بحمدالله کشور در طریق رشد و توسعه حرکت میکند. این یک امر محسوس است. حقیقتا کار سازندگی در کشور، جدی گرفته شده است و هر کس که این موضوع را انکار کند، بلاشک بیانصافی کرده است؛ چون مملکت به شکل تعجب برانگیز و تحسینآمیزی به سمت سازندگی حرکت میکند و هر جای این کشور نگاه کنید، شعلهی کار بلند است و کار مفیدی برای این مردم در بخشهای مختلف انجام میگیرد. پس رشد و توسعه جریان دارد و شما با برنامه ریزی و حرکت صحیح، دنبال آن میروید. آنچه که در این بین بایستی با وسواس و دقت دنبالش باشید، مسألهی «عدالت اجتماعی» است که با رشد و توسعه هم سازگار است. بعضی این طور تصور میکردند - شاید حالا هم تصور کنند - که ما بایستی دورهای را صرف رشد و توسعه کنیم و وقتی که به آن نقطهی مطلوب رسیدیم، به تأمین عدالت اجتماعی میپردازیم. این فکر اسلامی نیست. «عدالت» هدف است و رشد و توسعه مقدمهی عدالت است. آن روزی که در کشور عدالت اجتماعی نباشد، اگر بتوانیم باید آن روز را تحمل نکنیم. اگر میبینید که در کشور هنوز تفاوت و فاصلهی طبقاتی وجود دارد و هنوز کسانی در فقر و محرومیت هستند، به خاطر این است که مسؤولان کشور بیش از این نمیتوانند. خرابیای که در سالیان طولانی به وجود آمده، عمیقتر و بیشتر از آن است که در طول این مدت کوتاه بشود آن را بر طرف کرد، والا اگر بتوانیم یک روز هم نباید تحمل کنیم. برنامهی دوم بحمدالله خوب انجام شد و حالا هم با خوبی پیش میرود. در برنامهریزیهای بعدی مسألهی برطرف کردن فقر و محرومیت از کشور را در درجهی اول قرار دهید که یکی از ارکان عدالت، این موضوع است. البته همهی مفهوم عدالت این نیست که ما فقر و محرومیت را برطرف کنیم؛ گرچه حقا و انصافا بخش مهمی از آن مفهوم است. این امر را در کارها و در همهی بخشها و برنامهریزیهایتان دخالت دهید. در سیاستهایی هم که برای برنامهی دوم ابلاغ و اعلام شد، این نکته جزو اقلام مهم آن سیاستگذاری بود.1374/06/08
لینک ثابت