ کَثِیراً، وَ قَالَ بَعْضُهُمْ بِقِرَاءَتِهِ ۳۶۰ مَرَّةً: یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَالِ. وَ بِرِوَایَةٍ أُخْرَی: یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ یَا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَالِ.
ای دگرگون کننده قلبها و دیدهها، ای تدبیر کننده شب و روز، ای تغییردهنده سال و حالها، حال ما را به بهترین حال تغییر ده.
مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، ص ۲۹۹ (اعمال عید نوروز).1377/01/01
لینک ثابت
مردم ایران, عزت ملی, ایمان, عزت ملت ایران, مواضع شجاعانه
ای ملت عزیز! آن عزّتی که دارید،ناشی از مواضع ایمانی وانقلابی شماست.1377/01/01
لینک ثابت
عزت ملی, استکبارستیزی, انزوای سیاسی, عزت ملت ایران
عزّت مردم در کشور ما،بر اثر روح استکبارستیزی است. این روحیه ملی، هیچ انزوایی به دنبال ندارد.1377/01/01
لینک ثابت
انزوای سیاسی, استکبارستیزی
استکبارستیزی موجب انزوای هیچ ملتی نمیشود.1377/01/01
لینک ثابت
انقلاب آمد و به دنیا نشان داد که ملت ایران، آن ملتی است که در مقابل خواستِ قدرتهای استکباری میایستد و حرف خود را میزند و اگر همهی قدرتهای استکباری نیز همدست شوند، در هیچ زمینهای نمیتوانند ارادهی خود را بر او تحمیل کنند! امروز، چه آمریکاییها بخواهند، چه نخواهند؛ چه صهیونیستها بخواهند، چه نخواهند؛ چه دشمنان این ملت بخواهند، یا نخواهند، ملت ایران در دنیا این طور شناختهشده است: ملتی قوی، مصمّم، بااراده، نترس و شجاع که خودش میاندیشد، تصمیم میگیرد و انتخاب میکند! هیچکس نمیتواند بگوید: ای دولت ایران، ای ملت ایران، رابطهات را با فلان کشور قطع کن، یا با فلان کشور، رابطه برقرار کن و یا فلانجا تجارت کن، فلانجا نکن! هیچکس نمیتواند به ما دستور بدهد. این امروز آبروی ملت ایران است.
در جنگ، این مطلب فهمیده شد. در اصلِ انقلاب، در مقابله با محاصرهی اقتصادی و در قضایای گوناگون سیاسی و دیپلماسی فهمیده شد. در همین قضیهی دادگاه میکونوس هم فهمیده شد! ما قضیه را بزرگوارانه، با سکوت برگزار کردیم و گذراندیم؛ اما حقیقتِ قضیه که جایی نمیرود. همهی اروپا باهم همدست شدند تا سرِ قضیهی دادگاه میکونوس که بنده گفته بودم «چون در این قضیه، آلمان اینگونه رفتار کرده است و سفرا رفتند، اگر سفرای دیگرمیخواهند بیایند، بیایند؛ ولی سفیر آلمان، باید بعداً بیاید. حق ندارد با آنها برگردد» این حرف را از بین ببرند، که سفیر آلمان، اگر شده با یک نفر دیگر باهم بیایند. دولت و ملت ایران ایستادند.1377/01/01
لینک ثابت
ببینید اسراف چه کار میکند! اسراف در نان، اسراف در آب، اسراف در برق، اسراف در مصالح ساختمانی، اسراف در انواع و اقسام کالاهای گوناگون، اسراف در اسباببازی بچه و در وسایل تجمّلاتی! عزیزان من! این اسراف همان کاری را با کشور میکند که دشمن میخواهد! او از آن طرف به وسیلهی نفت، بهوسیلهی تحریم اقتصادی و انواع و اقسام ضربهها بر ملت ایران ضربه وارد میکند؛ از این طرف هم خودِ ما با اسراف و صرفهجویی نکردن، ضربهی او را تکمیل میکنیم! حرف من این است.1377/01/01
لینک ثابت
مسئولین اقتصادی دولت، برنامهی کشور را طوری تنظیم میکنند که هیچگونه ضربهای بر مسائل اساسی کشور وارد نیاید. این کار را کردهاند و میکنند؛ خیلی هم خوب است. قیمت نفت، در دوران جنگ از این هم کمتر بود، ولی به خوبی گذراندیم. در زمان ریاست جمهوری بنده، قیمت نفت که امروز هر بشکهای حدود دوازده دلار است از هجده دلار به دوازده دلار رسیده است به هشت دلار، به هفت و نیم دلار رسید و گذراندیم! وقتی مسئولین بر کار خودشان مسلّط باشند و مردم را پشت سر خودشان داشته باشند، میتوانند انجام دهند. ما آن روز، جنگ را هم داشتیم که خرج جنگ هم خرج خیلی عظیمی بود پس این کافی نیست. در کنار این، مسألهی صرفهجویی مطرح است.
عزیزان من! در کشور ما، اسراف زیاد میشود! ما از چند طرف ضربهی اقتصادی میخوریم؛ از جهت نفت هم ضربهی اقتصادی میخوریم! نفت، ثروت ملت ایران و ثروت دولت است که نمایندهی ملت است اما درآمد دولت تولیدکنندهی نفت، کمتر از درآمد دولتی است که کمپانیهای نفتی آن، نفت ما را میخرند و آن دولت از آنها مالیات میگیرد! شما ببینید چه ظلم بزرگی در دنیا انجام میگیرد و اتّفاق میافتد! یعنی تجّار و کارخانهداران فلان کشور صنعتی که نفت را از خلیج فارس میخرند و به آنجا میبرند، دولت از آنها مالیات میگیرد به خاطر نفتی که آنها میخرند و وارد میکنند آن مالیاتی که او بهخاطر این نفت میگیرد، بیشتر از آن قیمتی است که دولت تولیدکننده و صادرکنندهی نفت، به خاطر فروش نفتِ خودش میگیرد! آیا این ظلم نیست؟! این ظلمی است که کشورهای صنعتی میکنند؛ اعمال نفوذی است که میکنند. این یک ضرر!
بنده از چند سال قبل دو، سه سال قبل شعار تکیه بر «اقتصاد منهای نفت» را با مسئولین کشور در میان گذاشتم؛ آنها هم انصافاً استقبال کردند. البته کار آسانی نیست. این کار در طول یک سال و دو سال و پنج سال، انجام نمیگیرد؛ باید به مرور و بتدریج انجام گیرد، که ما برای ادارهی امور کشور، برای کارهای گوناگون کشور، برای واردات و خدمات کشور، برای آموزش و پرورش و بودجهی جاری کشور، مجبور نباشیم نفت را که ذخیرهی ماست، بفروشیم و گندم، یا شیر خشک وارد کنیم! این غلط است.
چند سال است که این مطلب را به مسئولین گفتهایم؛ مسئولین هم چه در دولت قبل، و چه در دولت فعلی جدّاً این قضیه را دنبال کردند و میکنند که شاید بتوانند؛ اما کار دشوار است. این خشت کجی است که در زمان رژیم پهلوی گذاشته شده است. آن جوانانی که نمیدانند رژیم گذشته با این کشور چه کرده است، بدانند یکی از دهها کار خیانتآمیزی که کردند، این است! اقتصاد این کشور را متّکی به نفت کردند که به آسانی هم نمیشود آن را تغییر داد و دگرگون کرد! این ملت اگر بتواند، باید با صادرات گوناگون صادرات میوه، صادرات معادن گوناگونی که در این کشور هست، تولیدات صنعتی، کشاورزی و خدمات این کشور را اداره کند.
نفت، ذخیرهی همیشگی این ملت است و میماند. اوّلًا از آن برای ساخت زیربناهای ماندگار و دیگر سرمایههای اساسی کشور استفاده میشود. ثانیاً به وسیلهی قدرت نفت، ملت ایران میتواند در صحنهی سیاست بینالمللی، ابراز قدرت کند. یکوقت اعلان کند که من میخواهم نفتم را شش ماه نفروشم! همهی دنیا را تحت تأثیر قرار میدهد؛ همهی سیاستها را تحت تأثیر قرار میدهد. یا بگوید میخواهم این قدر کم کنم، یا این قدر زیاد کنم! این در طول زمان انجام میگیرد. پس از این طرف، ملت ایران ضرر میکند، از آن طرف هم مسئولین کشور، همین پول نفت را به خاطر نیاز کشور میدهند و گندم وارد میکنند! بعد وقتیکه این گندم وارد میشود، وقتیکه آرد میشود، نان میشود و پا به سفرهی من و شما میگذارد، آنجا ضایع میشود! امروز ما آن مقداری که از ضایعات نان ضرر میبینیم از هیچ ضایعهی مادّیای ضرر نمیبینیم! یعنی همین نان خشکی که از خانهی من و شما خارج میشود که به نظر ما هم هیچ نمیآید معادل بخش عظیمی از قیمت گندم وارداتی ماست! این مطلب را دولتیها مسئولین میگویند؛ امنای من و شما میگویند!1377/01/01
لینک ثابت
یک عدّه میخواهند وانمود کنند که ما اصلًا دشمن نداریم! یک عدّه میخواهند وانمود کنند که اصلًا توطئهای علیه ملت ایران نیست! مینویسند دیگر؛ اینها هم رفیقهای همانها هستند! در روزنامهها مینویسند و گاهی در سخنرانیها میگویند که اصلًا توطئهای وجود ندارد؛ خیالات است که شما میکنید، خیالات است! نه؛ دشمن از همه طرف توطئه میکند! قیمت نفتی که متأسّفانه بیشترین منبع درآمد ملت و دولت ایران است، امسال تقریباً به دوسوم بلکه شاید کمتر رسیده است. من نمیگویم که هدف از این کار، فقط ایران است؛ نه. ایران و غیر ایران، هدفند! نمیگویم که این کار را فقط دشمنان کردند. دشمنان هم کردهاند، متأسّفانه دوستان نادان و بیتوجّه هم به آنها کمک کردند و این کارِ بد انجام گرفت.1377/01/01
لینک ثابت