در مقابلهی با متخلف، نباید کوتاهی و اغماض کرد، تا کسانی که از آن تخلف زیان میبینند، امیدوار شوند. وقتی ما میگوییم دستگاه - چه دستگاه قضایی، چه دستگاه قانونگذاری و چه دستگاه انتظامی و غیره - با کسانی که با ثروتهای عمومی بازی میکنند و برای دست انداختن به درآمدهای ناپاک و نامشروع حدی قائل نیستند، باید برخورد کند، به خاطر این است. کسانی هستند که تلاش میکنند و حقیقتا در صدد این هستند که طبقهی ممتازهی جدیدی در نظام جمهوری اسلامی به وجود آورند. به خاطر انتخابها و انتصابها و زرنگیها و دست و پاداریها و مشرف بودن بر مراکز ثروت، و از طریق نامشروعی که با زرنگی آن را یاد گرفتهاند، به اموال عمومی دست بیندازند و یک طبقهای جدید - طبقهی ممتازان و مرفهان بیدرد - درست کنند. نظام اسلامی، با مرفهان بیدرد و معارض و مخل، آنطور برخورد سختی کرد؛ حال از درون شکم نظام اسلامی، یک طبقهی مرفه بیدرد جدید طلوع کند! مگر این شدنی است؟! به فضل پروردگار، مخلصان انقلاب و اسلام نخواهند گذاشت که چنین انحرافهای بزرگی به وجود آید. وقتی ما میگوییم که باید با طبقهی بهرهمندان از پولهای حرام مقابله شود، فورا یک عده نگران میشوند که امنیت سرمایهگذاری در جمهوری اسلامی به خطر افتاد! نه؛ امنیت سرمایهگذاری و امنیت تلاش اقتصادی به خطر نمیافتد، این کمک به آن سرمایهگذاریهاست. دستگاه قضایی، دستگاه قانونگذاری و دستگاههای گوناگون کشور، با متخلف برخورد میکنند، نه با غیر متخلف. کسی که متخلف نیست، چرا بترسد؟ کسی که متخلف است و میترسد، بگذار بترسد و احساس ناامنی کند. در نظام اسلامی، آدم گناهکار باید احساس ناامنی کند. هر نظامی که در آن بیگناهان بترسند که مبادا مورد تعرض قرار گیرند و گناهکاران عمده احساس آسایش و آرامش کنند، آن نظام، نظام منحرفی است. نباید بگذاریم نظام ما اینگونه شود. در نظام اسلامی، متخلف و گناهکار و متخطی - هر که هست - باید احساس نگرانی کند و بداند که پنجهی عدالت، دیر یا زود گریبان او را خواهد چسبید.1376/04/25
لینک ثابت
شعار عدالت اجتماعی نیز همینطور است. اهتمام به مسألهی عدالت اجتماعی در کشور، نباید یک لحظه کاستی بگیرد. البته این قضیه، قضیهی شعاری نیست، با گفتن هم مسأله تمام نمیشود؛ همهی دستگاهها باید تلاش کنند. همین کارهایی که امروز در کشور انجام میگیرد، همه لازم است و باید انجام گیرد؛ منتها جهت اینها باید جهت تأمین عدالت اجتماعی باشد. از مسؤولان اجرایی، تا مسؤولان قضایی، تا قانونگذاران، تا روحانیان، تا گویندگان، تا روزنامهنگاران، تا روشنفکران و دیگران، همه باید این را وظیفهی خودشان بدانند. اگر جهتگیری عدالت اجتماعی در کشور ضعیف شود، هر کاری در کشور انجام گیرد، به زیان طبقات ضعیف و عامهی مردم و به سود یک عدهی معدود زرنگها و گردنکلفتها و دست و پادارها و قانوندانهای قانونشکن که راههای قانون را بلدند و قانونشکنی را هم میدانند، تمام خواهد شد. مجموعهای از این کارها به عهدهی همه است؛ بخشی از آن هم که قابل اهمیت است، به عهدهی شما عزیزان نیروی انتظامی است. راه اصلاح و تکمیل و گسترش کیفی و همچنین به قدر لازم، گسترش کمی را با جدیت و قدرت دنبال کنید؛ همانگونه که بحمدالله چندی است احساس میشود که در نیروی انتظامی واقعا حرکتی محسوس است.1376/04/25
لینک ثابت
به عزیزترین مقدسات اسلام اهانت میشود، از اطراف دنیای اسلام سر و صدا بلند میشود؛ اما امریکاییها دو کلمه اظهار تأسف میکنند! عجب! اظهار تأسف خشک و خالی بیارزش در مقابل یک حرکت عظیم اسلامی به این صورت! علمای بلاد اسلام، روشنفکران و تودههای مردم در مقابل این اهانت صهیونیستها به هیجان آمدند - کار به ماهیت قضایا ندارم؛ حرکت دنیای اسلام حادثهی مهمی است - آن وقت آنها در مقابل این حرکت عظیم مردم، فقط اظهار تأسف میکنند؛ عوض اینکه در رفتار و حمایت خود از صهیونیستهای ظالم و سفاک و قانونشکن، اندکی تجدیدنظر کنند! این، بیاعتنایی به انسانیت و ارزشهای انسانی و خواست مجموعهی عظیم انسانی نیست؟! ادعای طرفداری از انسان هم میکنند! امروز شعار عدالت اجتماعی، شعار غریب و مظلومی در دنیاست. این پرچم هم در دست شماست؛ همچنان که امروز پرچم دفاع از ارزشهای معنوی در دست ملت ایران است. البته در میان ملتها خیلی طرفدار دارید؛ بخصوص در میان ملتهای اسلامی، خیلیها دلشان برای این شعارها و این حرکت عمومی ملت ایران میتپد؛ ولی دولتها و حکومتها حکم دیگری دارند.
شعار عدالت اجتماعی نیز همینطور است. اهتمام به مسألهی عدالت اجتماعی در کشور، نباید یک لحظه کاستی بگیرد. البته این قضیه، قضیهی شعاری نیست، با گفتن هم مسأله تمام نمیشود؛ همهی دستگاهها باید تلاش کنند. همین کارهایی که امروز در کشور انجام میگیرد، همه لازم است و باید انجام گیرد؛ منتها جهت اینها باید جهت تأمین عدالت اجتماعی باشد. از مسؤولان اجرایی، تا مسؤولان قضایی، تا قانونگذاران، تا روحانیان، تا گویندگان، تا روزنامهنگاران، تا روشنفکران و دیگران، همه باید این را وظیفهی خودشان بدانند. اگر جهتگیریِ عدالت اجتماعی در کشور ضعیف شود، هر کاری در کشور انجام گیرد، به زیان طبقات ضعیف و عامّهی مردم و به سود یک عدّهی معدود زرنگها و گردنکلفتها و دست و پادارها و قانوندانهای قانونشکن که راههای قانون را بلدند و قانونشکنی را هم میدانند، تمام خواهد شد.1376/04/25
لینک ثابت
در مقابلهی با متخلف، نباید کوتاهی و اغماض کرد، تا کسانی که از آن تخلف زیان میبینند، امیدوار شوند. وقتی ما میگوییم دستگاه - چه دستگاه قضایی، چه دستگاه قانونگذاری و چه دستگاه انتظامی و غیره - با کسانی که با ثروتهای عمومی بازی میکنند و برای دست انداختن به درآمدهای ناپاک و نامشروع حدی قائل نیستند، باید برخورد کند، به خاطر این است. کسانی هستند که تلاش میکنند و حقیقتا در صدد این هستند که طبقهی ممتازهی جدیدی در نظام جمهوری اسلامی به وجود آورند. به خاطر انتخابها و انتصابها و زرنگیها و دست و پاداریها و مشرف بودن بر مراکز ثروت، و از طریق نامشروعی که با زرنگی آن را یاد گرفتهاند، به اموال عمومی دست بیندازند و یک طبقهای جدید - طبقهی ممتازان و مرفهان بیدرد - درست کنند. نظام اسلامی، با مرفهان بیدرد و معارض و مخل، آنطور برخورد سختی کرد؛ حال از درون شکم نظام اسلامی، یک طبقهی مرفه بیدرد جدید طلوع کند! مگر این شدنی است؟! به فضل پروردگار، مخلصان انقلاب و اسلام نخواهند گذاشت که چنین انحرافهای بزرگی به وجود آید. وقتی ما میگوییم که باید با طبقهی بهرهمندان از پولهای حرام مقابله شود، فورا یک عده نگران میشوند که امنیت سرمایهگذاری در جمهوری اسلامی به خطر افتاد! نه؛ امنیت سرمایهگذاری و امنیت تلاش اقتصادی به خطر نمیافتد، این کمک به آن سرمایهگذاریهاست. دستگاه قضایی، دستگاه قانونگذاری و دستگاههای گوناگون کشور، با متخلف برخورد میکنند، نه با غیر متخلف. کسی که متخلف نیست، چرا بترسد؟ کسی که متخلف است و میترسد، بگذار بترسد و احساس ناامنی کند. در نظام اسلامی، آدم گناهکار باید احساس ناامنی کند. هر نظامی که در آن بیگناهان بترسند که مبادا مورد تعرض قرار گیرند و گناهکاران عمده احساس آسایش و آرامش کنند، آن نظام، نظام منحرفی است. نباید بگذاریم نظام ما اینگونه شود. در نظام اسلامی، متخلف و گناهکار و متخطی - هر که هست - باید احساس نگرانی کند و بداند که پنجهی عدالت، دیر یا زود گریبان او را خواهد چسبید. سرپنجهی عدالت باید قوی باشد. دستگاه قضایی باید قوی باشد. نیروی انتظامی در چارچوبی که قانون برای او معین کرده است، باید قوی باشد. قوت و اقتدار و سرپنجهی پولادین با مردم ضعیف بد است؛ دست خشن، هنگام چیدن گلبرگ مضر است؛ اما هنگام جابهجا کردن صخرهها لازم است. بگذارید آدمهایی که متخلفند، احساس ناامنی کنند. از چه میترسید؟ میگویند قانون نداریم. من به مجلس شورای اسلامی عرض میکنم: نمایندگان محترم! اگر قوهی قضاییه و دستگاه انتظامی، برای مقابله با ثروتهای بادآورده دچار کمبود قانونند، در اسرع وقت برایشان قانون فراهم کنید. من احتمال میدهم که در مواردی کمبود قانون باشد؛ چون پیش آمده و دیدهایم.1376/04/25
لینک ثابت
اجرای قسط و عدل واجبترین و اولین کار نظام اسلامی
نظام اسلامی، نظام عدالت است. شما که آرزومند و مشتاق ظهور خورشید مهدویّت در آخرالزّمان هستید و الان حدود هزارودویست سال است که ملت اسلام و شیعه در انتظار ظهور مهدی موعود عجلاللَّهتعالی فرجهالشریف و جعلنااللَّه فداه است، چه خصوصیتی برای آن بزرگوار ذکر میکنید؟ «الذّی یملأ اللَّه به الارض قسطاً و عدلاً».(1) نمیگویید که «یملأ اللَّه بهالارض دیناً». این، نکتهی خیلی مهمّی است. چرا به این نکته توجّه نمیکنیم؟ اگر چه قسط و عدل متعلّق به دین است، اما هزار سال است که امّت اسلامی برای قسط و عدل دعا میکند. این نظام اسلامی به وجود آمده است؛ اوّلین کارش اجرای قسط و عدل است. قسط و عدل، واجبترین کارهاست. ما رفاه را هم برای قسط و عدل میخواهیم. کارهای گوناگون - مبارزه، جنگ، سازندگی، توسعه - را برای قسط و عدل میخواهیم؛ برای اینکه در جامعه عدالت برقرار شود، همه بتوانند از خیرات جامعه استفاده کنند و عدّهای محروم و مظلوم واقع نشوند. در محیط قسط و عدل است که انسانها میتوانند رشد کنند، به مقامات عالی بشری برسند و کمال انسانی خودشان را به دست آورند. قسط و عدل، یک مقدّمهی واجب برای کمال نهایی انسان است. چطور میشود به این قضیه بیاعتنایی کرد.1376/04/25
1 )
كمال الدين و تمام النعمة ، شیخ صدوقج1ص 258 ح 3
حَدَّثَنِی جَبْرَئِيلُ عَنْ رَبِّ الْعِزَّةِ جَلَّ جَلَالُهُ أَنَّهُ قَالَ مَنْ عَلِمَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا وَحْدِی وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدِی وَ رَسُولِی وَ أَنَّ عَلِيَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ خَلِيفَتِی وَ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِهِ حُجَجِی أُدْخِلُهُ الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِی وَ نَجَّيْتُهُ مِنَ النَّارِ بِعَفْوِی وَ أَبَحْتُ لَهُ جِوَارِی وَ أَوْجَبْتُ لَهُ كَرَامَتِی وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْهِ نِعْمَتِی وَ جَعَلْتُهُ مِنْ خَاصَّتِی وَ خَالِصَتِی إِنْ نَادَانِی لَبَّيْتُهُ وَ إِنْ دَعَانِی أَجَبْتُهُ وَ إِنْ سَأَلَنِی أَعْطَيْتُهُ وَ إِنْ سَكَتَ ابْتَدَأْتُهُ وَ إِنْ أَسَاءَ رَحِمْتُهُ وَ إِنْ فَرَّ مِنِّی دَعَوْتُهُ وَ إِنْ رَجَعَ إِلَيَّ قَبِلْتُهُ وَ إِنْ قَرَعَ بَابِی فَتَحْتُهُ وَ مَنْ لَمْ يَشْهَدْ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا وَحْدِی أَوْ شَهِدَ بِذَلِكَ وَ لَمْ يَشْهَدْ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدِی وَ رَسُولِی أَوْ شَهِدَ بِذَلِكَ وَ لَمْ يَشْهَدْ أَنَّ عَلِيَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ خَلِيفَتِی أَوْ شَهِدَ بِذَلِكَ وَ لَمْ يَشْهَدْ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِهِ حُجَجِی فَقَدْ جَحَدَ نِعْمَتِی وَ صَغَّرَ عَظَمَتِی وَ كَفَرَ بِآيَاتِی وَ كُتُبِی إِنْ قَصَدَنِی حَجَبْتُهُ وَ إِنْ سَأَلَنِی حَرَمْتُهُ وَ إِنْ نَادَانِی لَمْ أَسْمَعْ نِدَاءَهُ وَ إِنْ دَعَانِی لَمْ أَسْتَجِبْ دُعَاءَهُ وَ إِنْ رَجَانِی خَيَّبْتُهُ وَ ذَلِكَ جَزَاؤُهُ مِنِّی وَ ما أَنَا بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ فَقَامَ جَابِرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيُّ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَنِ الْأَئِمَّةُ مِنْ وُلْدِ عَلِيِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ قَالَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ ثُمَّ سَيِّدُ الْعَابِدِينَ فِی زَمَانِهِ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ثُمَّ الْبَاقِرُ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ وَ سَتُدْرِكُهُ يَا جَابِرُ فَإِذَا أَدْرَكْتَهُ فَأَقْرِئْهُ مِنِّی السَّلَامَ ثُمَّ الصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ ثُمَّ الْكَاظِمُ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ ثُمَّ الرِّضَا عَلِيُّ بْنُ مُوسَى ثُمَّ التَّقِيُّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ ثُمَّ النَّقِيُّ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ ثُمَّ الزَّكِيُّ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ ثُمَّ ابْنُهُ الْقَائِمُ بِالْحَقِّ مَهْدِيُّ أُمَّتِی الَّذِی يَمْلَأ
ترجمه:
امام صادق (ع) از پدرانش علیهم السلام نقل فرمودند كه رسول خدا (ص) فرمود: جبرئیل درباره پروردگار بزرگ و بلند قدر مرا آگاه كرد كه گفت كسی كه بداند معبودی جز من نیست كه یگانه ام و محمد بنده و فرستاده من و علی بن ابیطالب جانشین من و امامان كه از نسل اویند حجت های منند، او را به سبب رحمتم وارد بهشت می كنم و با عفو بخششم از آتش نجاتش می دهم و همسایگی خویش را برای او قرار می دهم و ارجمندی خود را برای او واجب می كنم و نعمتم را برای او تمام می گردانم و او را از [بندگان] خاص و صمیمی خود قرار می دهم. اگر مرا ندا دهد او را پاسخ دهم و چون مرا بخواند او را اجابت كنم و اگر از من چیزی درخواست كند به او می دهم و چون او ساكت شود من [با نعمت دادن به او] شروع می كنم .اگر بدی كند به او رحم كنم و اگر از من فرار كند او را می خوانم هر چند به قبله خود برگردد و اگر درب مرا بكوبد برویش باز كنم و كسی كه گواهی ندهد كه پروردگاری جز منِ یكتا نیستیا اینكه به آن گواهی بدهد اما شهادت ندهد كه محمد بنده و رسول من است یا اینكه به آن گواهی بدهد اما شهادت ندهد علی جانشین من است یا اینكه به آن گواهی بدهد اما شهادت ندهد كه امامانی كه از نسل اویند حجت های من هستند براستی كه به نعمت های من كافر شده و عظمت مرا حقیر كرده وبه آیات و كتابهای من كافر شده اگر آهنگ من كند از آمدنش جلوگیری می كنم و اگر از من درخواست كند محرومش می كنم و اگر مرا ندا دهد صدای او نخواهم شنید و اگر مرا بخواند دعوتش را اجابت نمی كنم و اگر به من امید بندد ناامیدش می كنم و این است كیفر او از طرف من و من هرگز نسبت به بندگان ستمكار نیستم پس جابر بن عبدالله انصاری برخاست و گفت ای رسول خدا امامان از نسل علی(ع) چه كسانی هستند گفت حسن و حسین سروران جوانان بهشت سپس سرور عابدان عصر خود، علیبن حسین بعد باقر، محمد بن علی و تو ای جابر او را درك خواهی كرد و سلام مرا به او برسان بعد صادق جعفر بن محمد بعد كاظم موسى بن جعفر بعد رضا علی بن موسى بعد تقی محمد بن علی بعد نقی علی بن محمد بعد زكی حسن بن علی و سپس پسرش قیام كننده به حق مهدی و هدایت گر امتم كه زمین را كه پر از انحراف و ستم شده است آكنده از عدالت می كند. ای جابر ایشان جانشینان و اوصیاء و فرزندان و خویشان من می باشند.
لینک ثابت
بالاتر بودن ثواب الهی از پاداشهای دنیوی برای تلاشهای نیروی انتظامی
اگر خدای نکرده کسی در دستگاهی که [نیروی انتظامی] مردم چشم امید به این دارند که در مقابل متخلّف و تهدیدکنندهی آسایش و امنیت مردم بایستد، احساس تخلّف کند و خدای نکرده تعرّضی به امنیت مردم از درون آنجا بشود، این گناه خیلی بزرگی است. نباید اغماض شود، تا نیروی انتظامی همان چیزی بشود که نظام اسلامی لازم دارد؛ یعنی مقتدر، سربلند، عزیز، با عطوفت و رحمت و حاضر در همهی نقاط. در مقابلهی با کسی که زندگی و امنیت مردم را تهدید میکند، سرسخت، شجاع و پیگیر؛ در مقابلهی با کسی که تهدید میشود، رحیم و عطوف و مهربان، مثل پدر و برادر. اگر اینطور شد، کشور در بستر راحتی از امنیت قرار میگیرد و همه میتوانند کارها و وظایف خودشان را انجام دهند. آنوقت، خیر و ثواب معنوی هر تلاشی، به شما برمیگردد و شما هم سهیم و شریک میشوید. ثواب الهی را که نباید ندیده گرفت. این مسائل دنیوی، بخشی از قضیه است. «و ما عنداللَّه خیر و ابقی»(1) مهم است. بدانید، هر شبی، هر ساعتی و هر لحظهای که شما رنجی میبرید، مراقبتی میکنید، به تلاشی میپردازید و زحمتی میکشید، کرامالکاتبین آن را مینویسند، در پروندهی شما مضبوط میشود و در هنگامی که شما نهایت نیاز را به آن دارید، عین همان عمل صالح برای شما حاضر و ناظر است و به کمکتان میآید.عاقبتِ خوب متعلّق به کسانی است که در این راه، اینطور حرکت کنند.1376/04/25
1 )
سوره مبارکه القصص آیه 60
وَما أوتيتُم مِن شَيءٍ فَمَتاعُ الحَياةِ الدُّنيا وَزينَتُها ۚ وَما عِندَ اللَّهِ خَيرٌ وَأَبقىٰ ۚ أَفَلا تَعقِلونَ
ترجمه:
آنچه به شما داده شده، متاع زندگی دنیا و زینت آن است؛ و آنچه نزد خداست بهتر و پایدارتر است؛ آیا اندیشه نمیکنید؟!
1 )
سوره مبارکه الشورى آیه 36
فَما أوتيتُم مِن شَيءٍ فَمَتاعُ الحَياةِ الدُّنيا ۖ وَما عِندَ اللَّهِ خَيرٌ وَأَبقىٰ لِلَّذينَ آمَنوا وَعَلىٰ رَبِّهِم يَتَوَكَّلونَ
ترجمه:
آنچه به شما عطا شده متاع زودگذر زندگی دنیاست، و آنچه نزد خداست برای کسانی که ایمان آورده و بر پروردگارشان توکّل میکنند بهتر و پایدارتر است.
لینک ثابت
اهتمام به مسألهی عدالت اجتماعی در کشور، نباید یکلحظه کاستی بگیرد. البته این قضیه، قضیهی شعاری نیست، با گفتن هم مسئله تمام نمیشود؛ همهی دستگاهها باید تلاش کنند. همین کارهایی که امروز در کشور انجام میگیرد، همه لازم است و باید انجام گیرد؛ منتها جهت اینها باید جهت تأمین عدالت اجتماعی باشد. از مسئولان اجرایی، تا مسئولان قضائی، تا قانونگذاران، تا روحانیان، تا گویندگان، تا روزنامهنگاران، تا روشنفکران و دیگران، همه باید این را وظیفهی خودشان بدانند. اگر جهتگیریِ عدالت اجتماعی در کشور ضعیف شود، هر کاری در کشور انجام گیرد، به زیان طبقات ضعیف و عامّهی مردم و به سود یک عدّهی معدود زرنگها و گردنکلفتها و دستوپادارها و قانوندانهای قانونشکن که راههای قانون را بلدند و قانونشکنی را هم میدانند، تمام خواهد شد. مجموعهای از این کارها به عهدهی همه است؛ بخشی از آن هم که قابل اهمیت است، به عهدهی شما عزیزان نیروی انتظامی است. راه اصلاح و تکمیل و گسترش کیفی و همچنین به قدر لازم، گسترش کمّی را با جدیت و قدرت دنبال کنید؛ همانگونه که بحمد اللّه چندی است احساس میشود که در نیروی انتظامی واقعاً حرکتی محسوس است. همین حرکت را با قوّت و قدرت ادامه دهید؛ خدا هم به شما کمک خواهد کرد. البته مسئولان بودجه و پشتیبانی هم باید اهمیت این مسئله را بفهمند و تا آنجایی که ظرفیت کشور اجازه میدهد، همکاری و کمک کنند.1376/04/25
لینک ثابت
کشور در مرحلهای است که به این تلاشهای مخلصانه نیاز دارد؛ بخصوص بخشی اعظمی از مردم که با کمال نجابت ایستادهاند و میخواهند برطبق قوانین و مقرّرات اسلامی و نظام جمهوری اسلامی حرکت و کار کنند و بنای تخلّف ندارند. با آن دستهی متخلّف باید برخورد شود؛ همه باید برخورد کنند. بخشی از آن مربوط به نیروی انتظامی است، بخشی هم مربوط به قوّهی قضائیّه است. در مقابلهی با متخلّف، نباید کوتاهی و اغماض کرد، تا کسانی که از آن تخلّف زیان میبینند، امیدوار شوند. وقتی ما میگوییم دستگاه چه دستگاه قضائی، چه دستگاه قانونگذاری و چه دستگاه انتظامی و غیره با کسانی که با ثروتهای عمومی بازی میکنند و برای دست انداختن به درآمدهای ناپاک و نامشروع حدّی قائل نیستند، باید برخورد کند، به خاطر این است. کسانی هستند که تلاش میکنند و حقیقتاً در صدد این هستند که طبقهی ممتازهی جدیدی در نظام جمهوری اسلامی به وجود آورند. به خاطر انتخابها و انتصابها و زرنگیها و دستوپاداریها و مشرف بودن بر مراکز ثروت، و از طریق نامشروعی که با زرنگی آن را یاد گرفتهاند، به اموال عمومی دست بیندازند و یک طبقهای جدید طبقهی ممتازان و مرفّهان بیدرد درست کنند. نظام اسلامی، با مرفّهان بیدرد و معارض و مخل، آنطور برخورد سختی کرد؛ حال از درون شکم نظام اسلامی، یک طبقهی مرفّه بیدرد جدید طلوع کند! مگر این شدنی است؟! به فضل پروردگار، مخلصان انقلاب و اسلام نخواهند گذاشت که چنین انحرافهای بزرگی به وجود آید. وقتی ما میگوییم که باید با طبقهی بهرهمندان از پولهای حرام مقابله شود، فوراً یک عدّه نگران میشوند که امنیت سرمایهگذاری در جمهوری اسلامی به خطر افتاد! نه؛ امنیت سرمایهگذاری و امنیت تلاش اقتصادی به خطر نمیافتد، این کمک به آن سرمایهگذاریهاست. دستگاه قضائی، دستگاه قانونگذاری و دستگاههای گوناگون کشور، با متخلّف برخورد میکنند، نه با غیر متخلّف. کسی که متخلّف نیست، چرا بترسد؟ کسی که متخلّف است و میترسد، بگذار بترسد و احساس ناامنی کند. در نظام اسلامی، آدم گناهکار باید احساس ناامنی کند. هر نظامی که در آن بیگناهان بترسند که مبادا مورد تعرّض قرار گیرند و گناهکارانِ عمده احساس آسایش و آرامش کنند، آن نظام، نظامِ منحرفی است. نباید بگذاریم نظام ما اینگونه شود. در نظام اسلامی، متخلّف و گناهکار و متخطّی هرکه هست باید احساس نگرانی کند و بداند که پنجهی عدالت، دیر یا زود گریبان او را خواهد چسبید. سرپنجهی عدالت باید قوی باشد. دستگاه قضائی باید قوی باشد. نیروی انتظامی در چارچوبی که قانون برای او معیّن کرده است، باید قوی باشد. قوّت و اقتدار و سرپنجهی پولادین با مردم ضعیف بد است؛ دست خشن، هنگام چیدن گلبرگ مضرّ است؛ اما هنگام جابهجا کردن صخرهها لازم است. بگذارید آدمهایی که متخلّفند، احساس ناامنی کنند. از چه میترسید؟ میگویند قانون نداریم. من به مجلس شورای اسلامی عرض میکنم: نمایندگان محترم! اگر قوّهی قضائیه و دستگاه انتظامی، برای مقابله با ثروتهای بادآورده دچار کمبود قانونند، در اسرع وقت برایشان قانون فراهم کنید. من احتمال میدهم که در مواردی کمبود قانون باشد؛ چون پیش آمده و دیدهایم.1376/04/25
لینک ثابت
در مقابلهی با متخلف، نباید کوتاهی و اغماض کرد، تا کسانی که از آن تخلف زیان میبینند، امیدوار شوند. وقتی ما میگوییم دستگاه - چه دستگاه قضایی، چه دستگاه قانونگذاری و چه دستگاه انتظامی و غیره - با کسانی که با ثروتهای عمومی بازی میکنند و برای دست انداختن به درآمدهای ناپاک و نامشروع حدی قائل نیستند، باید برخورد کند، به خاطر این است. کسانی هستند که تلاش میکنند و حقیقتا در صدد این هستند که طبقهی ممتازهی جدیدی در نظام جمهوری اسلامی به وجود آورند. به خاطر انتخابها و انتصابها و زرنگیها و دست و پاداریها و مشرف بودن بر مراکز ثروت، و از طریق نامشروعی که با زرنگی آن را یاد گرفتهاند، به اموال عمومی دست بیندازند و یک طبقهای جدید - طبقهی ممتازان و مرفهان بیدرد - درست کنند. نظام اسلامی، با مرفهان بیدرد و معارض و مخل، آنطور برخورد سختی کرد؛ حال از درون شکم نظام اسلامی، یک طبقهی مرفه بیدرد جدید طلوع کند! مگر این شدنی است؟! به فضل پروردگار، مخلصان انقلاب و اسلام نخواهند گذاشت که چنین انحرافهای بزرگی به وجود آید. وقتی ما میگوییم که باید با طبقهی بهرهمندان از پولهای حرام مقابله شود، فورا یک عده نگران میشوند که امنیت سرمایهگذاری در جمهوری اسلامی به خطر افتاد! نه؛ امنیت سرمایهگذاری و امنیت تلاش اقتصادی به خطر نمیافتد، این کمک به آن سرمایهگذاریهاست. دستگاه قضایی، دستگاه قانونگذاری و دستگاههای گوناگون کشور، با متخلف برخورد میکنند، نه با غیر متخلف. کسی که متخلف نیست، چرا بترسد؟ کسی که متخلف است و میترسد، بگذار بترسد و احساس ناامنی کند. در نظام اسلامی، آدم گناهکار باید احساس ناامنی کند. هر نظامی که در آن بیگناهان بترسند که مبادا مورد تعرض قرار گیرند و گناهکاران عمده احساس آسایش و آرامش کنند، آن نظام، نظام منحرفی است. نباید بگذاریم نظام ما اینگونه شود. در نظام اسلامی، متخلف و گناهکار و متخطی - هر که هست - باید احساس نگرانی کند و بداند که پنجهی عدالت، دیر یا زود گریبان او را خواهد چسبید. سرپنجهی عدالت باید قوی باشد. دستگاه قضایی باید قوی باشد. نیروی انتظامی در چارچوبی که قانون برای او معین کرده است، باید قوی باشد. قوت و اقتدار و سرپنجهی پولادین با مردم ضعیف بد است؛ دست خشن، هنگام چیدن گلبرگ مضر است؛ اما هنگام جابهجا کردن صخرهها لازم است. بگذارید آدمهایی که متخلفند، احساس ناامنی کنند. از چه میترسید؟ میگویند قانون نداریم. من به مجلس شورای اسلامی عرض میکنم: نمایندگان محترم! اگر قوهی قضاییه و دستگاه انتظامی، برای مقابله با ثروتهای بادآورده دچار کمبود قانونند، در اسرع وقت برایشان قانون فراهم کنید. من احتمال میدهم که در مواردی کمبود قانون باشد؛ چون پیش آمده و دیدهایم.1376/04/25
لینک ثابت
نظام اسلامی، نظام عدالت است. شما که آرزومند و مشتاق ظهور خورشید مهدویت در آخرالزمان هستید و الان حدود هزارودویست سال است که ملت اسلام و شیعه در انتظار ظهور مهدی موعود عجلاللهتعالی فرجهالشریف و جعلناالله فداه است، چه خصوصیتی برای آن بزرگوار ذکر میکنید؟ «الذی یملأ الله به الارض قسطا و عدلا». نمیگویید که «یملأ الله بهالارض دینا». این، نکتهی خیلی مهمی است. چرا به این نکته توجه نمیکنیم؟ اگر چه قسط و عدل متعلق به دین است، اما هزار سال است که امت اسلامی برای قسط و عدل دعا میکند. این نظام اسلامی به وجود آمده است؛ اولین کارش اجرای قسط و عدل است. قسط و عدل، واجبترین کارهاست. ما رفاه را هم برای قسط و عدل میخواهیم. کارهای گوناگون - مبارزه، جنگ، سازندگی، توسعه - را برای قسط و عدل میخواهیم؛ برای اینکه در جامعه عدالت برقرار شود، همه بتوانند از خیرات جامعه استفاده کنند و عدهای محروم و مظلوم واقع نشوند. در محیط قسط و عدل است که انسانها میتوانند رشد کنند، به مقامات عالی بشری برسند و کمال انسانی خودشان را به دست آورند. قسط و عدل، یک مقدمهی واجب برای کمال نهایی انسان است. چطور میشود به این قضیه بیاعتنایی کرد؟ دنیا انصافا دنیایی است که به قسط و عدل بیاعتناست. ما در این زمینه باید بگوییم که به عنوان یک حکومت، در دنیا خیلی تنهاییم. به این شعارهایی که در دنیا میدهند، نگاه کنید! اساس حکومتهای دنیا، اساس عدل و رعایت حقوق انسانها و رعایت ضعفا و محرومان نیست. شما ببینید امروز جنایات رژیم صهیونیستی با مسلمانان چه میکند؛ با اسلام و مقدسات اسلامی چه میکند! ببینید امریکا - که گناه بزرگ این قضایا به گردن رژیم شیطان بزرگ امریکاست - چگونه از اینها حمایت میکند! حادثهی مهمی پیش میآید، وجدان دنیای اسلام به هیجان میآید، به عزیزترین مقدسات اسلام اهانت میشود، از اطراف دنیای اسلام سر و صدا بلند میشود؛ اما امریکاییها دو کلمه اظهار تأسف میکنند! عجب! اظهار تأسف خشک و خالی بیارزش در مقابل یک حرکت عظیم اسلامی به این صورت! علمای بلاد اسلام، روشنفکران و تودههای مردم در مقابل این اهانت صهیونیستها به هیجان آمدند - کار به ماهیت قضایا ندارم؛ حرکت دنیای اسلام حادثهی مهمی است - آن وقت آنها در مقابل این حرکت عظیم مردم، فقط اظهار تأسف میکنند؛ عوض اینکه در رفتار و حمایت خود از صهیونیستهای ظالم و سفاک و قانونشکن، اندکی تجدیدنظر کنند! این، بیاعتنایی به انسانیت و ارزشهای انسانی و خواست مجموعهی عظیم انسانی نیست؟! ادعای طرفداری از انسان هم میکنند! امروز شعار عدالت اجتماعی، شعار غریب و مظلومی در دنیاست. این پرچم هم در دست شماست؛ همچنان که امروز پرچم دفاع از ارزشهای معنوی در دست ملت ایران است. البته در میان ملتها خیلی طرفدار دارید؛ بخصوص در میان ملتهای اسلامی، خیلیها دلشان برای این شعارها و این حرکت عمومی ملت ایران میتپد؛ ولی دولتها و حکومتها حکم دیگری دارند.1376/04/25
لینک ثابت
نیروهای مسلح, امنیت, نیروی انتظامی
امنیت، متعلّق به همه است؛ نیروی انتظامی هم متعلّق به همه است.1376/04/25
لینک ثابت
امنیت, حکومت اسلامی, نظام اسلامی, امنیت اجتماعی
در نظام اسلامی، امنیت، امنیت عموم مردم است.1376/04/25
لینک ثابت
در همهی شؤون زندگی، امنیت یک ضرورت برای انسان است.1376/04/25
لینک ثابت
در دوران عبادت، در دوران سازندگی، در دوران تجارت و در هر فعالیتی که انسان بخواهد بکند، محتاج امنیت است.1376/04/25
لینک ثابت
نیروهای مسلح, نیروی انتظامی
نیروی انتظامی باید پناه دلهای خائف و ترسان و جانهایی که احساس میکنند از سوی یک انسان یا جمع و مجموعهای تهدید میشوند، باشد.1376/04/25
لینک ثابت
نیروهای مسلح, امنیت, نیروی انتظامی
وجود نیروی انتظامی، باید احساس امنیت را در مردم به وجود آوَرد. این، شأن نیروی انتظامی در نظام جمهوری اسلامی است.1376/04/25
لینک ثابت