نکتهی بعدی، که آن هم اصل دوم در حوزههاست، مسألهی پیشرفت و تطوّر علمی و به روز بودنِ علمی است. آقایان! من میخواهم عرض کنم که فقهای بزرگی از قبیل صاحب «جواهر»- که ما به تعبیر امام رضوان الله تعالی علیه، فقهمان را «فقه جواهری» گفتیم- خصوصیت عمدهاش این بود که اهل تحوّل در اندیشههایِ رایجِ فقهیِ زمانِ خود بود. اعتنا به شهرت و اجماع و اینها، از خصوصیات افرادِ خیلی معتنی است. بعضی از فقها، چندان به شهرت و اجماعاتِ منقوله، اهتمامی ندارند. مرحوم صاحب «جواهر»، در مسائل مختلف، به شهرت و اجماع تکیه میکند. درعینحال، این مرد، دارایِ افکارِ نو و جدید است. ایشان فتاوایی دارد- یا آنجاها هم که به فتوا نرسیده، حرفهای نزدیک به فتوا دارد- که شاید قبل از ایشان، احدی از فقها نگفته است، یا لااقل معروف نیست. یکی همین مسألهی «جهاد ابتدایی در زمان غیبت» است، که مشهور و معروف بین فقهایِ متأخّر این است که «مشروع نیست.» اما ایشان طوری بحث میکند که نتیجه این میشود که «مشروع است.» خوب؛ این نوآوری است. در مسائل گوناگون، مرحوم صاحب «جواهر» همینطور است. فقیهی میتواند الگو، برجسته و بزرگ باشد، که دارای چنین روحی باشد. مرحوم آیتاللّه بروجردی رضوان اللّه علیه که در زمان خودش قلّهی فقاهت شیعه شد، از این قبیل بود. امام رضوان اللّه علیه از این قبیل بود.
در حوزهها باید روح تطوّر علمی و فقهی وجود داشته باشد. حالا یکوقت به قدر فتوا مواد آماده نمیشود. خوب؛ نشود. بحث علمی را بکنند. من میبینم گاهی چند نفر در یک بحث فقهی، حرف جدیدی را مطرح میکنند. بعد، از اطراف به اینها حمله میشود که «شما چرا این حرف را زدید؟!» در این اواخر، بعضی از فقهای فاضلِ خوبِ دارای فکرِ نو، بعضی از حرفها را مطرح کردند که مطرح کردنش ایرادی ندارد. در حوزهی علمیه، باید طاقتِ شنیدنِ حرفهای جدید، زیاد باشد؛ و لو به حدی نرسد که این فقیه فتوا بدهد. ممکن است دیگری، چیزی بر آن بیفزاید؛ فتوا بدهد. لذا، بنده به فضلای محترم و بزرگان قم، توصیه کردم که یک مجلّهی فقهی منتشر کنید. یک مجلّهی فقهی که فقط در آن افکار و آرایِ جدیدِ فقهی مطرح شود.1373/06/20
لینک ثابت