این ملت مؤمن، این استان جوان، این دلهای پرمحبت، این دستهای کاری و قوی و این روحهای مطمئن، باید بتوانند در این بخش از کشور، هم از لحاظ معنوی و فرهنگی و دینی، هم از لحاظ اقتصادی، هم از لحاظ مسائل اجتماعی، و هم بر لب تنگهی حساس هرمز - این آبراه عظیم جهانی که چشم همهی قدرتمندان عالم به آن است - بهرهمند شوند. مردمی هوشیار، جوانانی مصمم، پنجههایی قوی و نیرومند، زنان و مردانی که دلشان از عشق به میهن و فداکاری برای اسلام میتپد، در این نقطهی حساس گوش به زنگ باشند؛ دوست را بشناسند، دشمن را بشناسند و وظیفه را بفهمند. پیشرفت همه جانبهی این استان، به امنیت این کشور هم - به طور مستقیم و غیرمستقیم - ارتباط پیدا میکند، که باید به فضل پروردگار همهی این کارها انجام گیرد. البته نقش شما آحاد مردم، بخصوص نقش جوانان و بالاخص نقش کسانی که از آنها انتظار تخصص و مهارت و آمادگیهای گوناگون برای کارهای مختلف هست، بسیار حساس و تعیینکننده خواهد بود.
عزیزان من! جوانان استان هرمزگان! روحانیون محترم! قشرهای مختلف! شما بر لب این آبراه مهم - تنگهی هرمز - و در ساحل هزار کیلومتری خلیجفارس، باید این حقایق را خوب بدانید. بدانید که در نزدیکی شما چه میگذرد. بدانید که تهدید دشمن یعنی چه. بدانید که دشمن اسلام و دشمن ملتها و دشمن استقلال و آزادی کشورها، اگر به کشوری هم تعرّض نمیکند، نه از باب این است که نمیخواهد؛ از باب این است که نمیتواند. هیچ قدرت مادّیای در دنیا وجود ندارد که بتواند با ملت ایران، با این ملت یکپارچه و مستحکم و مؤمن و با این احساسات صمیمانهی بین مسؤولان و ملت مبارزه کند و بر آن فائق آید. هر کس با چنین ملتی مبارزه کند، محکوم به شکست است. هر کس با چنین کشور و ملت و حکومتی دربیفتد، محکوم به هزیمت است. با مردمی که خدا را یاری میکنند، اسلام را یاری میکنند، به قرآن عمل میکنند، در سرنوشت خود حاکمند، قدر آزادی و استقلال را میدانند، در صحنه حضور دارند و مسائل را تحلیل میکنند، هر کس مواجه شود و مقابله کند، خودش شکست خواهد خورد و این ملت پیروز خواهد شد.
1376/11/28
لینک ثابت
ملت ایران و نظام مقدّس جمهوری اسلامی، با موضعگیری خود در مقابل امریکا، از اوّل انقلاب تا امروز نشان داده است که امریکا را خوب میشناسد؛ چهرهی شیطنتبار مستکبران حاکم بر کشور امریکا را خوب شناخته و خوب تشخیص داده است. حقیقتاً آنطور که امام فرمود: «امریکا شیطان بزرگ است»، این شیطنت علیه ملتهاست.
بنابراین، آنچه گفتیم، نه فقط در چارچوب کشور ایران، که برای افکار عمومی جهان قابل فهم و قابل قبول و منطقی است. بر طبق چنین پشتوانهی استدلال و منطق محکمی، ما با حضور امریکا در خلیجفارس و با حملهی نظامیاش به عراق مخالفیم. البته این به معنای تأیید کارها و سیاستها و روشهای رژیم بعثی عراق نیست؛ همه هم این را میدانند.1376/11/28
لینک ثابت
من بارها گفتهام که دشمنان کشور، تبلیغاتچیها و بوقهای وابسته به استعمار، اگر دیدند در واقعیت نمیشود اثر گذاشت، سعی میکنند در فضای ذهنی اثر بگذارند؛ ذهنها را خراب کنند و دلها را مأیوس نمایند. حقیقت غیر از آن چیزی است که تبلیغاتچیهای استکبار میگویند. حقیقت، حرکت صحیح کشور به سمت اهداف است. البته در این دنیای ظلم و در این دنیای استکبار، پیمودن این راه آسان نیست؛ دشوار است. هر کس مسؤولیت میپذیرد، این دشواری را هم باید قبول کند، که بحمداللَّه قبول کردهاند، حرکت میکنند و با همهی سختیها دست از تلاش بر نمیدارند. همدلی ملت و دولت، و وحدت صفوف ملت، یکی از شرطهای اساسی کار است. این را باید حفظ کنید و نگذارید دشمنان بین شما تفرقه بیندازند: «واعتصموا بحبل اللَّه جمیعاً ولاتفرقوا».1376/11/28
لینک ثابت
بر زبان بودن حقوق بشر و دخالت نظامی در کشورها توسط آمریکا
نکتهی دوم در قضیهی و محکومیت حمله به عراق این است که امریکا با این حمله، دخالت و حضور خشن و زورمدارانهی خود در کشورها و در مسائل جهانی را به صورت یک قاعده و رویّه درمیآورد. به چه دلیل؟ با چه مجوزی؟ شما مگر چه کاره هستید؟! مگر امریکا ژاندارم جهان است؟! من دو سال قبل از این گفتم، آن چیزی که تهِ دلِ قدرتمداران امریکایی است و گاهی هم بر زبان جاری میکنند، این است که همهی دنیا یک امپراتوری بزرگ است؛ امپراتور آن هم امریکاست! ارادهی ملتها، حق انتخاب ملتها و آزادی ملتها، از نظر آنها افسانه و بیارزش است! حقوق بشر را بر زبان جاری میکنند؛ اما در دل آن را قبول ندارند: «یقولون بأفواههم مالیس فی قلوبهم(1)». امریکا با چه مجوّزی به خود حق میدهد که نسبت به مسألهی عراق یا رژیم عراق یا ملت عراق تصمیم بگیرد؛ آن هم تصمیمی خونین که به معنای دخالت نظامی است؟! برای چه؟ برای اینکه حضور خود را در خلیجفارس تأمین کند؛ برای اینکه سلاحهای جدیداً ساخته شدهی خود را بر روی مردم بیگناه عراق آزمایش کند! عجب دنیایی است! عجب فرهنگ جنایتکارانه و زورمدارانهای است! سلاحها باید آزمایش شوند! سلاحهای جدید باید یک جا عمل کنند، تا اینها عملکردش را ببینند! این بشود یکی از موجبات حملهی نظامی به یک ملت و یک کشور!1376/11/28
1 )
سوره مبارکه آل عمران آیه 167
وَلِيَعلَمَ الَّذينَ نافَقوا ۚ وَقيلَ لَهُم تَعالَوا قاتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَوِ ادفَعوا ۖ قالوا لَو نَعلَمُ قِتالًا لَاتَّبَعناكُم ۗ هُم لِلكُفرِ يَومَئِذٍ أَقرَبُ مِنهُم لِلإيمانِ ۚ يَقولونَ بِأَفواهِهِم ما لَيسَ في قُلوبِهِم ۗ وَاللَّهُ أَعلَمُ بِما يَكتُمونَ
ترجمه:
و نیز برای این بود که منافقان شناخته شوند؛ آنهایی که به ایشان گفته شد: «بیایید در راه خدا نبرد کنید! یا (حداقل) از حریم خود، دفاع نمایید!» گفتند: «اگر میدانستیم جنگی روی خواهد داد، از شما پیروی میکردیم. (اما میدانیم جنگی نمیشود.)» آنها در آن هنگام، به کفر نزدیکتر بودند تا به ایمان؛ به زبان خود چیزی میگویند که در دلهایشان نیست! و خداوند از آنچه کتمان میکنند، آگاهتر است.
لینک ثابت
حفظ وحدت در راه ایجاد جامعهی نمونهی اسلامی
من بارها گفتهام که دشمنان کشور، تبلیغاتچیها و بوقهای وابسته به استعمار، اگر دیدند در واقعیت نمیشود اثر گذاشت، سعی میکنند در فضای ذهنی اثر بگذارند؛ ذهنها را خراب کنند و دلها را مأیوس نمایند. حقیقت غیر از آن چیزی است که تبلیغاتچیهای استکبار میگویند. حقیقت، حرکت صحیح کشور به سمت اهداف است. البته در این دنیای ظلم و در این دنیای استکبار، پیمودن این راه آسان نیست؛ دشوار است. هر کس مسؤولیت میپذیرد، این دشواری را هم باید قبول کند، که بحمداللَّه قبول کردهاند، حرکت میکنند و با همهی سختیها دست از تلاش بر نمیدارند. همدلی ملت و دولت، و وحدت صفوف ملت، یکی از شرطهای اساسی کار است. این را باید حفظ کنید و نگذارید دشمنان بین شما تفرقه بیندازند: «واعتصموا بحبل اللَّه جمیعاً ولاتفرقوا».(1)
امروز بعد از هزاروچهارصد سال، همهی آیات قرآن زنده است؛ همهی آیات قرآن با ندای بلند خطاب به ماست. شاید یکی از زندهترین و برجستهترین کلمات الهی، همین آیهی شریفه است: «واعتصموا بحبل اللَّه جمیعاً ولاتفرقوا»؛ همه با هم به ریسمان الهی چنگ بزنید و متفّرق نشوید. وحدت در سایهی پیروزی از احکاماللَّه، وحدت در زیر سایهی قرآن، وحدت در راه هدفهای الهی، وحدت در راه ایجاد جامعهی نمونهی اسلامی. ما در راه آن به حرکت در آمدهایم؛ اما هنوز تا سرمنزل، فاصلهی زیادی داریم. باید برویم تا به جامعهی نمونهی اسلامی برسیم.1376/11/28
1 )
سوره مبارکه آل عمران آیه 103
وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللَّهِ جَميعًا وَلا تَفَرَّقوا ۚ وَاذكُروا نِعمَتَ اللَّهِ عَلَيكُم إِذ كُنتُم أَعداءً فَأَلَّفَ بَينَ قُلوبِكُم فَأَصبَحتُم بِنِعمَتِهِ إِخوانًا وَكُنتُم عَلىٰ شَفا حُفرَةٍ مِنَ النّارِ فَأَنقَذَكُم مِنها ۗ كَذٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُم آياتِهِ لَعَلَّكُم تَهتَدونَ
ترجمه:
و همگی به ریسمان خدا [= قرآن و اسلام، و هرگونه وسیله وحدت]، چنگ زنید، و پراکنده نشوید! و نعمت (بزرگِ) خدا را بر خود، به یاد آرید که چگونه دشمن یکدیگر بودید، و او میان دلهای شما، الفت ایجاد کرد، و به برکتِ نعمتِ او، برادر شدید! و شما بر لبِ حفرهای از آتش بودید، خدا شما را از آن نجات داد؛ این چنین، خداوند آیات خود را برای شما آشکار میسازد؛ شاید پذیرای هدایت شوید.
لینک ثابت
به خاطر تسویهحساب دو دولت با یکدیگر، الآن چند سال است که بر اثر محاصرهی اقتصادی امریکا نسبت به عراق، مردم عراق در سختترین شرایط زندگی میکنند؛ بچهها شیر ندارند، مادران نان ندارند، پدران کار ندارند. ملت مرفّه و نسبتاً ثروتمندی مثل ملت عراق، الآن چند سال است که به خاطر محاصرهی اقتصادی امریکا و بعضی از همپیمانانش، به یک ملت محتاج نان شب تبدیل شده است! چقدر خانوادهها در فشار زندگی میکنند؛ چقدر کودکانی که دچار بیمارهای صعبالعلاج میشوند؛ چقدر خانوادههایی که جواب بچههایشان را که از گرسنگی گریه میکنند، نمیتوانند بدهند. اینها انسانی است؟! اینها با ادّعای طرفداری از حقوق بشر سازگار است؟! این مصیبت چندساله کم است که بعد از حد اقل دو مرتبه تهاجم نظامی به عراق، بار دیگر اعلام میکنند که میخواهند به عراق حمله کنند! ملت عراق با این حملهای که ممکن است پیش آید، یقیناً مظلوم واقع خواهد شد و خون مردم به گردن تصمیمگیرندگان امریکایی است.1376/11/28
لینک ثابت
آن دولتی که ادّعا میکند طرفدار حقوق بشر است و گاهی برای یک مُجرم سیاسی یا یک قاچاقچی که در ایران محاکمه میشود، وابستگانش، یا خودش و یا همفکرانش، جنجال به راه میاندازند، یا در مسائل جهانی به این بهانه دخالت میکنند، کشتار مردم بیدفاع و غیرنظامی در عراق و غیرعراق برایش کماهمیت است. اخیراً اعلام کردهاند که ممکن است در حملهی نظامی امریکا به عراق، هزار و پانصد نفر کشته شوند! البته رقمی که اظهار شده است، یقیناً خیلی کمتر از رقم کسانی است که در معرض تهدید قرار میگیرند. چه کسی میتواند بگوید که هزار و پانصد نفر کشته خواهند شد؟ ممکن است پانزده هزار نفر کشته شوند. ممکن است بیشتر یا کمتر کشته شوند. تازه هزار و پانصد نفر انسان بیگناه هم عدد کمی نیست!
به خاطر تسویه حساب دو دولت با یکدیگر، الان چند سال است که بر اثر محاصرهی اقتصادی امریکا نسبت به عراق، مردم عراق در سختترین شرایط زندگی میکنند؛ بچهها شیر ندارند، مادران نان ندارند، پدران کار ندارند. ملت مرّفه و نسبتاً ثروتمندی مثل ملت عراق، الان چند سال است که به خاطر محاصرهی اقتصادی امریکا و بعضی از همپیمانانش، به یک ملت محتاج نان شب تبدیل شده است! چقدر خانوادهها در فشار زندگی میکنند؛ چقدر کودکانی که دچار بیمارهای صعبالعلاج میشوند؛ چقدر خانوادههایی که جواب بچههایشان را که از گرسنگی گریه میکنند، نمیتوانند بدهند. اینها انسانی است؟! اینها با ادّعای طرفداری از حقوق بشر سازگار است؟! این مصیبت چند ساله کم است که بعد از حداقل دو مرتبه تهاجم نظامی به عراق، بار دیگر اعلام میکنند که میخواهند به عراق حمله کنند! ملت عراق با این حملهای که ممکن است پیش آید، یقیناً مظلوم واقع خواهد شد و خون مردم به گردن تصمیمگیرندگان امریکایی است.
نکتهی دوم در قضیهی و محکومیت حمله به عراق این است که امریکا با این حمله، دخالت و حضور خشن و زورمدارانهی خود در کشورها و در مسائل جهانی را به صورت یک قاعده و رویّه درمیآورد. به چه دلیل؟ با چه مجوزی؟ شما مگر چه کاره هستید؟! مگر امریکا ژاندارم جهان است؟! من دو سال قبل از این گفتم، آن چیزی که تهِ دلِ قدرتمداران امریکایی است و گاهی هم بر زبان جاری میکنند، این است که همهی دنیا یک امپراتوری بزرگ است؛ امپراتور آن هم امریکاست! ارادهی ملتها، حق انتخاب ملتها و آزادی ملتها، از نظر آنها افسانه و بیارزش است! حقوق بشر را بر زبان جاری میکنند؛ اما در دل آن را قبول ندارند: «یقولون بأفواههم مالیس فی قلوبهم». امریکا با چه مجوّزی به خود حق میدهد که نسبت به مسألهی عراق یا رژیم عراق یا ملت عراق تصمیم بگیرد؛ آن هم تصمیمی خونین که به معنای دخالت نظامی است؟! برای چه؟ برای اینکه حضور خود را در خلیجفارس تأمین کند؛ برای اینکه سلاحهای جدیداً ساخته شدهی خود را بر روی مردم بیگناه عراق آزمایش کند! عجب دنیایی است! عجب فرهنگ جنایتکارانه و زورمدارانهای است! سلاحها باید آزمایش شوند! سلاحهای جدید باید یک جا عمل کنند، تا اینها عملکردش را ببینند! این بشود یکی از موجبات حملهی نظامی به یک ملت و یک کشور! اینها چطور ادّعا میکنند که مسائل مربوط به انسانها را میشناسند و یا به آنها اندک علاقهای دارند؟! برای اینها آنچه مطرح نیست، انسان است؛ آنچه مطرح است، قدرت خودشان است. حضور امریکا در خلیجفارس و حملهی آمریکا به عراق یا به هر نقطهی دیگر در این منطقه، اوّلاً موجب ناامنی و موجب فتنه است؛ ثانیاً موجب به هم انداختن دولتهای منطقه است؛ ثالثاً برای تقویت صهیونیستها و رژیم صهیونیستی این اقدامات سازماندهی میشود. میخواهند جا پای عاملِ خودشان - نظام صهیونیستی - را در منطقه محکم کنند.1376/11/28
لینک ثابت
قوه مجریه, اختلافافکنی, وحدت, حفظ وحدت, وحدت ملت و دولت
همدلی ملت و دولت، و وحدت صفوف ملت، یکی از شرطهای اساسی کار است. این را باید حفظ کنید و نگذارید دشمنان بین شما تفرقه بیندازند.1376/11/28
لینک ثابت
جوان, سازندگی کشور, دشمن, نیروی انسانی
من به جوانان عزیز عرض کنم که برای سازندگی کشور، نیروی کار، خیلی مهّم است. دشمن سعی میکند نیروی کار را از ملّت ایران بگیرد.1376/11/28
لینک ثابت
نیروی جوان و جمعیت جوان کشور، برای یک ملت خیلی ارزنده است.1376/11/28
لینک ثابت
خدا را سپاسگزاریم که انقلاب عظیم اسلامی و نظام مقدّس جمهوری اسلامی، قدر این مردم و قدر این سرزمین را شناخت. از قبل از انقلاب در همین شهر، مردم مؤمن، جوانان پرشور، در خطّ انقلاب و امام، اقدامات مؤثری داشتند که بجاست من از شهید «حقّانی» آن روحانی سختکوش و علاقهمند که مقداری از عمر خود را در اینجا گذراند و قبل از انقلاب سازماندهی مبارزات را کرد، یاد کنم.1376/11/28
لینک ثابت
تاریخچه مجاهدت مردم بندرعباس در طول تاریخ معاصر ایران
شاید در میان شهرهای کشورمان، غیر از بندرعبّاس، شهری نداشته باشیم که تاریخچهی بنای آن همراه با مبارزهی قهرمانانهی مردمی با خارجیان باشد و اساساً شهر بر این اساس شکل گرفته باشد. اگر هم باشد، بسیار معدود است. شهر بندرعبّاس، از آغاز بر اساس مبارزه با اشغالگران پرتغالی شکل گرفت؛ بیگانگانی که طبق عادت همهی استعمارگران، محلّ و زمین و دریا و امکانات و بلکه مردم را متعلّق به خود و مملوک خود خیال میکردند. از آن سر عالم، گروهی اروپایی آمده بودند و منطقهی حسّاس تنگهی هرمز و لبِ این آبراه عظیم تجاریِ جهانی و تاریخی را اشغال کرده بودند. تقریباً چهارصد سال قبل، مردم ایران با فرماندهی فرماندهان غیور و میهندوست و بیگانهگریز، توانستند این پایگاه مهم را که متعلّق به خودشان بود، از دست بیگانه خارج کنند و از آن وقت اینجا شد بندرعباس؛ به عنوان یک شهر، به عنوان یک پایگاه اساسی و حسّاس برای هم تجارت و هم نظارت بر این آبراه عظیم و مهّم جهانی. بعد از آن، انگلیسیها و هلندیها و انواع و اقسام بیگانگان، در این منطقه بساط حاکمیت و زورگویی خودشان را گستردند. بالاخره ملت ایران بر همهی آنها فائق آمده و این منطقه و این ساحل حسّاس، به صاحبان حقیقی و اصلی آن متعلّق شده است.1376/11/28
لینک ثابت
مطرح بودن بندرعباس به عنوان یک تبعیدگاه برای رژیم پهلوی
عزیزان من! تا قبل از انقلاب، از این استعدادهای مردمی و از این استعدادهای طبیعی و سرزمینی [بندرعباس]- چه در خشکی و چه در دریا - استفاده به قدر شایسته که هیچ، حتّی استفادهی کمتر از حدّ شایسته هم نمیشد. این شهرِ حسّاس و این مرکز مهم، به عنوان یک تبعیدگاه برای رژیم گذشته مطرح بود - تبعیدگاهِ اشرار، چاقوکشها از اطراف دنیا و از اطراف کشور - اما زنده کردن امکانات عظیم این شهر و این منطقه، مورد توجّه نبود. اینکه ملاحظه میکنید از بعد از انقلاب شکوهمند اسلامی، با این همه فعّالیتی که شده است و این همه سرمایهگذاری و تلاش و سازندگی، هنوز چهرهی استان نتوانسته است غبار محرومیت را بشوید، به خاطر آن جفای تاریخی است که در طول دهها سال در دوران طاغوت بر این شهر و دیگر شهرهای این استان رفته است.1376/11/28
لینک ثابت
از روز اوّل انقلاب هم تا امروز، مردم این استان برای انقلاب، برای نظام جمهوری اسلامی، در همه مقاطع حسّاس، در جنگ، در سازندگی، در تظاهرات عمومی، در انتخابات و در هر جایی که حضور مردم معنا میدهد، به بهترین وجهی حضور خودشان را نشان دادهاند. برادران شیعه و سنّی، کنار هم و دست در دست هم، دور از تشنّجی که دشمن همیشه خواسته است میان برادران مسلمان به وجود آورد، در کنار یکدیگر، هم کار کردهاند، هم به مبارزه پرداختهاند و هم در دفاع هشت ساله شرکت جُستهاند.1376/11/28
لینک ثابت
با مردمی كه خدا را یاری میكنند، اسلام را یاری میكنند، به قرآن عمل میكنند، در سرنوشت خود حاكمند، قدر آزادی و استقلال را میدانند، در صحنه حضور دارند و مسائل را تحلیل میكنند، هر كس مواجه شود و مقابله كند، خودش شكست خواهد خورد و این ملت پیروز خواهد شد.1376/11/28
لینک ثابت
خدا را سپاسگزاریم كه انقلاب عظیم اسلامی و نظام مقدّس جمهوری اسلامی، قدر این مردم و قدر این سرزمین را شناخت. از قبل از انقلاب در همین شهر، مردم مؤمن، جوانان پرشور، در خطّ انقلاب و امام، اقدامات مؤثری داشتند كه بجاست من از شهید «حقّانی» آن روحانی سختكوش و علاقهمند كه مقداری از عمر خود را در اینجا گذراند و قبل از انقلاب سازماندهی مبارزات را كرد، یاد كنم.1376/11/28
لینک ثابت