newspart/index2
نیروی انتظامی / نیروهای مسلح
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
حفظ امنیت طبقات ویژه ، اساس نیروی انتظامی رژیم پهلوی

اساس نیروی انتظامی در دوران رژیم غیر مردمی و طاغوتی، برای حفظ امنیت طبقات ویژه بود و بقیه‌ی مردم هر چه بر سرشان می‌آمد، اهمیتی نداشت! من در همان زمان رژیم گذشته، در مناطق مرزی کشور به صورت تبعید زندگی می‌کردم و می‌دیدم که وضع آن‌جا چگونه بود. در آن‌جا، امنیت به دست گردن‌کلفتها و باج‌بگیرهای منطقه سپرده شده بود. امنیت، عبارت بود از امنیت خوانین و بزرگان و سرمایه‌داران منطقه و دیگران حقی از آن نداشتند. به همین‌خاطر، اگر در مناطق مختلف این کشور و بخصوص در دوردستها، آدم متنفّذی، نوکران، کارگران و زیردستان خود را می‌زد، می‌کشت، حبس می‌کرد، از زندگی و هستی می‌انداخت و امنیت آنها و زن و فرزندشان را صلب می‌نمود، ایرادی نبود و کسی نمی‌گفت که شما چرا این کار را کردید! اگر به پاسگاه هم شکایت می‌کردند، شکایت‌کننده محکوم می‌شد! یعنی امنیت، امنیت طبقات ویژه بود، نه امنیت عمومی.1376/04/25
لینک ثابت
نیروی انتظامی

مسأله نیروی انتظامی... یک مسأله اساسی و مهمّ است. اگر ما بخواهیم ضروریات زندگی بشر را در فصول عمده خلاصه کنیم ‌و مثلاً به دو فصل، سه فصل و حداکثر به چهار فصل برسد، یک فصل از این چند فصل، فصل «امنیت» است. بدون امنیت، ‌نه خوراک لذّتی میبخشد، نه خانواده اُنسی ایجاد میکند و نه شغل و درآمد فایده‌ای میدهد. امنیت که نبود، هیچ چیز نیست. ‌امنیت، مثل هوا برای انسان، به طور مستمر لازم است. اگر جامعه امنیت نداشته باشد، حالت اختناق پیدا میکند؛ مثل ‌مجموعه‌ای که هوا در اختیار نداشته باشد. این، اهمیت امنیت است. امنیت هم متعلّق به همه است. امنیتِ تهران، واجبتر از ‌امنیتِ مردم مرزنشین جنوب و شرق و غرب کشور نیست. امنیت افراد مرفّه که از سرمایه و امکاناتی برخوردارند، واجبتر از ‌امنیت آن کارگری که چشمش به مزد روزانه است، نیست. لذا امنیت، متعلّق به همه است؛ نیروی انتظامی هم متعلّق به همه ‌است‌.‌1376/04/25
لینک ثابت
نیروی انتظامی

مسأله نیروی انتظامی... یک مسأله اساسی و مهمّ است. اگر ما بخواهیم ضروریات زندگی بشر را در فصول عمده خلاصه کنیم ‌و مثلاً به دو فصل، سه فصل و حداکثر به چهار فصل برسد، یک فصل از این چند فصل، فصل «امنیت» است. بدون امنیت، ‌نه خوراک لذّتی میبخشد، نه خانواده اُنسی ایجاد میکند و نه شغل و درآمد فایده‌ای میدهد. امنیت که نبود، هیچ چیز نیست. ‌امنیت، مثل هوا برای انسان، به طور مستمر لازم است. اگر جامعه امنیت نداشته باشد، حالت اختناق پیدا میکند؛ مثل ‌مجموعه‌ای که هوا در اختیار نداشته باشد. این، اهمیت امنیت است. امنیت هم متعلّق به همه است. امنیتِ تهران، واجبتر از ‌امنیتِ مردم مرزنشین جنوب و شرق و غرب کشور نیست. امنیت افراد مرفّه که از سرمایه و امکاناتی برخوردارند، واجبتر از ‌امنیت آن کارگری که چشمش به مزد روزانه است، نیست. لذا امنیت، متعلّق به همه است؛ نیروی انتظامی هم متعلّق به همه ‌است... اساس نیروی انتظامی در دوران رژیم غیر مردمی و طاغوتی، برای حفظ امنیت طبقات ویژه بود و بقیه مردم هر چه بر ‌سرشان میآمد، اهمیتی نداشت! من در همان زمان رژیم گذشته، در مناطق مرزی کشور به صورت تبعید زندگی میکردم و ‌میدیدم که وضع آن‌جا چگونه بود. در آن‌جا، امنیت به دست گردن‌کلفتها و باج‌بگیرهای منطقه سپرده شده بود. امنیت، ‌عبارت بود از امنیت خوانین و بزرگان و سرمایه‌داران منطقه و دیگران حقی از آن نداشتند. به همین‌خاطر، اگر در مناطق ‌مختلف این کشور و بخصوص در دوردستها، آدم متنفّذی، نوکران، کارگران و زیردستان خود را میزد، میکشت، حبس میکرد، از ‌زندگی و هستی میانداخت و امنیت آنها و زن و فرزندشان را سلب مینمود، ایرادی نبود و کسی نمیگفت که شما چرا این کار ‌را کردید! اگر به پاسگاه هم شکایت میکردند، شکایت‌کننده محکوم میشد! یعنی امنیت، امنیت طبقات ویژه بود، نه امنیت ‌عمومی‌.‌
گیرم که فرضاً در شهرهای بزرگ مثل تهران و بعضی شهرهای دیگر، پلیس، بازارها و کوچه‌ها و خیابانها را در همه‌جا زیر نظر ‌داشت؛ اما در حقیقت این دستگاه عظیمی که در آن زمان برای امنیت کشور فراهم و طرّاحی شده بود، هدفش آن بود. در ‌داخل نیروهای انتظامىِ آن روز، عناصر مؤمن و با اخلاص و خدوم و زحمتکش کم نبودند - ما از نزدیک آنها را میشناختیم؛ ‌مردمان خوب خیلی بودند - لیکن سردمداران، امنیت را برای عموم نمیخواستند‌.‌
در نظام اسلامی، قضیه این‌طور نیست. امنیت، امنیت عموم مردم است. در همه شؤون زندگی، امنیت یک ضرورت برای انسان ‌است. در دوران عبادت، در دوران سازندگی، در دوران تجارت و در هر فعالیتی که انسان بخواهد بکند، محتاج امنیت است. ‌این‌جاست که اهمیت نیروی انتظامی معلوم میشود. شما برادران نیروی انتظامی، هر چه از لحاظ اقتدار و سرپنجه قدرتمندی ‌که بتواند عناصر مخلّ امنیت را در کشور تعقیب کند، و نیز از لحاظ اخلاق و شرافت و نجابت و امانت و پاکدامنی، بر کیفیّت ‌خودتان بیفزایید، زیادی نشده است. ‌‌…‌‌ نیروی انتظامی باید پناه دلهای خائف و ترسان و جانهایی که احساس میکنند از سوی ‌یک انسان یا جمع و مجموعه‌ای تهدید میشوند، باشد. وجود نیروی انتظامی، باید احساس امنیت را در مردم به وجود آوَرد. ‌این، شأن نیروی انتظامی در نظام جمهوری اسلامی است.‌1376/04/25

لینک ثابت
نیروی انتظامی

در نظام اسلامی‌…‌‌ امنیت، امنیت عموم مردم است. در همه شؤون زندگی، امنیت یک ضرورت برای انسان است. در دوران ‌عبادت، در دوران سازندگی، در دوران تجارت و در هر فعالیتی که انسان بخواهد بکند، محتاج امنیت است. این‌جاست که ‌اهمیت نیروی انتظامی معلوم میشود. شما برادران نیروی انتظامی، هر چه از لحاظ اقتدار و سرپنجه قدرتمندی که بتواند ‌عناصر مخلّ امنیت را در کشور تعقیب کند، و نیز از لحاظ اخلاق و شرافت و نجابت و امانت و پاکدامنی، بر کیفیّت خودتان ‌بیفزایید، زیادی نشده است. ‌‌…‌‌. نیروی انتظامی باید پناه دلهای خائف و ترسان و جانهایی که احساس میکنند از سوی یک ‌انسان یا جمع و مجموعه‌ای تهدید میشوند، باشد. وجود نیروی انتظامی، باید احساس امنیت را در مردم به وجود آوَرد. این، ‌شأن نیروی انتظامی در نظام جمهوری اسلامی است.‌1376/04/25
لینک ثابت
نیروی انتظامی

اساس نیروی انتظامی در دوران رژیم غیر مردمی و طاغوتی، برای حفظ امنیت طبقات ویژه بود و بقیه مردم هر چه بر سرشان ‌میآمد، اهمیتی نداشت! من در همان زمان رژیم گذشته، در مناطق مرزی کشور به صورت تبعید زندگی میکردم و میدیدم که ‌وضع آن‌جا چگونه بود. در آن‌جا، امنیت به دست گردن‌کلفتها و باج‌بگیرهای منطقه سپرده شده بود. امنیت، عبارت بود از ‌امنیت خوانین و بزرگان و سرمایه‌داران منطقه و دیگران حقی از آن نداشتند. به همین‌خاطر، اگر در مناطق مختلف این کشور ‌و بخصوص در دوردستها، آدم متنفّذی، نوکران، کارگران و زیردستان خود را میزد، میکشت، حبس میکرد، از زندگی و هستی ‌میانداخت و امنیت آنها و زن و فرزندشان را سلب مینمود، ایرادی نبود و کسی نمیگفت که شما چرا این کار را کردید! اگر به ‌پاسگاه هم شکایت میکردند، شکایت‌کننده محکوم میشد! یعنی امنیت، امنیت طبقات ویژه بود، نه امنیت عمومی‌.‌
گیرم که فرضاً در شهرهای بزرگ مثل تهران و بعضی شهرهای دیگر، پلیس، بازارها و کوچه‌ها و خیابانها را در همه‌جا زیر نظر ‌داشت؛ اما در حقیقت این دستگاه عظیمی که در آن زمان برای امنیت کشور فراهم و طرّاحی شده بود، هدفش آن بود. در ‌داخل نیروهای انتظامىِ آن روز، عناصر مؤمن و با اخلاص و خدوم و زحمتکش کم نبودند - ما از نزدیک آنها را میشناختیم؛ ‌مردمان خوب خیلی بودند - لیکن سردمداران، امنیت را برای عموم نمیخواستند‌. ‌در نظام اسلامی، قضیه این‌طور نیست. ‌امنیت، امنیت عموم مردم است. در همه شؤون زندگی، امنیت یک ضرورت برای انسان است‌.‌1376/04/25

لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی