دین اگر با قدرت همراه شود، خواهد توانست گسترش و بسط پیدا کند؛ اهداف و آرزوهای دینی را تحقق ببخشد و آرمانهایی را که دین شعار آنها را میداده است، در جامعه به وجود آورد. اینها بدون قدرت امکان ندارد؛ با قدرت ممکن است. مثلا شما خیال میکنید عدالت اجتماعی را در جامعه، میشود با نصیحت، توصیه، التماس و خواهش به وجود آورد؟! عدالت اجتماعی، رفع تبعیض و کمک برای استقرار تساوی در قانون را مگر میشود بدون قدرت، در سطح داخل جامعه - به یک صورت - و در سطح جهان - به صورت دیگر به وجود آورد؟!1375/09/19
لینک ثابت
قدم بعدی تشکیل حکومت است؛ اما تشکیل حکومت، هدف نیست. نکتهی اساسی این جاست. تشکیل حکومت برای تحقق آرمانهاست. اگر حکومت تشکیل شد، ولی در جهت تحقق آرمانها پیش نرفت، حکومت منحرف است. این یک قاعدهی کلی است؛ این معیار است. ممکن است تحقق آرمانها سالهایی طول بکشد؛ موانع و مشکلاتی بر سر راه وجود داشته باشد؛ اما جهت حکومت - جهت و سمتگیری این قدرتی که تشکیل شده است - حتما باید به سمت آن هدفها و آرمانها و آرزوهایی باشد که شعار آن داده شده است و داده میشود و در متن قرآن و احکام اسلامی وجود دارد. اگر در آن جهت نبود، بلاشک حکومت منحرف است. معیار، این است که عدالت اجتماعی و نظم متکی بر قانون به وجود آید و مقررات الهی همه جا مستقر شود.
چنانچه مقررات الهی مستقر شد؛ نظم متکی به اسلام به وجود آمد و عدالت اجتماعی تحقق پیدا کرد، هنوز یک هدف متوسط، یا در واقع یکی از مراحل راه، طی شده است. مرحلهی بعد آن است که مردمی که در این نظام، به آسودگی، بیدغدغه و با برخورداری از عدل زندگی میکنند، برای تخلق به اخلاق حسنه، فرصت و شوق پیدا کنند. این، آن چیزی است که من خواستم امروز روی آن تکیه کنم و میخواهم این نکته را عرض کنم که بعد از تشکیل حکومت، این هدف است. بلکه بعد از تشکیل نظام عادلانه و استقرار عدالت اجتماعی و حکومت واقعا اسلامی، هدف این است.این، هدف بعدی است.
1375/09/19
لینک ثابت
قدم بعدی تشکیل حکومت است؛ اما تشکیل حکومت، هدف نیست. نکتهی اساسی این جاست. تشکیل حکومت برای تحقق آرمانهاست. اگر حکومت تشکیل شد، ولی در جهت تحقق آرمانها پیش نرفت، حکومت منحرف است. این یک قاعدهی کلی است؛ این معیار است. ممکن است تحقق آرمانها سالهایی طول بکشد؛ موانع و مشکلاتی بر سر راه وجود داشته باشد؛ اما جهت حکومت - جهت و سمتگیری این قدرتی که تشکیل شده است - حتما باید به سمت آن هدفها و آرمانها و آرزوهایی باشد که شعار آن داده شده است و داده میشود و در متن قرآن و احکام اسلامی وجود دارد. اگر در آن جهت نبود، بلاشک حکومت منحرف است. معیار، این است که عدالت اجتماعی و نظم متکی بر قانون به وجود آید و مقررات الهی همه جا مستقر شود.1375/09/19
لینک ثابت
عامتر بودن بعثت نسبت به تعلیم
امروز به مناسبت مسؤولیت بزرگی که ما - ملت ایران - از جهت اسلام، در قبال بشریت داریم، مایلم نکتهای را در باب بعثت عرض کنم. شاید انشاءاللَّه ما را به حرکت و تلاش مناسبی در این زمینه برانگیزد و به راه بیندازد.
این سرچشمهی بعثت که در مثل امروزی در قلب مقدّس نبی اکرم صلیاللَّه علیه و آله و سلّم جوشید و جاری شد، مسیر مهمّی دارد. یعنی مسأله به همین جا خاتمه پیدا نمیکند که از طرف پروردگار، حقیقت و نوری در قلب یک انسان ممتاز، برجسته و استثنایی درخشید. این، قدم اوّل و اوّل کار است.البته مهمترین بخش قضیه هم، همین است. درخشیدن این نور در قلب مقدّس و مبارک پیغمبر و تحمّل مسؤولیت وحی از طرف آن بزرگوار، همان قسمتی است که به طور صریح، عالم خلقت، عالم وجود انسان و دنیای مادّی را به معدن غیب وصل میکند. حلقهی وصل این جاست. اگرچه همیشه برکات الهی در طول این روندی که عرض خواهیم کرد، نسبت به بشر و نسبت به این راه وجود دارد؛ لیکن حلقهی وصل در همان لحظهی بعثت است که از عالم غیب، سرچشمهی حقایق الهی و سرچشمهی بعثت - که خود این یک کلمه کافی است - به روح مقدّس پیغمبر سرازیر و جاری میشود و بر قلب مقدّس پیغمبر میجوشد. پس قدم اوّل، تحقّق این بعثت است.
دری از حقایق بر روی این انسان ملکوتی باز میشود و او که برای امتحان دادن، برای کشیدن این بار و تحمّل مشاق و مصائب آن آماده است، حرکت بزرگ خود را از همین لحظهی اوّل آغاز میکند. لذا قضیهی بعثت با قضیهی تعلیم متفاوت است؛ یعنی بیش از تعلیم است. البته همیشه سفرهی تعلیم و تربیت الهی بر روی پیغمبران و اولیا باز است؛ «و علّم آدم الاسماء»،(1) تا آخر هم وجود داشته است.
تعلیم و تأدیب پیغمبران به عنوان شاگردان مخصوص حضرت احدیّت، امری است که وجود دارد؛ اما بعثت چیزی علاوهی بر آن تعلیم است. در بعثت، تعلیم، تهذیب و تزکیه هم هست؛ اتیان کتاب و حکمت هم هست؛ اما فقط اینها نیست، چیزی اضافه بر آن وجود دارد که همان برانگیختن است.این انسان برانگیخته میشود، تا سرمایهای را که به او داده شده است، به کار اندازد و به وسیلهی آن، بشریّت را به سر منزلی که باید برساند، برساند. یعنی حرکت را شروع میکند. معنای بعثت این است.1375/09/19
1 )
سوره مبارکه البقرة آیه 31
وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسماءَ كُلَّها ثُمَّ عَرَضَهُم عَلَى المَلائِكَةِ فَقالَ أَنبِئوني بِأَسماءِ هٰؤُلاءِ إِن كُنتُم صادِقينَ
ترجمه:
سپس علم اسماء [= علم اسرار آفرینش و نامگذاری موجودات] را همگی به آدم آموخت. بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: «اگر راست میگویید، اسامی اینها را به من خبر دهید!»
لینک ثابت
رشد مکارم اخلاق در میان بشر و افراد جامعه ، هدف بعثت پیامبر
چنانچه مقررّات الهی [در نظام جمهوری اسلامی ]مستقر شد؛ نظمِ متّکی به اسلام به وجود آمد و عدالت اجتماعی تحقّق پیدا کرد، هنوز یک هدف متوسّط، یا در واقع یکی از مراحل راه، طی شده است. مرحلهی بعد آن است که مردمی که در این نظام، به آسودگی، بیدغدغه و با برخورداری از عدل زندگی میکنند، برای تخلّق به اخلاق حسنه، فرصت و شوق پیدا کنند. این، آن چیزی است که من خواستم امروز روی آن تکیه کنم و میخواهم این نکته را عرض کنم که بعد از تشکیل حکومت، این هدف است. بلکه بعد از تشکیل نظام عادلانه و استقرار عدالت اجتماعی و حکومتِ واقعاً اسلامی، هدف این است.این، هدف بعدی است.
انسانها باید به اخلاق حسنه تخلّق پیدا کنند که البته تخلّق به اخلاق حسنه هم موجب تعالی و تکامل معنوی و روحی و معرفت برتر است و آن از مراحل انسان کامل است. ما هم خیلی نمیتوانیم حتّی درست درک کنیم. همینقدر انسان، از اهلش و از بزرگان، چیزهایی شنیده است. مرحلهای که حالا به ما ارتباط پیدا میکند، مرحلهی اخلاق است؛ اخلاق، اخلاق. شما ببینید، این راست است که پیغمبر فرمود: «انّما بعثت لاتمّم مکارم الاخلاق».(1) این حدیث از طرق فریقین - فِرَق اسلامی - نقل شده است؛ شیعه و سنّی نقل کردهاند.
این «انّما» خیلی معنا دارد. یعنی اساساً بعثت من برای این است؛ هدف این است؛ بقیه مقدّمه است. «لاتمّم مکارمالاخلاق»؛ تا اینکه مکارم اخلاق، در میان بشر و افراد جامعه، در میان انسانها و این امّت کامل شود؛ رشد پیدا کند و همه از آن برخوردار شوند و انسان شویم.
باید انسان شویم. باید اخلاق انسانی را در خودمان تقویت و تکمیل کنیم. این، آن قدم بعدی و خیلی مهم است. اگر در جامعهای که متعلّق به اسلام است، در نظامی که ارکان آن، ارکان اسلامی است، ما از اخلاق الهی دور بمانیم و دنبال هوسها، خودخواهیها و خودپرستیها برویم و هر کس تلاش کند برای اینکه بیشتر به دست بیاورد، بهتر بخورد و بهتر زندگی کند؛ از دست این و آن بقاپد و اگر لازم شد، بیش از حقّ خود استفاده و تصرّف کند؛ نه گذشتی باشد و نه ایثاری؛ این چه حکومتی خواهد بود؟! چه اسلامی و چه جامعهی اسلامیای خواهد بود؟!
این، آن اساس قضیه است. «بعثت لاتمّم مکارمالاخلاق».1375/09/19
1 )
سنن كبری،بیهقی ج10 ص 192
سنن كبری،بیهقی ج10 ص 192
مكارم الاخلاق ، رضى الدين حسن بن فضل طبرسى ص 8
بحارالانوار،علامه مجلسی ج 67 ص 372
كنزالعمال ،متقی هندی ج 11 ص 420 ح 31969
« انما بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَكَارِمَ الْأَخْلَاقِ
ترجمه:
از پيامبر (ص) نقل شده است: همانا من فقط مبعوث شدم تا خصلت هاى پسنديده اخلاقى را كامل كنم.»
لینک ثابت
اسلام منهای سیاست, اسلام سیاسی
قدم اوّل بعد از بعثت، نهضت، مبارزه و حرکت است. هیچ پیغمبری نتوانست این راه را بدون مبارزه بپیماید؛ این بار را به منزل برساند و این پیام را به مردم ابلاغ کند. این طور نیست که مردمی که بعثت در قلب آنها، در میان آنها و در محیط آنها انجام گرفته است، آن دنیای جدیدی را که بعثت پیشنهاد میکند، به آسانی بپذیرند. لذا مبارزات با پیغمبران شروع میشود و پیغمبران، پردشمنترین انسانهایی هستند که حامل یکبار امانت و یک حقّی هستند؛ و بعثت از روز اوّل، با این دشمنیها مواجه شد و مبارزهی پیغمبر نیز از روز اوّل آغاز گردید و این مبارزه، تا لحظهی وفات نبیّ اکرم- بیست و سه سال- طول کشیده است.
شما توجه بفرمایید که این بیست و سه سال، چه سالهای مبارکی بوده است. بیست و سه سال، یکعمر طولانی و زمان زیادی نیست. شما خیلی افراد را مشاهده میکنید که در طول بیست سال، بیست و سه سال یا بیست و پنج سال موفق نمیشوند که حتی یک کار قابل ارائه و قابل عرضه انجام دهند. معمولًا زندگیها به امور شخصی میگذرد. اگر کارنامهی انسانهای بزرگ را- چه دانشمندان، چه فلاسفه و چه سیاستمداران- نگاه کنید، محدودهی کار آنها را در طول بیست و سه سال خواهید دید- البته به اختلاف ظرفیت و توان اشخاص- معلوم نیست که بتوانند کارهای خیلی بزرگی انجام دهند. اما ببینید برکات این سالیان کوتاه، بیست و سه سالی که پیغمبر اکرم، عمر مبارکش را در دوران بعثت گذرانید، چقدر زیاد است! در قلب جاهلیّت و در قلب قرون جاهلی عالم- نه فقط منطقهی جاهلی، بلکه قرنهای جاهلیّت بشر و تراکم ظلمات جهل- توانست بنایی را برافرازد و شعله و چراغی را برافروزد که نورانیّت آن در طول تاریخ، روز به روز بیشتر خواهد شد و مردم بیشتری را دستگیری خواهد کرد و به هدایت خواهد رساند.
شروع این راه در سیزده سال اوّلِ زندگی پیغمبر است؛ تا اینکه منتهی به تشکیل حکومت میشود. پس قدم بعدی، تشکیل نظام مبتنی به این تفکّر و بر مایهی بعثت است. لذا توجّه میکنید از این ترتیب، خوب میشود فهمید حرف کسانی که سعی میکنند تا دین و بخصوص دین اسلام را جدای از حکومت معرفی کنند، غلط است. البته همهی ادیان در این جهت مثل هم هستند؛ لیکن این ادّعا در مورد اسلام، خیلی عجیب است که کسی بخواهد دین اسلام را از زندگی، سیاست، ادارهی کشور و از حکومت جدا کند؛ کنار بگذارد و بین اینها تفکیک ایجاد نماید. اسلام از روز اوّلی که به وجود آمد، با یک مبارزهی دشوار، به سمت تشکیل یک نظام و یک جامعه حرکت کرد. بعد از سیزده سال مبارزه هم، پیغمبر اکرم توانست- اگرچه نه در شهر خود و در نقطهی ولادت این بعثت، اما در نقطهی دیگری از دنیای آن روز- این نظام را سرپا کند و به وجود آورد.1375/09/19
لینک ثابت
مقاومت, حق و باطل, پیروزی حق, آرمانخواهی
اگر حق ایستادگی کند، شکّی نیست که باطل شکست خواهد خورد؛ اما مقصود این است که بدون مبارزه و تلاش و بدون پشتوانهی قدرت، نمیشود افکار و آرمانها و آرزوهای دینی را - بلکه هیچ آرمان و آرزویی را - تحقّق بخشید. البته پارهای چیزها را میشود با نصیحت و با زبان خوش انجام داد.1375/09/19
لینک ثابت
اخلاق اسلامی, خودسازی اخلاقی
انسانها باید به اخلاق حسنه تخلّق پیدا کنند که البته تخلّق به اخلاق حسنه هم موجب تعالی و تکامل معنوی و روحی و معرفت برتر است و آن از مراحل انسان کامل است.1375/09/19
لینک ثابت
باید انسان شویم و اخلاق انسانی را در خودمان تقویت و تکمیل کنیم.1375/09/19
لینک ثابت
اخلاق اسلامی, دروغ, استکبار
دروغ و دوری از اخلاق در دنیا، از هر جنایتی رنجآورتر و غصّهاش بیشتر است که انسان ببیند کسانی در دنیا مدّعی ارزشها و فضیلتها هستند که خودشان دشمنان درجهی یک این فضیلتها هستند.1375/09/19
لینک ثابت
انسانها باید به اخلاق حسنه تخلّق پیدا کنند که البته تخلّق به اخلاق حسنه هم موجب تعالی و تکامل معنوی و روحی و معرفت برتر است و آن از مراحل انسان کامل است. ما هم خیلی نمیتوانیم حتّی درست درک کنیم. همینقدر انسان، از اهلش و از بزرگان، چیزهایی شنیده است. مرحلهای که حالا به ما ارتباط پیدا میکند، مرحلهی اخلاق است؛ اخلاق، اخلاق. شما ببینید، این راست است که پیغمبر فرمود: «انّما بعثت لاتمّم مکارم الاخلاق». این حدیث از طرق فریقین- فِرَق اسلامی- نقل شده است؛ شیعه و سنّی نقل کردهاند.
این «انّما» خیلی معنا دارد. یعنی اساساً بعثت من برای این است؛ هدف این است؛ بقیه مقدّمه است. «لاتمّم مکارم الاخلاق»؛ تا اینکه مکارم اخلاق، در میان بشر و افراد جامعه، در میان انسانها و این امّت کامل شود؛ رشد پیدا کند و همه از آن برخوردار شوند و انسان شویم.
باید انسان شویم. باید اخلاق انسانی را در خودمان تقویت و تکمیل کنیم. این، آن قدم بعدی و خیلی مهم است. اگر در جامعهای که متعلّق به اسلام است، در نظامی که ارکان آن، ارکان اسلامی است، ما از اخلاق الهی دور بمانیم و دنبال هوسها، خودخواهیها و خودپرستیها برویم و هرکس تلاش کند برای اینکه بیشتر به دست بیاورد، بهتر بخورد و بهتر زندگی کند؛ از دست این و آن بقاپد و اگر لازم شد، بیش از حقّ خود استفاده و تصرّف کند؛ نه گذشتی باشد و نه ایثاری؛ این چه حکومتی خواهد بود؟! چه اسلامی و چه جامعهی اسلامیای خواهد بود؟!
این، آن اساس قضیه است. «بعثت لاتمّم مکارم الاخلاق».
عزیزان من! بدانید که دنیا امروز، به این احتیاج دارد. متأسّفانه دنیای مادّی، از این خصوصیت به کلّی محروم است!
و امّا اخلاق الهی و مکارم اخلاق در شرع مقدّس اسلام، توضیح و تفصیل داده شده است؛ چه آن چیزهایی که مربوط به خود انسان است- مثل صبر، شکر، اخلاص و قناعت-. چه آنها که در رابطه با انسانهای دیگر است- مثل گذشت، تواضع، ایثار و تکریم انسانها- و چه چیزهایی که در رابطه با مجموعهی جامعهی اسلامی است. اخلاق اسلامی دامنهی وسیعی دارد. اینها همان چیزهایی است که بیشترین تلاش همهی انبیا و اولیا و بزرگان ادیان الهی- و در اسلام، تلاش نبیّ مکرّم اسلام و ائمّه و بزرگان- برای آن بوده است که اینها به وجود آید.
البته در یک حکومت جائرانه، این چیزها ممکن است که خیلی خیلی به دشواری به دست آید. همانطور که گفتیم، در نظامی که اساسش بر باطل، ظلم و بر مادّیگری است- مثل حکومت طواغیت عالم- طبیعی است که اینطور چیزها، آسان به دست نمیآید؛ اما در یک نظام اسلامی، راحتتر میشود به دست آورد و امروز دنیا، به این احتیاج دارد.
جامعهی ما باید یک حرکت اساسی را به عنوان متمّم اصلی انقلاب بزرگ اسلامی انجام دهد که این حرکت بزرگ، دارای دو مرحله باشد: یکی استقرار نظام و گسترش اخلاق اسلامی در میان خود ما؛ ارزشی شدن خلقیّات اسلامی در میان ما مردم. اینها ارزش شود. در طول حکومت طواغیت در این کشور، اینها از ارزش بودن هم افتاده است. آدم صادق در مقابل افکار افرادی با دید ناقص و آدمهای کوتهبین، فردی سادهلوح است. صادق است؛ هرچه میداند میگوید؛ ولی آدم خوب و درست و حسابی، آن کسی است که راست نگوید؛ حقایق را دگرگون سازد و بتواند حُقّهبازی و تقلّب کند! این دگرگونی ارزشهاست. در طول حکومت طواغیت، حکومت پادشاهان ظالم و جائر و فاسد و ضدّ اخلاق، این طور شده است و متأسفانه نهادهای اخلاقی در کشور ما، خیلی ضربه خورده است!
البته حرکت انقلابی، به نهادهای اخلاقی و بنیادهای درونی و روح اخلاقی در جامعهی ما کمک کرد؛ جان داد؛ اما تلاش لازم است. این مرحلهی اوّل است.
و امّا مرحلهی دوم این است که شما اینها را به دنیا یاد بدهید. دنیا امروز احتیاج دارد. بشریّت در سطح جهان از فقدان اخلاق رنج میبرد. اسلام و مسلمین میتوانند بهترین هدیهی اخلاقی رابه ملتها بدهند؛ به بشریّت اعطا کنند.1375/09/19
لینک ثابت
متأسفانه امروز، بزرگترین جرائم استکبار جهانی این است که دروغگویی، فریب، تقلّب و باطلگرایی را، با رفتار خود در دنیا توسعه و رشد میدهد و ترویج میکند. الآن شما ملاحظه کنید در حکومتهای مستکبر دنیا که دولت آمریکا در رأس همهی حکومتهای مستکبر است- کسانی هستند که بیشترین ترور را در اطراف دنیا کردهاند. همین اواخر نقل شد که یکی از سیاستمداران امریکایی ادّعا کرده است که کشتهها و مفقودینی که در گواتمالا، دنیا را به خودشان متوجّه کرده بودند، کار «سیا» است. سازمان سیای جاسوسی امریکا، تکتک انسانها و مخالفین سیاسی را شکار و نابود و مفقود کرده است و حالا کشف میشود!
در همه جای دنیا بخصوص در آمریکای لاتین و در بسیاری از نقاط دنیا، اینها آدمکشی و ترور کردند؛ کودتا راه انداختند؛ کارهای خلاف کردند. در ایران هم خود ما شاهد بودیم و دیدیم. در جاهای دیگر هم همینطور است. اینها از زشتترین تروریستهای عالم حمایت کردند؛ به آنها پناه دادند؛ با آنها مبادلات دوستانه انجام دادند؛ از آنها تجلیل کردند؛ به آنها کمک مالی کردند؛ الآن هم میکنند. از دولت اسرائیل که یک دولت مبنی بر تروریسم و مبنی بر غصب و ظلم و عدوان است، بیشترین حمایت و کمک را کردهاند؛ آشکارا حمایت میکنند! حتّی آنها از دوستان عرب خودشان هم، به قدر اسرائیل حمایت نمیکنند! الآن امریکا در این منطقه، به دولتهایی که به صورت سنّتی با او دوست هستند، به قدری که به اسرائیل کمک میکند، کمک نمیکند و در واقع دوست حقیقی او اسرائیل است و او را به همهی آن دولتها ترجیح میدهد. در حالی که اسرائیل دولتی است که مبنی بر تروریسم است. از اوّل که این حکومت به وجود آمده است، با ترور، شکار مخالفین، دروغ، ظلم، نابودی افراد و انسانها و کشتارهای دستهجمعی به وجود آمده است! این حمایت آنها از ترور و تروریسم است. درعینحال امروز پرچم مبارزه با تروریسم را هم، آمریکا بر دوش گرفته است!1375/09/19
لینک ثابت
متأسفانه امروز، بزرگترین جرائم استکبار جهانی این است که دروغگویی، فریب، تقلّب و باطلگرایی را، با رفتار خود در دنیا توسعه و رشد میدهد و ترویج میکند. الآن شما ملاحظه کنید در حکومتهای مستکبر دنیا که دولت آمریکا در رأس همهی حکومتهای مستکبر است- کسانی هستند که بیشترین ترور را در اطراف دنیا کردهاند. همین اواخر نقل شد که یکی از سیاستمداران امریکایی ادّعا کرده است که کشتهها و مفقودینی که در گواتمالا، دنیا را به خودشان متوجّه کرده بودند، کار «سیا» است. سازمان سیای جاسوسی امریکا، تکتک انسانها و مخالفین سیاسی را شکار و نابود و مفقود کرده است و حالا کشف میشود!1375/09/19
لینک ثابت
جامعه ما باید یک حرکت اساسی را به عنوان متمّم اصلی انقلاب بزرگ اسلامی انجام دهد که این حرکت بزرگ، دارای دو مرحله باشد: یکی استقرار نظام و گسترش اخلاق اسلامی در میان خود ما؛ ارزشی شدن خلقیّات اسلامی در میان ما مردم. اینها ارزش شود. در طول حکومت طواغیت در این کشور، اینها از ارزش بودن هم افتاده است. آدم صادق در مقابل افکار افرادی با دید ناقص و آدمهای کوته بین، فردی ساده لوح است. صادق است؛ هر چه میداند میگوید؛ ولی آدم خوب و درست و حسابی، آن کسی است که راست نگوید؛ حقایق را دگرگون سازد و بتواند حُقّهبازی و تقلّب کند! این دگرگونی ارزشهاست. در طول حکومت طواغیت، حکومت پادشاهان ظالم و جائر و فاسد و ضدّ اخلاق، این طور شده است و متأسفانه نهادهای اخلاقی در کشور ما، خیلی ضربه خورده است!
البته حرکت انقلابی، به نهادهای اخلاقی و بنیادهای درونی و روح اخلاقی در جامعه ما کمک کرد؛ جان داد؛ اما تلاش لازم است.1375/09/19
لینک ثابت
اخلاق الهی و مكارم اخلاق در شرع مقدّس اسلام، توضیح و تفصیل داده شده است؛ چه آن چیزهایی كه مربوط به خود انسان است - مثل صبر، شكر، اخلاص و قناعت -. چه آنها كه در رابطه با انسانهای دیگر است - مثل گذشت، تواضع، ایثار و تكریم انسانها - و چه چیزهایی كه در رابطه با مجموعه جامعهی اسلامی است. اخلاق اسلامی دامنه وسیعی دارد. اینها همان چیزهایی است كه بیشترین تلاش همه انبیا و اولیا و بزرگان ادیان الهی - و در اسلام، تلاش نبیّ مكرّم اسلام و ائمّه و بزرگان - برای آن بوده است كه اینها به وجود آید.1375/09/19
لینک ثابت
حکومت اسلامی, آرمانخواهی
اگر حكومت تشكیل شد، ولی در جهت تحقق آرمانها پیش نرفت، حكومت منحرف است.1375/09/19
لینک ثابت