عزیزان من! هر چه ما ارزشها را بیشتر پیاده و اِعمال کنیم، جامعهی اسلامی، عزیزتر خواهد شد؛ ملت اسلام قویتر خواهد شد و در همهی مراحلِ حیات، پیشرفت ما بیشتر خواهد شد. امروز، آن روزِ حسّاس و مهمّ است. بعد از انقلاب، اگر ما چند مقطع مهم داشتهایم، یکی همین روزگار است که روزگار ترمیم ویرانیهای گذشته است؛ ویرانیهایی که یکی دو مورد هم نیست. اگر ملت ایران نتواند ویرانیها را ترمیم کند و کشور را بسازد، در نظر افکار عمومی دنیا، داعیهی اسلام او - العیاذ باللَّه - دروغ از آب در خواهد آمد. اینکه میبینید مسؤولین، کارگزاران و خدمتگزاران کشور و قوای سه گانه، این همه دم از سازندگی کشور میزنند، برای این است.1373/03/08
لینک ثابت
ملت ایران توانست اعتزاز به شخصیت و هویت اسلامی را به خودش برگرداند. یعنی مردم ما احساس عزت میکنند که مسلمانند؛ و حقیقت قضیه نیز همین است. «و لله العزة و لرسوله و للمؤمنین.» مؤمنین، عزیزند. آن کس که در دل خود ایمان دارد و در عمل خود، آنچه را لازمهی ایمان است رعایت میکند، حقیقتا عزیز است. بحمدالله، احساس عزت هم در دل ملت ما هست و این از برکات رعایت همان ارزشهایی است که در غدیر تثبیت شد.1373/03/08
لینک ثابت
ایمان و عمل به لوازم آن، عامل عزّت مؤمنین
یکی از کارهای استعمارگران در جوامع اسلامی، این بوده است که خواستهاند کاری کنند که مردم مسلمان، در هر طبقه و رتبهای از اهمیت و مسؤولیت در زندگی و جامعه، خودشان را به ارزشهای غیر اسلامی نزدیکتر کنند. یعنی لباسشان مثل لباس آنها، رفتارشان مثل رفتار آنها، بینششان مثل بینش آنها و اعمالشان هم مثل اعمال آنها باشد. در واقع، ارزشهای آنها را ارزش بشمارند، ضدّارزشهای آنها را ضدّ ارزش به حساب آورند و از اسلام یادشان نیاید. سعی کردند این کار را بکنند. متأسفانه، آنها در اکثر مناطق اسلامی، در طول سالهای استعمار و ورود فرهنگ استعماری به کشورهای اسلامی، موفّق هم شدند. لباسها را عوض کردند، رفتارها را عوض کردند، آداب زندگی را عوض کردند، بینشها را عوض کردند و مسلمانان را از اسلام دور، و به آنچه که ضدّ اسلام و غیر اسلام است، نزدیک نمودند. امروز هم که ملت ایران اصرار دارد و پافشاری میکند بر اینکه مواضع اسلامی، ارزش اسلامی و فرهنگ اسلامی را در رفتار خود، در حرکات خود، در لباس خود، در برخورد جهانی خود و در گزینش دوست و دشمن خود رعایت کند، بیشترین حملهها را برای همین میکنند.
در چنین دنیایی، ملت ایران توانست اعتزاز به شخصیّت و هویّت اسلامی را به خودش برگرداند. یعنی مردم ما احساس عزت میکنند که مسلمانند؛ و حقیقت قضیه نیز همین است. «و للَّه العزّة و لرسوله و للمؤمنین(1).» مؤمنین، عزیزند. آن کس که در دل خود ایمان دارد و در عمل خود، آنچه را لازمهی ایمان است رعایت میکند، حقیقتاً عزیز است. بحمداللَّه، احساس عزّت هم در دل ملت ما هست و این از برکات رعایت همان ارزشهایی است که در غدیر تثبیت شد.1373/03/08
1 )
سوره مبارکه المنافقون آیه 8
يَقولونَ لَئِن رَجَعنا إِلَى المَدينَةِ لَيُخرِجَنَّ الأَعَزُّ مِنهَا الأَذَلَّ ۚ وَلِلَّهِ العِزَّةُ وَلِرَسولِهِ وَلِلمُؤمِنينَ وَلٰكِنَّ المُنافِقينَ لا يَعلَمونَ
ترجمه:
آنها میگویند: «اگر به مدینه بازگردیم، عزیزان ذلیلان را بیرون میکنند!» در حالی که عزت مخصوص خدا و رسول او و مؤمنان است؛ ولی منافقان نمیدانند!
لینک ثابت
یکی از کارهای استعمارگران در جوامع اسلامی، این بوده است که خواستهاند کاری کنند که مردم مسلمان، در هر طبقه و رتبهای از اهمیت و مسئولیت در زندگی و جامعه، خودشان را به ارزشهای غیر اسلامی نزدیکتر کنند. یعنی لباسشان مثل لباس آنها، رفتارشان مثل رفتار آنها، بینششان مثل بینش آنها و اعمالشان هم مثل اعمال آنها باشد. در واقع، ارزشهای آنها را ارزش بشمارند، ضدّ ارزشهای آنها را ضدّ ارزش به حساب آورند و از اسلام یادشان نیاید. سعی کردند این کار را بکنند. متأسفانه، آنها در اکثر مناطق اسلامی، در طول سالهای استعمار و ورود فرهنگ استعماری به کشورهای اسلامی، موفّق هم شدند. لباسها را عوض کردند، رفتارها را عوض کردند، آداب زندگی را عوض کردند، بینشها را عوض کردند و مسلمانان را از اسلام دور، و به آنچه که ضدّ اسلام و غیر اسلام است، نزدیک نمودند. امروز هم که ملت ایران اصرار دارد و پافشاری میکند بر اینکه مواضع اسلامی، ارزش اسلامی و فرهنگ اسلامی را در رفتار خود، در حرکات خود، در لباس خود، در برخورد جهانی خود و در گزینش دوست و دشمن خود رعایت کند، بیشترین حملهها را برای همین میکنند.
در چنین دنیایی، ملت ایران توانست اعتزاز به شخصیّت و هویّت اسلامی را به خودش برگرداند. یعنی مردم ما احساس عزت میکنند که مسلمانند؛ و حقیقت قضیه نیز همین است. «و للّه العزّة و لرسوله و للمؤمنین.» مؤمنین، عزیزند. آنکس که در دل خود ایمان دارد و در عمل خود، آنچه را لازمهی ایمان است رعایت میکند، حقیقتاً عزیز است. بحمد اللّه، احساس عزّت هم در دل ملت ما هست و این از برکات رعایت همان ارزشهایی است که در غدیر تثبیت شد.1373/03/08
لینک ثابت
اگر مسلمین در طول تاریخ نتوانستهاند از مواهب اسلامی به طور کامل بهره ببرند، به دلیل نقیصهی بزرگِ ناشی از نشناختن معیارها بوده است.1373/03/08
لینک ثابت
مردم ایران, دشمن, عزت ملت ایران, خودآگاهی, دشمنان اسلام
این خود آگاهیِ ملت ایران و احساس عزّتش به اسلام، درست نقطهی مقابل آن چیزی است که دشمنان اسلام، همیشه خواستهاند.1373/03/08
لینک ثابت
احساس عزّت در دل ملت ما هست و این از برکات رعایت همان ارزشهایی است که در غدیر تثبیت شد.1373/03/08
لینک ثابت
ما، بخصوص کسانی که پایبند به غدیریم، مسأله غدیر را اساس اعتقادات خود میدانیم. اصلاً شیعه، مسأله غدیر را پایه و ریشه عقایدِ شیعی خود میداند.1373/03/08
لینک ثابت
تمسک به ارزشهای اسلامی، اساس کار تمسک به ولایت
ما، بخصوص کسانی که پایبند به غدیریم، مسألهی غدیر را اساس اعتقادات خود میدانیم. اصلاً شیعه، مسألهی غدیر را پایه و ریشهی عقایدِ شیعی خود میداند. ما باید از این قضیه حداکثرِ تبعیّت و استفاده و پیروی را بکنیم. در دوران طاغوت، که روز عید غدیر معمول بود، میخواندیم: «الحمدللَّه الذی جعلنا من المتمسّکین بولایة امیرالمؤمنین و الائمّة علیهم السّلام.»(1) این تمسّک به ولایت، آن روز در اعتقادات و عواطف بود؛ امّا در عمل که ولایتی نبود. در عمل، ولایتِ طاغوت بود؛ ولایتِ استکبار بود؛ ولایت دشمنان دین بود. آن روز دوستان ما میخواندند: «الّلهم اجعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین.» یعنی از خدا میخواستند که متمسّک به ولایت امیرالمؤمنین علیهالصّلاة والسّلام باشند. امروز این دعا مستجاب شده است. ملت ایران، امروز با نظام اسلامیای که به تدبیر امام بزرگوار، از حاقِّ قرآن و دین استخراج شد و در این کشور به اجرا درآمد، به ولایت امیرالمؤمنین علیهالصّلاة والسّلام تمسّک کرده است. این تمسّک را باید هر چه بیشتر کنیم. اساس کارِ تمسّک به ولایت هم، تمسّک به ارزشهای اسلامی است.1373/03/08
1 )
اقبال الاعمال، سید بن طاووس، ص 464؛
زاد المعاد - مفتاح الجنان، علامه مجلسی، ص 203.
«إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ زُفَّتْ أَرْبَعَةُ أَيَّامٍ إِلَى اللَّهِ كَمَا تُزَفُّ الْعَرُوسُ إِلَى خِدْرِهَا قِيلَ مَا هَذِهِ الْأَيَّامُ قَالَ يَوْمُ الْأَضْحَى وَ يَوْمُ الْفِطْرِ وَ يَوْمُ الْجُمُعَةِ وَ يَوْمُ الْغَدِيرِ وَ إِنَّ يَوْمَ الْغَدِيرِ بَيْنَ الْأَضْحَى وَ الْفِطْرِ وَ الْجُمُعَةِ كَالْقَمَرِ بَيْنَ الْكَوَاكِبِ وَ هُوَ الْيَوْمُ الَّذِی نَجَا فِيهِ إِبْرَاهِيمُ الْخَلِيلُ مِنَ النَّارِ فَصَامَهُ شُكْراً لِلَّهِ وَ هُوَ الْيَوْمُ الَّذِی أَكْمَلَ اللَّهُ بِهِ الدِّينَ فِی إِقَامَةِ النَّبِيِّ ع عَلِيّاً أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَماً وَ أَبَانَ فَضِيلَتَهُ وَ وِصَاءَتَهُ فَصَامَ ذَلِكَ الْيَوْمَ وَ إِنَّهُ لَيَوْمُ الْكَمَالِ وَ يَوْمُ مَرْغَمَةِ الشَّيْطَانِ وَ يَوْمُ تُقْبَلُ أَعْمَالُ الشِّيعَةِ (...)
وَ هُوَ يَوْمُ التَّهْنِيَةِ يُهَنِّی بَعْضُكُمْ بَعْضاً فَإِذَا لَقِيَ الْمُؤْمِنُ أَخَاهُ يَقُولُ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّكِينَ بِوَلَايَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْأَئِمَّةِ ع وَ هُوَ يَوْمُ التَّبَسُّمِ فِی وُجُوهِ النَّاسِ مِنْ أَهْلِ الْإِيمَانِ فَمَنْ تَبَسَّمَ فِی وَجْهِ أَخِيهِ يَوْمَ الْغَدِيرِ نَظَرَ اللَّهُ إِلَيْهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ بِالرَّحْمَةِ وَ قَضَى لَهُ أَلْفَ حَاجَةٍ وَ بَنَى لَهُ قَصْراً فِی الْجَنَّةِ مِنْ دُرَّةٍ بَيْضَاءَ وَ نَضَّرَ وَجْهَهُ وَ هُوَ يَوْمُ الزِّينَةِ فَمَنْ تَزَيَّنَ لِيَوْمِ الْغَدِيرِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ كُلَّ خَطِيئَةٍ عَمِلَهَا صَغِيرَةً أَوْ كَبِيرَةً وَ بَعَثَ اللَّهُ إِلَيْهِ مَلَائِكَةً يَكْتُبُونَ لَهُ الْحَسَنَاتِ وَ يَرْفَعُونَ لَهُ الدَّرَجَاتِ إِلَى قَابِلِ مِثْلِ ذَلِكَ الْيَوْم ...»
ترجمه:
«امام رضا (ع) فرمود هنگامی كه روز قیامت می شود چهار روز به سوی خدا می روند چنانكه عروس به حجله خود می رود. گفته شد این روز ها كدامنند؟ گفت روز قربان و روز فطر و روز جمعه و روز غدیر، و براستی كه روز غدیر میان قربان و فطر و جمعه مانند ماه میان ستاره هاست و آن روزی است كه ابراهیم خلیل از آتش نجات پیدا كرد پس آن روز را به خاطر سپاس از خدا روزه گرفت و آن روزی است كه خداوند دین خود را بدان كامل كرد [زمانی كه]پیامبر (ص) علی را به عنوان امام مومنان و پیشوا انتصاب كرد و برتری و صفات نیكویش و سرپرستیش را نمایان كرد پس آن روز را روزه گرفت و همانا كه آن روز روز كمال و روز به خاك مالیده شدن بینی شیطان و روز قبولی اعمال شیعه است (...) آن، روز تبریك است گروهی از شما گروه دیگر را تبریك می گویند پس هنگامی مومن برادرش را دیدار كند می گوید سپاس مخصوص خدایی است كه ما را متمسك به ولایت امیر مومنان علی و امامان علیهم السلام قرار داد و آن، روز لبخند بر روی چهره های مردم با ایمان است پس كسی كه در روز غدیر بر روی برادرش لبخند زند خداوند روز قیامت با لطف و مهربانی به او می نگرد و هزار حاجت و نیاز او را برآورده می كند و از مروارید سفید كاخی در بهشت برای او خواهد ساخت و چهره اش را تازه و شاداب می كند و آن روز، روز عید است پس كسی كه برای روز غدیر زینت كند خداوند تمام گناهان صغیره و كبیره(كوچك و بزرگ) او را می بخشد و فرشتگان را می فرستد كه برای او نیكی ها بنویسند و مقامات او را بالا می برد تا جاییكه با آن روز(غدیر) برابری كند.»
لینک ثابت
آنچه كه در ماجرای غدیر از دیدگاه مطالعهكنندگانی از قبیل ما میشود فهمید، مضمون این نصب الهی در باب كیفیّت ادارهی كشور و گزینش انسانهای صالح برای مسئولیتهای بزرگ است. البته كسانی كه اهل بینش عالیِ عرفانیِ حقشناسانه هستند و دلشان با منابع نور و معرفت متّصل است، ایبسا حقایق دیگری را هم در این ماجرا میفهمند. آنچه ما در این ماجرا احساس میكنیم، این است كه با نصب امیر المؤمنین علیه الصّلاة و السّلام در روز غدیر، پیغمبر اكرم صلّی الله علیه و آله و سلّم به دستور پروردگار، این حقیقت را از اسلام آشكار كرد كه مسئولیت بزرگِ ادارهی جامعه در نظام اسلامی، چیزی نیست كه نسبت به معیارهای اسلامی، بشود در بارهی آن از موردی صرف نظر كرد. در این كار بزرگ، صددرصد باید معیارها و ارزشهای اسلامی در نظر گرفته شود.بالاتر از امیر المؤمنین علیه الصّلاة و السّلام كیست؟ همهی خصوصیاتی كه از نظر اسلام، ارزش است و البته از نظر عقل سالمِ توأم با انصاف هم، همانها ارزش محسوب میشود، در امیر المؤمنین علیه الصّلاة و السّلام جمع بود. ایمان او، اخلاص او، فداكاری و ایثار او، تقوای او، جهاد او، سبقت او به اسلام، بیاعتنایی او به هرچه غیرِ خدا و هرچه غیرِ از هدف خدایی، بیاعتنایی او به زخارف مادّی، بیارزش بودن دنیا در نظر او، علم او، معرفت او و اوج انسانیّت در او از همهی ابعاد، خصوصیّاتی است كه در زندگی امیر المؤمنین علیه الصّلاة و السّلام واضح است. ادّعای این حرفها، مخصوص شیعه هم نیست. همهی مسلمین و مورّخین و محدّثینی كه در بارهی امیر المؤمنین علیه الصّلاة و السّلام خواستهاند به انصاف حرف بزنند، همین خصوصیّات و بیش از اینها را بیان كردهاند.
پیغمبر اكرم صلّی الله علیه و آله و سلّم، در آن روز در مقابل چشم كسانی كه این خصوصیّات را در امیر المؤمنین علیه الصّلاة و السّلام میشناختند، او را به منصب ولایت نصب كرد. معنای این نصب، اهمیت دادن به آن معیارهاست. این همان نكتهای است كه باید در نظام و جامعهی اسلامی، تا قیام قائم مورد نظرِ همه باشد. اگر مسلمین در طول تاریخ نتوانستهاند از مواهب اسلامی به طور كامل بهره ببرند، به دلیل نقیصهی بزرگِ ناشی از نشناختن معیارها بوده است. مطلب به اینجا هم تمام نمیشود. نكتهای كه برای ما، مسئولین و كارگزاران نظام اسلامی در ایران، اهمیت دارد، این است كه وقتی در رأس نظام اسلامیِ نبوی- یعنی نظام اسلامیِ ساختهی دست مقدّس پیغمبر در صدر اوّل- انسانی مثل امیر المؤمنین علیه الصّلاة و السّلام گذاشته میشود، معنایش این است كه در همهی تاریخ، در همهی مسئولیتهای اساسی در نظام اسلامی، باید معیارها رعایت شود. رعایت معیارها هم، مخصوص ریاست جامعهی اسلامی نیست؛ بلكه اهمیت دادن به ارزشها، معیارها و ملاكهای اسلامی، یك امرِ ساری و جاری در كلِّ جامعهی اسلامی است، و این است كه بركات را متوجّه مسلمین میكند. همین اندازه كه ما مردم ایران توانستهایم این اصل والای اسلامی را در محیط زندگیِ خودمان تحقّق ببخشیم، بركاتش را هم امروز مشاهده میكنیم.
این خود آگاهیِ ملت ایران و احساس عزّتش به اسلام، درست نقطهی مقابل آن چیزی است كه دشمنان اسلام، همیشه خواستهاند. تلقین كردهاند كه مسلمانان از مسلمانی خودشان سرافكنده باشند و سعی كنند اثر اسلام و مسلمانی را در حركات و سكناتشان نشان ندهند. بلكه آنچه نشان میدهند، گرایش ضدّ اسلامی و گرایش به سمت دشمنان اسلام باشد.
یكی از كارهای استعمارگران در جوامع اسلامی، این بوده است كه خواستهاند كاری كنند كه مردم مسلمان، در هر طبقه و رتبهای از اهمیت و مسئولیت در زندگی و جامعه، خودشان را به ارزشهای غیر اسلامی نزدیكتر كنند. یعنی لباسشان مثل لباس آنها، رفتارشان مثل رفتار آنها، بینششان مثل بینش آنها و اعمالشان هم مثل اعمال آنها باشد. در واقع، ارزشهای آنها را ارزش بشمارند، ضدّ ارزشهای آنها را ضدّ ارزش به حساب آورند و از اسلام یادشان نیاید. سعی كردند این كار را بكنند. متأسفانه، آنها در اكثر مناطق اسلامی، در طول سالهای استعمار و ورود فرهنگ استعماری به كشورهای اسلامی، موفّق هم شدند. لباسها را عوض كردند، رفتارها را عوض كردند، آداب زندگی را عوض كردند، بینشها را عوض كردند و مسلمانان را از اسلام دور، و به آنچه كه ضدّ اسلام و غیر اسلام است، نزدیك نمودند. امروز هم كه ملت ایران اصرار دارد و پافشاری میكند بر اینكه مواضع اسلامی، ارزش اسلامی و فرهنگ اسلامی را در رفتار خود، در حركات خود، در لباس خود، در برخورد جهانی خود و در گزینش دوست و دشمن خود رعایت كند، بیشترین حملهها را برای همین میكنند.
در چنین دنیایی، ملت ایران توانست اعتزاز به شخصیّت و هویّت اسلامی را به خودش برگرداند. یعنی مردم ما احساس عزت میكنند كه مسلمانند؛ و حقیقت قضیه نیز همین است. «و للّه العزّة و لرسوله و للمؤمنین .» مؤمنین، عزیزند. آنكس كه در دل خود ایمان دارد و در عمل خود، آنچه را لازمهی ایمان است رعایت میكند، حقیقتاً عزیز است. بحمد اللّه، احساس عزّت هم در دل ملت ما هست و این از بركات رعایت همان ارزشهایی است كه در غدیر تثبیت شد.
ما، بخصوص كسانی كه پایبند به غدیریم، مسألهی غدیر را اساس اعتقادات خود میدانیم. اصلًا شیعه، مسألهی غدیر را پایه و ریشهی عقایدِ شیعی خود میداند. ما باید از این قضیه حد اكثرِ تبعیّت و استفاده و پیروی را بكنیم. در دوران طاغوت، كه روز عید غدیر معمول بود، میخواندیم: «الحمد للّه الذی جعلنا من المتمسّكین بولایة امیر المؤمنین و الأئمّة علیهم السّلام .» این تمسّك به ولایت، آن روز در اعتقادات و عواطف بود؛ امّا در عمل كه ولایتی نبود. در عمل، ولایتِ طاغوت بود؛ ولایتِ استكبار بود؛ ولایت دشمنان دین بود. آن روز دوستان ما میخواندند: «اللّهم اجعلنا من المتمسكین بولایة امیر المؤمنین.» یعنی از خدا میخواستند كه متمسّك به ولایت امیر المؤمنین علیه الصّلاة و السّلام باشند. امروز این دعا مستجاب شده است. ملت ایران، امروز با نظام اسلامیای كه به تدبیر امام بزرگوار، از حاقّ قرآن و دین استخراج شد و در این كشور به اجرا درآمد، به ولایت امیر المؤمنین علیه الصّلاة و السّلام تمسّك كرده است. این تمسّك را باید هرچه بیشتر كنیم. اساس كارِ تمسّك به ولایت هم، تمسّك به ارزشهای اسلامی است. هرچه را كه در اسلام ارزش است، باید در صدد باشید در عمل جذب كنید. چه ارزشهای فردی- مثل آنچه كه به رابطه و علقهی هركس با خدای خود ارتباط پیدا میكند و یكی از مهمترین ارزشهای امیر المؤمنین علیه الصّلاة و السّلام؛ یعنی ارتباط با خدا، توسّل به پروردگار و خوب كردن رابطهی خود و خدا بودن- چه ارزشهای اجتماعی كه مربوط به جامعه است- مانند ارزشهای سیاسی، اقتصادی و بینالمللی- و چه ارزشهایی كه مربوط به آداب و عادات عمومی است. ببینید اسلام كدام خصوصیّت و عمل را ارزش دانسته است؛ آن وقت سعی در پیاده كردن آن داشته باشید. به تعبیر دیگر، آن ارزشها را در محیط كار، در انتخاب همكاران، در اجرای مأموریت و در تهیه كردن طرح برای بخشی كه مشغول كار در آن هستید، حتماً اعمال كنید. این به معنای تمسّكِ كامل به ولایت است.
عزیزان من! هرچه ما ارزشها را بیشتر پیاده و اعمال كنیم، جامعهی اسلامی، عزیزتر خواهد شد؛ ملت اسلام قویتر خواهد شد و در همهی مراحلِ حیات، پیشرفت ما بیشتر خواهد شد. امروز، آن روزِ حسّاس و مهمّ است. بعد از انقلاب، اگر ما چند مقطع مهم داشتهایم، یكی همین روزگار است كه روزگار ترمیم ویرانیهای گذشته است؛ ویرانیهایی كه یكی دو مورد هم نیست. اگر ملت ایران نتواند ویرانیها را ترمیم كند و كشور را بسازد، در نظر افكار عمومی دنیا، داعیهی اسلام او- العیاذ باللّه- دروغ از آب در خواهد آمد. اینكه میبینید مسئولین، كارگزاران و خدمتگزاران كشور و قوای سهگانه، این همه دم از سازندگی كشور میزنند، برای این است. امروز، مقطع سازندگی است. امروز، روزی است كه ملت، این فراغت را بعد از یك جنگ طولانی پیدا كرده است و هم به دلیل همین حسّاسیت است كه میبینید دنیا چطور از همه طرف، سیاستهای سازندهی ملت ایران را مورد تهاجمِ تیرهایِ زهرآگین خود قرار داده است. تبلیغات به نوعی، سیاست به نوعی، تحریكات امنیتی به نوعی و خرابكاریهای اقتصادی به نوعی. دشمن، هر كار میتواند میكند و بحمد اللّه اغلب هم ناموفّق است. آنچه شما از توطئههای دشمن میبینید كه در جامعه توفیق پیدا میكند، در حقیقت بخش كوچكی از توطئههای اوست. شاید بشود گفت: «ده برابر آن، توطئه میكند، ولی بحمد اللّه بیشترش به نتیجه نمیرسد و فقط بخش كمی از آنها به نتیجه میرسد.» در چنین زمانی، آنچه میتواند شما را موفّق كند، كشور را آباد كند، ملت ایران را در صحنه نگه دارد و همهی نیروها را در راه این سازندگیِ مقدّس بسیج كند، دودستی چسبیدن به ارزشهای اسلامی است. البته خدای متعال هم باید توفیق بدهد.1373/03/08
لینک ثابت
هر چه را كه در اسلام ارزش است، بايد در صدد باشيد در عمل جذب كنيد.1373/03/08
لینک ثابت
بنده هم این روز بزرگ را به همه مسلمین عالم و حقطلبان و انصاف دوستانِ همه جای جهان، بخصوص ملت عزیز ایران و به شما برادران و خواهرانی که در این جلسه حضور دارید و پایههای اساسی و سنگین اداره کشور بر دوش شماست، صمیمانه تبریک عرض میکنم. آنچه که در ماجرای غدیر از دیدگاه مطالعه کنندگانی از قبیل ما میشود فهمید، مضمون این نصب الهی در باب کیفیّت اداره کشور و گزینش انسانهای صالح برای مسؤولیتهای بزرگ است. البته کسانی که اهل بینش عالىِ عرفانىِ حق شناسانه هستند و دلشان با منابع نور و معرفت متّصل است، ای بسا حقایق دیگری را هم در این ماجرا میفهمند. آنچه ما در این ماجرا احساس میکنیم، این است که با نصب امیرالمؤمنین علیهالصّلاة والسّلام در روز غدیر، پیغمبر اکرم صلّیاللَّه علیه و آله و سلّم به دستور پروردگار، این حقیقت را از اسلام آشکار کرد که مسؤولیت بزرگِ اداره جامعه در نظام اسلامی، چیزی نیست که نسبت به معیارهای اسلامی، بشود درباره آن از موردی صرف نظر کرد. در این کار بزرگ، صددرصد باید معیارها و ارزشهای اسلامی در نظر گرفته شود.
بالاتر از امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام کیست؟ همه خصوصیاتی که از نظر اسلام، ارزش است و البته از نظر عقل سالمِ توأم با انصاف هم، همانها ارزش محسوب میشود، در امیرالمؤمنین علیهالصّلاة والسّلام جمع بود. ایمان او، اخلاص او، فداکاری و ایثار او، تقوای او، جهاد او، سبقت او به اسلام، بیاعتنایی او به هر چه غیرِ خدا و هر چه غیرِ از هدف خدایی، بیاعتنایی او به زخارف مادّی، بیارزش بودن دنیا درنظر او، علم او، معرفت او و اوج انسانیّت در او از همه ابعاد، خصوصیّاتی است که در زندگی امیرالمؤمنین علیهالصّلاة والسّلام واضح است. ادّعای این حرفها، مخصوص شیعه هم نیست. همه مسلمین و مورّخین و محدّثینی که درباره امیرالمؤمنین علیهالصّلاة والسّلام خواستهاند به انصاف حرف بزنند، همین خصوصیّات و بیش از اینها را بیان کردهاند.
پیغمبر اکرم صلّیاللَّه علیه و آله و سلّم، در آن روز در مقابل چشم کسانی که این خصوصیّات را در امیرالمؤمنین علیهالصّلاة والسّلام میشناختند، او را به منصب ولایت نصب کرد. معنای این نصب، اهمیت دادن به آن معیارهاست. این همان نکتهای است که باید در نظام و جامعه اسلامی، تا قیام قائم مورد نظرِ همه باشد. اگر مسلمین در طول تاریخ نتوانستهاند از مواهب اسلامی به طور کامل بهره ببرند، به دلیل نقیصه بزرگِ ناشی از نشناختن معیارها بوده است. مطلب به اینجا هم تمام نمیشود. نکتهای که برای ما، مسؤولین و کارگزاران نظام اسلامی در ایران، اهمیت دارد، این است که وقتی در رأس نظام اسلامىِ نبوی - یعنی نظام اسلامىِ ساخته دست مقدّس پیغمبر در صدر اوّل - انسانی مثل امیرالمؤمنین علیهالصّلاة والسّلام گذاشته میشود، معنایش این است که در همه تاریخ، در همه مسؤولیتهای اساسی در نظام اسلامی، باید معیارها رعایت شود. رعایت معیارها هم، مخصوص ریاست جامعه اسلامی نیست؛ بلکه اهمیت دادن به ارزشها، معیارها و ملاکهای اسلامی، یک امرِ ساری و جاری در کلِّ جامعه اسلامی است، و این است که برکات را متوجّه مسلمین میکند. همین اندازه که ما مردم ایران توانستهایم این اصل والای اسلامی را در محیط زندگىِ خودمان تحقّق ببخشیم، برکاتش را هم امروز مشاهده میکنیم.
این خود آگاهىِ ملت ایران و احساس عزّتش به اسلام، درست نقطه مقابل آن چیزی است که دشمنان اسلام، همیشه خواستهاند. تلقین کردهاند که مسلمانان از مسلمانی خودشان سرافکنده باشند و سعی کنند اثر اسلام و مسلمانی را در حرکات و سکناتشان نشان ندهند. بلکه آنچه نشان میدهند، گرایش ضدّ اسلامی و گرایش به سمت دشمنان اسلام باشد.
یکی از کارهای استعمارگران در جوامع اسلامی، این بوده است که خواستهاند کاری کنند که مردم مسلمان، در هر طبقه و رتبهای از اهمیت و مسؤولیت در زندگی و جامعه، خودشان را به ارزشهای غیر اسلامی نزدیکتر کنند. یعنی لباسشان مثل لباس آنها، رفتارشان مثل رفتار آنها، بینششان مثل بینش آنها و اعمالشان هم مثل اعمال آنها باشد. در واقع، ارزشهای آنها را ارزش بشمارند، ضدّارزشهای آنها را ضدّ ارزش به حساب آورند و از اسلام یادشان نیاید. سعی کردند این کار را بکنند. متأسفانه، آنها در اکثر مناطق اسلامی، در طول سالهای استعمار و ورود فرهنگ استعماری به کشورهای اسلامی، موفّق هم شدند. لباسها را عوض کردند، رفتارها را عوض کردند، آداب زندگی را عوض کردند، بینشها را عوض کردند و مسلمانان را از اسلام دور، و به آنچه که ضدّ اسلام و غیراسلام است، نزدیک نمودند. امروز هم که ملت ایران اصرار دارد و پافشاری میکند بر اینکه مواضع اسلامی، ارزش اسلامی و فرهنگ اسلامی را در رفتار خود، در حرکات خود، در لباس خود، در برخورد جهانی خود و در گزینش دوست و دشمن خود رعایت کند، بیشترین حملهها را برای همین میکنند.
در چنین دنیایی، ملت ایران توانست اعتزاز به شخصیّت و هویّت اسلامی را به خودش برگرداند. یعنی مردم ما احساس عزت میکنند که مسلمانند؛ و حقیقت قضیه نیز همین است. «وللَّه العزّة ولرسوله و للمؤمنین.» مؤمنین، عزیزند. آن کس که در دل خود ایمان دارد و در عمل خود، آنچه را لازمه ایمان است رعایت میکند، حقیقتاً عزیز است. بحمداللَّه، احساس عزّت هم در دل ملت ما هست و این از برکات رعایت همان ارزشهایی است که در غدیر تثبیت شد.
ما، بخصوص کسانی که پایبند به غدیریم، مسأله غدیر را اساس اعتقادات خود میدانیم. اصلاً شیعه، مسأله غدیر را پایه و ریشه عقایدِ شیعی خود میداند. ما باید از این قضیه حداکثرِ تبعیّت و استفاده و پیروی را بکنیم. در دوران طاغوت، که روز عید غدیر معمول بود، میخواندیم: «الحمدللَّه الذی جعلنا من المتمسّکین بولایة امیرالمؤمنین و الائمّة علیهم السّلام.» این تمسّک به ولایت، آن روز در اعتقادات و عواطف بود؛ امّا در عمل که ولایتی نبود. در عمل، ولایتِ طاغوت بود؛ ولایتِ استکبار بود؛ ولایت دشمنان دین بود. آن روز دوستان ما میخواندند: «الّلهم اجعلنا منالمتمسّکین بولایة امیرالمؤمنین.» یعنی از خدا میخواستند که متمسّک به ولایت امیرالمؤمنین علیهالصّلاة والسّلام باشند. امروز این دعا مستجاب شده است. ملت ایران، امروز با نظام اسلامیای که به تدبیر امام بزرگوار، از حاقِّ قرآن و دین استخراج شد و در این کشور به اجرا درآمد، به ولایت امیرالمؤمنین علیهالصّلاة والسّلام تمسّک کرده است. این تمسّک را باید هر چه بیشتر کنیم. اساس کارِ تمسّک به ولایت هم، تمسّک به ارزشهای اسلامی است. هر چه را که در اسلام ارزش است، باید در صدد باشید در عمل جذب کنید. چه ارزشهای فردی - مثل آنچه که به رابطه و علقه هر کس با خدای خود ارتباط پیدا میکند و یکی از مهمترین ارزشهای امیرالمؤمنین علیهالصّلاة والسّلام؛ یعنی ارتباط با خدا، توسّل به پروردگار و خوب کردن رابطه خود و خدا بودن - چه ارزشهای اجتماعی که مربوط به جامعه است - مانند ارزشهای سیاسی، اقتصادی و بینالمللی - و چه ارزشهایی که مربوط به آداب و عادات عمومی است. ببینید اسلام کدام خصوصیّت و عمل را ارزش دانسته است؛ آن وقت سعی در پیاده کردن آن داشته باشید. به تعبیر دیگر، آن ارزشها را در محیط کار، در انتخاب همکاران، در اجرای مأموریت و در تهیه کردن طرح برای بخشی که مشغول کار در آن هستید، حتماً اعمال کنید. این به معنای تمسّکِ کامل به ولایت است.1373/03/08
لینک ثابت
***
یکی از کارهای استعمارگران در جوامع اسلامی، این بوده است که خواستهاند کاری کنند که مردم مسلمان، در هر طبقه و رتبهای از اهمیت و مسؤولیت در زندگی و جامعه، خودشان را به ارزشهای غیر اسلامی نزدیکتر کنند. یعنی لباسشان مثل لباس آنها، رفتارشان مثل رفتار آنها، بینششان مثل بینش آنها و اعمالشان هم مثل اعمال آنها باشد. در واقع، ارزشهای آنها را ارزش بشمارند، ضدّارزشهای آنها را ضدّ ارزش به حساب آورند و از اسلام یادشان نیاید. سعی کردند این کار را بکنند. متأسفانه، آنها در اکثر مناطق اسلامی، در طول سالهای استعمار و ورود فرهنگ استعماری به کشورهای اسلامی، موفّق هم شدند. لباسها را عوض کردند، رفتارها را عوض کردند، آداب زندگی را عوض کردند، بینشها را عوض کردند و مسلمانان را از اسلام دور، و به آنچه که ضدّ اسلام و غیراسلام است، نزدیک نمودند. امروز هم که ملت ایران اصرار دارد و پافشاری میکند بر اینکه مواضع اسلامی، ارزش اسلامی و فرهنگ اسلامی را در رفتار خود، در حرکات خود، در لباس خود، در برخورد جهانی خود و در گزینش دوست و دشمن خود رعایت کند، بیشترین حملهها را برای همین میکنند.1373/03/08
لینک ثابت
این خود آگاهىِ ملت ایران و احساس عزّتش به اسلام، درست نقطه مقابل آن چیزی است که دشمنان اسلام، همیشه خواستهاند. تلقین کردهاند که مسلمانان از مسلمانی خودشان سرافکنده باشند و سعی کنند اثر اسلام و مسلمانی را در حرکات و سکناتشان نشان ندهند. بلکه آنچه نشان میدهند، گرایش ضدّ اسلامی و گرایش به سمت دشمنان اسلام باشد1373/03/08
لینک ثابت
مردم ما احساس عزت میکنند که مسلمانند؛ و حقیقت قضیه نیز همین است. «وللَّه العزّة ولرسوله و للمؤمنین.» مؤمنین، عزیزند. آن کس که در دل خود ایمان دارد و در عمل خود، آنچه را لازمه ایمان است رعایت میکند، حقیقتاً عزیز است. بحمداللَّه، احساس عزّت هم در دل ملت ما هست و این از برکات رعایت همان ارزشهایی است که در غدیر تثبیت شد1373/03/08
لینک ثابت
آن کس که در دل خود ایمان دارد و در عمل خود، آنچه را لازمه ایمان است رعایت میکند، حقیقتاً عزیز است1373/03/08
لینک ثابت