من میخواهم به مردم عزیزمان عرض کنم که... همه سعی کنند اسراف را کنار بگذارند. متأسفانه در زندگیهای ما اسراف وجود دارد. اسراف یعنی تضییع نعمت الهی؛ یعنی نشناختن قدر نعمت الهی. البته بیشتر، مخاطب ما در این سخن، افراد متمکّنند. افرادی که تهیدتست یا متوسّطند، به نظر میرسد که کمتر اسراف میکنند؛ اگر چه در بین آنها هم بعضاً اسراف هست. کنار گذاشتن اسراف در چیزهایی که به نظر کوچک میآید؛ مثل اسراف در مصرف بیرویّه آب، ضروری است.... اسراف در آب، اسراف در نان، اسراف در مواد غذایی، اسراف در وسایل زندگی، زیادهروی، زیاد خریدن، زیاد مصرف کردن، دور ریختن چیزهایی که قابل استفاده است، اینها تضییع نعمت خداست.در آمارها میخوانیم و همه شما هم حتماً اطّلاع دارید که بخش عظیمی از این گندمی که با این همه زحمت و مرارتِ دهقان و کشاورز ایرانی به وجود میآید و خریداری میگردد و بعد آرد میشود و از آن نان تهیه میگردد، متأسّفانه دور ریخته میشود. من نمیخواهم درصد معیّن کنم؛ اما مسؤولانْ رقمهای خیلی بالا و وحشتآوری از مقدار نانی که مثلاً دور ریخته میشود، ذکر میکنند. این فقط یک مثال است؛ اما در همه امور ما باید به صرفهجویی عادت کنیم. صرفهجویی، یعنی آن چیزی را که قابل استفاده است و میتوانیم از آن استفاده کنیم، دور نریزیم. نسبت به امکانات، با هوس رفتار نکنیم. دائماً چیزهای ماندگار را نو کردن و چیزهای ضایع نشدنی را دور ریختن، روش درستی نیست. به نظر من باید مسؤولان کشور، راه صرفهجویی و مقابله با اسراف را به مردم بیاموزند. من به صورت کلّی این را عرض میکنم. خودِ مسؤولان دولتی هم نباید اسراف کنند. اسراف مسؤولان دولتی، از اسراف مردم عادّی مضرتر است؛ زیرا که این اسراف در بیتالمال است. بنابراین مسؤولان، فهرستی از مثالهای صرفهجویی و اجتناب از اسراف را ردیف کنند و آن را به مردم بگویند و تعلیم دهند که چگونه میشود صرفهجویی کرد.1376/01/01
لینک ثابت