newspart/index2
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
عدالت اجتماعی

دین اگر با قدرت همراه شود، خواهد توانست گسترش و بسط پیدا کند؛ اهداف و آرزوهای دینی را تحقق ببخشد و آرمانهایی را که دین شعار آنها را می‌داده است، در جامعه به وجود آورد. اینها بدون قدرت امکان ندارد؛ با قدرت ممکن است. مثلا شما خیال می‌کنید عدالت اجتماعی را در جامعه، می‌شود با نصیحت، توصیه، التماس و خواهش به وجود آورد؟! عدالت اجتماعی، رفع تبعیض و کمک برای استقرار تساوی در قانون را مگر می‌شود بدون قدرت، در سطح داخل جامعه - به یک صورت - و در سطح جهان - به صورت دیگر به وجود آورد؟!1375/09/19
لینک ثابت
عدالت اجتماعی

قدم بعدی تشکیل حکومت است؛ اما تشکیل حکومت، هدف نیست. نکته‌ی اساسی این جاست. تشکیل حکومت برای تحقق آرمانهاست. اگر حکومت تشکیل شد، ولی در جهت تحقق آرمانها پیش نرفت، حکومت منحرف است. این یک قاعده‌ی کلی است؛ این معیار است. ممکن است تحقق آرمانها سالهایی طول بکشد؛ موانع و مشکلاتی بر سر راه وجود داشته باشد؛ اما جهت حکومت - جهت و سمتگیری این قدرتی که تشکیل شده است - حتما باید به سمت آن هدفها و آرمانها و آرزوهایی باشد که شعار آن داده شده است و داده می‌شود و در متن قرآن و احکام اسلامی وجود دارد. اگر در آن جهت نبود، بلاشک حکومت منحرف است. معیار، این است که عدالت اجتماعی و نظم متکی بر قانون به وجود آید و مقررات الهی همه جا مستقر شود.
چنانچه مقررات الهی مستقر شد؛ نظم متکی به اسلام به وجود آمد و عدالت اجتماعی تحقق پیدا کرد، هنوز یک هدف متوسط، یا در واقع یکی از مراحل راه، طی شده است. مرحله‌ی بعد آن است که مردمی که در این نظام، به آسودگی، بی‌دغدغه و با برخورداری از عدل زندگی می‌کنند، برای تخلق به اخلاق حسنه، فرصت و شوق پیدا کنند. این، آن چیزی است که من خواستم امروز روی آن تکیه کنم و می‌خواهم این نکته را عرض کنم که بعد از تشکیل حکومت، این هدف است. بلکه بعد از تشکیل نظام عادلانه و استقرار عدالت اجتماعی و حکومت واقعا اسلامی، هدف این است.این، هدف بعدی است.
1375/09/19

لینک ثابت
آرمانخواهی

قدم بعدی تشکیل حکومت است؛ اما تشکیل حکومت، هدف نیست. نکته‌ی اساسی این جاست. تشکیل حکومت برای تحقق آرمانهاست. اگر حکومت تشکیل شد، ولی در جهت تحقق آرمانها پیش نرفت، حکومت منحرف است. این یک قاعده‌ی کلی است؛ این معیار است. ممکن است تحقق آرمانها سالهایی طول بکشد؛ موانع و مشکلاتی بر سر راه وجود داشته باشد؛ اما جهت حکومت - جهت و سمتگیری این قدرتی که تشکیل شده است - حتما باید به سمت آن هدفها و آرمانها و آرزوهایی باشد که شعار آن داده شده است و داده می‌شود و در متن قرآن و احکام اسلامی وجود دارد. اگر در آن جهت نبود، بلاشک حکومت منحرف است. معیار، این است که عدالت اجتماعی و نظم متکی بر قانون به وجود آید و مقررات الهی همه جا مستقر شود.1375/09/19
لینک ثابت
عام‌تر بودن بعثت نسبت به تعلیم

امروز به مناسبت مسؤولیت بزرگی که ما - ملت ایران - از جهت اسلام، در قبال بشریت داریم، مایلم نکته‌ای را در باب بعثت عرض کنم. شاید ان‌شاءاللَّه ما را به حرکت و تلاش مناسبی در این زمینه برانگیزد و به راه بیندازد.
این سرچشمه‌ی بعثت که در مثل امروزی در قلب مقدّس نبی اکرم صلی‌اللَّه علیه و آله و سلّم جوشید و جاری شد، مسیر مهمّی دارد. یعنی مسأله به همین جا خاتمه پیدا نمی‌کند که از طرف پروردگار، حقیقت و نوری در قلب یک انسان ممتاز، برجسته و استثنایی درخشید. این، قدم اوّل و اوّل کار است.البته مهمترین بخش قضیه هم، همین است. درخشیدن این نور در قلب مقدّس و مبارک پیغمبر و تحمّل مسؤولیت وحی از طرف آن بزرگوار، همان قسمتی است که به طور صریح، عالم خلقت، عالم وجود انسان و دنیای مادّی را به معدن غیب وصل می‌کند. حلقه‌ی وصل این جاست. اگرچه همیشه برکات الهی در طول این روندی که عرض خواهیم کرد، نسبت به بشر و نسبت به این راه وجود دارد؛ لیکن حلقه‌ی وصل در همان لحظه‌ی بعثت است که از عالم غیب، سرچشمه‌ی حقایق الهی و سرچشمه‌ی بعثت - که خود این یک کلمه کافی است - به روح مقدّس پیغمبر سرازیر و جاری می‌شود و بر قلب مقدّس پیغمبر می‌جوشد. پس قدم اوّل، تحقّق این بعثت است.

دری از حقایق بر روی این انسان ملکوتی باز می‌شود و او که برای امتحان دادن، برای کشیدن این بار و تحمّل مشاق و مصائب آن آماده است، حرکت بزرگ خود را از همین لحظه‌ی اوّل آغاز می‌کند. لذا قضیه‌ی بعثت با قضیه‌ی تعلیم متفاوت است؛ یعنی بیش از تعلیم است. البته همیشه سفره‌ی تعلیم و تربیت الهی بر روی پیغمبران و اولیا باز است؛ «و علّم آدم الاسماء»،(1) تا آخر هم وجود داشته است.

تعلیم و تأدیب پیغمبران به عنوان شاگردان مخصوص حضرت احدیّت، امری است که وجود دارد؛ اما بعثت چیزی علاوه‌ی بر آن تعلیم است. در بعثت، تعلیم، تهذیب و تزکیه هم هست؛ اتیان کتاب و حکمت هم هست؛ اما فقط اینها نیست، چیزی اضافه بر آن وجود دارد که همان برانگیختن است.این انسان برانگیخته می‌شود، تا سرمایه‌ای را که به او داده شده است، به کار اندازد و به وسیله‌ی آن، بشریّت را به سر منزلی که باید برساند، برساند. یعنی حرکت را شروع می‌کند. معنای بعثت این است.1375/09/19


1 ) سوره مبارکه البقرة آیه 31
وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسماءَ كُلَّها ثُمَّ عَرَضَهُم عَلَى المَلائِكَةِ فَقالَ أَنبِئوني بِأَسماءِ هٰؤُلاءِ إِن كُنتُم صادِقينَ
ترجمه:
سپس علم اسماء [= علم اسرار آفرینش و نامگذاری موجودات‌] را همگی به آدم آموخت. بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: «اگر راست می‌گویید، اسامی اینها را به من خبر دهید!»
لینک ثابت
رشد مکارم اخلاق در میان بشر و افراد جامعه ، هدف بعثت پیامبر

چنانچه مقررّات الهی [در نظام جمهوری اسلامی ]مستقر شد؛ نظمِ متّکی به اسلام به وجود آمد و عدالت اجتماعی تحقّق پیدا کرد، هنوز یک هدف متوسّط، یا در واقع یکی از مراحل راه، طی شده است. مرحله‌ی بعد آن است که مردمی که در این نظام، به آسودگی، بی‌دغدغه و با برخورداری از عدل زندگی می‌کنند، برای تخلّق به اخلاق حسنه، فرصت و شوق پیدا کنند. این، آن چیزی است که من خواستم امروز روی آن تکیه کنم و می‌خواهم این نکته را عرض کنم که بعد از تشکیل حکومت، این هدف است. بلکه بعد از تشکیل نظام عادلانه و استقرار عدالت اجتماعی و حکومتِ واقعاً اسلامی، هدف این است.این، هدف بعدی است.

انسانها باید به اخلاق حسنه تخلّق پیدا کنند که البته تخلّق به اخلاق حسنه هم موجب تعالی و تکامل معنوی و روحی و معرفت برتر است و آن از مراحل انسان کامل است. ما هم خیلی نمی‌توانیم حتّی درست درک کنیم. همین‌قدر انسان، از اهلش و از بزرگان، چیزهایی شنیده است. مرحله‌ای که حالا به ما ارتباط پیدا می‌کند، مرحله‌ی اخلاق است؛ اخلاق، اخلاق. شما ببینید، این راست است که پیغمبر فرمود: «انّما بعثت لاتمّم مکارم الاخلاق».(1) این حدیث از طرق فریقین - فِرَق اسلامی - نقل شده است؛ شیعه و سنّی نقل کرده‌اند.

این «انّما» خیلی معنا دارد. یعنی اساساً بعثت من برای این است؛ هدف این است؛ بقیه مقدّمه است. «لاتمّم مکارم‌الاخلاق»؛ تا این‌که مکارم اخلاق، در میان بشر و افراد جامعه، در میان انسانها و این امّت کامل شود؛ رشد پیدا کند و همه از آن برخوردار شوند و انسان شویم.

باید انسان شویم. باید اخلاق انسانی را در خودمان تقویت و تکمیل کنیم. این، آن قدم بعدی و خیلی مهم است. اگر در جامعه‌ای که متعلّق به اسلام است، در نظامی که ارکان آن، ارکان اسلامی است، ما از اخلاق الهی دور بمانیم و دنبال هوسها، خودخواهیها و خودپرستیها برویم و هر کس تلاش کند برای این‌که بیشتر به دست بیاورد، بهتر بخورد و بهتر زندگی کند؛ از دست این و آن بقاپد و اگر لازم شد، بیش از حقّ خود استفاده و تصرّف کند؛ نه گذشتی باشد و نه ایثاری؛ این چه حکومتی خواهد بود؟! چه اسلامی و چه جامعه‌ی اسلامی‌ای خواهد بود؟!
این، آن اساس قضیه است. «بعثت لاتمّم مکارم‌الاخلاق».1375/09/19


1 )
سنن كبری،بیهقی ج10 ص 192 
سنن كبری،بیهقی ج10 ص 192 
مكارم الاخلاق ، رضى الدين حسن بن فضل طبرسى‏ ص 8 
بحارالانوار،علامه مجلسی ج 67 ص 372 
كنزالعمال ،متقی هندی  ج 11 ص 420 ح 31969

« انما بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَكَارِمَ الْأَخْلَاقِ
ترجمه:
از پيامبر (ص) نقل شده است: همانا من فقط مبعوث شدم تا خصلت هاى پسنديده اخلاقى را كامل كنم.»
لینک ثابت
اسلام منهای سیاست, اسلام سیاسی

قدم اوّل بعد از بعثت، نهضت، مبارزه و حرکت است. هیچ پیغمبری نتوانست این راه را بدون مبارزه بپیماید؛ این بار را به منزل برساند و این پیام را به مردم ابلاغ کند. این طور نیست که مردمی که بعثت در قلب آن‏ها، در میان آن‏ها و در محیط آن‏ها انجام گرفته است، آن دنیای جدیدی را که بعثت پیشنهاد می‏کند، به آسانی بپذیرند. لذا مبارزات با پیغمبران شروع می‏شود و پیغمبران، پردشمن‏ترین انسان‏هایی هستند که حامل یک‏بار امانت و یک حقّی هستند؛ و بعثت از روز اوّل، با این دشمنیها مواجه شد و مبارزه‏ی پیغمبر نیز از روز اوّل آغاز گردید و این مبارزه، تا لحظه‏ی وفات نبیّ اکرم- بیست و سه سال- طول کشیده است.

شما توجه بفرمایید که این بیست و سه سال، چه سالهای مبارکی بوده است. بیست و سه سال، یک‏عمر طولانی و زمان زیادی نیست. شما خیلی افراد را مشاهده می‏کنید که در طول بیست سال، بیست و سه سال یا بیست و پنج سال موفق نمی‏شوند که حتی یک کار قابل ارائه و قابل عرضه انجام دهند. معمولًا زندگی‏ها به امور شخصی می‏گذرد. اگر کارنامه‏ی انسانهای بزرگ را- چه دانشمندان، چه فلاسفه و چه سیاستمداران- نگاه کنید، محدوده‏ی کار آن‏ها را در طول بیست و سه سال خواهید دید- البته به اختلاف ظرفیت و توان اشخاص- معلوم نیست که بتوانند کارهای خیلی بزرگی انجام دهند. اما ببینید برکات این سالیان کوتاه، بیست و سه سالی که پیغمبر اکرم، عمر مبارکش را در دوران بعثت گذرانید، چقدر زیاد است! در قلب جاهلیّت و در قلب قرون جاهلی عالم- نه فقط منطقه‏ی جاهلی، بلکه قرنهای جاهلیّت بشر و تراکم ظلمات جهل- توانست بنایی را برافرازد و شعله و چراغی را برافروزد که نورانیّت آن در طول تاریخ، روز به روز بیشتر خواهد شد و مردم بیشتری را دستگیری خواهد کرد و به هدایت خواهد رساند.

شروع این راه در سیزده سال اوّلِ زندگی پیغمبر است؛ تا اینکه منتهی به تشکیل حکومت می‏شود. پس قدم بعدی، تشکیل نظام مبتنی به این تفکّر و بر مایه‏ی بعثت است. لذا توجّه می‏کنید از این ترتیب، خوب می‏شود فهمید حرف کسانی که سعی می‏کنند تا دین و بخصوص دین اسلام را جدای از حکومت معرفی کنند، غلط است. البته همه‏ی ادیان در این جهت مثل هم هستند؛ لیکن این ادّعا در مورد اسلام، خیلی عجیب است که کسی بخواهد دین اسلام را از زندگی، سیاست، اداره‏ی کشور و از حکومت جدا کند؛ کنار بگذارد و بین این‏ها تفکیک ایجاد نماید. اسلام از روز اوّلی که به وجود آمد، با یک مبارزه‏ی دشوار، به سمت تشکیل یک نظام و یک جامعه حرکت کرد. بعد از سیزده سال مبارزه هم، پیغمبر اکرم توانست- اگرچه نه در شهر خود و در نقطه‏ی ولادت این بعثت، اما در نقطه‏ی دیگری از دنیای آن روز- این نظام را سرپا کند و به وجود آورد.1375/09/19

لینک ثابت
مقاومت, حق و باطل, پیروزی حق, آرمانخواهی

اگر حق ایستادگی کند، شکّی نیست که باطل شکست خواهد خورد؛ اما مقصود این است که بدون مبارزه و تلاش و بدون پشتوانه‌ی قدرت، نمی‌شود افکار و آرمانها و آرزوهای دینی را - بلکه هیچ آرمان و آرزویی را - تحقّق بخشید. البته پاره‌ای چیزها را می‌شود با نصیحت و با زبان خوش انجام داد.1375/09/19
لینک ثابت
اخلاق اسلامی, خودسازی اخلاقی

انسانها باید به اخلاق حسنه تخلّق پیدا کنند که البته تخلّق به اخلاق حسنه هم موجب تعالی و تکامل معنوی و روحی و معرفت برتر است و آن از مراحل انسان کامل است.1375/09/19
لینک ثابت
اخلاق اسلامی, دروغ, استکبار

دروغ و دوری از اخلاق در دنیا، از هر جنایتی رنج‌آورتر و غصّه‌اش بیشتر است که انسان ببیند کسانی در دنیا مدّعی ارزشها و فضیلتها هستند که خودشان دشمنان درجه‌ی یک این فضیلتها هستند.1375/09/19
لینک ثابت
اخلاق اجتماعی

انسانها باید به اخلاق حسنه تخلّق پیدا کنند که البته تخلّق به اخلاق حسنه هم موجب تعالی و تکامل معنوی و روحی و معرفت برتر است و آن از مراحل انسان کامل است. ما هم خیلی نمی‏توانیم حتّی درست درک کنیم. همین‏قدر انسان، از اهلش و از بزرگان، چیزهایی شنیده است. مرحله‏ای که حالا به ما ارتباط پیدا می‏کند، مرحله‏ی اخلاق است؛ اخلاق، اخلاق. شما ببینید، این راست است که پیغمبر فرمود: «انّما بعثت لاتمّم مکارم الاخلاق». این حدیث از طرق فریقین- فِرَق اسلامی- نقل شده است؛ شیعه و سنّی نقل کرده‏اند.
این «انّما» خیلی معنا دارد. یعنی اساساً بعثت من برای این است؛ هدف این است؛ بقیه مقدّمه است. «لاتمّم مکارم الاخلاق»؛ تا اینکه مکارم اخلاق، در میان بشر و افراد جامعه، در میان انسانها و این امّت کامل شود؛ رشد پیدا کند و همه از آن برخوردار شوند و انسان شویم.
باید انسان شویم. باید اخلاق انسانی را در خودمان تقویت و تکمیل کنیم. این، آن قدم بعدی و خیلی مهم است. اگر در جامعه‏ای که متعلّق به اسلام است، در نظامی که ارکان آن، ارکان اسلامی است، ما از اخلاق الهی دور بمانیم و دنبال هوسها، خودخواهی‏ها و خودپرستی‏ها برویم و هرکس تلاش کند برای اینکه بیشتر به دست بیاورد، بهتر بخورد و بهتر زندگی کند؛ از دست این و آن بقاپد و اگر لازم شد، بیش از حقّ خود استفاده و تصرّف کند؛ نه گذشتی باشد و نه ایثاری؛ این چه حکومتی خواهد بود؟! چه اسلامی و چه جامعه‏ی اسلامی‏ای خواهد بود؟!
این، آن اساس قضیه است. «بعثت لاتمّم مکارم الاخلاق».
عزیزان من! بدانید که دنیا امروز، به این احتیاج دارد. متأسّفانه دنیای مادّی، از این خصوصیت به کلّی محروم است!
و امّا اخلاق الهی و مکارم اخلاق در شرع مقدّس اسلام، توضیح و تفصیل داده شده است؛ چه آن چیزهایی که مربوط به خود انسان است- مثل صبر، شکر، اخلاص و قناعت-. چه آن‏ها که در رابطه با انسانهای دیگر است- مثل گذشت، تواضع، ایثار و تکریم انسانها- و چه چیزهایی که در رابطه با مجموعه‏ی جامعه‏ی اسلامی است. اخلاق اسلامی دامنه‏ی وسیعی دارد. این‏ها همان چیزهایی است که بیشترین تلاش همه‏ی انبیا و اولیا و بزرگان ادیان الهی- و در اسلام، تلاش نبیّ مکرّم اسلام و ائمّه و بزرگان- برای آن بوده است که این‏ها به وجود آید.
البته در یک حکومت جائرانه، این چیزها ممکن است که خیلی خیلی به دشواری به دست آید. همان‏طور که گفتیم، در نظامی که اساسش بر باطل، ظلم و بر مادّی‏گری است- مثل حکومت طواغیت عالم- طبیعی است که این‏طور چیزها، آسان به دست نمی‏آید؛ اما در یک نظام اسلامی، راحت‏تر می‏شود به دست آورد و امروز دنیا، به این احتیاج دارد.
جامعه‏ی ما باید یک حرکت اساسی را به عنوان متمّم اصلی انقلاب بزرگ اسلامی انجام دهد که این حرکت بزرگ، دارای دو مرحله باشد: یکی استقرار نظام و گسترش اخلاق اسلامی در میان خود ما؛ ارزشی شدن خلقیّات اسلامی در میان ما مردم. این‏ها ارزش شود. در طول حکومت طواغیت در این کشور، این‏ها از ارزش بودن هم افتاده است. آدم صادق در مقابل افکار افرادی با دید ناقص و آدم‏های کوته‏بین، فردی ساده‏لوح است. صادق است؛ هرچه می‏داند می‏گوید؛ ولی آدم خوب و درست و حسابی، آن کسی است که راست نگوید؛ حقایق را دگرگون سازد و بتواند حُقّه‏بازی و تقلّب کند! این دگرگونی ارزشهاست. در طول حکومت طواغیت، حکومت پادشاهان ظالم و جائر و فاسد و ضدّ اخلاق، این طور شده است و متأسفانه نهادهای اخلاقی در کشور ما، خیلی ضربه خورده است!
البته حرکت انقلابی، به نهادهای اخلاقی و بنیادهای درونی و روح اخلاقی در جامعه‏ی ما کمک کرد؛ جان داد؛ اما تلاش لازم است. این مرحله‏ی اوّل است.
و امّا مرحله‏ی دوم این است که شما این‏ها را به دنیا یاد بدهید. دنیا امروز احتیاج دارد. بشریّت در سطح جهان از فقدان اخلاق رنج می‏برد. اسلام و مسلمین می‏توانند بهترین هدیه‏ی اخلاقی رابه ملتها بدهند؛ به بشریّت اعطا کنند.1375/09/19

لینک ثابت
تروریسم بین‌المللی

متأسفانه امروز، بزرگترین جرائم استکبار جهانی این است که دروغ‏گویی، فریب، تقلّب و باطل‏گرایی را، با رفتار خود در دنیا توسعه و رشد می‏دهد و ترویج می‏کند. الآن شما ملاحظه کنید در حکومتهای مستکبر دنیا که دولت آمریکا در رأس همه‏ی حکومتهای مستکبر است- کسانی هستند که بیشترین ترور را در اطراف دنیا کرده‏اند. همین اواخر نقل شد که یکی از سیاستمداران امریکایی ادّعا کرده است که کشته‏ها و مفقودینی که در گواتمالا، دنیا را به خودشان متوجّه کرده بودند، کار «سیا» است. سازمان سیای جاسوسی امریکا، تک‏تک انسانها و مخالفین سیاسی را شکار و نابود و مفقود کرده است و حالا کشف می‏شود!
در همه جای دنیا بخصوص در آمریکای لاتین و در بسیاری از نقاط دنیا، این‏ها آدم‏کشی و ترور کردند؛ کودتا راه انداختند؛ کارهای خلاف کردند. در ایران هم خود ما شاهد بودیم و دیدیم. در جاهای دیگر هم همین‏طور است. این‏ها از زشت‏ترین تروریست‏های عالم حمایت کردند؛ به آن‏ها پناه دادند؛ با آن‏ها مبادلات دوستانه انجام دادند؛ از آن‏ها تجلیل کردند؛ به آن‏ها کمک مالی کردند؛ الآن هم می‏کنند. از دولت اسرائیل که یک دولت مبنی بر تروریسم و مبنی بر غصب و ظلم و عدوان است، بیشترین حمایت و کمک را کرده‏اند؛ آشکارا حمایت می‏کنند! حتّی آن‏ها از دوستان عرب خودشان هم، به قدر اسرائیل حمایت نمی‏کنند! الآن امریکا در این منطقه، به دولتهایی که به صورت سنّتی با او دوست هستند، به قدری که به اسرائیل کمک می‏کند، کمک نمی‏کند و در واقع دوست حقیقی او اسرائیل است و او را به همه‏ی آن دولتها ترجیح می‏دهد. در حالی که اسرائیل دولتی است که مبنی بر تروریسم است. از اوّل که این حکومت به وجود آمده است، با ترور، شکار مخالفین، دروغ، ظلم، نابودی افراد و انسانها و کشتارهای دسته‏جمعی به وجود آمده است! این حمایت آن‏ها از ترور و تروریسم است. درعین‏حال امروز پرچم مبارزه با تروریسم را هم، آمریکا بر دوش گرفته است!1375/09/19

لینک ثابت
تروریسم دولتی

متأسفانه امروز، بزرگترین جرائم استکبار جهانی این است که دروغ‏گویی، فریب، تقلّب و باطل‏گرایی را، با رفتار خود در دنیا توسعه و رشد می‏دهد و ترویج می‏کند. الآن شما ملاحظه کنید در حکومتهای مستکبر دنیا که دولت‏ آمریکا در رأس همه‏ی حکومتهای مستکبر است- کسانی هستند که بیشترین ترور را در اطراف دنیا کرده‏اند. همین اواخر نقل شد که یکی از سیاستمداران امریکایی ادّعا کرده است که کشته‏ها و مفقودینی که در گواتمالا، دنیا را به خودشان متوجّه کرده بودند، کار «سیا» است. سازمان سیای جاسوسی امریکا، تک‏تک انسانها و مخالفین سیاسی را شکار و نابود و مفقود کرده است و حالا کشف می‏شود!1375/09/19
لینک ثابت
خصال ملّی

جامعه ما باید یک حرکت اساسی را به عنوان متمّم اصلی انقلاب بزرگ اسلامی انجام دهد که این حرکت بزرگ، دارای دو مرحله باشد: یکی استقرار نظام و گسترش اخلاق اسلامی در میان خود ما؛ ارزشی شدن خلقیّات اسلامی در میان ما مردم. اینها ارزش شود. در طول حکومت طواغیت در این کشور، اینها از ارزش بودن هم افتاده است. آدم صادق در مقابل افکار افرادی با دید ناقص و آدمهای کوته بین، فردی ساده لوح است. صادق است؛ هر چه می‌داند می‌گوید؛ ولی آدم خوب و درست و حسابی، آن کسی است که راست نگوید؛ حقایق را دگرگون سازد و بتواند حُقّه‌بازی و تقلّب کند! این دگرگونی ارزشهاست. در طول حکومت طواغیت، حکومت پادشاهان ظالم و جائر و فاسد و ضدّ اخلاق، این طور شده است و متأسفانه نهادهای اخلاقی در کشور ما، خیلی ضربه خورده است!
البته حرکت انقلابی، به نهادهای اخلاقی و بنیادهای درونی و روح اخلاقی در جامعه ما کمک کرد؛ جان داد؛ اما تلاش لازم است.1375/09/19

لینک ثابت
کرامت انسان

اخلاق الهی و مكارم اخلاق در شرع مقدّس اسلام، توضیح و تفصیل داده شده است؛ چه آن چیزهایی كه مربوط به خود انسان است - مثل صبر، شكر، اخلاص و قناعت -. چه آنها كه در رابطه با انسانهای دیگر است - مثل گذشت، تواضع، ایثار و تكریم انسانها - و چه چیزهایی كه در رابطه با مجموعه جامعه‌ی اسلامی است. اخلاق اسلامی دامنه وسیعی دارد. اینها همان چیزهایی است كه بیشترین تلاش همه انبیا و اولیا و بزرگان ادیان الهی - و در اسلام، تلاش نبیّ مكرّم اسلام و ائمّه و بزرگان - برای آن بوده است كه اینها به وجود آید.1375/09/19
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی