همان دولتهایی که دستشان با دزدان غارتگر بینالمللی یکی است، متأسفانه بخش عمدهای از نفت را صاحبند. امروز جنسِ به این ارزشمندی بهمنزلهی ابزاری در دست مصرفکنندگانی است که شدیداً به آن احتیاج دارند. آنها چنین سیاستی را از دهها سال پیش تا به امروز، طرّاحی و اجرا کردهاند و متأسفانه همواره عدّهای از سیاستمداران خائن کشورهای وابسته نیز، با آنها همکاری میکنند. در چنین وضعیتی اگر ملت ایران- اعم از کارگر ایرانی، جوان ایرانی، تولیدکنندهی ایرانی و معلّم ایرانی- با همهی تلاش و غیرت خود وارد عمل شود و این کشور را به گونهای بسازد که به خاطر صادرات و واردات و نیازهای مصرفی، محتاج فروش نفت خود، آن هم با این قیمتِ پایین نباشد، ببینید چه خدمت بزرگی به امروز و آیندهی این کشور خواهد بود! این کار چگونه امکانپذیر خواهد شد؟ به اینگونه که کارگر ایرانی کار را یک عبادت واقعی بداند، نه عبادت تعارفی. واقعاً برای انجام کارِ خود «قصد قربت» کند. همچنین، معلّم ایرانی مسلمان، این تفکّر اسلامی را به نوجوان و جوان دانشآموز یاد دهد تا آنکه ده سال دیگر در کارگاهها و مراکز تعلیم و تعلّم و تحقیقاتمان، چنان کار شود که دیگر همهی استعداد این ملت، تجسّم و تبلور پیدا کند. آن وقت، زندگی راحت، رفاه برای همهکس در همه جا، تسلّط اقتصادی دشمنْ صفر، سرمایههای کشورْ محفوظ و آبرو و عظمت این کشور تأمین خواهد شد. ارزش و اهمیت کارِ دو قشرِ کارگر و معلّم اینگونه معلوم میشود. اگر گفتم «شهید مطهّری اینگونه بود» واقعاً اینگونه بود.1373/02/13
لینک ثابت