newspart/index2
امامت و ولایت / ولایت فقیه / امامت/ولایت/اولوالامر/ولی/معصوم
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
سپردن حکومت،ولایت سیاسی وسرپرستی امت به امام علی (ع) در غدیر

این روز، هم از لحاظ شخصیت امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاة والسّلام - در ابعاد این شخصیت عظیم و خصوصیات شخصی و سیاسی و اجتماعی که در این مردِ الهی و ملکوتی وجود داشت، نه در زمان نبیّ‌اکرم علیه و علی آله الصّلاة والسّلام و نه بعد از او، غیر از امیرالمؤمنین کسی را با این خصوصیات سراغ نداریم - قابل اعتنا و توجّه و بررسی است، و هم از لحاظ خودِ این حادثه و نصب عجیب.
در مورد امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاة والسّلام، همه‌ی کسانی که از روی مدارک با حالات آن بزرگوار آشنایی دارند، باید اقرار کنند که امیرالمؤمنین علیه الصّلاة والسّلام، به واسطه‌ی غدیر به شخصیت والای خود نرسید. غدیر چیزی نبود که گوهر نایاب امیرالمؤمنین علیه الصّلاة والسّلام را شکل دهد. غدیر، نتیجه‌ی فضایل، مزایا و کمالات آن حضرت بود. البته افتخار برخورداری از فرمان الهی، از نصب پیغمبر و از بیعت مؤمنین و صحابه، افتخار بزرگی است. اما بزرگتر از آن، خصوصیاتی است که در این انسان والا و بی‌نظیر وجود داشت، که به چنین حادثه و دستور نصبی از طرف پروردگار منتهی شد. خودِ حادثه‌ی غدیر هم، دارای ابعاد بسیاری است. حقیقتاً مسلمین عالم می‌توانند از همین حادثه، وسیله‌ای برای رشد و هدایت وافی و کامل همه‌ی جهان اسلام پیدا کنند. هیچ کس هم وقوع این حادثه و صدور آن کلمات را از نبیّ مکرم اسلام منکر نشده است.
مثل چنین روزی، در آن موقعیت مهم و حسّاس که پیغمبر اکرم، علیه و علی آله الصّلاة والسّلام، آخرین ماههای حیات مبارک خود را می‌گذراند، امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاة والسّلام را به ولایت - یعنی سرپرستی مسلمین - و به حکومت - یعنی مدیریّت جامعه‌ی اسلامی - نصب فرمود. ولایتی که در این‌جا مورد نصب و محلّ اشاره‌ی پیغمبر اسلام قرار گرفته، صرفاً آن ولایت کلّیه‌ی الهیّه‌ی معنوی که مبتنی بر عناصر دیگری است، نیست. بلکه یک امر الهی و یک فرمان آسمانی و ملکوتی است، که با این بیان تشریعی نبوی که فرمود «مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذَا عَلِیٌ‌ّ مَوْلاهُ»،(1) قابل نصب و جعل نیست. این بیان پیغمبر که ولایت را به امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاةوالسّلام سپرد، مبیّن نصب تشریعی است و به معنای حکومت، مدیریّت جامعه‌ی اسلامی و ولایت امر مسلمین است که البته با ولایت کلیّه‌ی الهیّه که در وجود مقدس پیغمبر و ائمّه‌ی هدی علیهم‌السّلام وجود داشت، همراه است. آن ولایت به آن معنا، در ائمّه‌ای هم که به ولایت ظاهری نرسیدند وجود داشت. ولایتی که از آنِ امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاةوالسّلام و منصوب پیغمبر بود ولایت سیاسی بود. همان معنایی که ذات اقدس پروردگار آن را به وسیله‌ی پیغمبر اکرم در اسلام به وجود آورد و جعل کرد، و با آن معلوم شد که اسلام در ردیف والاترین احکام و مقرّرات خود، مسأله‌ی حکومت و ولایت و سرپرستیِ امّت را دارد. اگر کسی از این بُعد به موضوع غدیر نگاه کند، بسیاری از اشتباهاتی که متأسفانه در طول قرنها در اذهان وجود داشته است، باید برای او زایل شود.1375/02/18


1 )
كافی ،ثقة الاسلام كلینی ج  1 ص 420 ح 42
تهذيب‏الأحكام ، شیخ طوسی ج3 ص263
من‏لايحضره‏الفقيه، شیخ صدوق ج  2 ص  559
بحارالأنوار،علامه مجلسی ج21 ص 387
 كنز العمال، متقی هندی، ج13، ص 105

فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ ازْدادُوا كُفْراً لَنْ تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ قَالَ نَزَلَتْ فِی فُلَانٍ وَ فُلَانٍ وَ فُلَانٍ آمَنُوا بِالنَّبِيِّ ص فِی أَوَّلِ الْأَمْرِ وَ كَفَرُوا حَيْثُ عُرِضَتْ عَلَيْهِمُ الْوَلَايَةُ حِينَ قَالَ النَّبِيُّ ص مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ ثُمَّ آمَنُوا بِالْبَيْعَةِ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع ثُمَّ كَفَرُوا حَيْثُ مَضَى رَسُولُ اللَّهِ ص فَلَمْ يَقِرُّوا بِالْبَيْعَةِ ثُمَّ ازْدَادُوا كُفْراً بِأَخْذِهِمْ مَنْ بَايَعَهُ بِالْبَيْعَةِ لَهُمْ فَهَؤُلَاءِ لَمْ يَبْقَ فِيهِمْ مِنَ الْإِيمَانِ شَيْ‏ءٌ »
ترجمه:
امام صادق (ع)در باره قول خداى عز و جل: «آنها كه ایمان آورده و باز كافر شدند، ایمان آورده و باز كافر شدند و آنگاه بر كفر خود افزودند، هرگز توبه آنها پذيرفته نگردد» فرمود: اين آيه در باره فلان و فلان و فلان (خلفاء ثلاثه) نازل شده كه ابتدا به پيامبر (ص) ايمان آوردند و چون ولايت علی(ع) به آنها عرضه شد، انكار كردند، همان زمان كه پيامبر (ص) فرمود: هر كس من مولاى او هستم اين على مولاى او است، سپس بوسيله بيعت كردن با امير المؤمنين (ع) ايمان آوردند، و بعد چون رسول خدا (ص) درگذشت كافر شدند، و بر بيعت خود پايدارى نكردند، سپس بوسيله بيعت گرفتن براى خود از كسانى كه با امير المؤمنين (ع) بيعت كرده بودند، بر كفر خود افزودند، پس در ايشان اثرى از ايمان باقى نماند.
لینک ثابت
امامت و ولایت

در آن موقعیت مهم و حسّاس که پیغمبر اکرم، علیه و علی آله الصّلاة والسّلام، آخرین ماههای حیات مبارک خود را میگذراند، ‌امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاة والسّلام را به ولایت ‌‌- ‌یعنی سرپرستی مسلمین - و به حکومت - یعنی مدیریّت جامعه اسلامی - نصب ‌فرمود‌. ‌ولایتی که در این‌جا مورد نصب و محلّ اشاره پیغمبر اسلام قرار گرفته، صرفاً آن ولایت کلّیه الهیّه معنوی که مبتنی بر ‌عناصر دیگری است، نیست. بلکه یک امر الهی و یک فرمان آسمانی و ملکوتی است، که با این بیان تشریعی نبوی که فرمود «من ‌کنت مولاه فهذا علی مولاه»، قابل نصب و جعل نیست. این بیان پیغمبر که ولایت را به امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاة والسّلام سپرد، ‌مبیّن نصب تشریعی است و به معنای حکومت، مدیریّت جامعه اسلامی و ولایت امر مسلمین است که البته با ولایت کلیّه الهیّه ‌که در وجود مقدس پیغمبر و ائمّه هدی علیهم‌السّلام وجود داشت، همراه است. آن ولایت به آن معنا، در ائمّه‌ای هم که ‌به ولایت ظاهری نرسیدند وجود داشت‌. ‌ولایتی که از آنِ امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاة والسلام و منصوب پیغمبر بود ولایت سیاسی ‌بود. همان معنایی که ذات اقدس پروردگار آن را به وسیله پیغمبر اکرم در اسلام به وجود آورد و جعل کرد، و با آن معلوم شد که ‌اسلام در ردیف والاترین احکام و مقرّرات خود، مسأله حکومت و ولایت و سرپرستىِ امّت را دارد. اگر کسی از این بُعد به موضوع ‌غدیر نگاه کند، بسیاری از اشتباهاتی که متأسفانه در طول قرنها در اذهان وجود داشته است، باید برای او زایل شود‌.‌1375/02/18
لینک ثابت
امامت و ولایت

در موضوع غدیر، نبىّ مکرم اسلام به پیروی از امر خدا و به خاطر عمل به آیات صریح قرآن، یکی از بالاترین واجبات را انجام داد: ‌‌«و ان تفعل فما بلّغت رسالته.» قضیه نصب امیرالمؤمنین علیه الصّلاة والسّلام به ولایت و خلافت، آن قدر مهم است که اگر آن را ‌انجام ندهی، رسالت خود را انجام نداده‌ای! یا مراد این است که رسالت در این قضیه بخصوص را انجام نداده‌ای؛ چون خداوند ‌متعال دستور داده است که «این کار را انجام بده.» یا از این بالاتر، اصل رسالت پیغمبر، با انجام ندادن این کار، مورد خدشه قرار ‌میگیرد و پایه‌اش متزلزل میشود. احتمال این هم هست. کأنّه اصل رسالت، تبلیغ نشده است! احتمال دارد، معنا این باشد که در ‌این صورت، قضیه خیلی اهمیت پیدا میکند. یعنی موضوع تشکیل حکومت، امر ولایت و امر مدیریّت کشور، جزو متون اصلی دین ‌است و پیغمبر، با این عظمت، اهتمام میورزد و این رسالت خود را در مقابل چشم آحاد مردم، به کیفیّتی انجام میدهد که شاید ‌هیچ واجبی را این گونه ابلاغ نکرده است! نه نماز را، نه زکات را، نه روزه را و نه جهاد را. مردم را از قشرها و قبایل و مناطق ‌مختلف، بر سرِ چهار راه بین مکه و مدینه به انگیزه انجام امری مهم جمع کند؛ آن‌گاه چنین رسالتی را ابلاغ فرماید، که در دنیای ‌اسلام بپیچد: «پیغمبر، پیام جدیدی را ابلاغ فرمود.»‌1375/02/18
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی