وقتی این کتاب [موهون آیات شیطانی] رایج شد و مردم آن را خواندند، آرام آرام اهانت کردن به اسلام عادی میشود. این را میخواستند! اینجاست که الهام الهی، آن مرد ربّانی را وادار به آن حرکت عظیم کرد و توطئههایشان متوقّف ماند. امام براساس این تفکّر و فهم دقیق و نورانی - نوری که خدای متعال در دل بندگان خودش میاندازد، اینجا خودش را نشان میدهد - فتوای ارتداد آن مردِ مرتد را صادر کرد و راه اینها را بست. ناگهان همه دنیا مبهوت شد! امام فتوای ارتداد یک مرتد را داد و گفت: «این آدم، باید به حدّ شرعی برسد». دولتهای اروپایی، همه سفرایشان را از ایران خواستند. این عکسالعمل، در ارتباط با یک کتابِ معمولی است؟ یعنی دولتهای انگلیس و فرانسه و ایتالیا و کجا و کجا، دلشان برای جان یک انسان سوخته است!؟ اینها هزاران انسان را برای یک موضوع کوچکْ درو میکنند. کدامشان نکردهاند؟ کدامشان گروه گروه انسانها را به قتل نرساندهاند؟ کدامشان، اگر همین امروز منافعشان اقتضا کند، هزاران انسان را نمیکشند؟ اینها دلشان برای انسان سوخته؟ همین امروز، صربها مسلمانان را قتل عام میکنند؛ آنها ککشان نمیگزد! همین امروز اسرائیلیها فلسطینیهای صاحب اصلی سرزمین را آنطور شکنجه میدهند؛ اینها خوابشان برنمیآشوبد! آن وقت برای خاطر اینکه یک نفر بناست بعد از این اعدام شود، اینگونه وادار به عکسالعمل شوند!؟ این، قضیه دیگری بود. برنامهای که ریخته شده بود، برنامه اهانت به اسلام بود. بنا بود اسلام را سبک کنند. امام با آن فتوا، ناگهان همه نقشههای اینها را نقش بر آب کرد. دنیای اسلام هم تأیید کرد و پیروی خودش را از فتوای امام نشان داد. حالا مدّتی گذشته است. آن نادان و نادانهای طرفدارش، خیال میکنندقضایا تمام شده است. خیر؛ این قضیه تمام شدنی نیست. بنده همان وقت، در یکی از مصاحبههایی که در اروپا انجام گرفت و از من پرسیدند که «این فتوای امام چگونه است؟» گفتم «امام، تیری را به طرف این مرد فاجر و هتّاک پرتاب کرد. این تیر، از چلّه کمان خارج شده و هدفگیری هم دقیق بودهاست. دیر یا زود، این تیر به هدف خواهد رسید. بلاشک، باید این حکم اجرا شود و اجرا هم خواهد شد.»1371/11/25
لینک ثابت