شرقی، غربی، سیاه، سفید و صاحبان زبانهای گوناگون که اینجا جمع شدهاند، چند روز عمل واحدی انجام میدهند: در یک نقطه عبادت میکنند، میخوابند و مینشینند. این کارها برای یک امر فرا ملیتی و فراشخصیتی است. و الا ممکن بود این اعمال را هر کس در مسجد جامع شهر خودش هم انجام بدهد. چرا مردم را به یک نقطهی خاص کشاندند؟ برای اینکه با هم باشند و با هم بودن را حس کنند و آن چیزی را که فراتر از مجموعههای ملی است؛ یعنی مسلمان بودن و وحدت اسلامی را به اینها بفهمانند. آن، همان چیزی است که انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی، از روز اول تا به حال روی آن تأکید میکند و میگوید حج، برای آشنایی مسلمانان با یکدیگر، اتحاد و تأمین منافع مشترک مسلمانان و احتراز از دشمنان مشترک، یعنی «برائت از مشرکین» است. اینجا چون مرکز اسلام است و لب روح و حقیقت اسلام، توحید است و خانهی خدا، مرکز اقامه و مظهر و نماد و رمز توحید است، لذا شعار، شعار توحیدی است و برائت هم برائت از شرک است. این امر واضحی است. حالا میگویند: آقا! در کتاب مسأله، کجا نوشتهاند که برائت از مشرکین، جزو واجبات حج است؟ خوب؛ کجا نوشتهاند که حفظ نظام اسلامی، از اوجب واجبات است و اگر کسی این را منکر باشد، اسلام را نفهمیده است؟1374/01/16
لینک ثابت